راه ناهموار صادرات گردشگری ایران

به گزارش فناوری فرهنگی،براساس آخرین گزارش سازمان جهانی سفر و گردشگری، ارزش صادرات گردشگری ایران یعنی درآمدهای حاصله از ورود گردشگران خارجی در سال 2015 تنها 7/ 1 درصد از کل صادرات کشور را تشکیل می‌داد؛ درحالی‌که این نسبت برای جهان، 1/ 6 درصد و برای خاورمیانه 3/ 6 درصد است و این رقم در ترکیه به 7/ 17 درصد و در لبنان به 9/ 51 درصد می‌رسد.

این وضعیت در شرایطی است که طی سال 2009 سهم صادرات گردشگری از صادرات کل کشور به حدود 4/ 2 درصد هم رسیده بود. این گزارش که چند ماه پیش منتشر شد، آینده چندان درخشانی را در این زمینه برای کشور پیش‌بینی نمی‌کرد. براساس همین گزارش انتظار می‌رود درآمدهای کنونی از ورود گردشگران خارجی در سال‌جاری میلادی3/ 2 درصد و تا سال 2026 به‌طور متوسط در هر سال به میزان 7/ 3 درصد افزایش یابد. برآورد رشد جهانی صادرات گردشگر در این دو بازه به ترتیب 3 درصد و 3/ 4 درصد است که حکایت از عقب افتادن بیشتر گردشگری ایران در این شاخص دارد. درصورت تغییر نیافتن این روند، ورود گردشگران خارجی به کشور به تدریج اما به کندی افزایش و همزمان سهم آن از کل صادرات کشور کاهش خواهد یافت و به 9/ 0 درصد خواهد رسید. این به معنای آن است که درآمدهای گردشگری ناشی از ورود گردشگران خارجی با سرعتی کمتر از افزایش سایر درآمدهای صادراتی در حال افزایش است. همه اینها نشان می‌دهد تاکنون توجه چندانی به جایگاه گردشگری به‌عنوان یک صادرات نامرئی، در توسعه صادرات کشور نشده است.

جای خالی معاملات گردشگری در جشن صادرات

در همین‌باره، استاد گردشگری دانشگاه سمنان معتقد است که رشد گردشگری با در نظر گرفتن میزان توجه و سرمایه‌گذاری مبذول شده به آن، بسیار چشمگیر و بهینه بوده که این خود به خوبی بر قدرت این صنعت در دستیابی به اهداف اقتصادی کشور تاکید می‌کند. علی‌اصغر شالبافیان در ادامه به «دنیای اقتصاد» می‌گوید: «اینکه گردشگری بتواند جایگاه واقعی خود را در اقتصاد به دست آورد، نظیر اتفاقی که در کشورهایی چون اسپانیا، تایلند و ترکیه در طول این سال‌ها واقع شده و معادلات سیاسی میان کشورها را نیز تحت تاثیر خود قرار داده، بی‌شک نیازمند درک سهم قدرتمندی است که این صنعت می‌تواند در اقتصاد داشته باشد.» این استاد دانشگاه شرکت دادن فعالان گردشگری در جشن صادرات کشور و تقدیر از کسانی راکه با فعالیت خود درآمدهای صادراتی کشور را از این طریق افزایش داده‌اند، ازجمله اقداماتی عنوان کرد که می‌تواند نشان‌دهنده جدیت دولتی‌ها در توسعه این صنعت و رسمیت بخشیدن به جایگاه گردشگری در رشد اقتصاد غیرنفتی کشور باشد.

شالبافیان در ادامه، دو عاملی را که به رشد صادرات خدمات مسافرت منجر خواهد شد این‌گونه تشریح می‌کند: «عدم شفافیت کافی تصویر ایران در ذهن گردشگران ورودی یا به عبارتی مبهم بودن این تصویر و اینکه دقیقا نمی‌دانند با چه صورتی از گردشگری در کشور ما مواجهند، مطمئنا در میزان هزینه‌کردشان در این سفر تاثیر خواهد گذاشت.» وی می‌افزاید: «در واقع اینکه گردشگران بدانند به کشوری سفر می‌کنند که زمینه برای هزینه کردن فراهم است و برای دریافت خدمات با کیفیت باید مبالغ متناسبی اختصاص داده شود، از نظر روانی برای خرج کردن آنها را اماده می‌کند.» این استاد دانشگاه برای روشن شدن این بحث به تصور ایرانی‌ها در سفر به کشورهای خارجی و داشتن آمادگی جهت خرید و صرف هزینه برای برخورداری از خدمات مطلوب اشاره می‌کند و در مقابل تصور خارجی‌ها را در سفر به ایران به‌عنوان کشوری ارزان که می‌توانند با کمترین میزان هزینه نوع خاصی از سفر را در آن تجربه کنند، مانعی در کسب درآمدهای صادراتی بیشتر از محل خدمات گردشگری عنوان می‌کند.

