دانمارکی‌ها عروسک کاموایی زنجان می‌خرند، ما «والت دیزنی»!

به گزارش فناوری فرهنگی،چند وقتی است که دیگر برای پیدا کردن اسباب بازی‌های معروفی مثل «لگو» یا «واو» نیازی نیست به دوست و فامیل‌هایی که عازم دوبی و مالزی هستند، سفارش داد. حالا به راحتی می‌شود اسباب‌بازی‌ معروف کمپانی‌های بزرگ را همین‌جا در گوشه ویترین مغازه‌های اسباب‌بازی فروشی‌ دید.

هرچند دست خیلی از خانواده‌ها به این اسباب‌بازی‌های از ما بهتران نمی‌رسد؛ اسباب‌بازی‌هایی که از چین نیامده‌اند، مواد شیمیایی و پلاستیک مضر ندارند و با دو دور بازی کردن روانه سطل زباله نمی‌شوند. فروشنده‌ها می‌گویند فرهنگ خرید اسباب‌بازی برند جا نیفتاده و روانشناسان کودک اعتقادی به شاد و خلاق‌تر شدن بچه‌ها با اسباب بازی‌ کمپانی‌های معروف جهان ندارند. پای حرف تمام‌شان می‌نشینیم تا ببینیم کفه ترازوی اسباب بازی، طرف کدام‌شان سنگین‌تر می‌شود.

«اینکه یک وسیله اسباب بازی برند باشد یا نه به خودی خود اهمیت زیادی ندارد اما این موضوع که اسباب بازی از استانداردهای اولیه برخوردار باشد و سلامت کودک را تهدید نکند بسیار مهم است. اسباب‌بازی استاندارد، باید این قابلیت را داشته باشد که با حفظ سلامت کودک او را سرگرم کرده و مهم‌تر از آن تحرک مغزی ایجاد کند.» اینها بخشی از نظرات دکتر شهربانو قهاری روانشناس و استادیار گروه بهداشت روان دانشگاه علوم پزشکی تهران است. او چندان به خرید اسباب‌بازی‌هایی با برندهای معروف اعتقادی ندارد اما انکار نمی‌کند که این اسباب‌بازی‌ها از استانداردهای بالایی برخوردارند:

«آنچه مسلم است، این که کمپانی‌های معروف، بیشتر این ویژگی‌ها را در ساخت بازی‌های
مورد نظر کودک رعایت می‌کنند. اما من به شخصه اعتقادی به خرید اسباب بازی‌های برند و ساخت کمپانی‌های بزرگ ندارم. یعنی اگر والدین، اسباب‌بازی‌هایی را پیدا کنند که این ویژگی‌ها را داشته باشد و از همه مهم‌تر سلامت کودک را تهدید نکند کافی است.»

قبل از برند دنبال فرهنگ باشیم

پول هم مهم است. آنقدر که شاید کل معادله را عوض کند. حتی اگر همه استانداردها هم رعایت شود، پول این اسباب‌بازی‌ها گاه آنقدر نجومی می‌شود که حتی مجالی برای فکر کردن باقی نمی‌ماند. این موضوع از نظر اقتصادی هم می‌تواند الگوهای بدی را در ذهن کودک نهادینه کند. قهاری می‌گوید: «طبیعی است که خیلی از این اسباب‌بازی‌های تولید کمپانی‌های بزرگ و معروف جهان، قیمت بالایی دارند و خیلی از خانواده‌های قشر متوسط و پایین توانایی خریدن آنها را ندارند. بنابراین اینکه صرفاً با اتکا به برند یک اسباب بازی، بتوان مدعی کیفیت و برتری آن نسبت به بقیه اسباب‌بازی‌ها شد، اساساً اشتباه است. ضمن اینکه خرید اسباب‌بازی‌های برند دردسرهای خاص خودش را هم دارد. مثلاً هم باید هزینه خیلی بالایی بابت خرید آن پرداخت کرد و هم از طرف دیگر مدام این استرس را داشت که به جایی برخورد نکند یا خراب نشود. در نتیجه آن آزادی عمل و نشاط را هنگام بازی از کودک سلب می‌کند. از سوی دیگر بسیاری از خانواده‌ها دچار یک نوع اشتباه در انتخاب هم هستند. یعنی برای تهیه یک اسباب‌بازی اصلاً به نقش آن نوع بازی در تحرک مغزی کودک و رشد هوشی او توجه نمی‌کنند. حتی به تأثیرات فرهنگی بازی‌ها. من خیلی متأثر می‌شوم وقتی می‌بینم بیشتر عروسک‌ها یا وسیله‌های بازی موزیکال، موزیک‌های غربی یا آسیایی که هیچ سنخیتی با فرهنگ ما ندارند پخش می‌کنند. بهتر این است که خانواده‌ها هنگام خرید این بازی‌ها توجه کنند که تا چه اندازه به فرهنگ کشور ما نزدیک است.»

