صنایع خلاق؛ موتور پیشرفت برای آینده؟

به گزارش فناوری فرهنگی، مجمع آینده شمالی  مرکزی است که نشست های سالیانه با حضور نخست وزیران،‌سیاست گذاران، کارآفرینان و رهبران تجاری نه کشور دانمارک، استونی، فنلاند، ایسلند، لتونی،‌ لیتوانی،‌ نروژ، سوئد و بریتانیا برگزار می کند. هدف این نشست ها این است که شرکت کنندگان در فضایی آزاد به تبادل نظر با یکدیگر در زمینه موضوعات مورد بحث بپردازند. از جمله موضوعات مورد توجه این مجمع اقتصاد سبز، تجارت های پایدار و مباحث مربوط به اقتصاد خلاق است.

صنایع خلاق، مؤلفه‌های مهم اقتصادهای دانش‌بنیان شده‌اند و در موارد قابل اندازه‌گیری، در زمینه‌های رشد و ایجاد شغل، سهمی بالاتر از متوسط را به خود اختصاص داده‌اند. آنها همچنین وسایل انتقال هویت فرهنگی هستند که نقش مهمی در رونق‌بخشی به تنوع فرهنگی بازی می‌کند. طی دهه گذشته، تعدادی از دولت‌ها در سرتاسر جهان به اهمیت صنایع خلاق پی برده و تدوین سیاست‌هایی برای ترویج آنها را آغاز کرده‌اند. در این کشورها، برای ترسیم ارتباط میان فرهنگ، صنایع خلاق و توسعه اقتصادی، مجموعه رو به گسترشی از تحلیل‌ها، آمارها و فعالیت‌های نگاشتی تولید شده تا داده‌های خام مورد نیاز برای سیاست‌سازی را در اختیار مسئولان قرار دهد. با این وجود، از این بخش هنوز درک اندکی وجود دارد و برای بسیاری از دولت‌ها هنوز نیاز به متقاعدسازی درباره پتانسیل‌های آن وجود دارد، این در حالی است که تلاش برای اندازه‌گیری دقیق فعالیت اقتصادی در این حوزه با موانع قابل توجهی رو به روست.(EYGM Limited, 2014)

صنایع خلاق و فرهنگی؛ مفاهیم و زمینه‌ها

سازمان یونسکو، «صنایع خلاق و فرهنگی» را به این صورت تعریف می‌کند: «بخش‌هایی از فعالیت سازمان یافته که هدف اصلی آنها تولید یا بازتولید، ارتقاء، توزیع و یا تجاری‌سازی کالاها، خدمات و فعالیت‌های دارای ماهیت‌های فرهنگی، هنری یا مبتنی بر میراث فرهنگی است.» این رویکرد، بر مواردی بیشتر از محصولات خلاقیت بشری که به طرز صنعتی ساخته می‌شوند تمرکز دارد و کل زنجیره تولید و همچنین کارکردهای اختصاصی هر بخش دخیل در عرضه این آفرینش‌ها به عموم را مربوط می‌کند. بنابراین، این تعریف، فعالیت‌های به هم مرتبط از قبیل تبلیغات و طراحی گرافیک که عامل‌هایی تعیین‌کننده در این فرایند هستند را هم شامل می‌شود.(یونسکو، 2015)

