مردم به گوگل چیزهایی می‌گویند که به هیچ‌کس دیگر نمی‌گویند

به گزارش فناوری فرهنگی، ست استفنز-دیویدویتز هنگامی که دانشجوی دکترای اقتصاد در هاروارد بود به ترندهای گوگل علاقه‌مند شد، همان ابزاری که رصد می‌کند در یک ناحیۀ خاص در یک بازۀ زمانی مشخص هر چیزی چقدر جست‌وجو می‌شود. موضوع‌تان می‌تواند بارداری باشد یا سقط‌جنین، کودک‌آزاری باشد یا ناامنی‌های درونی، دیدگاه سیاسی باشد یا هر چیز دیگری که فکرش را بکنید. استفنز-دیویدویتز می‌گوید گوگل، آمپول حقیقت‌گویی دیجیتال است چون مردم به گوگل چیزهایی می‌گویند که به هیچ‌کس دیگر نمی‌گویند. گویا حق با او است.

ووکس — ست استفنز-دیویدویتز، مؤلف همه دروغ می‌گویند، اخیراً در مصاحبه‌ای به من گفت: «گوگل، آمپول حقیقت‌گویی دیجیتال است. مردم به گوگل چیزهایی می‌گویند که لابد به هیچ‌کس دیگر نمی‌گویند، چیزهایی که شاید به اعضاء خانواده، دوستان، پیمایش‌های بی‌نام یا پزشکان نگویند.»

استفنز-دیویدویتز هنگامی که دانشجوی دکترای اقتصاد در هاروارد بود به ترندهای گوگل علاقه‌مند شد، همان ابزاری که رصد می‌کند در یک ناحیۀ خاص در یک بازۀ زمانی مشخص هر چیزی چقدر جست‌وجو می‌شود.

او پنج سال در این داده‌ها کندوکاو کرد. ایده‌اش این بود که در مقایسه با نظرسنجی یا سایر ابزارهای پیمایش، بررسی داده‌های ترندهای گوگل به مراتب بهتر می‌تواند فهمی بلادرنگ و آنی از فکر و اندیشۀ مردم به دست بدهد.

گویا حق با او بود.

گوگل به مثابۀ دماسنج آگاهی ملی ما، نهایت دقت (و قدرت پیش‌بینی) ممکن را دارد. در ۲۰۱۶ که رقابت‌های درون‌حزبی جمهوری‌خواهان آغاز شد، اکثر کارشناسان و نظرسنج‌ها باور نداشتند که ترامپ می‌تواند برنده شود. بالاخره او به کهنه‌سربازان، زنان، اقلیت‌ها و بی‌شمار طیف دیگر از رأی‌دهندگان توهین کرده بود.

اما نشانه‌هایی که استفنز-دیویدویتز در جست‌وجوهای گوگل می‌دید، حاکی از آن بود که ترامپ بسیار جدی‌تر از آن بود که برخی گمان می‌کردند. هنگام رقابت‌های درون‌حزبی ترامپ، جست‌وجوهای شامل اصطلاحات و جوک‌های نژادپرستانه سر به فلک می‌گذاشت، و نه‌تنها در ایالت‌های جنوبی بلکه حتی در شمال نیویورک، غرب پنسیلوانیا، شرق اوهایو، مناطق روستایی ایلینوی، ویرجینیای غربی، و نواحی صنعتی میشیگان.

استفنز-دیویدویتز در داده‌های ترندهای گوگل می‌دید که جماعت رأی‌دهندگان از لحاظ نژادی قطبی شده و زمینۀ واکنش مثبت به لفّاظی‌های قوم‌پرستانه-ملی‌گرایانۀ ترامپ را دارند.

پیش از این هم نشانه‌هایی در کار بود. در شب انتخاب اوباما در سال ۲۰۰۸، استفنز-دیویدویتز دید که «یک‌درصد از جست‌وجوهای گوگل با واژۀ اوباما، شامل واژۀ کوکلاکس‌کلان یا کاکاسیاه» هم بودند. جست‌وجوی وب‌سایت‌های نژادپرست مثل استورم‌فرانت هم اوج گرفته بود.

استفنز-دیویدویتز می‌گوید: «ظلمت و نفرتی

گوگل به ما می‌گوید که مردم متفاوت از چیزی‌اند که نشان می‌دهند

بود که از منابع سنتی پنهان شده بود. با وجود آن جست‌وجوها، سخت می‌توان باور کرد که نژادپرستی در جامعه یک عامل کم‌اهمیت است.»

