بیشتر اسباب بازی موجود در بازار یا وارداتی است و یا تقلیدی که با اهداف، معیارها و کارکردهای ویژه ای ساخته شده و به تدریج بر ذوق، سلیقه و هنجارهای رفتاری کودک ما تأثیر می گذارد. اگر با دیدی وسیع به پی آمدهای تربیتی اسباب بازی کودکان و بازی های رایانه ای نگاه کنیم، در می یابیم که چگونه کودک ما تحت هجوم انواع ضد ارزش ها، الگوها و هنجارها، شیوه لباس پوشیدن، سبک آرایش و… قرار می گیرد.
اسباب بازی عامل انتقال فرهنگ است. از هر جا بیاید و در هرجا ریشه داشته باشد، فرهنگ همان جا را به همراه دارد.
بسیاری از اسباب بازی موجود در بازار، وسیله تهاجم فرهنگی است و آثار و پی آمدهای تربیتی نامطلوبی را به همراه دارد.
اسباب بازی و خشونت و پرخاشگری کودک
اسباب بازی جنگی مانند تفنگ، مسلسل، هفت تیر، شمشیر، خنجر، نارنجک، نقاب، دست بند ، خودرو پلیس، به پرخاشگری و خشونت بیشتر در کودک می انجامد. کودک را به ستیزه جویی عادت می دهد و باعث برون ریزی و ابراز خشم در برابر محیط پیرامون و اطرافیان می شود و نتیجه آن عدم تحقق صحیح و کامل فرآیند اجتماعی شدن یا دست کم، بروز اشکال هایی در این فرآیند است.
بازی های رایانه ای و ایجاد اختلال های جسمی در کودک و نوجوان
در سال ۱۹۸۰، بازی های ویدئویی کودکان چنان رواج یافت که پزشکان، ناراحتی دست را «عارضه مهاجمان فضایی» نامیدند و به افراط در بازی های ویدئویی نسبت دادند. پی آمدهای تربیتی و آسیب های بازی و اسباب بازی، تنها دغدغه ما نیست. بلکه در کشورهای غربی و اروپایی نیز پژوهش های زیادی در این باره انجام شده است و نتایج نشان می دهد که تعداد زیادی از خانواده ها از این که علاقه شدید به بازی های ویدئویی می تواند بر رشد کودکان آنها پی آمدهای منفی داشته باشد ، نگران اند.
این قبیل اسباب بازی ها کودک را با رفتارهای ناپسند اجتماعی مانند قتل، آدم ربایی، دزدی و جنایت آشنا می کند و بر سازگاری و روابط اجتماعی او به شدت تأثیر می گذارد. اسباب بازی جنگی به کودک چنین وانمود می کند که جنگ، تفریح و سرگرمی و بازی است.
وقتی کودک با بازی های رایانه ای بازی می کند و می بیند که قهرمان بازی با تفنگ و مسلسل به قتل و کشتار دیگران می پردازد و با انجام این گونه رفتارها به محبوبیت در نزد دیگران دست می یابد ، بدون این که خود بخواهند با او همانند سازی می کند.
اسباب بازی و انتقال ارزش های منفی به کودک
با وجود آن که بازی و اسباب بازی در پرورش روانی و تقویت روحیه اجتماعی کودک نقش مهمی دارد ، در صورتی که با ارزش های فرهنگی و اصول روان شناسی سازگار نباشد ، نتیجه مطلوب از آن به دست نمی آید. در جامعه ما که زیر ساخت های فرهنگی آن را باورهای مذهبی تشکیل می دهد و انتظار می رود دختر و پسر (زنان و مردان آینده) با حفظ عفاف و ایمنی وارد جامعه شوند، وجود عروسک های نیمه عریان، چه آثار و پی آمدهایی برای کودک می تواند داشته باشد؟
یکی از پی آمدهای تربیتی این گونه عروسک ها، آن است که کودک می کوشد خود را در نقش همان عروسک ظاهر سازد. همچنین زمانی که دختری با عروسکی بازی می کند، به نحوه آرایش و لباس پوشیدن او پی می برد. این عروسک ها همچنین به طور ناخودآگاه بچه ها را نسبت به حجاب بی تفاوت می کند. انقال ارزش های منفی به کودک، حتی می تواند از طریق شکل، رنگ، اندازه، طرح، زمینه و نوع کار با اسباب بازی به صورت مستقیم و غیرمستقیم ایجاد شود.
بازی و اسباب بازی و القای مفاهیم جنسی به کودک
یکی از مهم ترین دستاوردهای تبلیغاتی دهه های اخیر، ادغام موضوعات جذاب، پرکشش و هیجان انگیز در یکدیگر است تا به این ترتیب بر قدرت و تأثیر گذاری و جذب مشتری افزوده شود. طرز تفکر غالب، در فرهنگ امروز غرب، آن است که در همه زمینه ها از انگیزه های جنسی استفاده شود. این نگرش حتی به دنیای پاک، بی آلایش، معصومانه و دوست داشتنی کودک نیز وارد شده است. طراحان بازی های رایانه ای با بهره جویی از جوهره تبلیغات معاصر و امکانات نرم افزاری که برای تأثیر گذاری و نفوذ قابلیت های بالایی دارد، با ادغام مسایلی مانند: برهنگی و خشونت، برهنگی و ماجراهای عاشقانه، برهنگی و ماجراهای علمی، در پی جذاب کردن هر چه بیشتر تولید فرهنگی خود هستند و این برای کشورهای جهان سوم، به ویژه کشورهای اسلامی که بیشتر مصرف کننده اند، آسیب های فرهنگی جبران ناپذیری به همراه دارد.
آن چه بیان شد، فقط گوشه هایی از پی آمدهای تربیتی اسباب بازی ها بود. اگر بخواهیم بازی و اسباب بازی کودکان را در مسیر سالم و مثبت هدایت کنیم و کودکان و نوجوانان ما کمتر قربانی اهداف شوم سازندگان و تولید کنندگان اسباب بازی و بازی های رایانه ای شوند ، باید تلاش گسترده، هماهنگ و بلند مدتی را آغاز کنیم.