به گزارش فناوری فرهنگی، با شیوع ویروس کرونا و بحرانی که در کشور پیش آمد، برخی استارتاپها توانستند به مردم در این شرایط کمک کنند و خدمات خودشان را بهتر و کاربردیتر به آنها ارائه کنند اما سنگ اندازی در برابر این کسبوکارهای نوپا در این شرایط هم ادامه داشت و این بار آن طرف ماجرا سازمان بزرگی به نام صدا و سیما قرار دارد.
ماجرا دقیقا چه بود؟
در آخر هفته گذشته، صدا و سیما در میان یک مسابقه فوتبال که در دقایقی از آن تبلیغ کافه بازار، دیجیکالا و اسنپ در دور زمین انجام میشد، بازی را سانسور میکرد تا مبادا چشمان تماشاگران به این تبلیغات بخورد. در بازی رئال- مایورکا صداوسیما تصاویر تبلیغات دور زمین را حذف کرد و این درحالی بود که تبلیغات خارجی و از جمله برخی تبلیغات نوشیدنیهای الکلی خارجی حذف نشد. کافه بازاری که با داشتن یک مارکت پلیس VOD بستری برای تماشای فیلم و سریال از طریق اینترنت برای کاربران بیش از ۴۰ میلیونی خود تدارک دیده و میتواند در کنار دیگر VODهای فعال زنگ خطری برای صدا و سیما باشد.
اما حتی در سالی که اولین فصل خود را به تازگی پشت سر گذاشته، این اولین باری نیست که صداوسیما و کسبوکارهای اینترنتی، به نوعی رو در روی هم قرار میگیرند. ابتدای امسال و در شروع موج اول ویروس کرونا، در جلسه ستاد بحران نیز صدا و سیما در برابر استارتاپها قد علم کرده بود. در یکی از این جلسات بود که اعلام شد صدا و سیما به کسبوکارهای نوپایی که در این اوضاع کاری برای مردم میکنند، فضا بدهد و حتی آنها را رایگان تبلیغ کند؛ امری که در همان جلسه با اعتراض ضمنی «عبدالعلی علیعسگری»، رییس صدا و سیما روبرو شد. او همانجا بلافاصله گفت: «تبلیغ رایگان کسبوکارهای اینترنتی باعث سو شدن ما توسط توسکا میشود.» کلیپ این لحظه تاریخی اینجا و در «فضای مجازی» قابل مشاهده است:
شاید اتفاق اخیر هم به این دلیل بوده باشد که صدا و سیما همچنان از سو شدن توسط توسکا، مجری تبلیغاتی این سازمان که گویا مالک برخی محصولات مانند روبیکا است، واهمه دارد.
اقدام اخیر صدا و سیما حواشی متعددی داشته و انتقادات تندی از سوی جامعه استارتاپی ایران و یا حتی دولتمردان در پی داشته است. یک نمونهاش «امیر ناظمی» معاون وزیر ارتباطات و رییس سازمان فناوری است که این بار با تیغ تیز انتقاد صدا و سیما را زیر سوال برد:
اما اتفاق عجیبتر زمانی افتاد شخصی درون صدا و سیما بدون اینکه بخواهد نامش فاش شود شروع به مصاحبه با خبرگزاری فارس کرد و برای توجیه اتفاقی که رخ داده، گفت: «براساس ابلاغیه ای که نهادهای نظارتی دراین زمینه به صداوسیما داده اند، این سازمان مجاز نیست چنین شرکت های داخلی را که در تبلیغات دور زمین این بازی بود تبلیغ کند.»
این منبع آگاه در ادامه صحبتهای خود درباره چگونگی نحوه تبلیغات پلتفرمها در صدا و سیما گفته است: «چنین شرکت هایی که زمینه اصلی کارشان با اینترنت و شبکه های اجتماعی است، پیچیدگی های خاصی برای تبلیغ فراگیر تلویزیونی دارند و وظیفه وزارت ارتباطات است تا با همکاری مجلس، رسانه ملی، نهادهای مسئول نظارتی و قوه قضاییه در این خصوص لایحه جامعی را آماده و مراحل تصویب آن را طی کند. صداوسیما قانونی عمل کرد؛ پخش تبلیغات فراگیر شرکت های بزرگی که زمینه اصلی آنها اینترنت و شبکه های اجتماعی است ابهامات زیادی دارد، وزارت ارتباطات باید لایحه ای برای تدوین قانون مشخص به مجلس بدهد.»
