در روزگار ما، توفیق حل و فصل هیچ مسئله بزرگی بدون سازماندهی و ایجاد زیرساخت سازمانی مناسب حاصل نمیشود. امروزه میدان رقابت به میدان افکار و ایدهها کشیده شده است. در این وادی کسانی پیروز میشوند که ایدهها و افکارشان تازگی، طراوات، عمق و دامنه بیشتری را دارا باشد.در جهان امروزی که رقابت بیداد میکند،نقش رسانه ها و چگونگی انتقال ایده ها برای به رشد و نمو رسیدن جامعه بسیار حائز اهمیت است.پشتوانه این ایدهها، مطالعه و تفکر است منتها تفکر سازمان یافته و جمعی که تجلی این نوع تفکر با ایجاد کانون تفکر تثبیت میشود و از طرف دیگر امروزه رسانه ها در دنیا ، تفکر،فرهنگ،رفتار و در حقیقت هویت فرهنگی انسان ها را القا کرده و یا حداقل تاثیر قابل ملاحظه ای بر فرهنگ عمومی جامعه بر جای می گذارد، رسانه ها می توانند در تغییر الگو و سبک زندگی و بهبود وضعیت زندگی انسان موثر باشد.
کانونهای تفکر مراکزی هستند که بر اصل جمعاندیشی یا ایدهپردازی استوار است وبه فرآیند تصمیمگیری در دستگاههای دولتی، بخش خصوصی و غیردولتی کمک میکنند. این مراکز برای انجام پروژههای مطالعاتی قوی و حل مسائل مختلف به خصوص در حوزههای اقتصاد،فناوری وحوزه های استراتژیک تأسیس شدهاند.این کانونها شالوده و چهارچوب سیاستهای ملی را به پشتوانه نظریات تازهای که درحوزه علوم انسانی مطرح میشود پیریزی کرده و در اختیارسیاستگذاران قرارمیدهند.درواقع کانونهای تفکرمطالعه تطبیقی سیاستها و حلقه اتصال دنیای سیاستگذاران با دنیای اندیشههای کارشـناسـانه می باشد اما نقشهای دیگری هم دارند که به همین اندازه مهم است از جمله برگزاری نشستهای فکری، همایشها و کارگاههای آموزشی با حضور دانشوران و سیاستگذاران برای شناسایی فرصت ها و چالش ها که در زمره فعالیتهای روزمره آنهاست. آیندهنگری نیز یکی دیگر از مهمترین فعالیتهای کانونهای تفکر است.
کانونهای تفکر با توجه به میزان بودجه و توانایی که در اختیار دارند و با توجه به پیشرفت های روز افزون دانش ، تکنولوژی و ارتباطات، شکل متفاوتی دارند اما مسئله مهم خروجی این کانونها و چگونگی انتشار این خروجی ها در سطح جامعه می باشد که بایستی مبنا قرار گیرد البته در این بین برای افزایش توان تولیدی کانونهای تفکر و تزریق آن به جامعه نقش رسانهها بسیار حائز اهمیت است مثلاً در آمریکا این کانونها از طریق جزوات و کتابهایی که منتشر میکنند، عمل آفرینش و تزریق ایدهها و فرایند سیاستگذاری را انجام میدهند و یا اینکه از طریق رسانههای گروهی متفکران میتوانند ایده ها و سیاستهایشان را به افکار عموم جامعه تزریق کنند. البته فلسفه وجودی کانونهای تفکر ایجاد گزینههای متفاوتی برای تصمیمگیری است که نتایج و پیامدهای هر یک از گزینهها را بطور کامل تحلیل کرده و در اختیار تصمیمگیرندگان قرار میدهند کانونهای تفکردر هر زمانی بایستی ویژگی نقاد بودنشان و همچنین موضع بیطرفی خود را حفظ کرده تا همیشه آنچه که به نفع عموم جامعه است را بیان نمایند.
جالب است که بدانیم در انگلستان بیش از۵۴۰ کانون تفکر به دولت خوراک فکری میدهند. در ژاپن مؤسسه نیرا به ابتکار ۱۴۵ شخصیت برجسته و پیشتاز از انجمنهای صنعتی، دانشگاهی و کارگری در سال ۱۹۴۷ تأسیس شده است که پس از تحقیق و پژوهش، اطلاعات و ایدههای تحقیقاتی را در اختیار سیاستگذاران ژاپنی قرار میدهد.
امروزه در آمریکا کانونهای تفکر نقش بسیار مؤثری را در ارتباط با فرایندهای سیاسی و حاشیههای آن ایفا مینمایند، این کانون ها مانند شریانهای اصلیعمل می کنند که دانش در آنها جاری است بهگونهای که آنها میتوانند با یک تفکر خردمندانه و جمعی از طریق رسانههای گروهی حاشیه موجود را به نفع خود و تصمیمسازان سازماندهی کنند.
بایستیدرنظر داشت رسانه به یکی از ابزارهای عمده اطلاع رسانی و یکی از شیوه های مسلط تفکر درباره زندگی و موقعیتهایآنتبدیلشده است از اینرو،امروز بیش از پیش ایننیاز را حس میکنیم که بدانیم ما در عرصه فرهنگ و هنر چه چیزهایی را می توانیم بیان کنیم،پیام ها را چگونه شکل دهیم و برای انتقال این پیام ها به مخاطبان، ازچه فنونی استفاده کرده و آنها چگونه میتوانند این پیام ها را دریابند؟
مثلا اگر به تولیدات صنعت سینما در هالیوود با دقت بنگریم، حتما متوجه خواهیم شد که کانونهای تفکر تمامی جریانهای فکری و اعتقادی مورد نظر خود را به صورت پنهان و غیر مستقیم در قالب یک داستان جذاب، با تم جهانی و بر پایه نیازهای انسانی و بسیار تاثیرگزار به مخاطب خود القاء می نمایند به گونه ای که این آثار می تواند تفکر طیف وسیعی از مخاطبین خود را در زمینه ایجاد فضاهای مختلف و راههای متنوع یادگیری به چالش بکشاند و به گونه ای عمل کند که شاخصه های فرهنگی بیننده مورد هدف قرار گیرد.
امروزه این پیام رسانی و شیوه های اجرایی در ارتباط با تفکر جمعی آنقدر مهم و حیاتی شده که مرکز بزرگی مانند پنتانگون یک دفتر رسمی را در قلب هالیوود و صنعت سینمای امریکا دایر می کند تا بتواند به طور مستقیم با هنرمندان و رسانه هایی که ارتباط تصویری را خوراک جامعه می دانند،در ارتباط باشد و تمامی مسائل سیاسی،امنیتی،تکنولوژیک و یا زیرساختی مورد نظرش را هدایت و راهبری نماید.
نویسنده:حامد شاطری