جدول ۱- صنایع خلاق

صــــنـــایـــــع خـــلاق

میراث فرهنگی

هنرها

رسانه‌ها

آفرینش‌های کارکردی

جلوه‌های فرهنگی سنتی

مصنوعات هنری

جشنواره‌ها

جشن‌ها

اماکن فرهنگی

یادبودهای تاریخی

موزه‌ها

کتابخانه‌ها

مراکز بایگانی

غیره

هنرهای تجسمی

نقاشی

مجسمه‌سازی

عتیقه‌جات

عکس

غیره

هنرهای اجرایی

موسیقی زنده

تئاتر

رقص

اپرا

خیمه‌شب‌بازی

سیرک

غیره

نشر و رسانه‌های چاپی

کتاب

روزنامه

مطبوعات و سایر مطالب چاپی

سمعی بصری

فیلم

پخش تلویزیون و رادیو

طراحی

دکوراسیون داخلی

گرافیک

مد

جواهرآلات

اسباب‌بازی

خدمات خلاقانه

معماری

تبلیغات

تحقیق و توسعه خلاق

خدمات فرهنگی

خدمات دیجیتال و غیره

رسانه‌های جدید

محتواهای دیجیتال

نرم‌افزار

بازی‌های ویدئویی

پویانمایی و غیره

درآمد و گردش مالی در صنایع خلاق و فرهنگی

در گزارش‌های کمی برای بررسی اندازه و تأثیر اقتصادی صنایع فرهنگ و خلاق تلاش شده است. تعاریف متنوع، باعث شده‌اند مقایسه امری دشوار باشد، اما گزارشی چاپ شده در دسامبر ۲۰۱۴ که بازارهای فرهنگی و خلاق را در اتحادیه اروپا اندازه‌گیری می‌کند، نگاهی اجمالی از اهمیت اقتصادی صنایع خلاق و فرهنگی به دست می‌دهد. این گزارش، به بررسی ۱۱ بازار مصرف‌کننده برای کالاها و خدمات فرهنگی و خلاقی پرداخته که شرکت‌ها و مردم در ۲۸ کشور اتحادیه اروپا آنها را مصرف می‌کنند. این ۱۱ رکن، با طیف گسترده‌ای از فعالیت‌های خلاقی که در حیطه‌هایی مانند طراحی، تولید، توزیع، اجرا، پخش، مدیریت و باروری تفکر ارزش اقتصادی و شغل تولید می‌کنند، بررسی می شوند. (EYGM Limited، ۲۰۱۴)

 صنایع خلاق و فرهنگی، صنعتی پویا و به سرعت در حال رشد است که در طول دوران بحران اقتصادی، در زمینه ایجاد اشتغال رشد نشان داده و از بزرگ‌ترین حیطه‌های استخدام جوانان در اروپا به شمار می‌رود؛ درصد اشتغال جوانان در آن در مقایسه با بقیه قسمت‌های اقتصاد، بیشتر است.

گردش مالی: صنایع فرهنگی و خلاق، با داشتن گردش مالی ۵۳۵٫۹ میلیارد یورو، ۴٫۲ درصد از تولید ناخالص داخلی اروپا را تشکیل می‌دهند.

اشتغال: بیش از 7 میلیون نفر اروپایی، به‌طور مستقیم یا غیرمستقیم در فعالیت‌های فرهنگی و خلاق استخدام هستند- که این رقم ۳٫۳ درصد از جمعیت فعال اتحادیه اروپا است. این بخش، بعد از فعالیت‌های ساخت و ساز و خدمات غذا و مشروبات، (مانند بار و رستوران) سومین بخش بزرگ از لحاظ استخدام به شمار می‌رود. (EYGM Limited، ۲۰۱۴)

جدول ۲- گردش مالی صنایع خلاق و فرهنگی – EGYM Limited 2014

۱۱ بازار فرهنگی و خلاق در ۲۸ کشور اتحادیه اروپا

بازارها

فروش (بر حسب میلیارد یورو)