آمارها نشان میدهد که مردم و کاربران از این اقدام نارضایتی بسیاری دارند چرا که بر اساس آمار پلتفرم «زلکا» درصد بالایی از کاربران در توییتر واکنش منفی نسبت به سانسور تبلیغات برندهای ایرانی در حین پخش مسابقه فوتبال داشتند؛ آنها مواردی چون «تبعیض در نمایش تبلیغات داخلی و خارجی»، «عدم حمایت صدا و سیما از برندهای ملی»، و همچنین «از بین رفتن لذت تماشا بازی» را از عواقب منفی این کار میدانستند.
پیگیریهای دیجیاتو از صدا و سیما برای پاسخگویی درباره نوع رابطه این سازمان و استارتاپها، از اردیبهشت ماه آغاز شد و تا به امروز نتیجهای از سوی این سازمان حاصل نشده است. با وجود اینکه بارها به درخواست روابط عمومی صداوسیما، سوالات خود را «فکس» کردیم، به نظر میرسد تریبون صدا و سیما قصد پاسخگویی درباره این مساله را ندارد و از آنجایی که اقدامات اخیر این سازمان نشان میدهد که آنها حتی از نمایش لوگوی تیمهای ایرانی در حوزه فناوری حذر دارند، با این تفاسیر اساسا میتوان گفت نام بردن از استارتاپها و شرکتهای دانشبنیان در صدا و سیما یکی از خطوط قرمز محسوب میشود.
بارها و بارها شده که مدیر یک استارتاپ به برنامهای تلویزیونی دعوت شود و نام شرکت آنها به عنوان «یک شرکت دانشبنیان» و یا «یک شرکت استارتاپی» در آنتن تلویزیون ملی اعلام شود و به مدیر تاکید شود که از آوردن نام مجموعه خود حذر کند. عجیبتر اینکه چنین اتفاقی حتی در اخبار صدا و سیما و هنگامی که در مورد دستاورد یک شرکت صحبت میشود نیز رخ میدهد و تنها شاید زمانی که بحث انتقاد درباره یک تیم مطرح است، نام این مجموعهها شنیده میشود. و همهی اینها در حالی است که مشکلی بابت نمایش خدمات غیرایرانی (به شکل اتفاقی) وجود ندارد. نمونهاش؟ نمایش مسیریاب «ویز» در سریال پایتخت که اتفاقا باز هم باعث سروصدا و اعتراض مدیران مختلف استارتاپهای ایرانی شد.
وقتی برای کنکاش بیشتر به سراغ فعالین استارتاپی کشور میرویم میبینیم که اوضاع از آنچه فکر میکنیم بدتر است. بسیاری از مدیران استارتاپی باور دارند که این تعامل بین آنها و صداوسیما باید شکل بگیرد و مقاومت در برابر آن کار بیفایدهای است؛ این فعالان معتقدند شرایطی که اکنون با رسانه ملی دارند کمتر از نوعی «تحریم داخلی» نیست، به خصوص زمانی که موضوع تولید ملی و جهش تولید در سالهای اخیر کانون توجه بودهاند ولی صدا و سیما لااقل در مورد برندهای فناوری چندان روی خوشی نشان نمیدهد، مگر آنکه این برندها به نوعی به خود این سازمان متصل باشند یا اسپانسر برنامههای پربازدید و پرهزینهای مانند عصر جدید شوند؛ مانند روبیکا و چند اپلیکیشن دیگر که نامشان بارها و به راحتی در رسانه ملی شنیده میشود.
این مقدمه طولانی، جرقهای است برای برافرازی شعلههای آتش منتقدین صدا و سیما در اکوسیستم فناورانه کشور، استارتاپهای ایرانی درباره تعاملشان با «رسانه ملی» حرفهای مهمی دارند و برای شنیده شدن این اعتراضات، به پای صحبتهایشان نشستیم.
