سال جاری، یک دنیای سه بعدی در فضای مجازی است که هر فرد می تواند به هر شکلی به انجام هر کاری بپردازد! همین عبارت به خوبی نشان دهنده قدرت این سامانه است که از یک سو می تواند قابلیت های مثبت بسیاری فراهم کند و از سوی دیگر تاثیرات مخرب فرهنگی و اجتماعی غیر قابل جبرانی داشته باشد.
فضای نامتناهی این تکنولوژی، قابلیت انتقال بسیاری از مفاهیم مثبت را دارد که«آموزش» یکی از بهترین آنها است. اما آن چیزی که در زندگی دوم امروز رواج دارد، آزادی بی قید و شرط و بدون کنترل است؛ به گونه ای که انجام هر کاری به هر شکلی را برای کاربران آن مقدور میکند. یکی از عمده نتایج این نوع آزادی، استفاده وسیع جنسی و خشونتهای بدون مرز است. سند این ادعا را می توان در طبقه بندی کاربران زندگی دوم دانست. بر اساس این طبقه بندی، کاربران زندگی دوم در سه دسته کلی زیر قرار دارند:
- معمولی (خشونت یا برهنگی خاصی در آن وجود ندارد)
- متوسط (برخی خشونت ها، ادبیات رکیک، فعالیت های جنسی و برهنگی ها در آن وجود دارد).
- بزرگسالان (فعالیت های جنسی، برهنگی و خشونت در آن رواج دارد).
چرا زندگی دوم فعلا در ایران طرفدار ندارد؟
الف) فیلترینگ به موقع: تا زمانی که “ماهیتی” وارد کشور نشده است، «ممانعت از ورود» روش بسیار اثر بخشی است و می تواند شیوع آن را بسیار محدود کند. زمانی که موضوعی منتشر شد و مورد استفاده قرار گرفت، فیلترینگ و ممنوعیت، دسترسی را سخت تر میسازد و سرعت شیوع آن را کم میکند؛ اما این تاثیر چندان عمده نخواهد بود و مانع انتشار نخواهد شد. یکی از موارد موفق فیلترینگ در ایران، زندگی دوم است که باعث ناشناخته ماندن زندگی دوم شده است. اکثر سایت هایی که تبلیغات زندگی دوم در آن وجود دارد فیلتر هستند و کمتر کاربری برای رصد یک تبلیغ از فیلتر شکن استفاده میکند.
ب) هنوز نوبت زندگی دوم نشده است: می توان گفت که هنوز جامعه ما به سمتی که کاربر زندگی دوم شود نرسیده است، ولی چندان فاصله ای هم ندارد. جامعه امروز ما همچنان مشغول شبکه های اجتماعی است، و آن بخشی که می توانند مخاطب زندگی دوم- به شکل فعلی آن- باشند نهایتا رسیدن به سایت های غیر اخلاقی را مد نظر دارند.