نگرش‌های نژادی صرفاً یکی از کشف‌های جذاب در پژوهش استفنز-دیویدویتز هستند. او همچنین انفصال میان زندگی‌های ما در رسانه‌های اجتماعی و زندگی‌های واقعی‌مان، بین آنچه علناً می‌گوییم و آنچه در خلوت بدان می‌اندیشیم، را هم بررسی می‌کند.

هفتۀ پیش با او دربارۀ کتابش و این نکته صحبت کردم که چرا فکر می‌کند ترندهای گوگل «مهم‌ترین مجموعۀ داده‌ای» هستند که «تا کنون دربارۀ روان بشر جمع شده است.» همچنین دربارۀ هولناک‌ترین یافته‌اش با او حرف زدم: در نقاطی که دسترسی به کلینیک‌های سقط‌جنین اندک است، آمریکا دچار بحران سقط‌های خودالقایی است.

گفت‌وگوی ما که قدری ویرایش شده است در ادامه می‌آید.

شان ایلینگ: شما از گوگل به عنوان «آمپول حقیقت‌گویی دیجیتال» یاد می‌کنید. گوگل دربارۀ خود ما چه می‌گوید؟

ست استفنز-دیویدویتز: مردم به گوگل چیزهایی می‌گویند که لابد به هیچ‌کس دیگر نمی‌گویند، چیزهایی که شاید به اعضاء خانواده، دوستان، پیمایش‌های بی‌نام یا پزشکان نگویند. مردم با اعتراف به چیزهای مختلف نزد گوگل بسیار راحتند. در کل، گوگل به ما می‌گوید که مردم متفاوت از چیزی‌اند که نشان می‌دهند. باید بگویم یکی از این جهات تفاوت آن است که آنها کریه‌تر و بدجنس‌تر از آنند که اغلب نشان می‌دهند.

مثلاً تحقیق زیادی روی نژادپرستی کرده‌ام، و شگفت‌زده شدم که مردم چقدر زیاد جست‌وجوهای نژادپرستانه می‌کنند، بویژه جست‌وجوی جوک‌هایی که سیاه‌پوستان را تمسخر می‌کنند. این پلیدی پنهان می‌تواند بسیاری از رفتارها را بویژه در قلمرو سیاست پیش‌بینی کند.

ایلینگ: در بحث سیاست‌ورزی، مدت‌ها قبل در اوایل ۲۰۱۶ اعتقاد داشتید که ترامپ یک نامزد جدی است. فعالیت جست‌وجوی گوگل را رصد می‌کردید، اوج‌گیری جست‌وجوهای نژادپرستانه و زن‌ستیزانه را دیدید، و فکر می‌کردید این‌ها نشانه‌ای از اتفاقات آتی است.

استفنز-دیویدویتز: بله، بسیار بسیار زود گفتم که ترامپ برنده می‌شود، اما نمی‌دانم این حرفم صرفاً بر اساس داده‌ها بود یا به خاطر اینکه یک بدبین تمام‌عیار هستم. من همیشه دربارۀ این‌جور چیزها خیلی بدبین بوده‌ام.

ایلینگ: به محفل ما خوش آمدید.

استفنز-دیویدویتز: با یا بدون داده‌ها، همیشه پیش‌بینی‌ام این است که اتفاقات وحشتناکی می‌افتند. ولی فکر می‌کنم

در داده‌های جست‌وجوی گوگل بسیار روشن بود که مشارکت سیاهان در ۲۰۱۶ بسیار کم می‌شود

قطعاً نشانه‌هایی در اینترنت بود مبنی بر اینکه ترامپ را باید بیش از آنچه مردم گمان می‌کردند جدی گرفت.

ایلینگ: شما دقیقاً چه می‌دیدید؟

استفنز-دیویدویتز: اولین چیز آنکه سطح نژادپرستی در این کشور بسیار بیشتر از آن چیزی بود که فکر می‌کردم. به نظرم اکثر مردم فکر می‌کردند با گفتن این‌همه چیزهای نژادپرستانه، کار ترامپ در همان آغاز تمام می‌شود. به نظرم وقتی به این داده‌های اینترنت نگاه کنید، تقاضا برای این نوع محتوا را می‌بینید.

منظورم این است که وب‌سایت‌های ملی‌گرای سفیدپوست‌پرستان مثل استورم‌فرانت را هم مطالعه می‌کردم، بسیار پیش از آنکه اکثر مردم چیزی درباره‌شان بشنوند، و باز هم از گستردگی جاذبۀ این وب‌سایت‌ها شگفت‌زده می‌شدم.

ایلینگ: ما باید به همین توجه می‌کردیم، نه به این روش‌های منسوخ نظرسنجی.