هزار دستان: اقدام صداوسیما به نفع اشتغال در ایران نیست
«امیر حقیقت»، سخنگوی هلدینگ هزاردستان (کافه بازار، دیوار، بلد) باور دارد که تعامل صداوسیما با استارتاپها باید رخ بدهد و در صورت عدم تحقق این موضوع، مشکلات زیادی در اکوسیستم فناوری به وجود میآید. او در گفتگو با دیجیاتو تاکید میکند که که این موضوع به اشتغال جوانان و تولید ضربه بزرگی خواهد زد، دو رکنی که از دغدغههای فعلی و مهم کشور به حساب میآید:
«عدم توجه کافی به کسب و کارهای بزرگ و کوچک الکترونیکی داخلی در رسانهی ملی سبب ناامیدی بخشی از جامعهی نخبه و اثرگذار کشور میشود و بیتوجهی به آن، در درازمدت به اشتغالزایی در این حوزه ضربه میزند. وقتی از محصولات و دستاوردهای داخلی که بخش مهمی از صنعت و اقتصاد امروز را تشکیل میدهد حرف نمیزنیم، مردم از خدمات آنها بهره نمیبرند و در نتیجه تسهیل زندگی آنان که نقش اصلی اپلیکیشنهاست محقق نمیشود.»
به گفته حقیقت عدم برخورداری از زندگی تسهیلشده توسط محصولات داخلی، علاوه بر بروز فشار روانی بر جامعه، هزینههای اقتصادی و اجتماعی متعددی را نیز به کشور تحمیل میکند. در واقع هزینهها هم برای فعالان کسبوکارها بالا میرود و هم مردم نمیتوانند از خدمات تسهیل شده و گاه ارزانتر برای معیشت روزانه خود استفاده نمایند. سخنگوی هزاردستان در این باره بیشتر توضیح میدهد:
«هزینه جذب کاربر برای توسعه دهنده بالا میرود و به جای تمرکز روی بهبود کیفیت محصول خود باید به بازاریابی رو بیاورد، در حالی که نیاز کشور افزایش و رونق تولید محصول داخلی است و موانعش باید رفع شود.»
الوپیک: صداوسیما زورش به ما میرسد
«مهدی نایبی»، مدیرعامل الوپیک نیز در گفتگو با دیجیاتو تاکید دارد که سازمان صدا و سیما وظایف خود را به درستی انجام نمیدهد و نه حرف شفافی میزند و نه به شرکتهایی که میتوانند در این شرایط کرونا به مردم کمک کنند فرصت میدهد تا خودشان را معرفی کنند تا بخشی از مشکلات مردم را حل کنند. او در همین رابطه میگوید:
«به هیچعنوان کمکی برای شرکتهای نوپا که آمدهاند تا تغییراتی در زندگی جدید مردم در قرنطینه انجام بدهند انجام نمیدهند. آنها، برخلاف قانون اساسی کشور، یک قرارداد انحصاری با یک مجموعه بستهاند و منافع مالی خود را به منافع ملی اولویت دادهاند. متاسفانه آنها با کسانی قرارداد بستهاند که حرفشان گاه از حرف دولت هم بیشتر برش دارد و از همین رو هم دولت نمیتواند به درستی کمک کند.»
نایبی با اشاره به قرارداد مجموعه الوپیک با یک شرکت بزرگ دولتی همچون شرکت ملی پست برای ارائه سرویس «الوپست»، عنوان میکند که در آن زمان آنها نمیتوانستند قرارداد انحصاری مدتدار و یا دائم با پست ببندند چرا که این کار خلاف قوانین کشور بود:
«خاطرم است زمانی که داشتیم با شرکت پست مذاکره میکردیم برای سرویس الوپست، این شرکت دولتی به هیچوجه اجازه نداد تا قرارداد ما انحصاری باشد و صریحا به ما گفتند که همکاری با یک شرکت دولتی نمیتواند در چارچوب انحصار باشد. ما حتی به آنها توضیح دادیم که تیم ما برای انجام این زیرساخت زحمت کشیده و ممکن است رقیب ما در بازار بعد از چند وقت بیاید و از همین چارچوب استفاده کند اما آنها بازهم تاکید میکردند که همکاری ما با شرکت ملی پست نمیتواند انحصاری باشد. حالا چه شده که در صداوسیما چنین قراردادی منعقد شده را باید بررسی کرد.»
