شوآف‌ شاخ‌ها در فضای مجازی!

به گزارش فناوری فرهنگی،  اصطلاحی در فضای مجازی به نام ظاهرگرایی، ظاهرسازی و شوآف تولید شده است که اگر بخواهیم مشابه این اصطلاح را در فضای حقیقی داشته باشیم، می توانیم از آن به عنوان ریا یاد کنیم.

در روزگاری گروهی از مردم در دنیای حقیقی با نمایش خود سعی داشتند تا با ریاکاری، چهره کاذبی از خود را برای مردم نشان دهد که امروز فضای مجازی این فرصت را برای این گروه از مردم ایجاد کرده تا با تصویرسازی به نوعی به شوآف بپردازند.

سهیل احمدی مدرس، پژوهشگر و کارشناس رسانه معتقد است  فضای مجازی فرد را تحریک می کند تا تصویر خوبی را از خود منتشر کند درحالی که اینطور نیست. ما در فضای مجازی با کودکان کار روبرو هستیم، کودکانی که در زیبایی و بانمک بودن چیزی کم ندارند و از آنها به عنوان کالای تبلیغاتی برای کسب درآمد استفاده می کنند. پشت زندگی های ایده آلی، مشکلات بسیاری وجود دارد.

او بر این باور است: نمونه های ساده شوآف را در قالب دخترانه از طریق تصاویری از گردش و تفریحات، وسایل شخصی و زندگی فرد شاهد هستیم که دائما از آنها در فضای مجازی به اشتراک گذاشته می شود و به نوعی جامعه را تحریک می کند. ممکن است فرد با مشاهده این تصاویر با خود بگوید که چرا من نباید اینگونه زندگی کنم. این مباحث می تواند یکی از علت های طلاق در جامعه باشد.

**سابقه سوئیت هوم ها به چه زمانی بر می گردد، در این خصوص برای مان توضیح می دهید؟

– یکی از ویژگی های رسانه و به ویژه فضای مجازی، تصویرسازی است. یعنی در این فضا تصویرسازی صورت می گیرد. بنای اولیه این بود که رسانه باید بیشتر با قوه عقلانی سروکار داشته باشد.اگر رسانه ای دقیق، علمی و حقیقت مدار باشد، باید با قسمت قوه عاقله انسان ارتباط بگیرد.

فلسفه اختراع رسانه به نوعی است که قرار شده با قوه وهم و خیال انسان در ارتباط باشد. سینما اختراع شد، پس از آن به تلویزیون روی آوردیم و سپس شاهد رشد اینگونه فضای مجازی هستیم. درواقع فضای مجازی رشد یافته سینما و فرزند سینما است. رسانه همچون موجود زنده رشد یافته و امروز تبدیل به فضای مجازی شده است.

امروز فضای مجازی به واسطه تصویرسازی با قوه وهم و خیال انسان سروکار دارد. درواقع انسان ها با این تصاویر زندگی می کنند، تصاویری که از واقعیت انسان ها به دور است که در اصطلاح به آن زیست مجازی گفته می شود.

سبک زندگی مجازی افراد متفاوت از دنیای حقیقی است

انسان ها در زندگی عادی شان طور دیگری زندگی می کنند و سبک زندگی شان کاملا متفاوت از زندگی مجازی است. عکس پروفایل کاربران نمونه ساده این موضوع بوده که تفاوت های بسیاری را در عکس های پروفایل و چهره واقعی شان هستیم. این امر نمونه ساده زندگی و زیست مجازی است، یعنی کاربران دوست دارند تصویر دیگری را از خود در فضای مجازی ارائه دهند. فضای مجازی هر اندازه پیچیده تر می شود، شاهد اثرگذاری بیشتری از تصاویر هستیم.

در این حوزه با قشر نوجوان و جوان روبرو هستیم که اثرپذیری بسیار بالایی دارند. امروز فرهنگ زیست مجازی سبب رقم خوردن بسیاری از اتفاقات بد شده است.

