به گزارش فناوری فرهنگی، اسباببازیها هم طی سالها، تغییر و تحولاتی را تجربه کردهاند و بهروزتر شدهاند. فناوری نوین باعث شده که ساختار اسباببازیهای اینروزهای کودکان هم دگرگون شود و آنها از مجسمههایی ساکن به موجوداتی متحرک تبدیل شوند که راه میروند و حرف میزنند. بازیها و اسباب ویژه آن، هزاران سال همراه انسانها بودهاند و از آنها بهعنوان فرهنگ مادی یک جامعه یاد میشود. زردشت هوشورـ استادیار و محقق دانشکده بهداشت دانشگاه تهران ـ در سال۱۳۱۰ در یکی از محلههای قدیمی تهران به دنیا آمد. او در خانوادهای فرهنگی تربیت یافت و مدارج علمی را طی کرد. هوشور، طی این سالها تحقیقات بسیاری درباره فرهنگ و سبک زندگی ایرانیها، بهویژه اهالی تهران قدیم انجام داده است. بخش قابلتوجهی از این تحقیقات به موضوع جالب اسباببازیهای قدیمی برمیگردد. او طی این سالها توانسته حدود ۳۰۰نوع از این اسباببازیها را جمعآوری یا بازسازی کند؛ بههمین دلیل به او لقب پدر اسباببازی ایران را دادهاند. پدر اسباببازیهای ایران از اینکه چگونه شروع به ساخت دوباره اسباببازیها کرده است، برایمان تعریف میکند: «بعد از تحقیقات پیمایشی و میدانی و مرور مطالعاتی لازم، در کارگاه کوچکی که در خانه داشتم هر اسباببازی را ابتدا با مرور خاطرات قدیمی خود، طراحی و با روش آزمون و خطا در 22ماه، 210 اسباببازی را بازسازی کردم. درواقع هیچیک از دستساختههای من ابتکار و ابداع امروز من نیست بلکه این اسباببازیها تنها بازسازی دقیقی از اسباببازیهای آن روزگار است؛ چون آنزمان مثل امروز اسباببازی را معمولا دیگران برای کودکان نمیساختند و خود کودکان فکر میکردند و بر اساس نیازشان وسیلهای را با دورریختنیهایی که در اطرافشان بود، میساختند و به این صورت، اسباببازیهای کودکان عمدتا نتیجه ذهن خلاق آنها بود. لابهلای این اسباببازیها ماشین صابونی، عروسکهای نخودی، فرفره، فوتینا، علیورجک و بارفیکسباز برای نسل ما بیشتر آشنا هستند اما بین آنها نمونههایی هم دیده میشود که عمر رواجشان به بیش از 100سال قبل میرسد؛ اسباببازیهایی که شاید بعضی از آنها هنوز هم بین کودکان رایج باشد؛ مثل انواع تیرکمانهای دستساز که عمرشان به بیش از 120سال میرسد؛ در واقع از زمانی که لاستیک در قالب چرخ وسایل نقلیه وارد ایران شد و کودکان از تکههای آن تیرکمان ساختند و جنگهای کودکانهشان را در خیابانها راه انداختند». هوشور میگوید که بازی، کار کودکان است و اسباببازی وسیله کار آنها. به قول خودش «هر جا کودکی باشد اسباببازی هم وجود دارد». او میگوید: «در اینجا بحثی با عنوان جغرافیای اسباببازی و بازیهای جغرافیایی هم مطرح میشود؛ چراکه هر کودکی در هر منطقه آبوهوایی و بر حسب شرایط جغرافیایی و محدودیت و امکانات آن، اسباببازیهای خود را خلق میکند؛ برای مثال اسباببازیهای منطقه سیستانوبلوچستان با منطقه گیلان و مازندران تفاوتهایی دارد». او درباره اسباببازیفروشیهای قدیمی هم میگوید: «در زمان کودکی ما منطقه شهرری، یعنی همان شاهعبدالعظیم و اطراف حرم، بزرگترین مرکز فروش اسباببازیهایی بود که در کارگاههایی توسط کارگران بهصورت عمده ساخته میشد؛ اسباببازیهایی که بیشتر، جنس آنها از گچ، سفال، چوب و حلبی بود؛ چون آنوقتها هنوز پلاستیک به این شکل و مثل امروز وارد مواد تولیدی نشده بود». هوشور تعریف میکند که« آنموقع تمام آرزوی کودکی ما این بود که با خانواده به شاهعبدالعظیم برویم و برای ما اسباببازی بخرند. گاهی خرید این اسباببازیها برای ما یک آرزو بود و بعد از خریدن آنقدر از آن خوب نگهداری میکردیم که خراب نشود؛ زیرا آن را آسان به دست نیاورده بودیم». اما از 60سال قبل که پلاستیک به دنیای اسباببازی وارد شد، ورق برگشت و دنیای اسباببازیها پرزرقوبرقتر شد. استاد هوشور میگوید: «کمکم اسباببازیهایی که کودکان با خلاقیت خود ساعتها وقت میگذاشتند و میساختند فراموش شد و جایش را اسباببازیهای امروزی که به شکل آماده برای سرگرمی کودکان تولید میشود، گرفت و نتیجه آن هم این است که دیگر فرزندان ما خلاقیتی به خرج نمیدهند و از اسباببازی تولیدشده در کارخانهها استفاده میکنند». در کنار کارهای پژوهشی که زردشت هوشور در زمینه «جمعآوری و بازسازی اسباببازیهای قدیمی و دستساز استان تهران» انجام داده و تالیفاتی در زمینه جغرافیای پزشکی که در نتیجه آن، عنوانی را به دانش جغرافیا اضافه کرده است، تالیف مجموعهای 5جلدی با عنوان «دانشنامه مشاغل سنتی ایران» هم به چشم میخورد؛ مجموعه باارزشی که در واقع جزو برترین منابع در معرفی مشاغل در تاریخ ایران است. زردشت هوشور میگوید که امیدوار است با پیگیری مسئولان مربوطه، موزهای دائمی از تمام اسباببازیهای بازسازیشدهاش راهاندازی کند؛ «هدف اصلی من از احیای این اسباببازیها پرکردن یک خلأ تاریخیاست که در تاریخ اسباببازیهای ایران وجود دارد. تکتک ما دوست داریم ایران صاحب یکی از کمنظیرترین موزههای جهان باشد و آن «موزه ملی اسباببازی» است.» او ادامه میدهد: «میدانیم که جمعآوری یا بازسازی تمامی اسباببازیهای ایران که قدمتی چندهزارساله دارد، کار یک نفر نیست؛ از این جهت از تمام مردم تقاضای همکاری و همیاری دارم که اگر کسی اسباببازی قدیمی و دستساز دارد به موزه هدیه کند یا آن را بفروشد و یا چند روز امانت بدهد تا از روی آن بازسازی و اصل آن بازگردانده شود. در هر یک از حالات ذکرشده، شیء مورد نظر با نام فرد در موزه ثبت میشود».
منبع: شعارسال