شغل

کتاب

تجربیات جدید کاربران در حال بازسازی صنعت کتاب است

۳۶٫۳

646.000

روزنامه‌ها و مجلات

مواجه شدن با چالش‌های عصر دیجیتال و استقبال از آنها

۷۰٫۸

483.500

موسیقی

نوآوری برای پیشرو بودن در زمینه تنوع خلاقانه در اروپا

۲۵٫۳

1.168.000

هنرهای اجرایی

مخاطبان کنسرت‌های زنده و جشنواره‌ها را دوست دارند

۳۱٫۹

1.234.500

تلویزیون

محبوب‌ترین رسانه، در حال رونق گرفتن است

۹۰

603.500

فیلم

انعطاف‌پذیری تقویت‌شده با تحول دیجیتال

۱۷٫۳

641.000

رادیو

رسانه‌ای که هنوز معتمدترین است و به روش‌های بسیار زیاد و جدیدی در دسترس است

۱۰٫۴

97.000

بازی‌های ویدئویی

 موج‌سواری روی جریان بازی‌های آنلاین و گوشی‌های همراه

۱۶

108.000

هنرهای تجسمی

جلابخشی به جذب توریست و سرمایه‌گذاران هنری در اروپا

۱۲۷٫۶

1.231.500

معماری

کنار آمدن با تبعات سقوط بخش ساخت و ساز

۳۶٫۲

493.000

تبلیغات

هدایت توسط توسعه سریع درآمدهای آنلاین

۹۳

818.000

کل صنایع خلاق و فرهنگی (بعد از حذف شمارش مضاعف)

۵۳۵٫۹

7.060.000

فرصت‌های کلیدی صنایع خلاق

  • بخش‌های دارای رشد بالا: عملکرد اقتصادی بخش‌های فرهنگی و خلاق شناخته شده است: آنها در اروپا ۳٫۳ از تولید ناخالص داخلی را به خود اختصاص داده‌اند و ۶٫۷ میلیون نفر را استخدام کرده‌اند (3 درصد از کل اشتغال). این ارقام در گزارش‌های مختلف متفاوت است و برآوردها، ارقامی تا ۴٫۵ درصد تولید ناخالص داخلی و استخدام ۸٫۵ میلیون نفر را نشان می‌دهد.(شرکت مشاوران TERA)
  • انعطاف‌پذیری و اشتغال برای افراد جوان: بین سال‌های ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۱ صنایع خلاق در دوران رکود اقتصادی، در مقایسه با اقتصاد اتحادیه اروپا به‌عنوان یک کل، انعطاف‌پذیری بیشتری داشتند و نسبت به سایر بخش‌های اقتصاد، درصد بالاتری از افراد جوان را استخدام کردند.
  • عوامل تسریع‌کننده نوآوری: صنایع خلاق و فرهنگی، به‌عنوان نقطه تقاطع هنر، کسب و کار و فناوری، سرریز به سایر صنایع را تسهیل می‌کند.
  • عنصر کلیدی در رقابت جهانی و قدرت نرم: رقیبان اروپا، مانند چین، کره جنوبی و هند، سرمایه‌گذاری عظیمی در صنایع خلاق کرده‌اند و آمریکا هم دهه‌ها است که همین کار را کرده است.(کمیسیون اروپا، 2012).چالش‌های کلیدی صنایع خلاق
  • این صنایع با محیط به‌سرعت در حال تغییر مواجه هستند؛ موضوعی که به‌طور خاص در فناوری‌های جدید (انتقال دیجیتال) و جهانی‌سازی که همراه با خودشان چالش‌ها و فرصت‌های جدید می‌آورند، نشان داده می‌شود.
  • در این فضای در حال تغییر، دسترسی به منابع مالی، همچنان مشکلی عمده باقی مانده است: بخش بانکی، از تخصص لازم برای تحلیل الگوهای کسب و کار در این بخش‌ها برخوردار نیست و به دارایی‌های نامشهود آنها به اندازه کافی ارزش نمی‌دهد. بحران مالی و اقتصادی، درست در همان زمانی که به سرمایه‌گذاری برای سازگار شدن نیاز است، تنها این وضعیت را بحرانی‌تر می‌کند.
  • ویژگی دیگر این بخش‌ها، تفکیک‌شدگی زیاد بر اساس خطوط ملی و زبانی است. با آنکه تنوع فرهنگی ناشی از این امر یکی از سرمایه‌های آشکار اروپا است، این وضعیت، به گردش محدود و نیمه بهینه آثار فرهنگی و خلاق در میان ملت‌ها و متصدیان داخل و خارج از اتحادیه اروپا، عدم توازن جغرافیایی و – در نتیجه – انتخاب محدود برای مصرف‌کنندگان منجر می‌شود.
  • تحولات قدرتمند در مرزهای بین بخش‌های مختلف (به‌عنوان ‌مثال، از طریق افزایش ارتباطات بین بازی، فیلم و موسیقی) و با سایر صنایع (مانند مد و توریسم) اتفاق می‌افتد. با این‌وجود، این بخش‌ها و سیاست‌ها هنوز هم اغلب در واحدهای بخشی سازمان‌دهی شده و دامنه تشریک مساعی و پیدایش راه حل‌ها و کسب‌وکارهای جدید را محدود می‌کنند.(کمیسیون اروپا، 2012)

