به گزارش فناوری فرهنگی، به نقل از دنیای اقتصاد، یکی، دو سالی است که ماجرای سلبریتیها در رسانههای ایران داغ است. شیوه درآمدزایی و غیرشفاف بودن درآمدهای آنان از مهمترین موضوعاتی است که در این مدت بحث برانگیز شده است. سلبریتیهای ایرانی عموما یا بازیگر سینما هستند یا خواننده یا فوتبالیست. به رغم اینکه گروههایی از فوتبالیستها قراردادهای نسبتا شفافی دارند و رقم درآمدهایشان مشخص است، باقی سلبریتیها به ویژه بازیگران سینما مناسبات و معادلات درآمدیشان را از چشم رسانهها پنهان میکنند. این در حالی است که در همه کشورهای توسعهیافته دستمزد بازیگران در هر فیلم و در طول سال بهصورت شفاف اعلام میشود.
حالا افزون بر درآمدهای حرفهای، بسیاری از سلبریتیها دستبه کار تبلیغات در شبکههای اجتماعی شدهاند. تبلیغات در صفحههای پربازدید سلبریتیها یک روال معمولی در همه جای جهان است. هرکسی به فراخور شمار فالوورهایش درآمدی خاص از تبلیغات دارد. بسیاری از سلبریتیهای معروف جهان درآمدهای مشخصی از تبلیغات در صفحههایشان دارند و البته مالیات مربوط به این نوع درآمد را نیز به دولتهایشان پرداخت میکنند. در این باره نیز رسانهها درباره میزان درآمد تبلیغاتی چهرههای معروف و رتبهبندی آنها هر سال گزارشهایی را منتشر میکنند. با این حال در ایران نه تنها درآمد حرفهای سلبریتیها مشخص نیست و طبیعتا مالیات بر درآمد حرفهایشان با اما و اگرهای زیادی همراه است، در حوزه تبلیغات نیز درآمدهای قابلتوجه و البته پنهان دارند.
بر خلاف نظر برخی از کارشناسان، نمیتوان و نباید تبلیغات سلبریتیها در شبکههای اجتماعی را محدود یا ممنوع کرد. در واقع اینستاگرام، تلگرام و… پلتفرمهایی هستند که فضایی را برای فعالیت افراد در شبکه اینترنت فراهم میکنند. مقابله با امکانات و دسترسیهای این پلتفرمها امکانپذیر نیست و جهان شبکهای شده که به سادگی میتواند هرگونه محدوده و ممنوعهای را دور بزند. از این حیث نه با ایجاد ممنوعیت و محدودیت بلکه با ایجاد ساختاری برای شفاف شدن درآمدها بهویژه برای سلبریتیها میتوان همچون بسیاری دیگر از کشورهای توسعهیافته جهان، با این موضوع کنار آمد. درآمد سلبریتیهای ایران در مقایسه با همنوعان خارجیشان ناچیز است. اما همین درآمد در مقایسه با میانگین درآمدها در ایران بسیار بالا و چشمگیر است. در جدولی که در این گزارش میبینید، میتوانید رقم درآمد سلبریتیهای ایرانی و خارجی را در شبکه اجتماعی اینستاگرام مقایسه کنید. البته اعداد و ارقامی که برای صفحات سلبریتیهای ایران اعلام شده هنوز رسمیتی ندارد. در واقع بسیاری از رقمهای تبلیغاتی هنوز اعلام نشده و در کنار این موضوع رقمهایی تا ۲۰۰ میلیون تومان هم برای تبلیغ در صفحات برخی از این چهرهها اعلام شده است. با این همه اعدادی که در جدول زیر برای سلبریتیهای ایرانی میبینید، رقمهای میانگینی است که احتمالا به واقعیت هم نزدیک است. نباید از یاد برد که برخی از پرفالوورتر ترین بازیگران و خوانندههای ایرانی در صفحات رسمی خود تبلیغات نمیگذارند.
روی دیگر سکه
نخستین بار سال ۹۴ بود که فهرستی از پرفالوورترین سلبریتیهای ایرانی در اینستاگرام منتشر شد؛ آنهایی که نه به واسطه اینستاگرام بلکه در دنیای واقع و به واسطه هنر و مهارتشان دیده شدند. اما این همه ماجرا نبود. مدت زیادی طول نکشید که ارزشها و الگوهای جذب مخاطب در فضای اینترنت تغییر کرد. در همین زمان زمزمههای از سویی برخی از بازیگران شنیده شد که نسبت به نحوه انتخاب بازیگران از سوی کارگردانها معترض بودند و اظهار میکردند کارگردانها در انتخاب بازیگران بیش از آنکه به توانایی بازیگر در ایفای نقش بیندیشند، به تعداد فالوورهای آن بازیگر مینگرند. این موضوع به یک پارادایم در انتخاب بازیگران سینما تبدیل شد. هماکنون نیز بسیاری از منتقدان تبلیغات سلبریتیها در فضای مجازی معتقدند که این شیوه باعث شده است تا فیلمسازان نیز به جای انتخاب بازیگران مناسب برای نقشهایشان، از چهرههایی استفاده کنند که تعداد فالوورشان بالاست تا بتوانند از صفحه آنان برای تبلیغ و فروش فیلمهایشان کمک بگیرند. این نکته باعث شده است تا بازیگران سینما نیز بیش از همیشه تلاش کنند تا فالوور جذب کنند. در واقع مکانیزم تولید آثار سینمایی در ایران مدتی است که دستخوش معادلات بازاریابی و جذب فالوور در اینستاگرام شده است. در یکی، دو سال گذشته استفاده از صاحبان صفحههای پرفالوور که حتی بازیگر نبودند نیز به یک روال در فیلمسازی تبدیل شده است. این وضعیت به رغم همه انتقادها تشدید شد؛ زیرا تعداد بالای فالوورها همچنان که جذابیت سلبریتیها برای انتخاب از سوی فیلمسازان را بیشتر میکرد درآمد آنان را از تبلیغات نیز افزایش میداد.
پایانبندی
مدتی است که موضوع سلبریتیها در رسانهها با تحلیلهای انتقادی بیشتری مورد توجه قرار میگیرد. برخی حضور آنان در برنامههای تلویزیونی را نمیپسندند و برخی دیگر مرجع شدن آنان را برای گروههای اجتماعی به انتقاد میکشند و برخی نیز درآمدهای آنان را در کانون توجه قرار میدهند. واقعیت آن است که در جامعه ما حضور سلبریتیها به ویژه در فضای مجازی نیازمند یک مدیریت منصفانه است. نه میتوان امکانات جهان شبکهای را برای آنان محدود کرد و نه شایسته است که فضای فعالیت آنان را در شرایط غیرشفاف حفظ کرد. نسخههای مدیریتی بسیاری از کشورهای توسعهیافته در این باره میتواند راهگشا باشد تا با بازنگری در درآمدهای تبلیغات فضای مجازی این بازار را نیز شفاف کرد.