شالبافیان تصریح می‌کند: «تجربه ماندن در اقامتگاه‌های بوم‌گردی، تماس با جامعه محلی و لمس زندگی در فضاهای بکر و منحصربه‌فردی که تنها در سفر به ایران امکان‌پذیر است، در کنار اینکه می‌تواند ایران را تبدیل به یک برند کند، نباید بدون صرف هزینه کافی در اختیار گردشگران ورودی قرار بگیرد.» وی اظهار می‌کند: «این تجربه، کالایی خاص است که باید با قیمت واقعی در اختیار متقاضیانش قرار گیرد و گردشگران با این آمادگی ذهنی به ایران سفر کنند.»  شالبافیان تعریف و استقرار یک نظام در کشور به‌منظور دسته‌بندی و بازتعریف مجدد جاذبه‌‌های موجود و همچنین خلق جاذبه‌های جدید را لازمه بهره‌مندی منطقی از منابع داخلی موجود می‌داند و تاکید می‌کند: «شناسایی گروه‌های مخاطب گردشگری ایران بخش دیگری از این سیاست‌هاست که با همین امکانات کنونی منجر به افزایش چشمگیری در درآمدهای حاصل از صادرات خدمات مسافرت خواهد شد.» این استاد دانشگاه خاطرنشان می‌کند: «سهیم شدن در تجارب جوامع محلی آسیب‌هایی را برای جامعه میزبان در پی خواهد داشت که بر اساس اصول گردشگری پایدار، هزینه آن باید در میزان پرداختی گردشگر برای استفاده از این خدمات در نظر گرفته شود.»

کالای گردشگری به مثابه نفت!

موضوع صادرات خدمات مسافرت اما از دیدگاه اقتصادی نیز قابل بحث است. در این‌باره، یک اقتصاددان در تاکید بر ارزش اقتصادی صادرات گردشگری به خبرنگار ما می‌گوید: «برای صادرات کالاها به خارج از کشور، ناگزیر از صرف هزینه‌های حمل‌ونقل و تشریفات گمرکی هستیم؛ درحالی‌که در مورد صادرات گردشگری برعکس است و این خود گردشگر است که ویزا می‌گیرد و با وسایل نقلیه مختلف خودش را به کشور میزبان می‌ر‌ساند؛ اتفاقی که از آن با عنوان صادرات گردشگری نام می‌بریم.» جعفر خیرخواهان در ادامه به برشماری برخی از پایه‌ای‌ترین اقداماتی می‌پردازد که منجر به دستیابی گردشگری به سهم مناسبش در تولید و نجات یافتن از وابستگی به اقتصاد نفتی می‌شود. خیرخواهان اظهار می‌کند: «در ابتدا باید قدر و ارزش داشته‌هایمان را بدانیم و نگاه درستی به امکانات خود داشته باشیم.

پس از این باید شیوه استفاده درست از آنها را به‌کار بندیم.» او ادامه می‌دهد: «این امکانات شامل انواع دارایی‌های ملموس و ناملموس مثل نیروی انسانی، منابع طبیعی، غذاهای ایرانی، تاریخ، فرهنگ و تنوع قومی و آداب رسوم محلی و بسیار چیزهای دیگر است که هریک با معرفی و عرضه درست سهم بزرگی در جذب گردشگر خواهند داشت.» این اقتصاددان اضافه می‌کند: «همچنین لازم است که در رفت و آمد با کشورهای دیگر، به مقایسه اقدامات انجام‌شده در این کشورها برای جذب گردشگر با ایران بپردازیم تا در نتیجه آن بتوانیم از ثروت‌های گوناگونی که مزیت‌های گردشگری ما به حساب می‌آیند، زنگار بر گرفته و به خوبی برای آنها بازاریابی کنیم.» خیرخواهان تاکید می‌کند که در این میان ثابت نگه داشتن نسبی قیمت دلار هم می‌تواند منجر به واردات بیشتر و صادرات کمتر شود که باید در مجموعه سیاست‌های تاثیرگذار در صنعت گردشگری کشور لحاظ شود.