چارچوب تسهیل‌کننده صنایع خلاق

اقدامات کلیدی سیاستی که باید در سطح ملت – دولت برای رونق بخشیدن به اقتصاد خلاق به کار گرفت مواردی از جمله افزایش سرمایه‌گذاری در سرمایه‌های انسانی، تقویت چارچوب‌های حقوقی و قانونی، فراهم کردن بودجه بالاتر و دسترسی به ابزارهای اقتصادی، تقویت زیرساخت‌های سازمانی و بهبود سیاست‌های تجارت و راهبردهای صادرات را شامل می‌شوند.

شرایط ساختاری مطلوب برای پیدایش صنایع خلاق در مناطق و به‌طور خاص نحوه اثرگذاری سیاست‌گذاران بر توسعه این صنعت، موضوعات مهمی است. گزارشی نوشته شده برای «ناظر خوشه اروپا»، تحلیلی از شرایط ساختاریِ خاصِ صنایع، که برای توسعه صنایع خلاق مربوط هستند، فراهم می‌آورد. تدابیر حمایتی برای اینکه مؤثر باشند، بایستی با مراحل مختلف چرخه عمر صنعت، یعنی مراحل مربوط برای صنایع نوظهور، اعم از الف) پیش‌ساختی، ب) رویانی، ج) پرورش و د) رشد، متناسب شوند. (درووجدا، ناگتگا، لنگتون و داتا، 2013)

به‌منظور تولید ساختار برای هر صنعت نوظهور نظیر صنایع فرهنگی بایستی ماهیت پویای آنها را در نظر گرفت. ماهیت این صنایع، تکامل مداوم و انتقال از مرحله‌ای به مرحله دیگر است. نقش و اهمیت شرایط ساختاری مربوط برای پیدایش و توسعه صنایع تحت بررسی، با هر مرحله جدید در چرخه عمر می‌تواند دستخوش تغییر شود. برای اینکه این اقدامات مؤثر واقع شوند، لازم است تدابیر حمایتی نیز با مراحل مختلف سازگار و متناسب شوند.

مربوط‌ترین شرایط در مرحله پیش‌ساختی با شرایط مربوط به چارچوب‌های فرهنگی نظیر وجود آثار تاریخی، فرهنگی و هنری و شرایط چارچوب دانش سر و کار دارند؛ و همچنین چشم‌اندازهای وسیع آموزشی و پژوهشی و شرایط چارچوب‌های حمایتی مانند وجود محیط‌های فیزیکی و اجتماعی (گالری‌های هنری، فضاهای کار و زندگی به قیمت‌های مقرون‌به‌صرفه).(درووجدا، ناگتگا، لنگتون و داتا، 2013)