پاساژها در تسخیر بازی‌های برند

با همه بزرگی و عرض و طول ارگ تجریش، چندان نیازی به پرس و جو نیست. تابلو راهنما می‌گوید فروشگاه معروف اسباب‌بازی‌ها بالاست.

پیچ و خمی هم در کار نیست. پله‌های برقی صاف می‌رسند جلوی فروشگاه. درهای اتومات کنار می‌رود. اصلاً یک وضعی است اینجا! سر آدم گیج می‌رود. زمین تا ‌آسمان فرق کرده با روزهایی که خودمان بهانه اسباب‌بازی خریدن داشتیم. تمام اسباب‌بازی‌ها به تفکیک برند و گروه سنی چیده شده. هرکدام با یک نمونه باز. می‌توانید ساعت‌ها بنشینید و بازی کنید. اگر به دل‌تان نشست، بروید پای صندوق؛ یک تمساح یک وجبی نشنال‌جئوگرافی می‌شود 300 هزار توان ناقابل.

راهنمای فروشگاه می‌گوید:

«چه نوع بازی از کدام شرکت می‌خواهید؟» نه نوع بازی را می‌دانم و نه اسم شرکت را. همین قدر یادم مانده که با اسکناسی مچاله شده گوشه دستم به بقال محله می‌گفتم یک عروسک زی زی گولو بدهید. اما اینجا اسباب‌بازی‌هایی که قبلاً فقط در کارتون‌های معروف، دیده بودم حالا خیلی شیک رو به رویم جا خوش کرده‌اند. در بسته‌هایی منقش به آرم کمپانی‌های بزرگ اسباب بازی‌های دنیا.

«الان مارک‌های معروف راحت‌تر وارد می‌شوند ولی هنوز هم بیشتر محصولات تحت لیسانس هستند. مثلاً لگوی اصل دانمارک وارد ایران نمی‌شود. این لگو تولید چین است اما خب چین درجه یک و تحت لیسانس.» راهنمای فروشگاه این‌ها را می‌گوید و اصرار دارد که چین داریم تا چین! کیفیت این لگو همان لگوی اصل دانمارک است و به همین دلیل قیمتش نسبتاً بالا است. روی بیشتر جعبه‌ها به خط درشت سن استفاده از بازی‌ها دیده می‌شود. یک تا دو سال. دو تا پنج. پنج تا هفت و… حتی یک تا 99 سال! از جعبه بازی‌ها چیز زیادی دستگیر آدم نمی‌شود. چند تصویر درهم برهم و با آرم‌های بزرگ.