او باور دارد دلیل اینکه صدا و سیما با وجود تاکید دولت و شرایط فعلی همچنان از آوردن نام استارتاپهای ایرانی امتناع میورزد اینست که «زور صدا و سیما به تیمهای استارتاپی و دانشبنیان میرسد و نه به اپلیکیشنها و سرویسهای خارجی.» به باور نایبی به همین دلیل است که اسامی این سرویسها خواسته و ناخواسته در برنامههای صدا و سیما شنیده میشود اما به استارتاپهای ایرانی که میرسد، این موضوع منتفی میشود.
مدیرعامل الوپیک میگوید آنها در بسیاری از موارد با صدا و سیما صحبت کردند تا تبلیغات خود را به نمایش بگذارند اما ارقام عجیب و غریبی مطرح شده که توجیه اقتصادی برای آنها ندارد: «خیلی از موارد به ما میگفتند پکیجهای مخصوص استارتاپها وجود دارد که بازهم میفهمیدیم وعده درستی نیست و صرفا برای کشاندن ما و دیگر تیمها پای میز مذاکره بوده، حتی در شرایطی که اعلام شد صداوسیما به طور رایگان کسبوکارهای حل کننده نیازهای مردم را معرفی کند (جلسه ابتدای سال که فیلم آن ابتدای مطلب وجود دارد)، ما از آن چیزی ندیدیم و صحبتهایمان به هیچ نتیجهای نرسید.»
نایبی با اشاره به تصمیمهای اقتصادی کشورهای دیگر برای وضعیت شیوع کرونا و پرداخت مبالغی به کسبوکارها و مردم، به دیجیاتو میگوید: «در اینجا وام میخواهند بدهند و پولش را پس بگیرند، صداوسیما حمایت نکند و تبلیغات را با پول نشان مردم دهند و موارد دیگر، این سیاستها ما را به کجا خواهد برد؟» نایبی میگوید که محدودیت مضاعف صداوسیما در کنار تحریمها، شبیه به تحریم داخلی شده است:
«در کشوری زندگی میکنیم که تحریمها روی آن اثر گذاشته و دسترسی به خیلی از سیستمهای خارجی نداریم. بنابراین تمامی شرکتهای ما داخلی هستند و در حال اشتغالزایی و تولید ثروت برای خود مردم این مملکت هستند. دولت میتوانست یک بودجهای در نظر بگیرد از صندوق توسعه ملی، حتی شده یک میلیون دلار، یک برنامه تبلیغاتی برای بهبود سرویسدهی در شهرهای بزرگ که مردم از خانهها بیرون نیایند، حتی فرهنگسازی هم برای این کار انجام نمیشود.»
مسیریاب نشان: صدا و سیما نباید همه چیز را به چشم تبلیغات ببیند
مدیر استراتژی نشان هم مانند نایبی باور دارد که صدا و سیما در طول سالها فعالیت خود کمک چندانی به استارتاپها نکرده و با اینکه استارتاپها و کسبوکارهای دیجیتال در بین مردم محبوب شدهاند اما این سازمان نقشی در این محبوبیت نداشته، در حالیکه میتوانست آن را پررنگتر کند: «حتی میتوان گفت در این مورد گاهی صدا و سیما کوتاهی کرده است.»
«حسین بخشایی» به دیجیاتو از توقعاتی که نسبت به «رسانه ملی» دارد میگوید و تاکید میکند که آنها توقع خاصی صرفا به خاطر بومی بودن یا ملی بودن ندارند و نمیخواهند تفاوتی بین آنها و سایر کسبوکارها باشد: «اما موضوعی که از صدا و سیما و دولت توقع داشتیم، ساختن زیرساخت و قانونگذاری و ایجاد پروتکلها و ترویج فرهنگ رقابت عادلانه و جوانمردانه در محیط کسب و کار است چرا که ما بارها به خاطر انحصارطلبی ضربه خوردیم.»
