نگاه دکتر ستاری به صنایع خلاق و فرهنگی

به گزارش فناوری فرهنگی، یکی از مهم‌ترین حوزه‌هایی که کشور می تواند با تکیه بر آن و استفاده کارآمد از سرمایه های انسانی، به رشد اقتصادی و اشتغال پایدار برسد، صنایع فرهنگی است.

مثلی هست میان ایرانیان که در مواقع ضرورت قناعت و خرج نکردن به زبان می‌آورند. می‌گویند: «مگر روی گنج نشسته‌ام؟» اکنون که ارکان مختلف کشورمان از صدر تا ذیل به این نتیجه رسیده‌اند که ما روی گنج ننشسته‌ایم و این نفت نفرین شده، تنبل، کند و فراموشکارمان کرده است، گنجی واقعی را می‌­باید که جایگزین کنند. حکیم فردوسی سروده است: «دلی کز خِرد گردد آراسته/ یکی گنج گردد پر از خواسته». سرمایه‌ها و دارایی‌های واقعی و پر از دُرّ و گوهر ما، اندیشه‌ها و پژوهش‌ها و یافته‌ها و سوادها و سوداهای بزرگی است که اغلب در سر و ذهن جوانان ما مستور مانده است. دانشگاه‌های ما پر از گنج و گوهرند که می‌باید، درست صیقل و پرداخت شوند تا جهانی را سمت خود، خیره کنند. پژوهشگاه‌های ما موزه‌های جواهرند که البته غبار سم اسبان اقتصاد نفتی بر روی‌شان نشسته است. البته از این گلایه‌ها ما در سخنرانی‌های مختلف زیاد کرده‌ایم و ان‌شاءالله که همه شنیده‌اند. اما پس از شناخت درد، ساخت درمان هم ضروری است.

تا پیش از انقلاب صنعتی اروپا، جایگاه اقتصادی اندیشه و فرهنگ، مشخص و قابل اتکا بود. پیشرفت‌های علمی و فرهنگی دوره باستان، دوران باشکوه تمدن اسلامی و شکوفایی علم و تاثیرپذیری سایر نقاط عالم، سبب شده بود تا موازنه‌ای میان اقتصاد نرم و سخت شکل بگیرد که نمونه بارز و جاودانه آن، آثار مکتوب فراوانی است که همچنان و همیشه مرجع هستند. اما انقلاب صنعتی سبب شد تا تن چابک جوامع، از پرخوری و بدخوری، دچار نقرس شود و جنب‌و‌جوش‌های انسانی زیر بار صنایع سودجو، افت شدید کند.

جهان دوباره هوشیار شده است

اما حالا شرایط تغییر کرده است. اکنون بسیاری از تجربه‌های گذشته‌های دور و عبرت‌های دوره انقلاب صنعتی، جهان را هوشیار و بیدار کرده است. نمی‌خواهم بگویم که در حال بازگشت به گذشته هستیم یا باید این کار را انجام دهیم؛ بلکه لازم است با همین شتابی که می‌باید به سمت جلو داشته باشیم، نگاهی نیز به پشت بیندازیم و از پشتوانگی گذشتگان بهره ببریم. البته نگاه‌مان نباید صرفا به گذشته‌های دور باشد، چرا که دیروز و پریروزمان مهم است.

 توجه به مغفولیات

در طول یک قرن گذشته اقتصاد کشور تجربه درآمدهای سرشار نفتی را سپری کرده است و مبتنی بر آن توانسته در عرصه‌­های مختلف پیشرفت کند. اما پرداختن به اقتصاد نفتی،‌ توجه کشور را از سرمایه‌های اصلی آن، که همان نیروی انسانی خلاق و کارآمد می‌­باشد، مغفول ساخته است.

در سال­های اخیر همزمان با رشد جمعیت جوان تحصیل کرده و آماده به کار، ظرفیت بخش دولتی برای استخدام و تولید شغل به شدت کاهش یافت. بخش خصوصی نیز که به واسطه اتکای دولت به نفت و نه به مالیات، از توجهات دولت مغفول مانده بود، توان خود برای اشتغال‌زایی را از دست داد. علاوه بر آن فعالیت­های عمرانی، کارخانجات بزرگ سیمان، فولاد و … بخش قابل توجهی از نیروی کار خود را به اپراتورها و تکنسین‌­ها تخصیص می‌دهند و کمتر شغلی متناسب با نیروی تحصیل کرده در مقاطع تحصیلات تکمیلی را فراهم می­کنند.