شرایط ساختاری مالی و صنعتی، به‌ویژه هنگامی‌که صنعت در مراحل رویانی، پرورشی و رشد است مهم هستند. این شرایط سیستم‌های ضمانت و سایر مکانیسم‌های مهندسی مالی و در دسترس بودن سرمایه کشت ایده و کارآفرینی برای شرکت‌های صنایع خلاق و همچنین مجموعه قابل‌توجهی از ناشران، تولیدکنندگان محتوا، خرده‌فروش‌ها و تأمین‌کنندگان درون‌دادها و ابزارهای واسطه را شامل می‌شوند. نزدیکی به مشتری یکی از شرایط مهم ساختاری برای مراحل رویانی و پرورشی است.(درووجدا، ناگتگا، لنگتون و داتا، 2013)

اقدامات سیاستی مهم برای مرحله رویانی، تدابیری در حمایت از همکاری‌های بین‌رشته‌ای و تدابیر حمایت از شرکت‌های نوپا را شامل می‌شود. اقدامات قانونی و سیاستی که در مراحل رشد و پرورش مهم تلقی می‌شوند، سیستم کپی‌رایت دقیقاً تعریف‌شده، اقداماتی برای ارتقاء پویایی هنرمندان و متولیان فرهنگی و تدابیری در حمایت از بین‌المللی شدن و بازارهای کار را شامل می‌شود.

حمایت از شرایط ساختاری برای مراحل پرورش و رشد، اسناد راهبردی و نقشه‌راه‌هایی برای توسعه صنایع خلاق در یک منطقه، شهر یا کشور و یک سازمان خوشه‌ای اختصاصی را شامل می‌شود. شرایط چارچوب دانش برای این مراحل تدابیری در حمایت از خلاقیت از طریق آموزش را شامل می‌شود.(درووجدا، ناگتگا، لنگتون و داتا، 2013)

چهار مؤلفه کلیدی راهبرد صنایع خلاق و فرهنگی

راهبردهای موفقیت‌آمیز برای بخش‌های فرهنگی و خلاق، به‌عنوان قاعده کلی، بر پایه رصد کامل منابع فرهنگی و خلاق سرزمین مورد نظر و بسیج آنها استوار می‌شوند. این راهبردها، کلی‌نگر بوده، خواستار همیاری میان نهادهای مختلف (فرهنگ صنعت، اقتصاد، آموزش، توریسم، طراحی سرزمینی و غیره) و افزایش مالکیت تمامی ذی‌نفعان خصوصی و دولتی هستند. راهبردها، باید ریشه در پژوهش داشته باشند تا از اثربخشی، کارآیی و دوام آنها اطمینان حاصل شود.

هر راهبرد صنایع خلاق و فرهنگی، بایستی اهمیت صنایع خلاق و فرهنگی به‌عنوان سکان‌دار نوآوری و توسعه، اهمیت سرریز شدن‌های بین بخش‌ها و همچنین تأثیر اقتصادی صنایع خلاق و فرهنگی را در نظر بگیرد. زیربنای این بحث، اهمیت آموزش در تسهیل مهارت‌های صحیح و همچنین در انتقال دانش و بین‌المللی‌سازی آن است.