استفنز-دیویدویتز: واقعاً با استفاده از پیمایش‌ها نمی‌توانید بگویید چه کسی در انتخابات شرکت می‌کند، چون همه می‌گویند رأی خواهند داد و هیچ‌کس نمی‌خواهد اعتراف کند که قصد رأی دادن ندارد. ولی بر اساس جست‌وجوهای گوگل‌شان می‌توانید پیش‌بینی کنید که چه کسی رأی می‌دهد. مردم چندین هفته پیش از انتخابات دربارۀ نحوۀ رأی دادن، محل رأی دادن یا مکان‌های رأی‌گیری جست‌وجو می‌کنند، و با این‌ها می‌توان پیش‌بینی کرد که مشارکت بالا خواهد بود.

در این انتخابات، با وضوح فراوان در داده‌ها مشاهده می‌کردید که مثلاً در شهرهایی که جمعیت سیاه‌پوستان بسیار بالاست، کاهش شدیدی در این جست‌وجوها رُخ داده بود. در داده‌های جست‌وجوی گوگل بسیار روشن بود که مشارکت سیاهان در ۲۰۱۶ بسیار کم می‌شود، و این یکی از دلایلی بود که رأی کلینتون بسیار بدتر از پیش‌بینی‌های نظرسنجی‌ها بود.

ایلینگ: کاربرد سیاسی این داده‌ها روشن است، ولی گویا آنچه می‌توانیم از این داده‌ها دربارۀ خودمان بفهمیم حد و مرزی ندارد. در کتابتان آن را «مهم‌ترین مجموعۀ داده‌ای» می‌نامید که «تا کنون دربارۀ روان بشر جمع شده است.»

استفنز-دیویدویتز: به نظرم تنها رقیب واقعی‌اش فیس‌بوک است، و فکر نمی‌کنم فیس‌بوک بتواند مجموعۀ دادۀ چندان جذابی باشد چون مردم در فیس‌بوک بسیار کمتر صادق‌اند. مردم در گوگل واقعاً صادق‌اند، لذا چیزهایی به گوگل می‌گویند که به هیچ‌کس دیگر نمی‌گویند. آن‌ها برای پاسخ پرسش‌هایی جست‌وجو می‌کنند که از هیچ‌کس دیگر نمی‌پرسند. در چند سال اخیر به این نتیجه رسیده‌ام: کافی است هر موضوعی که مایلید را انتخاب کنید و نگاهی به جست‌وجوهای گوگل بیاندازید،

مردم چیزهایی به گوگل می‌گویند که به هیچ‌کس دیگر نمی‌گویند

تا به چیزی جدید و جذاب و غافلگیرکننده برسید که نمی‌دانسته‌اید. موضوع‌تان می‌تواند نفرت باشد یا سقط‌جنین یا کودک‌آزاری یا دیدگاه سیاسی یا بارداری یا اضطراب یا افسردگی. تقریباً هربار سراغ داده‌های گوگل می‌روم، چیزی جذاب آنجا می‌یابم.

ایلینگ: حدس می‌زنم نظرسنجی‌ها هنوز مفیدند، ولی سوابق جست‌وجو یک راه بسیار بهتر برای فهم تفکرات مردم دربارۀ موضوعات جنجالی یا شخصی است.

استفنز-دیویدویتز: بله، و همین‌ها جذاب‌ترین نمونه‌هایند.

ایلینگ: بی‌شک همین‌طور است.

استفنز-دیویدویتز: همین‌ها اغلب مهم‌ترین نمونه‌ها هم هستند. یکی از مطالعاتی که در این کتاب پیرامونش حرف زده‌ام، مطالعۀ اسلام‌هراسی است. واقعاً اسلام‌هراسی نیست، بلکه خشم از اسلام است یا چیزی شبیه به آن. یعنی اساساً افرادی که تفکرات خشونت‌آمیز وحشتناکی دربارۀ آمریکایی‌های مسلمان دارند. افراد چیزهایی مثل «کشتن مسلمان‌ها» یا «من از مسلمان‌ها متنفرم» یا «مسلمان‌ها شر هستند» را جست‌وجو می‌کنند. این افراد در اصل مجنون‌اند و به‌واقع می‌توانید دقیقه به دقیقه ببینید که این جست‌وجوها چه زمانی اوج می‌گیرند و چه زمانی کاهش می‌یابند.

