به گزارش فناوری فرهنگی، معماری تهران خاص تهران است؛ حال و هوایی دارد برای خودش. معماریاش ناهمگون و لاجرم بیهویت است. و این آزاردهنده است برای ایرانیان که میراث دار معماری فاخر و پرشکوه ایرانی و اسلامی هستند؛ میراثی که در پایتخت امروزی جلوی چشم نیست. شکل عجیب ساختمانها و نماسازی سلیقهای و مندرآوردی! تهران را بیقواره کرده و در این میان بافت فرسوده هم بر مشکل افزوده است؛ خانههایی با رنگ کهنگی و محلههایی که بهکلی فرسودهاند. انگار برای بیهویتی معماری تهران نوسازها و فرسودهها دستبهیکی کردهاند!
مد روز چه رنگیه؟!
معماری با عناصر متفاوت و گاه متضاد؛ این مشکل هویت معماری تهران است که طی چند دهه ساختوساز پرشتاب، بیبرنامه هم نبوده؛ برنامه داشته ولی اجرا نشده است. قدیمیترین مصوبه مربوط به هویت بخشی به سیمای پایتخت با تأکید بر ایجاد هماهنگی در نمای ساختمانها به سال 1369 بازمیگردد ولی این مصوبه برای حدود 2 دهه در پیچوخم کاغذبازی اداری و در شتاب توسعه شهری با بیاعتنایی مواجه شد. بهجایش چه اتفاقی افتاد؟ کوچهها وصلهپینه شد با ساختمانهای رنگارنگ و افق خیابانها چندپاره شد با نماهای نامربوط. این شرح ماجرا از زبان «علی مهدی زاده» بنگاهداری در محدوده شرق تهران: «در دهه 60 سنگ مرمر پرطرفدارترین سنگ نما بود و برخی ساختمانها نیز فقط با سیمانسفید نماسازی میشدند که ارزانتر بود. در دهه ۷۰ آجرسهسانتی آمد و در دهه ۸۰ آجر قرمز و سنگ گرانیتی مد شد. درنهایت نیز سنگ تراورتن پرطرفدار شد. این سنگ که آمد طراحی رومی هم آمد و با همه اینها در کنار ساختمان قدیمی و کهنه، وضع این شد که حالا هست. ساختمانهای اداری و تجاری نیز وضعیت بهتری ندارند؛ زمانی نمای شیشهای مد شد و زمانی نمای کامپوزیتی که هنوز هم پرطرفدار است.» و خلاصه کلام اینکه: «در همه این سالها سلیقه سازنده یا مالک بنا شکل و رنگ و نمای ساختمانها را تعیین کرده است؛ درواقع معیار عمل مد روز بازار مسکن است و الگوی واحدی در کار نیست.»
آشفتگی، تقلید گرایی و کلاژ!
میگویند معماری هر شهر باید تجلی فرهنگ و باورهای درونی ساکنان آن، شرایط جغرافیایی، میراث فرهنگی و تاریخچه آن شهر باشد. اما در شهرهای امروزی که سریع تغییر میکنند معماری شهری ممکن است از کنترل خارج شود و بهجای آنکه بیانگر نوعی نظم و هویت باشد به ویترینی از آشفتگیها تبدیل شود. همین شرایط برای تهران پیشآمده و کارشناسان و مسئولان شهری اتفاقنظر دارند که تهران از هویت مشخص و اصیل بیبهره مانده است. البته هشدارها همیشه بودهاند ولی در عمل به جایی نرسیدهاند. این سخن «احمد مسجد جامعی»، عضو شورای شهر تهران: «در تهران بهعنوان شهری که بیشترین مراکز و دانشکدههای معماری را دارد آشفتهترین شرایط معماری شهری را داریم. در تهران نقشهکشی برای شهر نمیبینیم و تناسبی در فضاهای شهری وجود ندارد. طی دهههای گذشته اسناد مختلفی در مورد شهرسازی و معماری داشتیم اما هیچکدام از آنها موجب تحول معماری نشده است و معماری شهری دچار آشفتگیهایی است که ناشی از آشفتگی در حوزه مدیریت و حوزههای دیگر است». و این سخن «مهدی چمران»، رئیس سابق شورای شهر تهران: «تهران میتوانست دارای هویت معماری باشد و معماری شاخص خود را داشته باشد ولی متأسفانه رها شد و بهصورت فعلی درآمد و اصلاح آن مشکل و زمانبر است. دوری از اصول معماری ایرانی و اسلامی و ساخت بناها با معماری متفاوت مشکلی با ریشه فرهنگی تقلید گرایی است. مدلهای رومی از معماری ساختمانهای قدیمی اروپایی تقلیدشدهاند. برخی ساختمانها نیز برای تفاخر با معماری خاصی ساخته میشوند که شایسته کشور ایران با معماری اصیل ایرانی نیست.» و این سخن «محسن هاشمی»، رئیس فعلی شورای شهر تهران: «تهران امروز کلاژی از نمادهای معماری و شهرسازی با المانهای معماری مدرن، سنتی و تلفیقی است. المانهای بیهویت در شهر فراوان هستند و هویت شهری را دچار نوعی آشفتگی کردهاند.»
طرحی که میآید
نگرانیهای طولانی درباره هویت شهری به اینجا رسید که بالاخره از اوایل دهه 90 تدوین طرحی جامع برای نماسازی املاک بر اساس الگوهای معماری ایرانی و اسلامی در دستور کار شهرداری باشد. بر همین اساس در شهرداریها کمیته نما نیز تشکیل شد تا وضعیت ظاهر و معماری بیرونی ساختمانهای نوساز را بررسی و تأیید کند. طرح جامع معماری ایرانی و اسلامی طی این سالها با پیچیدگیهای فنی و زیباییشناختی بسیار همراه است و هنوز به مرحله اجرای الگوی مشخص و صریحی نرسیده است.
الگوهای منطقهای برای نوسازی
معماری شهری به الگویی همگون و منعطف نیاز دارد تا هویت شهری را نمایندگی کند و همزمان نیازهای رو به رشد شهرهای مدرن را پاسخ دهد. به همین دلیل الگوهای شهرسازی امروزی ناگزیر الگوهای تلفیقی هستند؛ تلفیقی از الگوهای سنتی و استانداردهای مدرن. یک پیشنهاد دراینباره نوسازی فرسودهها بر اساس الگوهای محلی و منطقهای است. به این معنا که نوسازی بافت فرسوده تهران بر اساس برنامهای منظم پیش رود تا درنهایت در هر محله و منطقه شهری هویتی متناسب با فرهنگ و تاریخچه آن مکان خاص به نمایش بگذارد.
ممنوعیتهای پاریسی!
از منظر شهرسازی مدرن نمای ساختمانها جزو حقوق عمومی محسوب میشود؛ به این معنا که مالک بنا حق ندارد بهدلخواه خود ظاهر ساختمان یا جزئیات آن را تغییر دهد. بر همین اساس در بسیاری از شهرهای مشهور جهان ازجمله پاریس بهویژه در بخشهای قدیمیتر شهر هرگونه تغییر در منظر عمومی و نمای ساختمانها باید با اجازه شهرداری باشد. در برخی بخشهای پاریس نیز تغییر در نمای ساختمانها اعم از تغییر رنگ و مصالح و همچنین تغییر تعداد و محل و ابعاد پنجرهها و بالکنها و… بهکلی ممنوع است و برای آن اجازه صادر نمیشود.
منبع:فارس