راهنمای فروشگاه که درواقع کارشناس اسباب‌بازی است، می‌گوید: «حالا تقریباً همه کمپانی‌های بزرگ برای بازی‌ها، دفترچه راهنما طراحی می‌کنند. آن هم نه با یک روش. طراحان این بازی‌ها معمولاً چند روش مختلف بسته به هوش و خلاقیت بچه‌ها را پیشنهاد می‌دهند. به همین دلیل است که آنقدر صنعت اسباب بازی آنها پیشرفت کرده. بازی‌هایی داریم که بچه تا پنج سال می‌تواند با آن بازی کند، بدون اینکه جذابیتش را از دست دهد. کارخانه‌ای مثل پلی گو (Play go) فقط برای بچه‌هایی با گروه سنی پایین بازی طراحی می‌کند. یک سال نهایتاً تا دو سال. اما هم بازی‌های فکری طراحی می‌کند هم کنشی و مهارتی. مثلاً به بچه پیشنهاد می‌دهد با یک نقشه چیزی را بسازد یا یک بازی نیم ساخته را تغییر دهد. ولی این برند هم هنوز مستقیم وارد نمی‌شود و با واسطه می‌آید.»

ارزانی با حکمت!

تقریباً همه جا همین وضع است؛ بخش اسباب‌بازی یا همان (toy story) بیشتر فروشگاه‌ها، مغازه‌ها و پاساژها و شهر کتاب‌های بزرگ. قیمت برندها همیشه بالا است. آنقدر بالا که یکی در میان باید از راهنما سؤال کرد: «به تومان است یا ریال؟» بعد از همان چرخ زدن کوتاه دستم می‌آید از برندی مثل واو یا لگو و پلی گو و سافاری و… با پولی کمتر از 400 هزار تومان نمی‌شود خرید کرد. آن هم برای یک بچه مثلاً پنج ساله. عجیب نیست که خانواده‌ها زیر بار خرید اسباب بازی‌های برند نمی‌روند. اینکه این اسباب بازی‌ها استاندارد هستند و به هوش و خلاقیت بچه‌ها کمک می‌کنند درست اما روانشناسان می‌گویند حتی با نمایش و حرکات دست هم می‌شود به این اهداف رسید و با حرکات دست بچه را ساعت‌ها سرگرم کرد.

یکی دیگر از راهنمایان فروش می‌گوید: «وقتی شرکتی مثل پلی گو بازی برای بچه زیر یک سال طراحی می‌کند، فکر همه جا را کرده. پلاستیک درجه یک، ضد حساسیت و حتی لبه‌های صیقلی و بی‌خطر. ولی یک بازی متفرقه که با قیمت ارزان در بازار به فروش می‌رود، ممکن است با لبه‌های تیز، لب و دهان یا صورت بچه را زخمی کند.» این‌ها درست. به قول قدیمی‌ها هرچقدر پول بدهی همان‌قدر هم‌ آش می‌خوری اما طبیعی است که یک برند، قبل از هرچیز پول اسم و رسمش را می‌گیرد. از طرف دیگر اینکه اگر ما پول‌مان به خرید یک تمساح یک وجبی با 300 یا 400 هزار تومان نرسید، آن روی سکه این نیست که حتماً اسباب بازی ارزان و بی‌کیفیت یا خطرناک بخریم. یک برگ کاغذ بردارید و به کودکان یاد دهید که چگونه می‌شود خلاقیت به خرج داد و یک قایق زیبا ساخت.

از بازی‌های فکری و سازه‌ای فروشگاه‌های بزرگ تجریش که بگذریم، اینجا عروسک‌ها هم برای خودشان دنیایی دارند. دنیایی که حالا در تصرف برندهای معروفی مثل سافاری، نشنال جئوگرافی، والت دیزنی و… در آمده. غرفه سافاری که یکی از معروف‌ترین‌های عروسک است؛ عروسک حیوانات. غرفه نشنال جئوگرافی به تفکیک زیستگاه‌های حیوانات. درغرفه اقیانوس انواع ماهی و دلفین و نهنگ و لاک پشت هم پیدا می‌کنید و در غرفه آفریقا، انواع طوطی و مار و زرافه و…