بخشایی بار دیگر تاکید دارد که انتظار آنها این نیست که از به واسطه بومی یا ایرانی بودن حمایتی فراتر از دیگران از آنها انجام شود بلکه توقع دارند اگر با تلاش خود نیازی از مخاطبان را برآورده میکنند، این فعالیت به افرادی که نیاز دارند معرفی شود: «اگر یک کسبوکار مزیتی را به نسبت رقبای خارجی برای کاربران ایرانی ایجاد کرد راههایی برای معرفی این مزیتها به کاربران فراهم کنند.»
او در پاسخ به این پرسش که چرا از نظر او صدا و سیما با استارتاپها همکاری لازم را ندارد به دیجیاتو میگوید: «به نظر میرسد نگاه مدیران در صدا و سیما، نگاه متفاوتی نسبت به سایرین است و این انتظار وجود دارد که هر جا از هر برندی نام برده شود وی نیز باید هزینههای بسیار زیادی را پرداخت کند. نکته دردناک اینجاست صدا و سیما به راحتی اسم رقبای خارجی اپلیکیشنهای ایرانی را میآورد، چرا که راه پول گرفتن از آنها بسته است اما به این دلیل که کسبوکارهای داخلی میتوانند پول پرداخت کنند اسمی از آنها آورده نمیشود تا هزینه آن پرداخت شود. نتیجه این برخورد این حس منفی اکوسیستم به صدا و سیماست که ایجاد شده است.»
او میگوید که این موضوع درباره سایر حوزههای استارتاپی مثل فروشگاهها یا تاکسیهای اینترنتی مصداق ندارد و دلیل آن را چنین عنوان میکند: «به این دلیل که رقیب خارجی امکان فعالیت در ایران را ندارد. اما در حوزههایی مانند نقشه و مسیریاب، گوگل مپ و ویز وجود دارد. ما هم از حضور آنها در کشور استقبال میکنیم چون حضورشان باعث میشود ما تلاش کنیم رشد بیشتری داشته باشیم، اما جای سوال دارد که چرا در رسانه ملی از اپلیکیشنهای خارجی نام برده میشود اما از اپلیکیشن ایرانی که تمامی خدمات سرویس مشابه خارجی را ارائه میدهد، نامی برده نمیشود؟»
او معتقد است که از صدا و سیما به عنوان یک نهاد و شخصیت حقوقی ملی این انتظار نمیرود که همه چیز را به چشم تبلیغات ببیند:
«شاید صدا و سیما برای نمایش یک تبلیغ ثانیهای در ازای چند ده میلیون تومان هزینه، از بردن نام یک برند مشکلی نداشته باشد اما در سطح استارتاپها به ندرت برندی پیدا میشود که توان پرداخت چنین هزینهای را داشته باشد و نباید اکوسیستم استارتآپی که بنیادی جوان و نوپا است را با سایر صنایعی که قبلا رشد کردهاند یا گردش مالی بالایی دارند مقایسه کرد.»
به اعتقاد بخشایی حتی با چشم پوشی از بخش تبلیغات صدا و سیما، میتوان شاهد بود که این نهاد، تمام تلاش خود را میکند که نام هیچ برند ایرانی در هیچ برنامهای آورده نشود مگر اینکه این برند یا اپلیکیشن، وابسته به خود صدا و سیما باشد که این موضوع زمینه رقابت ناسالم را ایجاد میکند: «این روند در فضای اکو سیستم نیز این حس را ایجاد میکند که صدا و سیما با کسبوکارها مخالف است. البته این ذهنیت با کارهای صدا و سیما به سایر رسانهها اعم از مکتوب و غیر مکتوب نیز اشاعه پیدا کرده است.»
مدیر استراتژی نشان درباره تجربه خودشان برای همکاری با صدا و سیما به دیجیاتو میگوید که آنها در سال ۹۷ سعی کردند تا از طرح دولت برای تبلیغ شرکتهای دانشبنیان در رسانه ملی استفاده کنند، اما به دلیل نداشتن مجوزهایی خاص از وزارت صمت این کار عملی نشد: «ما اهل تمرکز بر حضور رسانهای نبودهایم و نیستیم، اما تنها انتظاری که داریم این است که اگر خدمتی همچون لایه تردد عابر پیاده (ویژه کرونا) یا لیست مراکز درمانی ویژه کرونا را برای مردم ایجاد میکنیم که حتی مشابه داخلی و خارجی ندارد، این موضوع به مردم اطلاع رسانی شود تا بلکه بتوانند سلامت خود را حفظ کنند.»