  • 1-صنایع خلاق و فرهنگی به‌عنوان سکان‌دار نوآوری و توسعهبخش‌های فرهنگی و خلاق که در تقاطع بین هنر، کسب و کار و فناوری قرار دارند، از جایگاهی راهبردی برای کلید زدن اثر سرریز به سایر صنایع برخوردار هستند. آنها با تأمین محتوای برنامه‌های فناوری اطلاعات و ارتباطات، برای دستگاه‌های الکترونیکی و مخابراتی مصرف‌کنندگان، تقاضا ایجاد می‌کنند. فرهنگ و خلاقیت همچنین بر بخش‌هایی نظیر گردشگری نیز اثر مستقیم دارند و در تمامی مراحل زنجیره‌ی ارزشِ سایر بخش‌ها، مانند مد و صنایع پیشرفته که اهمیت آنها به‌عنوان سرمایه‌های کلیدی زیربنایی در حال افزایش است، گنجانده شده‌اند.(کمیسیون اروپا، 2012)این بخش‌ها روی نوآوری در سایر صنایع هم تأثیر دارند. عوامل غیرفناوری از قبیل خلاقیت، طراحی و فرایندهای سازمانی یا الگوهای کسب و کار نوین به طرز روزافزونی نوآوری را هدایت می‌کنند. نوآوری تا اندازه زیادی به اکوسیستم‌های خلاقانه‌ای متکی است که در آنها کیفیت و تنوع همیاری‌ها میان بخش‌های مختلف و نوع بازیگران نقش تعیین‌کننده دارد. آشکارترین مثال، استفاده گسترده‌تر از طراحی در صنایع تولید است که به محصولات، خدمات، فرایندها و ساختارهای بازار، ارزش اضافه می‌کند.صنایع خلاق تا حد زیادی از بنگاه‌ها و صاحبان مشاغل آزاد با اندازه‌های بسیار کوچک، کوچک و متوسط تشکیل شده است. این صنایع، شباهت‌های زیادی به سایر بنگاه‌های کوچک و متوسط دارند. آنها تحت تأثیر موانع یکسانی برای ورود و راه‌اندازی، نظیر عدم مزیت مقیاس [مفهومی در اقتصاد خرد که به کسب مزیت کاهش هزینه در اثر افزایش حجم تولید اشاره دارد]، قدرت اندک مذاکره، منابع انسانی و سرمایه‌ای محدود مواجه هستند. تدابیر حمایتی کلی برای شرکت‌ها و کارفرماهای نوپا، در مورد این بنگاه‌های کوچک و متوسط نیز صادق هستند اما ممکن است به دلیل برخی ناآشنایی‌های افراد و شرکت‌های دخیل در صنایع خلاق، نیاز به اقدامات بیشتری برای متناسب‌سازی باشد.(درووجدا، ناگتگا، لنگتون و داتا، 2013)

    سیاست‌هایی در حمایت از بین‌المللی‌سازی و پویایی هنرمندان و فرهنگ‌پیشه‌گان هم بر ظرفیت‌های بالقوه نوآوری اثر می‌گذارد و هم داری اثرات منطقه‌ای و جهانی است.

  • 2-اثرات صنایع خلاق در میان بخش‌های مختلفخلاقیت فرهنگ‌بنیان یکی از ویژگی‌های ضروری اقتصاد پسا صنعتی است. یک شرکت برای اینکه رقابتی باقی بماند به چیزهایی فراتر از فرایندهای تولیدی کارآمد، کنترل هزینه و بنیان فناوری خوب نیاز دارد. شرکت نیازمند برند قوی و کارکنان و مدیریت با انگیزه‌ای که به خلاقیت احترام گذاشته و فرایند آن را می‌دانند نیز هست. شرکت، به‌علاوه، به توسعه محصولات و خدماتی نیاز دارد که انتظارات شهروندان را برآورده کرده یا آن انتظارات را ایجاد می‌کند. خلاقیت فرهنگ‌بنیان، می‌تواند در این زمینه بسیار مؤثر باشد. فناوری‌های دیجیتال، ازآنجاکه گونه‌های جدیدی از مبادلات اجتماعی فراهم آورده و در ایجاد جلوه‌های جدید خلاقیت نقش دارند، نقش مهمی در این اقتصاد غیرمشهود بازی می‌کنند. البته، تولید فرهنگی (نظیر موسیقی، نشر و فیلم) تکنولوژی جدید را برای مشتریان مربوط‌تر می‌کند، توسعه بازارهای جدید را مقدور می‌کند و در سواد دیجیتال نقش دارد. (اتحادیه اروپا، 2015)تدابیر سیاستی برای ترویج انواع همکاری‌های بین‌رشته‌ای از مکانی به مکان دیگر متفاوت است و بایستی در تعهدات ذی‌نفعان به توسعه صنایع خلاق، سنت‌های محلی را منعکس کند.
  • 3- صنایع خلاق و توسعه اقتصادی