نکتۀ جالب در این باره آن است که دربارۀ گروهی نسبتاً کوچک از مجنونین حرف می‌زنیم. متوسط آمریکایی‌ها «کشتن مسلمان‌ها» یا «من از مسلمان‌ها متنفرم» را جست‌وجو نمی‌کنند؛ این‌ها یک گروه کوچک اما مهم هستند چون این نوع افراد می‌توانند مسائل زیادی ایجاد کنند. این‌هایند که احتمال دارد مرتکب جرایم نفرت‌بار شوند یا حتی مسلمان‌ها را به قتل برسانند.

وقتی می‌گویم می‌توانید دربارۀ موضوعاتی که حقیقتاً مهم هستند به بینش و فراست دست یابید، منظورم این است.

ایلینگ: اجازه دهید قدری دایرۀ نگاه را وسیع‌تر کنیم تا ببینیم گوگل چه فهم کلی‌تری از روان آمریکاییان به دست‌مان می‌دهد. چه چیزی بیش از همه مایۀ هراس یا نگرانی آمریکاییان می‌شود؟

استفنز-دیویدویتز: به گمانم بدن شخص، یکی از مسائل مهم است. اگر به داده‌های گوگل‌اَدوردز دربارۀ احساس ناامنی روانی پیرامون بدن نگاه کنید، می‌بینید که افراد دنبال راه‌هایی برای کاهش وزن یا بهبود بد‌شان می‌گردند. این‌ها نزد مردان به قدر زنان رایج است، که این چیزی است که معمولاً درباره‌اش حرف زده نمی‌شود. بیست‌درصد جست‌وجوها برای تغییر سینه، از سوی مردانی است که می‌خواهند از شر سینه‌های بزرگ‌شان

بسیاری از افراد دربارۀ میزان اضطراب‌شان پیرامون ترامپ، اغراق می‌کنند

خلاص شوند. به نظرم دربارۀ احساس ناامنی روانی مردان پیرامون بدن‌شان معمولاً حرف زده نمی‌شود اما مسأله‌ای به غایت شایع است.

ایلینگ: جالب است.

استفنز-دیویدویتز: بله، و بنا به سوگیری‌های فرهنگی‌مان، چیزی است که انتظارش را ندارید.

ایلینگ: آیا به این نتیجه رسیده‌اید که مردم دربارۀ چیزهایی که حقیقتاً برایشان اهمیت دارد، صداقت به خرج نمی‌دهند؟ در عصر رسانه‌های اجتماعی، هرکسی علمدار عدالت است: یکی دو مقاله پست می‌کنید، خشم یا حمایت‌تان را اعلام می‌نمایید، و بووووم…. شما یک فرد «متعهد» شده‌اید. ولی اینکه به معنای اکتیویسم واقعی نیست و مستلزم تعهد واقعی نیست.

استفنز-دیویدویتز: این پرسش خوبی است. در برخی تحقیقاتم دربارۀ ترامپ این را بررسی کرده‌ام. به نظرم بسیاری از افراد دربارۀ میزان اضطراب‌شان پیرامون ترامپ، اغراق می‌کنند. انگار ابراز این اضطراب به یک بازی رایج میان مردم تبدیل شده است. آنچه واقعاً شب‌ها نمی‌گذارد خواب به چشمان مردم راه بیابد یا ساعت سه بامداد با عرقی سرد آن‌ها را از خواب می‌پراند، دلواپسی‌های اقتصادی یا پارانویا دربارۀ سلامتی‌شان یا ترس‌های قانونی و حقوقی است؛ یعنی در اصل دلواپسی‌های خودخواهانه. ولی فکر می‌کنم این حقیقت، قدری ناخوشایند است.

مردم مایلند بگویند که دلواپسی‌های جهانی‌تر دربارۀ ترامپ یا اینکه چه بر سر دنیا خواهد آورد مضطرب‌شان می‌کند، نه اینکه دلواپسی‌های خودخواهانه‌تری پیرامون مسائل اقتصادی یا بهداشتی یا حقوقی خود دارند. به نظرم مردم اغراق می‌کنند. دربارۀ اینکه به چه چیزی واقعاً اهمیت می‌دهیم و چه چیزی واقعاً ما را متأثر می‌کند و چه چیزی واقعاً ما را غمگین می‌کند، اینکه چه چیزی واقعاً مضطرب‌مان می‌کند، بسیار زیاد دروغ می‌گوییم.

