به گزارش فناوری فرهنگی، به این معناست که فعالیتهای پژوهشی دانشگاه در #خدمت تقاضاهایی قرار گیرد که در جامعه شکل میگیرند. تقاضا با نیاز #متفاوت است. تقاضا آن خواسته یا نیازی است که امکان تأمین #مالی دارد. چه کسی میتواند به دانشگاه پروژه سفارش دهد؟ اول بخش #دولتی یعنی صاحب قدرت سیاسی که به منابع مالیاتی و درآمدهای #نفتی دسترسی دارد و دوم لایههای گوناگون بخش #خصوصی مثل اتاقهای بازرگانی و اصناف و غیره که صاحبان ثروت اقتصادی هستند. اینها هستند که تقاضا دارند. گروههایی هستند که #نیاز دارند، #اما توانایی تأمین مالی نیازشان را ندارند، یعنی نیروهای #فرودست اعم از این که متشکل باشند یا خیر و انواع اقلیتها و سرکوبشدگان و فرودستان و غیره. اینها قادر نیستند از دانشگاه بخواهند که برای خواستههای آنان پژوهش کند. این فقط در ید اختیار صاحبان قدرت است که نیازشان به تحقیق دانشگاهی را به تقاضا برای تحقیق دانشگاهی تبدیل کنند. بنابراین #تجاریسازی در دانشگاه یعنی دانشگاه در خدمت صاحبان قدرت سیاسی (دولت) و صاحبات ثروت اقتصادی (بخش خصوصی) قرار بگیرد و لاغیر. این را به نحوی از انحا میتوانیم در نطق مشاور فرهنگی رئیس دولت یازدهم، حسامالدین آشنا، در گردهمآیی مدیران و معاونان فرهنگی و اجتماعی دانشگاهها و مراکز آموزش عالی ردیابی کنیم. جناب مشاور گفت عصر پساتحریم از دانشگاه میطلبد که کنشگر باشد اما نه کنشگری الزاماً سیاسی آنچنان که در دههی 1370 و اوایل دههی 1380 بود بلکه کنشگری سیاستی. درواقع به دانشگاه میگوید فعال باشید اما نه در حوزهی پالیتیکس بلکه در حوزهی #پالیسی، نه در عرصهی سیاست بلکه در پهنهی سیاستگذاری. در ایران، پالیتیکس هدف را تعیین میکند آنهم با تکیه بر دهلیزهای تاریک قدرت سیاسی و بدون حضور سلیقهها و منافع متکثر. اما پالیسی #نحوهی رسیدن به هدف را تعیین میکند. به عبارت دیگر، مشاور رئیسجمهور بهصراحت میگوید دانشگاههای علوم انسانی در #خدمت قدرت باشد، نه در #نقد قدرت. نقد قدرت به حوزهی پالیتیکس ربط دارد. دانشگاه نباید سیاسی باشد و در این حوزه فعالیت کند. دانشگاه باید در خدمت سیاستگذاریهای دولت باشد و درحوزهی پالیسی فعال باشد. یعنی نشان دهد چهگونه به اهدافی که از بالا تعیین شده است رسید. بنابراین، ثمرهی این جهتگیری این است که دانشگاه نه در نقد قدرت بلکه در خدمت قدرت درآید.
✍ #محمد_مالجو