به گزارش فناوری فرهنگی، اگر به تعاریف بنیادین صنایع فرهنگی و صنایع خلاق نگاهی داشته باشیم، چه تعریف هاوکینز باشد یا تعریف یونسکو، در یک نکته مشترکاند و آن ایجاد و انتشار دانش و اطلاعات است. در ذیل این تعریف، صنایع متعددی قرار میگیرند؛ از هنر و معماری و صنایعدستی و فیلم و موسیقی گرفته تا تبلیغات و انتشارات و بازی و سرگرمی.
در این طیف وسیع محصولات و خدمات که گاهی شمول آن تا صنایع آموزشی نیز گسترش مییابد، جوهره اصلی همانا خلق، تولید و تجاریسازی مفاهیم نامشهود و فرهنگی است تا از رهگذر آن ارزش اقتصادی نیز زاده شود.
تعریف آنکتاد نیز از صنایع خلاق میتواند راهگشا باشد. بر اساس این تعریف، صنایع خلاق چرخههایی از خلق، تولید و توزیع کالاها و خدماتاند که خلاقیت و سرمایه فکری را بهعنوان ماده خام به کار میگیرند، متشکل از مجموعهای از فعالیتهای دانشبنیان، متمرکز بر هنر اما نه محـدود بـه آن، هستند کـه پتانسیل درآمدزایی از دادوستد و حقوق مالکیت معنوی دارند؛ شامل محصولات مادی و ملموس و غیرمادی و معنوی یا خدمات هنری با محتوای خلاق، ارزش اقتصادی و هدفهای بازاری هستند؛ در تقاطع میان صنعتگر، خدمات و بخشهای صنعتی قرار دارند و درنهایت در تجارت جهانی یک بخش پویای جدید به وجود میآورند.
اگر در همینجا تأملی داشته باشیم، میبینیم که «خلاقیت انسان» بهعنوان منبع اقتصادی نامحدود در نظر گرفتهشده است. منبعی که میتواند مبنای توسعه اقتصادی دانشپایه برای آفرینش نسلی از دانش، نوآوری و ارزش باشد؛ یعنی با نگاهی به ویژگیهای صنایع فرهنگی و خلاق که رشد سریع و نوآوری، متکی بر استعداد انسانی، تنوع بسیار بالا، عدم نیاز به پیچیدگیهای فناورانه، واکنش مناسب به تغییرات و قدرت انتقال پیام بالا از آن جملهاند؛ درمییابیم که چرا این صنایع میتوانند کاندیدای مناسبی برای توسعه اقتصادی در نظر گرفته شوند.
پس بیراه نیست که اتحادیه اروپا در برنامه «اروپای خلاق» که با بودجهای 1.46 میلیارد یورویی برای سالهای 2014 تا 2020 تدوین کرده، به توسعه صنایع فرهنگی و خلاق خود همت کرده است. در این برنامه، همه صنایع خلاقه بهویژه صنایع دیداری و شنیداری مورد حمایت قرارگرفتهاند. برگزاری روز و هفته فرهنگی اروپا، تدوین جوایزی همچون جایزه اروپایی میراث فرهنگی، جایزه اروپایی معماری معاصر، جایزه اروپایی ادبیات، جایزه اروپایی خطشکنان و جایزه اروپایی رسانه ازجمله اقدامات ذیل این برنامه هستند.
این برنامه شامل پروژههایی هم هست که میتوان به Re-Imagine Europe و Creative Europe MEDIA اشاره کرد. کافی است بدانیم که فقط پروژه MEDIA تاکنون از برگزاری دهها جشنواره فیلم و ساخت بیش از یکصد فیلم سینمایی حمایت مالی کرده است.
با نگاهی دیگر به گزارش سال 2018 آنکتاد درباره بازار کالاها و خدمات خلاق (آخرین گزارش منتشره) درمییابیم که حجم بازار از 208 میلیارد دلار در سال 2002 با افزایشی دو برابری به 509 میلیارد دلار در سال 2015 رسیده است که سالانه رشدی هفتدرصدی را نشان میدهد. این آمار نشان میدهد که رشد بازار صنایع خلاق، در بسیاری از کشورها از میزان رشد اقتصادی کل آن کشورها هم بیشتر بوده است؛ و این همه ماجرا نیست. در گزارش دیده میشود که بهعنوان نمونه به لطف اجرای برنامه «اروپای خلاق»، بزرگترین صادرکننده محصولات خلاق در بین کشورهای پیشرفته دنیا، اتحادیه اروپا است که عددی 171 میلیارد دلاری را نشان میدهد. حالا این رقم را با رقم سرمایهگذاری انجامشده مقایسه کنید تا ارزشافزوده فوقالعاده بالای این صنعت را ببینید. در همین گزارش، وضعیت چین نیز جالبتوجه است که همراه با کشورهای شرق و جنوب شرقی آسیا، مجموعاً صادراتی 228 میلیارد دلاری را در کارنامه خود دارند و چین بهتنهایی، بزرگترین کشور صادرکننده این محصولات و خدمات محسوب میشود.
اکنون و با این چشمانداز، کشور ما در کجای زیستبوم صنایع خلاق جهانی قرار دارد و اصولاً برنامههای ما برای توسعه این صنایع در کشورمان و پسازآن در جهان چه میتواند باشد؟
بد نیست نگاهی به پیشرانهای مهم توسعه صنایع خلاق بیندازیم تا ببینیم آیا میتوان آنها را در اقتصاد کشورمان به کاربست یا خیر. مهمترین پیشرانها در فناوری و نظام اقتصادی قرار دارند. تحولات فناورانه در ارتباطات که بر اثر انقلاب دیجیتال به وقـوع پیوسـتهانـد، بـا محیط اقتصادی که این انقلاب را شکل داده، ترکیبشده و شرایط را برای این رشد فراهم ساختهانـد.