ایلینگ: شگفت‌آورترین یافتۀ تحقیقات‌تان چه بود؟

استفنز-دیویدویتز: بنا به حجم جست‌وجوها، متقاعد شده‌ام که ایالات متحده هم‌اکنون گرفتار بحران سقط‌جنین خودالقایی است. مغزم سوت می‌کشید که مردم چقدر دنبال این می‌گردند که با چه راهی می‌توانند خودشان سقط‌جنین کنند. این جست‌وجوها در آن مناطقی از کشور متمرکز است که دسترسی به خدمات سقط‌جنین راحت نیست، و هروقت سقط کردن دشوارتر می‌شود این جست‌وجوها نیز افزایش چشم‌گیری پیدا می‌کنند. همچنین در این ایالت‌ها، بنا به محاسباتم، بارداری‌های اعلام‌نشده‌ای رُخ می‌دهند که در نرخ سقط‌جنین یا زایمان به حساب نمی‌آیند.

این مسأله بسیار دلهره‌آور است و به نظرم واقعاً درباره‌اش

دانستنِ اینکه در اضطراب‌ها یا ناامنی‌های درونی یا میل‌‌هایمان تنها نیستیم، مسرت‌بخش است

حرف زده نمی‌شود. ولی به نظرم، بنا به داده‌ها، واقعاً جریان دارد.

ایلینگ: اگر درست باشد، ترسناک است. خبر خوب هم برایمان دارید؟ چیز خوشایندی هم کشف کرده‌اید؟

استفنز-دیویدویتز: به نظرم دانستنِ اینکه در اضطراب‌ها یا ناامنی‌های درونی یا میل‌‌هایمان تنها نیستیم، مسرت‌بخش است. در حلقه‌های ترک اعتیاد به الکل می‌گویند: درونت را با بیرون بقیه مقایسه نکن. این کار دشوار است چون درون دیگران را نمی‌بینیم، ولی فکر کنم که نظر به این داده‌های جست‌وجوها، ما واقعاً برای اولین بار است که درون دیگران را می‌بینیم، و نتایج می‌گویند که نباید خیلی به خودمان سخت بگیریم.

ایلینگ: به نظرتان باید وقت کمتری را آنلاین بگذرانیم؟

استفنز-دیویدویتز: خُب، من ترجیح می‌دهم مردم وقت زیادی را آنلاین بگذرانند تا داده‌ها بهتر شوند و بتوانم بیشتر تحقیق کنم.

ایلینگ: فکر کنم دُم به تله دادم. آیا حداقل معتقد هستید که مردم باید فضای آنلاین را کمتر جدی بگیرند و نگذارند که خوراک‌های فیس‌بوک منبع اشارات عاطفی و هیجانی‌شان شود؟

استفنز-دیویدویتز: حتماً. رسانۀ اجتماعی می‌تواند خطرناک شود اگر که گمان کنید زندگی واقعی است. رسانۀ اجتماعی، زندگی واقعی نیست، و نباید این را فراموش کنیم. ولی مردم می‌توانند کتاب من را بخرند و هربار احساس حسادت کردند آن را بخوانند تا یادشان بیاید که اوضاع همه خراب است.

ایلینگ: فکر کنم همین‌جا تمامش کنیم بهتر است.

استفنز-دیویدویتز: البته!


پی‌نوشت‌ها:
*‌ این گفت‌وگو در تاریخ ۱۳ ژوئن ۲۰۱۷ با عنوان «Persuasive proof that America is full of racist and selfish people» در وب‌سایت ووکس منتشر شده است و وب‌سایت ترجمان در تاریخ ۲۶ تیر ۱۳۹۶ این مطلب را با عنوان «مردم به گوگل چیزهایی می‌گویند که به هیچ‌کس دیگر نمی‌گویند» ترجمه و منتشر کرده است.
** ست استفنز-دیویدویتز (Seth Stephens-Davidowitz) ستون‌نویس و همکار نیویورک‌تایمز است. او پیش از این در شرکت گوگل به‌عنوان متخصص داده‌ها فعالیت می‌کرده است. استفنز-دیویدویتز در داشگاه استنفورد در رشتۀ فلسفه تحصیل کرده و دانش‌آموختۀ اقتصاد از دانشگاه هاروارد است. او با استفاده از داده‌های بزرگ، به‌ویژه جست‌وجو‌های گوگل، در پی بینش‌هایی جدید به روانشناسی انسان و رفتارها و نگرش‌های پنهان آدمی است. بخشی از یافته‌های او در کتابی با عنوان همه دروغ می‌گویند (Everybody Lies: Big Data, NewData, and What the Internet Can Tell Us About Who We Really Are) در سال ۲۰۱۷ منتشر شده است.
*** شان ایلینگ (Sean Illing) دانش‌آموختۀ دکتری در فلسفه و علوم سیاسی از دانشگاه لوئیزیانا است. او مصاحبه‌گر و ویراستار ارشد ووکس است و علاوه بر آنجا نوشته‌هایش در سالون نیز منتشر می‌شود.

منبع: ترجمان

 

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شد