 سروسامان دادن سوئیت هوم ها سخت است، اما قدم اول آگاهی و روشنگری مردم است تا در جریان موضوع باشند. به هرحال در این مسیر روشنگری لازم است، باید واقعیت را درک کنیم. مدیریت محتوای سبک زندگی مجازی هنوز دست ما نیست و توسط غرب هدایت می شود. ما با امپراطوری رسانه روبرو هستیم که فعلا اجازه نفوذ و اصلا ح نمی دهد و تنها کارمان روشنگری است تا بتوانیم فضا را تغییر دهیم.

انسان ها وارد این فضا می شوند و به نوعی زندگی خود را به اشتراک می گذارند و به اصطلاح روانشناسی ظاهر زندگی دیگران، باطن زندگی  افراد را به هم می زند، زیرا دائما انسان ها خود را در این نوع زیست مجازی به نمایش می گذارند.

برای مثال فردی به رستوران می رود و اولین کاری که انجام می دهد این است که از غذا و محیط آن فضا عکس بگیرد و در فضای مجازی به اشتراک بگذارد و به اصطلاح شوآف کند. هیچ کس به فرد نمی گوید که آیا اشتراک گذاشتن عکس غذا، کار اخلاقی و درستی است؟ اتفاقات اینچنینی را در فضای مجازی شاهد هستیم که افراد در ارتباط با زندگی شان شوآف می کنند.

نمونه های ساده شوآف را در قالب دخترانه از طریق تصاویری از گردش و تفریحات، وسایل شخصی و زندگی فرد شاهد هستیم که دائما از آنها در فضای مجازی به اشتراک گذاشته می شود و به نوعی جامعه را تحریک می کند. ممکن است فرد با مشاهده این تصاویر با خود بگوید که چرا من نباید اینگونه زندگی کنم. این مباحث می تواند یکی از علت های طلاق در جامعه باشد.

همچنین افرادی را در فضای مجازی شاهد هستیم که لحظات خوش زندگی شان را با همسرشان به اشتراک می گذارند؛ تا چه اندازه از این زندگی ها واقعیت دارد؟ برای مثال سلبریتی ها که هر روز عکس هایی را از بهترین لحظات خود، همسر و زندگی مشترک شان را به اشتراک می گذارند و پس از مدتی خبر طلاق شان را منتشر می کنند. تا آن دوره که باهم زندگی می کردند، الگویی برای بسیاری از کاربران بود و زندگی آنها بسیار بر جوانان اثر می گذاشت. سلبریتی ها غالبا از این طریق اثرگذار هستند، یعنی تصویری از خود نشان می دهند که باعث می شود تا نوجوانان و جوانان از آنها الگوبرداری کنند.

این نوع سبک زندگی و زیست مجازی در حوزه جامعه شناسی و فرآیند اثرگذاری در مردم می تواند سبب ایجاد دو موضوع می شود که می توان به میل به شهرت و یک شبه پولدار شدن اشاره کرد.

در فضای مجازی شاهد هستیم که افراد به ویژه شاخ های مجازی خود را به هر دری می زنند تا مشهور شوند و به شهرت دست یابند و در معرض دید باشند.

پولدار شدن و شهرت؛ دو آفت زیست مجازی

دومین موضوعی که می تواند از اثرات زیست مجازی در میان جوانان باشد، پولدار شدن و یکشبه به پول رسیدن است که متأسفانه این امر سبب شده تا جوانان تنبل شوند. برای مثال جوانی در یک خانواده ساده زندگی می کند که چندان پولدار نیست و درآمد قوی ندارد، او زمانی که در فضای مجازی شاهد افراد پولداری می شود که در سریع ترین زمان ممکن به پول دست یافته اند، احساس می کند که او هم باید هرچه سریعتر به پول دست یابد، اما پس از آنکه نمی تواند به پول دست پیدا کند یا نمی تواند زندگی همچون سلبریتی ها و فوتبالیست ها داشته باشد، به شدت افسرده می شود و حس تلاش، امید و واقع نگری را از دست می دهد.

بسیاری از نوجوانان به ویژه دختران بشدت تحت تأثیر فضای مجازی هستند، زیرا فضای مجازی با قوه وهم و خیال انسان سروکار دارد و تصاویری که منتشر می شود، منجر به ایجاد احساسات در آنها می شود.