صنایع خلاق و فرهنگی در توسعه محلی و منطقه‌ای نقش دارند. توسعه فرهنگ‌بنیان، برای تمامی مناطق در تمامی مراحل توسعه مربوط است – و در اینجا می‌توان از زیرساخت‌ها و سایر منابع محلی برای افزایش دادن مزیت‌های مقایسه‌ای اقتصاد محلی و تحریک خلاقیت بهره جست. در بسیاری از مناطق، بخش خلاق، به‌سرعت در حال رشد است و از حیث رشد در کسب‌وکارهای جدید، گردش مالی و اشتغال، عملکرد بهتری نسبت به بخش‌های جا افتاده دارد.

مناطقی که بالاترین تمرکز فعالیت‌های خلاق را نشان می‌دهند آنهایی هستند که در دوران آشوب اقتصادی بعد از سال 2008، قابلیت انعطاف‌پذیری بیشتری داشتند: لندن و پاریس دارای بالاترین استخدام در بخش فعالیت‌های خلاقانه هستند و عملکرد مناسبی داشته‌اند، همان‌طور که رم، استکهلم، مادرید، مونیخ و بوداپست چنین بوده‌اند؛ اما شهرهای دارای اندازه‌های متوسط و مناطق روستایی آسیب بیشتری دیده‌اند. صنایع خلاق و فرهنگی تا اندازه‌ای به دلیل همین قابلیت انعطاف‌پذیری، روز به‌روز بیشتر به‌عنوان یکی از مؤلفه‌های کلیدی توسعه اقتصاد محلی نگریسته می‌شوند. آنها در تقاطع هنر، کسب و کار و فناوری، نقش تسریع‌کننده و موتور محرک نوآفرینی را بازی نموده و منافعی دارند که در سطحی وسیع‌تر اقتصاد را تقویت می‌کنند. (اتحادیه اروپا، 2015)

به زبان فنی‌تر، فعالیت‌های خلاقانه اغلب در مناطقی که قرار دارند، اثرات بیرونی مثبتی ایجاد می‌کنند و باز بودن و تعامل آنها با سایر فعالیت‌ها، زمینه‌های اثرات خوشه‌ای و تراکم را فراهم می‌کند. آنها به‌احتمال زیاد، نسبت بالایی از ارزش‌افزوده در سطح محلی تولید می‌کنند. در سطح محلی و منطقه‌ای به رویکردی طولانی‌مدت‌تر و راهبردی‌تر برای توسعه مبتنی بر فرهنگ نیاز است. این امر بایستی وارد راهبردهای توسعه‌ای جریان اصلی شود که یکپارچه بوده و بر مشارکت بین مقامات دولتی، سازمان‌های فرهنگی، منافع تجاری مربوط و نمایندگان جامعه مدنی مبتنی هستند. (اتحادیه اروپا، 2015)

سیاست‌گذاری در سطح شهری در زمینه صنایع خلاق، از حیث تولید نتیجه، اثربخش‌تر از راهبردهای ملی است، اگرچه مورد دوم (راهبردهای ملی) هم برای ایجاد یک چارچوب فراگیر اجتناب‌ناپذیر است. دلیل آن این است که مکانیسم‌های حمایتی در سطح شهری و اجتماعات از توان بیشتری برای پاسخگویی به موارد خاص صنایع خلاق در سطح محلی برخوردار باشند؛ این امر به‌ویژه درباره آن دسته از صنایع خلاق که ریشه در منابع فرهنگی، هنری، زبانی و طبیعتی محلی دارند، صادق است.