به باور بخشایی، تبلیغات صدا و سیما برای شرکتهای دانش بنیان، تاکنون به گونهای بوده که کمترین بازدهی را به همراه داشته. او میگوید که برنامههای بدون خلاقیتی مانند مصاحبه با یکی از مدیران و یا تهیه گزارش از این شرکت و پخش آن در یکی از زمانهای کم بازده مسلما نمیتواند نقشی در موفقیت یک شرکت دانش بنیان داشته باشد.
بخشایی اما باور دارد که این مشکلات میتواند حل بشود اما به شرطی که نگرش صدا و سیما به حوزه اکوسیستم استارتاپی تغییر پیدا کند.
ترگمان: صدا و سیما برای همکاری با استارتاپها اکراه دارد
مدیرعامل مجموعه ترگمان نیز از منتقدان رفتار صدا و سیما با استارتاپها و کسبوکارهای ایرانی است. او باور دارد صدا و سیما اصلا کاری برای این تیمها انجام نمیدهد که بتوان آن را درست یا غلط ارزیابی کرد: «صدا و سیما برای همکاری با این تیمها اکراه دارد و برای معرفی کالای ایرانی مشکل دارد، اما برای معرفی کالای خارجی کاملا فعال است.»
«مهران ضیابری» به عنوان مدیرعامل یک استارتاپ ایرانی انتظار دارد که اگر صدا و سیما به هر دلیلی و بر اساس هر شرایطی که تیم بازرگانی آن به وجود آورده نمیتواند و نمیخواهد محصول ایرانی را تبلیغ کند، همین شرایط عادلانه را برای محصولات خارجی نیز فراهم بیاورد و از معرفی و تبلیغات آنها حذر کند: «من موافقم حذف شدن و نپرداختن به رقبای بینالمللی نیستم ولی زمانی که یک طرف ماجرا مسکوت است، این موضوع را به شدت ناعادلانه میبینم.»
او باور دارد صدا و سیما حتی موقع قرائت اخبار نیز از اسم آوردن شرکتهای ایرانی اکراه دارد و آنها را به عنوان یک شرکت دانش بنیان یا یک شرکت ایرانی معرفی میکند.
ضیابری دو دلیل بدبینانه و خوشبینانه برای رفتار صدا و سیما متصور میشود: «حالت بدبینانه اینست که صدا و سیما وقتی میبیند که میتواند پول اخذ کند، چرا این کار را رایگان انجام دهد و مجانی انجام دهد؟ خوشبینانه نیز اینست که صدا و سیما میخواهد عدالت را در بین کسبوکارهای ایرانی رعایت نماید. مثلا صدا و سیما نمیخواهد در سریال پرمخاطب خود اسم یک مسیریاب خاص را بیاورد تا رقبای آن سرویس در بازار ایرانی شاکی نشوند، هرچند این حجم اهمیت به اجرای عدالت برای استارتاپها در صدا و سیما را دور از ذهن میدانم.»
ضیابری در پاسخ به این پرسش که آیا اساسا اینکه استارتاپها بخواهند با صرف هزینههایی در صدا و سیما دیده شوند کار منطقی است یا خیر، به دیجیاتو میگوید:
«حتی اگر برخی آمار حکایت از این داشته باشد که تبلیغات صدا و سیما دیده نمیشود، نمیتوان منکر این شد که در حال حاضر این رسانه بزرگترین رسانه داخل کشور است. کسبوکارها باید با توجه به نوع کار خود رویکرد تبلیغاتیشان را اتخاذ کنند و اگر مشتریان آنها افراد عام و مردمی هستند، تبلیغ در صدا و سیما برای آنها پیامد مثبتی به همراه خواهد داشت. این تبلیغات اگر رایگان هم باشد که قرار بود در ایام کرونا باشد، برای همه خوب است چرا که چه کسی دوست ندارد رایگان تبلیغ شود و در این ایام سرویس خود را برای کمک به مردم معرفی نماید؟»
مدیرعامل ترگمان اما تاکید دارد که رایگان شدن تبلیغات برای کسبوکارها هنوز محقق نشده و موضوع این معرفی شدن رایگان را به پیش از ایام شیوع کرونا میداند. او در این باره بیشتر به دیجیاتو میگوید: «پیش از شیوع ویروس کرونا هم معاونت علمی ریاست جمهوری با صدا و سیما صحبتهایی انجام داده بود تا کسبوکارهای ایرانی به رایگان در صدا و سیما تبلیغ شوند اما برنامههایی که برای پخش تبلیغات و معرفی در نظر گرفته شده بود آنقدر بیمخاطب بودند که اصلا برای تیمها صرفه نداشت تا تیزر معرفی یا هر کار دیگری انجام دهند و هزینه کنند تا در یک برنامه بیمخاطب تلویزیونی معرفی شوند.»