زمانی که نوجوانان مان به ویژه دختران این تصاویر را می بینند و متوجه می شوند که هیچ کدام از آنها را ندارند، از زندگی شان زده می شود. حتی ممکن است دختران ما با مادران شان اختلاف داشته باشند و دیگر مادران شان را نپسندند و دیگر مادر برایش جذاب نباشد.

نوجوانان ما با مشاهده این تصاویر و سبک زندگی مجازی جذب زندگی با سگ می شوند و امروز شاهد هستیم که بسیاری از نوجوانان به خانواده ها اصرار می کنند که در خانه حیوان داشته باشند، زیرا در کلیپ های یک دقیقه ای شاهد هستیم که مهر، محبت و وفاداری حیوان و به ویژه سگ را به نمایش می گذارند. همه این موارد سبب می شود تا فرد سنت و فرهنگ خود را زیر پا بگذارد و وارد سبک زندگی با حیوانات شود؛ در حالی که در فرهنگ ما زندگی با حیوانات در خانه وجود نداشت.

به همین ترتیب گفتمان های تهاجمی از فضای مجازی در سبک زندگی شلیک می شود که متأسفانه بسیاری از افراد تحت تأثیر این نوع سبک زندگی قرار می گیرند.

**اشاره درستی به دسته بندی کاربران سوئیت هوم داشتید،  اگر بخواهیم دسته بندی برای کاربران داشته باشیم، بنظر شما  آنها را به چند دسته می توانیم دسته بندی کنیم؟

در تقسیم بندی کلی کاربران فضای مجازی در دو دسته کاربران واقعی و غیرواقعی قرار می گیرند.

کاربران واقعی کسانی هستند که با هدف وارد فضای مجازی شده اند و کاربران غیرواقعی کسانی هستند که بدون هدف درگیر این فضا شده اند. درواقع کاربران فعال همان کاربران واقعی هستند که تولید محتوا می کنند و کاربران غیرواقعی، کاربران غیرفعالی هستند که تنها به منظور استفاده و مصرف وارد این فضا شده اند.

همچنین کاربران فعال سه گرایش دارند. گروهی کاملا با هدف سیاسی در این فضا وارد شده اند که به نوعی تصویرسازی سیاسی را انجام می دهند و البته قسمت عمده ای از فضای مجازی در اختیار این گروه است. گروهی هم در حوزه فرهنگی هستند و گروه دیگری از کاربران درحوزه روزمره نویسی فعالیت می کنند و به نوعی مسائل و اتفاقاتی که در روز می افتد را با سیاست، فرهنگ و اقتصاد پیوند می زنند و روزمره زندگی خود را می نویسند که البته این گروه هم کاربران را جهت می دهند.

در حوزه سبک زندگی و سوئیت هوم ها، دو گروه بخش فرهنگی و روزمره نویسان بیشترین اثر را دارند. همچنین آنها بیشترین فعالیت را در اینستاگرام و توئیتر دارند. یعنی در توئیتر با کلام و حرف و در اینستاگرام با تصاویر و کلیپ سروکار دارند؛ بنابراین روزمره نویسان در اینستا با تصاویری که از خود منتشر می کنند و در توئیتر با کلامی که از خود به اشتراک می گذارند، در حوزه سبک زندگی بیشترین تأثیر را دارند.

سلبریتی ها هر روز عکس هایی را از بهترین لحظات خود، همسر و زندگی مشترک شان را به اشتراک می گذارند و پس از مدتی خبر طلاق شان را منتشر می کنند. تا آن دوره که باهم زندگی می کردند، الگویی برای بسیاری از کاربران بودند و زندگی آنها بسیار بر جوانان اثر می گذاشت. سلبریتی ها غالبا از این طریق اثرگذار هستند، یعنی تصویری از خود نشان می دهند که باعث می شود تا نوجوانان و جوانان از آنها الگوبرداری کنند.

البته این روزمره نویسان به دو گروه واقعی و غیرواقعی تقسیم می شوند. گروهی که کاملا تصویرسازی می کنند و از این جهت در زندگی شان به شوآف می پردازند.گروهی دیگر بطور واقعی تجربیات خود را در اختیار مردم قرار می دهند. برای مثال مادرانی که در فضای اینستاگرام سبک زندگی و الگوی تربیتی و حتی تجربیات خود را به طور کاملا واقعی منتشر می کند. او هیچ شوآفی ندارد و واقعیت زندگی را روایت می کند و به نوعی روح فضای مجازی را تسخیر کرده است.

