به گزارش فناوری فرهنگی، عضو هیأت علمی گروه شهرسازی دانشگاه تربیت مدرس تهران گفت: شهر خلاق و گروههای خلاق شهری، صنایع خلاق و فرهنگی است که امروزه منبع تولید اقتصاد در شهرها هستند و دانشگاهها میتوانند موتور اصلی و محرک شهر خلاق باشند.
دکتر احسان رنجبر در برنامه لایو اینستاگرامی بررسی طرح پیشنهادی گذر جامعه و دانشگاه در خصوص مباحث نظری تلفیق فضاهای شهری و دانشگاه، اظهار کرد: ریشه ارتباط شهر و دانشگاه را در زمینههای تحول دانشگاه میتوان در بستر تاریخی جستوجو کرد و شاید بتوان گفت شکلگیری مفهوم پردیسهای دانشگاهی یکی از اتفاقات و عواملی بود که نقش دانشگاه را پررنگتر کرد.
وی افزود: ما در قرنی زندگی میکنیم که قرن شهری است. محل تولید دانش و شکلگیری اقتصاد شهرها و گاهی در مقیاس اقتصاد کشورها هستند. همچنین محل تکنولوژی است و دانشگاهها هم به نوعی معدن سرمایههای انسانی هستند. بسیاری از کشورها به دانشگاه به عنوان یک وزن و توسعه شهری نگاه میکنند.
این عضو هیأت علمی گروه شهرسازی دانشگاه تربیت مدرس تهران عنوان کرد: عدم توجه به این ارتباط دو چالش را به همراه دارد ابتدا چالشی است که بسیاری از افراد در مورد دانشگاه آن صحبت میکنند. زمانی که دانشگاه دور از جامعه و شهر میشود و سر در جریانات داخلی فرو میبرد، کارایی خود را از دست داده و چالش دوم که به اجتماع وصل میشود، زوال فرهنگی جامعه است.
وی تصریح کرد: کمبود ارتباط و عدم ارتباطی که مردم با دانشگاهها دارند، به موضوعاتی دامن میزند. دانشگاه در ساختیابی جامعه بسیار نقش کلیدی و اساسی دارد. در شهرسازی دو موضوع پشتیبان این بحث است؛ ابتدا شهر خلاق و گروههای خلاق شهری و صنایع خلاق و فرهنگی است که امروزه منبع تولید اقتصاد در شهرها هستند مانند صنعت طراحی، رسانه، تبلیغات و هنر که همه اینها در دانشگاه وجود دارد بدین معنا که دانشگاهها میتوانند موتور اصلی و محرک شهر خلاق باشند.
رنجبر خاطرنشان کرد: اقتصاد دانشبنیان بر سه رکن دانش، یادگیری و خلاقیت استوار است. یادگیری موضوع دو طرفه است که در ارتباط و تعامل دانشگاه میتواند فراهم شود. دو موضوع دیگر خصوصاً در قرن 21 موضوع اقتصاد دانشبنیان و شهر خلاق است که نهادهای آموزشی برای مبنای توسعه شهرها، بیشتر از این دو استفاده کنند.
وی بیان کرد: موضوع دیگری که میتوان در ارتباط با شهر دانشگاه بسیار کلیدی دانست و دانشگاه بر شهر تأثیر میگذارد نقشی است که میتواند در سرزندگی داشته باشد. کاربریهایی که به واسطه دانشگاه فضای تعاملی، آموزشی و یادگیرنده را ایجاد میکنند که به شهر هم کمک میکند. مثال بارز آن در دانشگاه شیراز و تهران قابل مشاهده است. وقتی به شهر شیراز میروید اگر به صورت پیاده فلکه ارم که روبروی دانشگاه شیراز است تا فلکه نمازی را قدم بزنید، دانشکده شیراز و خوابگاههای دانشجویی به نوعی پراکنده را میبینید و یک جنب و جوش و تحرکی در این مسیر وجود دارد که در بخشهای دیگر کمتر دیده میشود.
عضو هیأت علمی گروه شهرسازی دانشگاه تربیت مدرس تهران اضافه کرد: دانشگاهها میتوانند با قرارگیری در بطن فضای شهری، سطح آگاهی عمومی مردم را بالا ببرند و به نوعی بزرگترین فرصت برای بودن دانشگاه در بطن زندگی شهری است. اینکه ارتباط دانشگاه و شهر در چه حوزههایی قابل بررسی است، شاید از بعد حرفهای این پروژه بتواند کمکهایی کند؛ چراکه پروژه حساسی است و به نظر من به دقت دنبال شده و تنها بعد فیزیکی، طراحی و کاربری مهم نیست و باید ارتباط شهر با دانشگاه را از ابعاد فیزیکی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی بتوان تعمیم داد.
