تغییرات سریع فرهنگی و اجتماعی که تحولات فناوری اطلاعات و ارتباطات نقش عمدهای در آن بازی میکند، عطش استفاده از محصولات فرهنگی مبتنی بر فناوریهای نوین را بسیار بیشتر کرده است. وجود این عطش در طرف تقاضا، باعث ایجاد و رشد پرسرعت شرکتهای ارائه دهندهی خدمات و تولیدکنندهی محصولات فرهنگی شده که در بسیاری موارد یک صنعت و نظام جدید بنا نهاده شده است. برای مثال میتوان صنعت بازیهای رایانهای، طراحی صفحات وب، تصویرسازی رایانهای و … را نام برد. عوامل زیادی همچون رشد سریع فناوریهای مرتبط، پیشران بودن آنها نسبت به بخشهای دیگر فناوری، بازار گسترده، اشتغالزایی ارزان و رو به رشد و پایدار، اهمیت سیاسی و فرهنگی و امنیتی، قابلیت بالای رشد بهرهوری و تاثیر بسزای آن در ارائه خدمات متنوعتر و بهتر به مردم در صنایع مختلف، باعث افزایش علاقه دولتها به سرمایهگذاری در این صنایع و تغییر سهم اقتصادشان از این حوزه شده است. برای مثال در چین در سال 2006 میلادی حدود 2.45 درصد از GDPسهم صنایع فرهنگی بوده که نسبت به سال گذشتهی آن 6.4 درصد رشد نشان داده است. درعین حال بازهم کمیتهی داخلی حزب کمونیست حاکم در اکتبر 2011، لزوم رشد سرمایهگذاری و برنامهریزی دولتهای محلی و مرکزی این کشور در صنایع فرهنگی را تصویب کرده است. به گفتهی وزیر فرهنگ چین، با برنامهریزیهای صورت گرفته سهم فناورهای فرهنگی از تولید ناخالص داخلی به 5 درصد تا سال 2016 خواهد رسید. نکتهای که در اینجا میتوان اضافه کرد این است که در مدیریتِ اقتصاد بزرگی همچون چین کار تنها با تنظیم یک سیاست خوب تمام نمیشود بلکه تمام ظرفیتهای دولتی و خصوصی برای تحقق آن پای کار میآید. در همین مثالِ فناورهای فرهنگی، بانک مرکزی این کشور تنها در ماه سپتامبر 2011 نزدیک 24 میلیارد دلار وام به فعالیتهای مرتبط این فناوریها داده است. البته فقط اقتصادهای بزرگ نیستند که اهمیت فناوریهای فرهنگی را درک کردهاند. دولت هنگ کنگ نیز ی فرهنگی را یکی از چهارصنعت کلیدی خود میداند. مرکز آمار این کشور در گزارش مورخ می 2013 خود در این خصوص، این را در حوزهی پویاترین بخشها در ایجاد اشتغال و تولید ثروت دانسته است. سهم این فناوریها در تولید ناخالص داخلی هنگ کنگ از 3.8 درصد سال 2005 به 4.6 درصد در سال 2011 رسیده که نسبت به بقیهی صنایع این کشور رشد قابل توجهی داشته است. همچنین اشتغالزایی این صنعت برای هنگ کنگ دو برابر رشد کل اشتغال این کشور در همین دورهی زمانی بوده است. اینها همه درحالی است که در کشور ما با وجود اعلام فناوری فرهنگی به عنوان اولویت اول توسعهی فناوری از سوی شورای انقلاب فرهنگی، اتفاق خاصی در سمت و سوی سیاستگذاریهای مرتبط نیافتاده است.
موضوع دیگر اینکه فناوریهای فرهنگی نقش مهمی در تغییر ساختار فرهنگی و اقتصادی از تولید کالا به سمت ارائهی خدمات دارند و این امر بسیار مهمی در مباحث سیاستگذاری فناوری و صنعتی است. چرا که در چند دههی اخیر صنعت کالاهای غیر فیزیکی یعنی صنایع خدمات و اطلاعات سهم بسیار بزرگتری را در ارزش آفرینی برای اقتصادهای بزرگ داشته است و بالطبع در فرهنگ نیز تاثیرات محسوسی داشته است.
در همین راستا کارگروه فناوری فرهنگی از سال 1389 با هدف رصد و تطابق فناوریها با فرهنگ غنی اسلامی- ایرانی شروع به فعالیت کرده و پیرو آن مقالات و گزارشهای تحلیلی زیادی را تدوین و منتشر نموده است. امید است این تلاشها زمینه را برای ارتقاء جایگاه ایران اسلامی در حوزهی فناوریهای فرهنگی فراهم آورد.