گروهی دیگر هم واقعیت را به گونه ای دیگر بیان می کنند و به تصویرسازی می پردازند و آنچه که واقعیت نیست را به جای واقعیت منتشر می کنند و به خورد مردم می دهند.

**بنظر شما چرا برخی از کاربران خصوصی ترین لحظه زندگی شان را در فضای مجازی به اشتراک می گذارند؟ 

– یکی از علت هایش به واسطه فضایی است که در تمدن غرب بسر می بریم، یعنی ارتباط با خانواده کم شده است. در زندگی کنونی به واسطه غلبه سبک زندگی تمدن غربی از حوزه شهرسازی و آپارتمان سازی و شغل و دیگر مباحث شاهد دوری انسان ها از یکدیگر هستیم. امروز خانواده ها و اقوام دور از هم هستند و ارتباط شان بسیار کمرنگ شده است؛ درحالی که این ارتباطات می تواند سبب آرامش ذهن و روح فرد شود. متأسفانه فضای غربی در زندگی ها حاکم شده و به مرور جسم ها دور از هم و ارتباطات کمتر شده است. ما شاهد پیچیدگی ارتباطات هستیم و دیگر سادگی قبل وجود ندارد.

در گذشته رفت و آمدها بسیار بود، اما امروز شاهد گزینشی ارتباطات هستیم؛ چراکه دیگر با بسیاری از افراد قرابت فکری و سبک زندگی نداریم.

با ورود فضای مجازی افراد دوستان جدید پیدا می کنند و حوزه ارتباطی ما به صورت واقعی به فضای مجازی کشیده می شود و به یکباره فضای مجازی، نوعی از ارتباطات را شکل می دهد و افراد زندگی خود را کاملا در آنجا تعریف می کنند. اگر در دوره ای فرد زندگی خود را برای یک نفر تعریف می کرد، امروز او برای چندین هزار نفر تعریف می کند و از طرفی در خانه تنهاست و هدفگذاری برای زندگی ندارد.

براساس آمارها حدود 18 تا 19 میلیون نوجوان داریم که هر یک متوسط شش ساعت در فضای مجازی فعالیت می کنند. حالا تصور کنید افرادی که در فضای مجازی سبک زندگی را اینچنین تعریف می کنند، چه اثراتی می توانند بر نوجوانان داشته باشند. آنهایی که روابط عاطفی و مباحث زندگی شان را به اشتراک می گذارند.

خیانت در فضای مجازی راحت تر از فضای حقیقی است

این رفت و آمدها گاهی اثرات برعکس دارد و به سهولت شاهد خیانت در فضای مجازی هستیم؛ چراکه خیانت در فضای مجازی از زندگی واقعی آسان تر است. ما هیچ دختری را سراغ نداریم که در فضای حقیقی به یک نامحرم برسد و در مورد ظاهرش بپرسد، اما امروز مواجه هستیم حتی دختران مذهبی را شاهد هستیم که از خود تصویر می گذارند و زمانی که فالوعرهای شان درباره عکس شان نظر می دهند، از آنها تشکر می کنند.این پیچیدگی فضای مجازی است که در زندگی  اثرات منفی دارد. فرد از ظاهر خود نظرخواهی می کند، زیرا نظرخواهی آسان است و احساس می کند که این گناه نیست و کسی او را نمی شناسد.

همچنین در سبک زندگی مان اصطلاحی در دین بنام ریا داریم. اصطلاحی در فضای مجازی به نام ظاهرگرایی، ظاهرسازی و شوآف تولید شده است. ما هنوز نتوانسته ایم این اصطلاح دینی را به فضای مجازی تسری دهیم، یعنی به کاربران فضای مجازی بگوییم که کاری برای غیرخدا نکنید. کاری برای دیده شدن انجام ندهید. کاری نکنید که برتری جویی داشته باشد. لباس شهرت در تن تان نکنید که لباس شهرت حرام است. همه اینها دستورات دینی ماست، اما هنوز در فضای مجازی به این موضوعات اشاره نشده است و ما همچنان با این موضوع درگیر هستیم.