در این شرایط با تدبیر مقام معظم رهبری، ‌اقتصاد مقاومتی و دانش‌بنیان به عنوان دکترین اصلی توسعه کشور معرفی شد و معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری وظیفه طلایه‌داری آن را بر عهده گرفت و قانون حمایت از شرکت‌های دانش‌بنیان در راستای گسترش توسعه اقتصاد کشور بر مبنای اندیشه‌­های نوآور و خلاق ایجاد شد.

تغییر مسیر به سمت اقتصاد دانش‌بنیان

اکنون ضروری است که نگرش­‌ها در نظام اقتصادی به سمت و سوی اقتصاد دانش‌بنیان تغییر کند تا زمینه توسعه همه جانبه کشور را فراهم کند. 32 میلیون جوان، چهار میلیون دانشجو، 250 هزار فارغ‌التحصیل مهندسی در هر سال، کسب رتبه پنجم در تربیت مهندس در دنیا و وجود 50 هزار دانشجوی ایرانی شاغل به تحصیل در خارج از کشور نشان‌دهنده پتانسیل بالای کشور در سرمایه‌­های انسانی است. این پتانسیل نه تنها تهدید نیست بلکه با فراهم کردن بستر مناسب و تزریق این پتانسیل به همه ابعاد جامعه، می‌توان بازه زمانی پیشرفت کشور و رسیدن به نقطه مطلوب را تا کمترین میزان ممکن تقلیل داد.

یکی از مهم‌ترین حوزه‌­هایی که کشور می­تواند با تکیه بر آن و استفاده کارآمد از سرمایه­‌های انسانی، به رشد اقتصادی و اشتغال پایدار برسد، صنایع فرهنگی است. این صنایع که دانش‌بنیان است و از ذخایر فرهنگی و نیز خلاقیت نیروهای انسانی کشور بهره می‌برد، به نیروی انسانی به عنوان سرمایه می‌نگرد.

ترکیب روحیات کارآفرینانه جوانان

به واسطه صنایع فرهنگی می‌توان فرهنگ و تاریخ ایرانی – اسلامی را در زندگی روزمره جاری کرد. چنانچه فرهنگ چند هزار ساله ما با خلاقیت و روحیات کارآفرینانه جوانان ترکیب شود، می‌­توان به مدلی از صنعت رسید که در آن علاوه بر تولید محصولات اقتصادی ارزش‌آفرین، قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران نیز افزایش می­یابد.

در کنار آن علوم انسانی نیز می­تواند زمینه ورود جدی­تر خود به مباحث اساسی کشور و بهبود کیفیت زندگی را فراهم آورد. تجاری‌سازی علوم انسانی نویدبخش تحقق دانشگاهی در طراز تمدن نوین اسلامی است.

 نرم اما سخت

اما دنیای پیشرفته امروز، صنایع نرم و خلاق خود را علاوه بر دستاویزی برای ایجاد هژمونی بر جهان، ابزاری برای آسودگی و آرامش نسبی شهروندان خود کرده است. مایکروسافت، فیس‌بوک، گوگل، آمازون و از این دست نوظهوران دوران پساصنعتی و آغازگران موج چهارم، با کمترین دارایی نقدی و البته بدیع‌ترین دارایی و اَسِت فکری، بیشترین درآمدزایی را داشته‌اند. علاوه بر اینها، مقوله سبز بودن و توجه به محیط زیست را نیز در نظر داشته‌اند که در جای خود، امری مهم و حیاتی است.

در اینجاست که باید بگویم من به آینده کشورمان در کشاکش روزهای پیشرفت‌های نرم، خوش‌بین و امیدوار هستم. این خوش‌بینی البته براساس دلایل و امکانات امروز به دست آمده است. کشور عزیز ما، دارای تنوع فرهنگی و قدمت بالاست. کشوری جوان است. تحصیلکرده‌هایش، پرشمار و چشم‌گیرند. علاقه و اینرسی پیشرفت در بین آنان فوران می‌کند. بسیاری از آنان، حالا بعد از گذر از رنج‌های جنگ و تحریم و بی‌عدالتی، جهانی گسترده را پیش‌روی خود می‌بینند که می‌خواهند همراه با شناخت آن، شناسانده شوند.

از گنج‌هایی که داریم

ما در صنایع دستی، حوزه گردشگری و میراث فرهنگی جزو بی‌نظیرترین کشورها هستیم؛ در حوزه هنر ریشه‌ای حجیم داریم. در بخش بازی‌های رایانه‌ای، انیمیشن و سینما پیشرفت‌هایمان چشمگیر بوده است. اینها بخش عمده از صنایع فرهنگی و هویت‌ساز ما را تشکیل می‌دهند. اما آنچه اینها را با اهمیت‌تر از گذشته می‌کند، ایجاد انسجام اجتماعی در آن است.