ضیابری اما خبر از این میدهد که حالا قرار است تا شرایط کمی بهتر شود و آنطور که به شرکتهای دانشبنیان گفته شده، وعده پخش رایگان معرفی سرویسهای ایرانی به برنامههای پرمخاطبتری منتقل یافته و آنها هم قصد دارند تا از این خدمات استفاده نمایند، هرچند هنوز موضوعی محقق نشده ولی وعدهها داده شده است.
طاقچه: تبلیغات در صدا و سیما دیگر به صرفه نیست
«محمد صدوقی» مدیرعامل استارتاپ طاقچه نیز در گفتگو با دیجیاتو از تجربیاتی که این پلتفرم با صدا و سیما داشته میگوید. او باور دارد که شرایط در حال حاضر در این سازمان بعد از وارد شدن توسکا تغییر پیدا کرده است. طاقچه که یک بار با برنامه پربیننده خندوانه با اجرای رامبد جوان کمپین مشترکی را اجرا کرده و یک بار دیگر در برنامه کتاب باز به مجری گری سروش صحت نیز با صدا و سیما همکاری کرده، از شرایط این همکاری میگوید:
«زمانی که با خندوانه همکاری کردیم هنوز توسکایی وجود نداشت. قرار بر این شد که خندوانه یک جایزه یک میلیارد تومانی به شرکتکنندگان مسابقه کتابخوانی بدهد که آن هزینه را ما تقبل کنیم و این رقم بشود همان قرارداد ما. این همکاری برای ما در مجموع راضی کننده بود، هر چند چند صد میلیون از نظر مالی ضرر کردیم ولی برندینگ و جذب مخاطب خوبی داشتیم. همکاری دیگری را با برنامه کتاب باز با قیمت پایینتر آغاز کردیم و با اینکه برنامه مشخصا درباره کتاب بود ولی آن بازخورد را نگرفتیم، برای همین دوباره رفتیم با خندوانه صحبت کنیم که متوجه شدیم این بار باید با توسکا مذاکره کنیم. با اینکه تقریبا یک سال از برنامه پیشین گذشته بود، یک رقم تقریبا ۴ برابری به ما اعلام شد و اینکه کار ما فرهنگی و ترویج کتابخوانی است هم هیچ تخفیفی در بر نداشت. در نتیجه از اجرای دوباره کمپین در صداوسیما گذشتیم.»
صدوقی میگوید در حال حاضر به خاطر اینکه بخش بازرگانی صداوسیما دیگر مستقل عمل نمیکند و توسکا وارد کار شده، صدا و سیما نیز مانند گذشته با استارتاپها تعامل ندارد. او باور دارد که سختگیریهای بخش بازرگانی صدا و سیما باعث شده که تیمهای استارتاپی که میتوانند کمک حال مردم در این شرایط باشند، در صدا و سیما معرفی نشوند:
«صدا و سیما دائما میگوید در خانه بمانید، و این شعار و هدف بسیار خوبی است؛ اما خب به مردم نمیگوید چطور در خانه بمانید! به مردم نمیگوید از این طریق فیلم ببینید، کتاب بخوانید، خرید خود را انجام دهید و غیره، در حالی که الان این پتانسیل وجود دارد یک برنامه و آیتمهای متعددی در این باره ساخته شود. الزاما هم میتواند رایگان نباشد ولی شرایط تخفیفی در نظر گرفته شود و یا یک تهاتر صورت بگیرد تا به نفع مردم کشور باشد، مثلا ما یک ماه بخش کتابخانه همگانی را رایگان کنیم و صدا و سیما هم طاقچه را به مردم معرفی کند.»
