به گزارش فناوری فرهنگی، امروزه، با روند رو به رشد فناوری های ارتباطی این نگرانی از حوزه رسانه های تصویری به حوزه های مهمتری همچون پدیده بازی های رایانه ای تسری یافته است که این روزها بخش بزرگی از زندگی کودکان ما را شکل داده اند و همدم این روزهای کودکان ما هستند.
زمانی اندیشمندان ارتباطی نگران زوال دوران کودکی و بلوغ زود رس آنها به دلیل ظهور رسانه های تصویری چون تلویزیون بودند. نیل پستمن جامعه شناس امریکایی با نوشتن کتاب« نقش رسانه های تصویری در زوال دوران کودکی »معتقد بود که صنعت چاپ و رسانه های نوشتاری موجب بیداری و مورد توجه قرار گرفتن مقوله «کودکی» در غرب گردید و در مقابل، ظهور رسانه های تصویری باعث زوال و انقراض پر شتاب دوران کودکی گردیده است. وی در کتاب خود توضیح می دهد که دوران کودکی و طفولیت مرحله ای از زندگی یک انسان است که اقتضائات و ایجابات ویژه خود را دارد.
کودک در حالی به تماشای برنامه های تصویری می نشیند که در برنامه های این جعبه جادو، تفاوتی میان کودک و بزرگسال وجود ندارد. خشونت، آدم ربایی، سرقت، برهنگی ، ناهنجاری های اخلاقی و … همگی پیوسته در معرض دید کودک و بزرگسال به طور یکسان قرار دارد. ثمره این وضع، اختلال و تزلزل دوران کودکی و عدم سپری شدن این مرحله از زندگی به صورت طبیعی خواهد بود.
اما امروزه، با روند رو به رشد فناوری های ارتباطی این نگرانی از حوزه رسانه های تصویری به حوزه های مهمتری همچون پدیده بازی های رایانه ای تسری یافته است که این روزها بخش بزرگی از زندگی کودکان ما را شکل داده اند و همدم این روزهای کودکان ما هستند؛ آیا ما به عنوان والدین فکر کرده ایم که این بازی ها با سن، شخصیت و جنسیت و روحیه کودک ما همخوانی دارد؟ یا میزان تاثیر بازی های رایانه ای بر شخصیت اجتماعی و روانی ما کودکان چقدر است؟ و ….
مهم ترین مفاهیم ارائه شده در اکثر بازی های کامپیوتری ترس، خشونت، لذت، قدرت، مدیریت، شناخت دوست، شناخت دشمن، حل مسئله و… است. درک هر کدام از مفاهیم فوق سن مشخصی را در کودکی می طلبد. کودکان ما از سنین متفاوت بدون توجه به سن، روحیه، جنسیت و فرهنگ خانوادگی با این مفاهیم مواجه می شوند. با توجه به اینکه در این نوع بازی ها برخلاف رسانه های تصویری میزان تعامل و فعال بودن کودک بسیار بیشتر از رسانه های تصویری مانند فیلم و کارتون است، کودک مجبور می شود که با توجه به ویژگی تعاملی بازی های کامپیوتری با این بازی ها فراتر از سن و سال خود زندگی کند. اگر بازی های کامپیوتری مناسب با سن کودکان ما نباشد مثل این است که از کودکان 7 یا 8 ساله خود بخواهیم برای بازی فوتبال در تیم بزرگسالان 18 تا 25 ساله حاضر شود، مطمئنا با توجه به جسم کوچک و ضعیف کودک 7 یا 8 ساله، آسیب های زیاد جسمی در حین بازی فوتبال برای کودک ما قابل تصور است.
در فضای بازی های کامپیوتری که علاوه بر جسم، روح و روان کودک را در اختیار خود دارد، به مراتب میزان آسیب برای کودک بالاتر خواهد برد. به نظر می رسد روح و روان کودکان ما در تسخیر بازی هایی است که آینده آْنها را خواهد ساخت. شناخت ترس، دوست و دشمن، مدیریت و حل مسئله آینده سازان ما در فضای بازی های کامپیوتری شکل خواهد گرفت. آیا ما باید تربیت کودکان خود را به این بازی ها بسپاریم؟
منبع: صداوسیما