یکی از راهنماهای فروش می‌گوید: «وقتی شما برای کودک‌تان یک نهنگ از برند نشنال جئوگرافی می‌خرید می‌توانید کاتالوگ اطلاعات همان نهنگ را برای بچه ترجمه کنید تا با ویژگی‌ها و زیستگاه حیوان آشنا شود. متأسفانه اکثر پدر و مادرها فکر می‌کنند بازی فقط برای ساکت کردن بچه است و برای همین هزینه زیادی بابت آن نمی‌پردازند. ولی در ازای پرداخت پول بیشتر هم هوش و یادگیری کودک تقویت می‌شود و هم با عروسکی بازی می‌کند که هیچ الیاف خطرناک یا حساسیت زایی ندارد.» در مقابل این نظر محسن جمشیدی روانشناس رشد اعتقاد دارد یک عروسک پارچه‌ای که با پارچه و کاموا ساخته شده هم ضرری برای بچه‌ها ندارد. نه حاوی رنگ شیمیایی است که با بزاق دهان کودک مخلوط شود و نه تیز و برنده است. از این‌ها گذشته یک عروسک خوب الزاماً عروسکی نیست که نعل به نعل واقعیت باشد. کودک به تخیل هم نیاز دارد. شما می‌توانید یک تکه کاغذ به بچه نشان دهید و بگوید این کبوتر است. با سایه دست‌تان تخیل کودک را تحریک کنید. بچه‌ها از طریق تلویزیون و تصاویری که بعدها می‌بینند، با چهره واقعی حیوان هم آشنا می‌شوند. به باغ وحش هم می‌توانند بروند. الزاماً نیازی به این نیست که یک سوسمار با ابعاد واقعی بسازیم تا بچه بفهمد که این موجود سوسمار است.»

راهنمای فروش می‌گوید: «اختلاف قیمت بازی و عروسک برند معمولاً خیلی کم است. بسته به اینکه مغازه کجای شهر باشد. شاید کمی بالا، کمی پایین. مثلاً عروسک‌های سافاری یا بازی‌های مارک لگو تقریباً همه جا یک قیمت است. شاید کمی بالا باشد اما واقعاً ارزش دارد. برای بعضی مارک‌ها مثلاً قطارها یا برج‌های هیجان که بچه خودش باید سوار کند، آنقدر قطعات بی‌کیفیتی دارد که اصلاً داخل هم چفت نمی‌شود و خیلی زود خراب می‌شود. مثلاً همین بازی منوپولی که یکی از برندهای معروف فرانسه است. همه جا هم باید با همین نرخ باشد اما جایی مثل بالای شهر که اجاره خیلی بالاتر است، قیمت هم بیشتر می‌شود.»

فروشنده‌ها تأسف می‌خورند از اینکه چرا مردم قدر و قیمت اسباب‌بازی‌های برند را نمی‌دانند اما چرا فقط برند خارجی؟ یعنی اگر از نظریات روانشناسان رشد و روانشناسان کودک بگذریم، جایگاه برند ایرانی کجاست؟ یکی از راهنمایان فروش می‌گوید: «برندهای ایرانی مثل آجره یا پوپا هم برند خوبی هستند. ولی خب هیچ وقت به پای برندهای خارجی نمی‌رسند.» البته درست می‌گوید اما واقعیت این است که آنقدر که ما دنبال برند غربی هستیم، خود غربی‌ها نیستند. مگر عروسک‌های خانم فروزان طوسی چه کم دارند از این برندها که هر ماه لااقل چند صد تایش را مستقیم از زنجان به دانمارک و سوئد می‌فرستد. دانمارکی‌ها در مهدکودک‌های خود از این عروسک‌های دست‌ساز کاموایی برای پرورش تخیل کودکان بهره می‌برند. در بازار تجریش قیمت عروسک‌ها از 70 هزار تومان شروع می‌شود و بسته به سایز و کمپانی تولید‌کننده حتی به 700 هزار تومان هم می‌رسد. بازی‌ها هم که تمامی ندارد. همه جور بازی. همه جور شرکت و کارخانه و البته همه جور قیمت. قیمت‌هایی که گاه به چند میلیون هم صعود می‌کند. آیا واقعاً برای سرگرم کردن بچه‌ها و پرورش تخیل و خلاقیت‌شان باید عروسک 700هزار تومانی خرید؟ آیا این وصل کردن کودک به بازار مصرف نیست؟

کانال

 

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شد