انسجام اجتماعی

شبکه‌سازی و دسترسی سریع به اطلاعات، امروز نه تنها یک رویا، بلکه واقعیتی عینی و روزمره محسوب می‌شود. این امر، دائما دستخوش تغییرات و تحولات و جهش‌ها است. واقعیت این است که تحقق برنامه مدرن و راهگشای اقتصاد دانش‌بنیان، بدون انسجام اجتماعی هرگز میسر نخواهد شد که صنایع فرهنگی و خلاق، بهترین وسایل برای رسیدن به آن خواهد بود. البته این انسجام اجتماعی، باز هم به سرمایه‌های دیگری نیاز دارد. سرمایه اقتصادی، سرمایه انسانی و سرمایه اجتماعی که در کشور ما خوشبختانه تا حد قابل قبولی در دسترس است. اما ما برای درخشندگی بیشتر نیاز به «سرمایه نمادین» هم داریم. «افتخار ملی» یکی از ابزار رسیدن به سرمایه نمادین است. باید داشته‌های فخرآورمان را بیشتر شناسایی کنیم و آنها را بهتر بشناسانیم. این احساس افتخار باید در تک‌تک ملت ایران به وجود بیاید تا میزان سرمایه نمادین‌مان، قابل رقابت با دیگران باشد. در غیر این صورت، پیشرفت­مان کُند و بطئی و گاه ملال‌آور خواهد بود.

 دو ستاد فعال

حوزه فرهنگ، هنر و علوم انسانی ماهیتاً حوزه­ای گسترده و کلان است که دارای ذی‌نفعان فراوان است. از سوی دیگر ضرورت تحقق اثربخش اقدامات حاکمیتی در فرهنگ،‌ هنر و علوم انسانی، انسجام و یکپارچگی است. از این‌رو و از منظر سازمانی، معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری به منظور توسعه کارآفرینی نوین در حوزه­های فرهنگی و علوم انسانی، اقدام به تشکیل ستاد توسعه فناوری‌های نرم و هویت‌­ساز بر اساس نقشه جامع علمی کشور کرده است. این ستاد به خوبی می­‌تواند رسالت توسعه صنایع فرهنگی و تجاری‌سازی علوم انسانی را به عهده بگیرد. وجه اصلی فعالیت ستاد توسعه فناوری‌های نرم و هویت‌ساز اقتصاد فرهنگ و هنر است که در پی آن بتواند تولید ثروت، اشتغال و تعالی فرهنگ ایرانی – اسلامی را به ارمغان آورد. ورود به حوزه صنایع فرهنگی از مدخل فناوری و با رویکردی اقتصادی، نگاهی کل‌نگر و همه‌جانبه را برای ستاد فراهم آورده است که زمینه لازم برای تحقق فرهنگی قدرت‌آفرین و ارزش­ساز را مهیا می‌­کند. بنابراین ستاد توسعه فناوری‌­های نرم و هویت‌‌ساز را می­‌توان نهادی جریان­‌ساز،‌ کلیدی و هدایت‌گر در این عرصه دانست که می­تواند انسجام ملی در کسب دستاوردهای اقتصاد فرهنگ را در تعامل با سایر نهادهای مرتبط محقق سازد.

ستاد توسعه فرهنگ علم، فناوری و اقتصاد دانش‌بنیان نیز از دیگر ستادهایی است که معاونت علمی در ادامه همین مسیر تاسیس کرده است که فرهنگ‌­سازی برای توسعه زیرساخت‌های اقتصادی، فرهنگی، اصلاح الگوی مصرف، تغییر سبک زندگی، حمایت از تولید داخلی، توجه به کیفیت تولید و سایر عرصه‌های اقتصادی، فرهنگی و سیاسی کشور را با مشارکت هوشمندانه و همکاری مردم و نخبگان میسر خواهد ساخت.

امیدوارم با کمک این ابزار و با همت همه مردم، فناوران، سرآمدان و دغدغه‌مندان، شرایطی ایجاد شود که غول بدقواره اقتصاد نفتی، به چراغ جادوی‌اش باز گردد و رویاهای دودگرفته و به غبارنشسته را امان بازنمایی دهد. 

منبع: فصل نامه اقتصاد خلاق

کانال-1-300x74

 

یک نظر

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شد