او در ادامه ضمن مقایسه گردشگری با صنعت نفت، خاطرنشان می‌کند: «کالای گردشگری همچون نفت است که اگر در زیرزمین بماند و استخراج نشود ارزشی ندارد؛ در واقع مانند نفت که اگر به کالاهای با ارزش افزوده تبدیل نشود و خام فروخته شود، ارزش اندکی برایمان خواهد داشت.» این کارشناس اقتصادی یادآور می‌شود: «درباره سرمایه‌های گردشگری در هر منطقه کشور نیز باید نگاهی جامع و فراگیر و کاسبکارانه به معنای مثبت آن داشته باشیم و به این منظور نیاز به برنامه‌ریزی، سیاست‌گذاری و تهیه قوانین و استراتژی‌های مناسب است. پس از آن هم پایبندی و الزام به اجرای قوانین و برنامه‌های مصوب است که گردشگری را به درآمدزایی می‌رساند.»

خیرخواهان در ادامه به راهکارهای تقویت بسترهای زمینه‌‌ساز برای ورود گردشگر و هزینه‌کرد بیشتر آنها در کشور اشاره و بیان می‌کند: «برای تقویت گردشگری باید سرمایه‌گذاری افزایش یابد. از سوی دیگر، سرمایه‌گذاران داخلی و خارجی در صورتی حاضر خواهند شد سرمایه‌های خود را وارد این بخش کنند که نسبت به آینده مطمئن باشند. بنابراین لازم است نگاه‌های رسمی و حکومتی نسبت به گردشگری تغییر کند و اولویت‌ها به صورت پیوسته دستخوش تغییر شود.» این اقتصاددان بر لزوم توجه به جنبه‌های پایدارسازی گردشگری نیز تاکید می‌کند و می‌گوید: «لازم است جنبه‌های مثبت گردشگری را تقویت و جنبه‌های منفی را کاهش دهیم. چون گردشگری در عین حال که درآمدزا و اشتغال‌زا بوده و اقتصاد را متنوع می‌سازد، ممکن است باعث تخریب محیط زیست، ازدحام و شلوغی و گران شدن برخی کالاها و خدمات شود؛ پس توجه به این موارد هم باید در دستور کار برنامه‌ریزان باشد تا گردشگری به فعالیتی پایدار و ماندگار تبدیل شود.»

به باور اقتصاددانان افزایش صادرات نسبت به واردات یا تراز تجاری مثبت، از جمله عوامل دخیل در تسریع رشد اقتصادی کشورها است. صنعت گردشگری نیز به‌عنوان یکی از سودآورترین، پاک‌ترین و پایدارترین صنایع، در سال‌های اخیر جای خود را در صادرات غیرنفتی کشورها باز کرده و تبدیل به شاهرگ اصلی حیات این اقتصادها شده‌ است. در این میان، ایران نیز با برخورداری از زمینه‌های بی‌شمار برای تبدیل شدن به یک کشور گردشگرپذیر و برای جبران کسری بودجه ناشی از کاهش درآمدهای نفتی، بسیار مصرانه‌تر از قبل به توسعه صنعت گردشگری توجه نشان می‌دهد که بهبود روابط ایران با دنیای خارج در نتیجه برجام، زمینه را برای این هدف‌گذاری مساعدتر کرده است.
به استناد آمار، صادرات خدمات مسافرت از 2میلیون و 345 هزار دلار در سال 91 به سه‌میلیون و 483 هزار دلار در سال 93 رسیده است که البته با قرار دادن در کنار آمار تعداد گردشگران ورودی قابل تفسیرتر خواهد بود. در واقع علاوه بر اینکه تعداد گردشگران ورودی یک شاخص مهم در سنجش میزان رشد گردشگری است، میانگین هزینه‌کرد آنها در کشور نیز شاخص تاثیرگذار و مهمی است که ارتقای آن، درآمدهای ارزی را از محل این صنعت بیشتر خواهد کرد و به نظر می‌رسد که این مهم علاوه‌بر عوامل مساعد زیرساختی و روساختی متاثر از جنبه‌های روانشناختی نیز بوده و تصویر ایران به‌عنوان یک مقصد، در میزان هزینه کرد گردشگران ورودی بسیار تاثیرگذار است.

منبع: تابناک

کانال-1-300x74

 

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شد