مدیرعامل طاقچه با اشاره به طرح پویش کتابخانه که با کمک وزارت ارشاد انجام شد میگوید که آنها شرایط این پویش را به این دلیل قبول کردند که قرار بود با انجام این پویش، طاقچه و دیگر کتابخانههای آنلاین در تلویزیون و رادیو تبلیغ شوند و این وعده به آنها داده شده بود، اما هیچوقت چنین اتفاقی نیفتاد: «ما ۵۰ درصد هزینه تخفیف کتابها را از جیب خود و ناشر گذاشتیم تا این پروموت صورت بگیرد، ولی با اینکه تیزری هم در این باره ساخته شده اما هیچگاه شاهد پخش آن نبودیم.»
صدوقی باور دارد که تبلیغ در صدا و سیمای کنونی تنها در برنامههای پرمخاطب این رسانه ملی جواب میدهد که قیمت حضور در این برنامهها نیز به شدت بالا رفته است: «دیگر تیمهای جمع و جورتر و متوسطی مثل ما نمیتوانند در خندوانه و عصر جدید حضور پیدا کنند و صرفا شرکتهای خیلی بزرگ توانایی هزینه کردن برای حضور در صدا و سیما و برنامههای پرمخاطب آن را پیدا کردهاند.»
مدیرعامل طاقچه تاکید میکند که تعامل کنونی صدا و سیما با استارتاپها در حال حاضر مناسب نیست: «صدا و سیما باید کمک کننده این تیمها که میتوانند مشکلی از مردم درگیر با شیوع کرونا را انجام دهند باشد و در شرایط فعلی مدیران بازرگانی و دیگر مسئولان مربوطه سختگیریهای خود را کمتر کنند.»
همانطور که در آغاز سخن مطرح شد، به نظر میرسد که بسیاری از فعالان استارتاپی با رویه صدا و سیما و نحوه تعامل این سازمان ملی با آنها مشکل دارند و انتظاراتی از این سازمان دارند تا بتوانند در کنار کمک به توسعه محصول خود، به زندگی مردم و اقتصاد کشور نیز کمک شایانی کرده باشند. آنها باور دارند چه در شرایط کنونی و بحرانی کشور و چه در شرایط عادی، این تعامل باید سازندهتر شکل بگیرد تا بتواند چرخه اقتصادی کشور را به حرکت بیندازد.
استارتاپها حالا چراغ سبز ورود به بورس را گرفتهاند و رسانهملی میتواند جایگاه مناسبی برای تبلیغات آنها برای عموم مردم و فعالین بورسی باشد که چندان با دنیای فناورانه آنها آشنا نیستند. با این وجود به نظر میرسد که این بستر ملی زیر پای آنها را خالی کرده و تمایلی برای خلق یک برندهای نوین ملی را ندارد و دائما به برخی برنامههای تکراری و مطرح کردن دوباره و دوباره آنها در برنامههای تلویزیونی خود میپردازد. رسانه ملی به دلیل ماهیت و بودجه عمومی کلان خود، در صدر سایر رسانهها از منظر مخاطب قرار دارد و عدم توجه این سازمان به برندهای ایرانی باعث اتخاذ چنین رویهای در سایر رسانهها نیز میشود و فرهنگسازی در این زمینه را عملا به قهقرا میبرد.
پرسشی که در نهایت باید مطرح شود شبیه به توییت یکی از مدیران عامل اکوسیستم استارتاپی کشور یعنی «حسام آرمندهی» بنیانگذار کافه بازار است؛ پرسشی که پاسخ آن دقیقا مشخص نیست: «بهنظرتان چه تفکری در صداوسیما باعث میشود تبلیغات دور زمین کافه بازار، دیجیکالا و اسنپ در فوتبال دیشب رئالمادرید سانسور بشود؟ چه خصومتی با برندهای ایرانی دارند؟» احتمالا بد نیست کمی به این سوال فکر کنیم.
منبع:دیجیاتو