اگر به فناوری بهعنوان یکی از پیشرانها نگاه کنیم، خواهیم دید که همگرایی فناوریهای چندرسانهای و ارتباطات راه دور به یکپارچگی ابزارهـایی انجامیـده کـه از طریـق آنها محتوای خلاق تولید، توزیع و مصرف میشود؛ و درعینحال شکلهای جدیدی از بیان هنـری و خلاق را نیز پدیـد آورده اسـت. حـذف تصـدیگـری دولـت از صـنایع رسـانهای و ارتباطـات راه دور و خصوصیسازی بنگاههایی سابقاً دولتی، نیز راه را برای رشد چشـمگیر سـرمایهگـذاری بخـش خصوصی در این عرصه باز کـرد کـه آثـار آن ازهرجهت مشـهود بـوده اسـت. شـماری از کشـورها فرصتهایی را که در پرتو این تحولات ایجادشده بود، غنیمت شمردند. مثـال بـارز آن، کـره جنوبی است که بر موجی از رشد مبتنی بر فناوریهای جدید در زمینه بازیهای ویدیویی، پویانمـایی و سـایر خدمات سمعی و بصری سوار شده و خود را به یکی از مدعیان این عرصه بدل ساخته است.
رشد تقاضا برای محصولات خلاق نیز یک پیشران مهم رشد اقتصاد خلاق بوده است. در پس ایـن فشـار تقاضا، چند عامل مهم نهفته است. نخست، ظهور درآمدهای واقعی در کشـورهای صـنعتی، تقاضـا بـرای محصولات وابسته به درآمد ازجمله کالاها و خدمات خلاق را بالا برده است. عامل دیگر که به روند رشد اقتصاد خلاق کمک میکند، الگوهای متغیر مصرف فرهنگی است. باز هم فناوریهای جدید ارتباطات است که در ورای این تحول نهفته است. نسلهای جدید کاربران اینترنت، تلفن همراه و رسانههای دیجیتالی نهتنها دامنـه تجارب فرهنگیشان را گسترش میدهد، بلکه آنها را از دریافتکنندگان منفعل پیامهای فرهنگی بـه گـروه خالقان فعال محتوای فرهنگی تبدیل میکند. حس توانمندیای کـه از طریـق ایـن پیشـرفتهـا حاصل میشود و فرایند بازتعریف هویتهای فرهنگی، بهعنوان تأثیرات فرهنگی حاصل از ایـن پیشـرفتهـا، در آینده نیز تداوم داشته و به رشد صنایع خلاق کمک خواهند کرد.
اگر به کشورمان نگاهی داشته باشیم، میبینیم باآنکه در اسناد بالادستی ازجمله در سند نظام توسعه نوآوری فرهنگی کشور با تمرکز بر متن سند چشمانداز بیستساله در کنار سایر اسناد همچون نقشه مهندسی فرهنگی و نقشه جامع علمی، بر «تلاش برای پیشرو بودن کشورمان در تولید محصولات فرهنگی در منطقه جنوب غرب آسیا و بهعنوان یکی از ده قطب برتر محصولات فرهنگی جهان، دارای نشان تجاری محبوب در منطقه و کشورهای اسلامی» و همچنین «تولید محصولات فرهنگی بر پایه نظام سامانیافته نوآوری مبتنی بر شبکه بههمپیوسته تمامی نهادهای مرتبط تولید، توزیع، مصرف» اشارهشده ولی همچنان اهتمام جدی بر این امر دیده نمیشود.
برای آنکه سخن به دراز نکشد، به گزارش آنکتاد اشاره میکنیم که بیان میدارد به دلیل ماهیت میانرشتهای بودن صنایع خلاق، موانعی در سر راه توسعه آن در کشورها وجود دارد. در گزارش اشاره میشود که گرچه بسیاری از دولتها، وزارت خانهها، آژانسها یا واحدهای خاصـی را بهمنظور مـدیریت و راهبـری کلان صنایع خلاق تعیین کردهاند، تردیدی نیست که تقریباً همه حوزههای دولت بهنوعی با این صنایع تعامل دارند، پارهای از مهمترین این تعاملها عبارتاند از: توسعه اقتصادی، تجارت، رشد منطقهای، اشتغال، سرمایهگذاری داخلی و خارجی، فناوری و ارتباطات، فرهنگ، گردشگری، امور اجتماعی و آموزش. از دیگر سو، ضرورت گفتمان سازی با همه ذینفعان این صنایع یعنی دولت، بخش خصوصی، بخشهای عمومی و جامعه مدنی، نیازی مبرم است. در گزارش تصریح میشود که چند ذینفعی بودن و چندوجهی بودن صنایع خلاق، میتواند از عوامل بازدارنده توسعه آن در کشورها باشد. این آسیب بدون شک در کشورمان نیز گریبانگیر بخشهای درگیر این حوزه است و لذا با تلاش برای درک میانرشتهای بودن و پیچیدگی تعاملات میان ذینفعان و با در نظر گرفتن چندوجهی بودن آن، میتوان به توسعه مطلوب زیستبوم صنایع خلاق در کشورمان رسید. انشالله.
منبع:برنامه توسعه زیست بوم شرکت های خلاق