زمانی که فرد از زمان بدو تولد فرزندش به عناوین مختلف جشن می گیرد، از زمان به دنیا آمدن تا اولین کوتاهی موهای فرزندش، همه اینها اثرات منفی در زندگی افراد معمولی دارد؛ چراکه او تنها با شوآف و ریا خود را برتر نشان می دهد، درحالی که فرد با خود می گوید چرا من نباید برای فرزندم چنین جشن هایی را بگیرم و در نهایت متوجه می شود که سطح مالی او اجازه گرفتن چنین جشن هایی را نمی دهد. همه این مسائل سبب می شود تا خانواده ها را دچار آسیب های اجتماعی کنند.

متأسفانه این نوع سبک زندگی در فضای مجازی میان همه کاربران واحد شده است و همه این مسائل به دلیل غلبه سبک و تمدن غربی در این فضاست. انگار این مدل سبک زندگی رواج یافته و همه در حال جشن گرفتن و عکس و انتشار از آن در فضای مجازی هستند. درواقع همه به سوی مصرف گرایی و ظاهرگرایی سوق یافته اند.

سوق یافتن افراد به سمت جشن های لاکچری 

این روزها همه سعی دارند تا روز تولدشان را در یک فضای لاکچری جشن بگیرند تا عکس های آن را در فضای مجازی به اشتراک بگذارند. متأسفانه همه حتی مذهبی ها هم درگیر این مسائل شده اند. همه این ها سبب می شود تا درخواست ها و توقع فرزندان از والدین بیشتر شود درحالی که والدین نمی توانند این سطح از توقعات فرزندان شان را برآورده کنند.

**گروه های سوییت هوم تا چه اندازه دانش و آگاهی دارند و می توانند توصیه های درست به مردم معمولی بدهند؟

– گروهی در فضای مجازی هستند که واقعا تجربیات خود را منتشر می کنند و ارائه این تجربیات درست است؛ چراکه به دور از احساسات، فضای جوسازی و ظاهرسازی واقعیتی را منتشر می کنند، همچون مادرانی که تجربه خود را با دیگران به اشتراک می گذارند و یا افرادی که تجربه های کاری خود را بدون ذره ای بزرگنمایی آن را منتشر می کنند. این امر سبب آگاهی در میان کاربران می شود.البته متأسفانه تعداد این گروه ها در فضای مجازی اندک است.

از طرفی با خانواده های مذهبی مواجه هستیم که به نوعی زندگی غربی را ترویج می دهند. خانم مذهبی که تصویری از کافی شاپ رفتنش را به اشتراک می گذارد تا بگوید روشنفکر است و یا زمانی که از بچه ها خسته می شود، یک ماه آنها را ترک می کند و می رود و در نهایت خبر همین موضوع همچون بمبی در فضای مجازی می ترکد و یا این خانم تصمیم می گیرد که از همسرش جدا شود، سپس لایو می گذارد و از علت جدایی با همسرش می گوید. آنها به اثرات کارشان دقت نمی کنند و نمی دانند که چه تأثیری می توانند روی جامعه داشته باشند، زیرا ممکن است خانمی که در زندگی عادی اش مشکلی ندارد، با مشاهده رفتارهای این خانم مذهبی پولدار که در فضای مجازی مطرح می کند از بچه هایش خسته شده و احساس کرده که باید چند روزی آنها را تنها بگذارد، او هم با خودش می گوید که پس من هم می خواهم مدتی تنها باشم و همین موضوع می تواند زندگی اش را به نابودی بکشد.

متأسفانه در فضای مجازی گروه های اندکی هستند که بتوانند در این فضا کاملا واقعی و با علم و آگاهی بر اینکه چگونه می توانند به ترویج سبک زندگی مؤمنانه در فضای مجازی کمک کنند. قشر عظیمی از جامعه فضای مجازی تحت تأثیر شوآف های مجازی وارد شده از غرب هستند و متأسفانه قشر مذهبی و غیر مذهبی غالبا سعی می کنند مواردی را در حوزه سبک زندگی خود منتشر کنند که نه تنها به سبک زندگی دیگران کمکی نمی کنند، بلکه بیشترین آسیب را در خانواده ها می گذارند.