وی افزود: بعد فیزیکی دانشگاه که عمدتاً نظر طراحان و معماران را به همراه دارد و در چند حوزه قابل بررسی است. این را فراموش نکنیم که پردیسهای دانشگاهی یک نیمه فضاهای عمومی هستند و فضاهای عمومی جدید با خود قوانین و رفتارهای نانوشتهای دارد که به تدریج افراد عمومی سعی میکنند خود را با مناسبات و الزامات فضا تطبیق دهند.
رنجبر گفت: در موضوع ارتباط فیزیکی مکان دانشگاه بسیار مهم است. دانشگاهی که به صورت پایه نتوانسته با بافت شهر و پیرامون خود ارتباط برقرار کند، بسته شدن آن تأثیر زیادی ندارد. ارتباط فیزیکی میتواند حتی با وسایل حمل و نقل عمومی ایجاد شود و دانشگاههای معتبر دنیا تلاش کردند که یک ایستگاه مترو را حتی در فضاهای عمومی دانشگاه به نوعی احداث کنند.
وی بیان کرد: در ارتباط فیزیکی دانشگاه مهمترین بخش، لبهها است که در حصارها قرار میگیرند قاعدتاً مکانی است که عرصه عمومی قوی ایجاد شود. نکتهای که باید در عرصه عمومی توجه داشت، فضای میانوند بین دانشگاه و محیط اطراف است که نباید به صورت موضعی نگاه کرد بلکه باید در پهنههای بزرگتر مشاهده کرد. این موارد گونهای از فضاهای عمومی است که تحت عنوان میدانها و میدانگاهها دیده میشود. واژهای است که ما در پروژههای تهران قرار دادیم و میتواند در این رابطه شکل گیرد.
عضو هیأت علمی گروه شهرسازی دانشگاه تربیت مدرس تهران اظهار کرد: محتوای فضا مهمتر است و اینکه برنامه دانشگاه برای آن فضا چیست، دارای اهمیت است. مسأله فضای عمومی با یک اتفاق قابل حل نیست، ضوابط و قوانینی که بر فضای عمومی و به نوعی بر فضای دانشگاه حاکم است در زندگی روزمره مردم تفاوتهای زیادی دارد و این فاصله زیادی است.
وی تصریح کرد: گام اول امنیت در همنشینی غریبهها در آن فضا است که با تمرین فرهنگی و آگاهیسازی فرهنگی و ارتباطی که به تدریج ایجاد میشود، شکل میگیرد. هر چه میزان شفافیت در حکومتها بیشتر و نیز دموکراسی عمومی بالاتر باشد، به طبع آن اعتماد عمومی و انسجام بیشتر خواهد شد، فضاهای عمومی هم به نوعی نمود این جریان هستند. طبیعتاً زمانی که امنیت عمومی دچار چالش باشد رگهها و اثرات خود را بر این نوع فضای عمومی خواهد گذاشت.
رنجبر عنوان کرد: بیش از هر گامی مبنی بر تغییر فیزیکی در این فضا باید مطالعات بسیار زیادی در محتوای آن جریان پیدا کند. ارتباط فیزیکی تنها کافی و پاسخگو نیست و به نوعی سختافزار کار است و نرمافزار کار ارتباط اقتصادی و اجتماعی دانشگاه با شهر است که میتواند داشته باشد.
عضو هیأت علمی گروه شهرسازی دانشگاه تربیت مدرس تهران اظهار کرد: در این ارتباط اجتماعی سوال مهم مطرح میشود که اساساً در پروژههای این چنینی، محلههای اطراف دانشگاه چه نقشی داشتند. اینکه دانشگاهیان ارتباط اجتماعی دارند چه میزان از صحبتهای کلاسهای دانشگاه به چالشهای جامعه برمیگردد و دانشگاه باید ماموریت خود را در این حوزه تغییر دهد. اگر در مشهد قرار است چنین فضایی شکل گیرد باید برنامه بلند مدت اتفاق بیفتد و بعد فیزیکی، اقتصادی و اجتماعی را مورد توجه خود قرار دهد.
منبع:ایسنا