فرهنگ، هدایت‌کننده توسعه است، که نه‌تنها به خاطر ارزش اقتصادی‌اش، بلکه به خاطر نقش روزافزونش در تولید ایده‌ها یا فناوری‌های خلاقانه جدید و مزایای اجماعی غیرپولی که دارد، شناخته می‌شود. فرهنگ، توسعه را هم امکان‌پذیر می‌کند. وقتی در برنامه‌های توسعه رویکردی مردم مدار و مکان محور گنجانده شود، وقتی مداخلات در حوزه‌هایی از بهداشت گرفته تا آموزش و پرورش، توانمندسازی جنسیتی تا تعامل جوانان، بافت فرهنگی شامل ارزش‌ها، شرایط، منابع، مهارت‌ها و محدودیت‌های محلی را در نظر بگیرند، تغییرات تحول‌آفرین و ماندگار می‌توانند اتفاق بیفتند.(یونسکو، 2013) اهمیت رویکرد مردم و مکان در سخنان دبیر کل سازمان ملل متحد، بان‌کی‌مون، مورد تأکید قرار گرفته است:

تعداد بسیار زیادی از برنامه‌های توسعه به دلیل عدم در نظر گرفتن زمینه‌های فرهنگی، شکست‌ خورده‌اند…توسعه، همیشه به‌اندازه کافی بر مردم تمرکز نکرده است. برای بسیج مردم، لازم است که ما فرهنگ آنها را بشناسیم و از آن استقبال کنیم. این به معنی ترغیب گفت‌وگو و گوش دادن به صداهای افراد است و اطمینان از اینکه فرهنگ و حقوق بشر برای توسعه پایدار، راه‌های نوینی می‌گشایند. (دبیر کل سازمان ملل متحد، بان‌کی‌مون، 2013)

4- آموزش و صنایع خلاق و فرهنگی

یادگیری مهارت‌های خلاق باید از سنین کم شروع شوند تا بتوان بنیان‌های لازم برای نو سازی دائم استعدادهای خلاق و تحریک تقاضا برای محتوا و محصولات خلاقانه متنوع‌تر و پیشرفته‌تر را ایجاد کرد. از دیدگاه یادگیری مادام‌العمر باید گفت مهارت و صلاحیت‌های خلاقانه می‌توانند برای پاسخگویی به تغییرات نیازمندی‌های بازار کار مؤثر باشند.

همگام با تغییر و تحول بخش فرهنگ، مهارت‌های موردنیاز افراد فعال در این بخش هم تغییر یافته و تحول پیدا می‌کند. نیازهای آموزش و کارآموزی ناشی از این تغییرات را تنها با بخش آموزشی می‌توان برآورده کرد که این تغییرات در تقاضا را به رسمیت بشناسد.

سرعت نوآوری و ماهیت متغیر این بخش، در کنار تبدیل‌شدن فناوری‌های گوشی‌های همراه به یکی از جنبه‌های مهم زندگی مدرن و اهمیت فرهنگ برای اقتصاد اروپا، به این معنا هستند که کارفرمایان فرهنگی نیز به مهارت‌های بیشتری در زمینه کسب و کار نیازمندند که این به نوبه خود بدان معناست که عرضه آموزشی باید سرعتش را تنظیم کند. (کمیسیون اروپا، 2012)

سیاست‌گذاران می‌توانند از طریق فعالیت‌های آموزشی در طیف گسترده‌ای که کودکان خردسال تا بزرگسالان را شامل می‌شود بر خلاقیت اثر بگذارند. این اقدام می‌تواند از طریق ترویج گنجاندن خلاقیت و نوآوری در تمامی سطوح آموزش و کارآموزی، حمایت از توسعه حرفه‌ای معلمان به‌عنوان واسطه‌های خلاقیت و نوآوری و ارتقاء خلاقیت و نوآوری در تمامی مراحل یادگیری مادام‌العمر میسر شود. اقدامات مرتبط با آموزش، می‌تواند اقدامات آگاهی‌افزایی یا اقداماتی در حمایت از توسعه خلاقیت در آموزش و پرورش را نیز شامل شود

منبع: اقتصادخلاق

کانال-1-300x74

 

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شد