**تا چه اندازه زندگی سوئیت هوم هایی که در فضای مجازی شاهد هستیم، واقعی است؟

آمار درستی در دسترس نیست، اما واقعیت این است که فضای مجازی فرد را تحریک می کند تا تصویر خوبی را از خود منتشر کند درحالی که اینطور نیست. ما در فضای مجازی با کودکان کار روبرو هستیم، کودکانی که در زیبایی و بانمک بودن چیزی کم ندارند و از آنها به عنوان کالای تبلیغاتی برای کسب درآمد استفاده می کنند. پشت زندگی های ایده آلی، مشکلات بسیاری وجود دارد.

با ورود فضای مجازی افراد دوستان جدید پیدا می کنند و حوزه ارتباطی ما به صورت واقعی به فضای مجازی کشیده می شود و به یکباره فضای مجازی، نوعی از ارتباطات را شکل می دهد و افراد زندگی خود را کاملا در آنجا تعریف می کنند. اگر در دوره ای فرد زندگی خود را برای یک نفر تعریف می کرد، امروز او برای چندین هزار نفر تعریف می کند و از طرفی در خانه تنهاست و هدفگذاری برای زندگی ندارد.

متأسفانه تصاویری از زندگی هایی که در فضای مجازی منتشر می شود، به لحاظ روانشناختی می توان گفت بسیاری از این ها در واقعیت زندگی خود اینطور نیستند که منتشر می کنند و هر کسی سواد رسانه داشته باشد، می داند که رسانه محل تصویرسازی است و قرار است شما تصویری از خود ارائه دهید که در واقعیت این نیست. به راحتی می توان با تهیه یک کلیپ به خوشبخت ترین زوج جهان تبدیل شویم درحالی که اینگونه نیست و هزاران مشکل در این رابطه ها وجود دارد.

**سوئیت هوم ها تا چه اندازه ممکن است سبب ایجاد آسیب های روحی و روانی در کاربران معمولی شود؟

– حتما می توانند آسیب های روحی و روانی بسیاری را در میان کاربران ایجاد کنند. متأسفانه این گروه ها به تأثیر فعالیت های شان فکر نمی کنند که با انتشار این تصاویر تا چه اندازه می توانند بر دیگران اثر بگذارند و دیگر کاربران معمولی را از واقعیت زندگی دور کنند. برای مثال یک فرد روستایی که نمی تواند زندگی همچون این سوئیت هوم داشته باشد، باید چه کند. این گروه ها در آن فرد معمولی آمار و آرزوهای دور و دراز ایجاد می کند؛ درحالی که اسلام می گوید نباید آمال و آرزوهای دور و درازی داشته باشیم. فعالیت این گروه ها سبب می شود تا تلاش از دیگر کاربران معمولی گرفته شود، چون می داند که او نمی تواند چنین زندگی را برای خودش رقم بزند و در نهایت افسردگی می گیرد.

بنظر می رسد باید یک جامعه شناس و روانشناس وارد میدان شود و این آگاهی را به دیگران بدهد که آنچه که منتشر می شود، واقعیت نیست. نمونه بارز این موضوع سلبریتی هایی هستند که برخی از آنها در زندگی شان افسرده و گوشه گیر هستند، اما مقابل دوربین ها چنان تصویری از خود نشان می دهند که بسیار خوب هستند یعنی تصویری غیرواقعی از خود برای مردم می سازند.

** آیا می توان سوئیت هوم را سروسامان داد و در مسیر درستی هدایت کرد؟

– سروسامان دادن این گروها سخت است، اما قدم اول آگاهی و روشنگری مردم است تا در جریان موضوع باشند. به هرحال در این مسیر روشنگری لازم است، باید واقعیت را درک کنیم. مدیریت محتوای سبک زندگی مجازی هنوز دست ما نیست و توسط غرب هدایت می شود. ما با امپراطوری رسانه روبرو هستیم که فعلا اجازه نفوذ و اصلا ح نمی دهد و تنها کارمان روشنگری است تا بتوانیم فضا را تغییر دهیم.

منبع:فارس

کانال-1-300x74

 

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شد