به گزارش فناوری فرهنگی،تجمیع فرصتهای اقتصادی در طرف عرضه و تقاضا، نظیر منابع طبیعی، منابع انسانی متخصص، نیروی کار ارزان، شبکه حمل و نقل کارآمد، بازار بزرگ، فناوری نهادینه شده، کارآفرینان خوشنام، زمینهای وسیع و حاصلخیز و… میتواند عامل جهش اقتصادی در یک منطقه باشد.
مراجعه به اغلب مناطق توسعهیافته در کشور و دنیا، این واقعیت اجتماعی- اقتصادی را اثبات میکند؛ البته طبیعی است که شکلگیری توسعه در بستر زمان و اصل برنامهریزی مستمر، بهرهور نمودن فرصتها و رفع موانع برای شکوفایی آن نیز از جمله اقداماتی است که توسط مردم و حکومت در اغلب این تجارب موفق صورت گرفته است.
استعدادهای اقتصادی زیارت و زائر
استان خراسان رضوی و شهر مشهد نیز از این اصل مستثنی نیست؛ حضور سالیانه ۲۰ تا ۳۰ میلیون زائر (به روایت آمار مختلف) در ایام سال به ویژه تعطیلات و مناسبتها و تعامل اقتصادی در بازارهای مختلف، اسکان، حمل و نقل، مواد غذایی، پوشاک، خشکبار و… از جمله فرصتهای ویژهای است که توانسته و میتواند اقتصاد این منطقه را متحول کند. حضور بیش از ۵۰درصد تختهای هتل و مهمانپذیرهای کشور در مشهد، رشد قابل توجه صنایع غذایی، توسعه بازارهای متنوع، گستردگی شبکه حمل و نقل درونشهری، تمرکز قابل توجه پروازهای هوایی، ریلی و زمینی و استعدادهای ویژه به نسبت سایر نقاط کشور در این مسیر و صدها ظرفیت و زیرساخت اقتصادی که در طول چنددهه بعد از انقلاب اسلامی ایجاد شده است، گویای کشش این ظرفیت بزرگ اقتصادی است.
سالهای بدون راهبرد
با این همه جالب است که در طول این سالها ما یک راهبرد مشخص مکتوب شده یا حداقل مورد توافق در ذهن فعالان اقتصاد زیارت در استان نداشتهایم و هر آنچه صورت گرفته و یا باید محقق میشده و نشده است، ناظر به تصمیمات مدیران و فعالان اقتصادی روی داده است. مثلا نسبت توسعه صنعتی استان و ظرفیتهای اقتصاد زیارت در زمینههای متنوع نیاز مردم در بخشهای سوغات و حمل و نقل و اسکان و… خیلی شفاف نیست، بلکه برنامهریزان و مدیران بخش صنعت استان بیشتر به چشم یک رقیب به اقتصاد خدمات یا زیارت مینگریستهاند و بیشتر مراقباند که این رویکرد سهم صنایعی که آنان اولویت میدانند را نبلعد!
از فرصتهای تولیدی درون استان که بگذریم شاید بتوان ادعا نمود که استراتراتژی توسعه صنعتی را نیز میتوان متاثر از این ظرفیت نوشت و به صنایعی اولویت داد که بازار آنها امروز در مشهد موجود است و در برخی موارد تکمیل زنجیرههای تولید، تقویت فناوری، تغییر در نظام تعرفهای، مدیریت واردات و… میتواند منجر به ایجاد و یا تقویت و توسعه این صنایع در جای جای ایران اسلامی گردد.
در بخش بازار و عرضه کالا، رهبری سالهاست که بر طبل اقتصادمقاومتی با محوریت تقویت تولید و به ویژه مصرف کالای ایرانی میکوبند؛ اما سئوال اینجاست که ما از این بازار چند میلیونی برای تقویت تولید ملی و مصرف کالاهای ایرانی چه استفادهای کردهایم!؟ آمارها نتایج خوبی را نشان نمیدهند، واگذاری بازار سوغات به کالاهای قاچاق و وارداتی نتیجه بیتوجهی ما به استفاده از این فرصت ویژه در بخش اقتصاد زیارت است. همچنین غفلت از تولید و سرمایهگذاری بر روی کالاهای فرهنگی متناسب با شأن زیارت و بسیاری از کالاها و خدمات مورد نیاز زائر از دیگر مشکلات امروز ماست که باید تاملی جدی برای آن صورت گیرد.
پاساژهایی با سرنوشت کارخانههای ماکارونی
رشد قارچگونه مجتمعهای اقتصادی و بازارها و پاساژها که به اعتقاد برخی کارشناسان در زمان بهرهبرداری کامل از آنها، سرمایهگذاران را دچار یک شوک اقتصادی خواهد نمود؛ خود نمونهای از این کمتدبیریهاست. چرا باید آنچه را که با صدور بی رویه مجوز و موافقت اصولی در صنعت کاشی و سرامیک و ماکارونی و… تجربه کردیم امروز دوباره در بخش خدمات تجربه کنیم!؟ تجربه ای که سرمایههای مالی، فیزیکی و مهمتر از آن منابع انسانی ما را دچار ورشکستگی کرد.
باور بفرمایید معتقدان به اقتصاد کلاسیک و دست نامرئی بازار هم بهاندازه ما منورالفکر نیستند و خودشان درباره مفهوم شکست بازار بسیار نوشتهاند! اما امروز که بسیاری از این مجتمعها به صورت قارچ گونه در حال راهاندازی و فعال شدن هستند؛ و در چند سال آینده با حجم قابل توجهی ازعرضه آنان مواجهیم، لازم است تا ستاد مدیریت بحران تشکیل شود و برای ایجاد مشاغل جدید، خدمات نوظهور، عرضه مستقیم کالا و خدمات ایرانی و طراحی مدلهای جدید تعامل اقتصادی و فروش و اجاره غیر از آنچه که امروز در ذهن سازندگان این مجموعههاست اقدام شود. لازم است تا قراردادهای مشارکتی و انواع جدیدی از ترهین و… را کارشناسان مالی طراحی نموده و در این بخش ترویج کنیم، تا عمر کاسبی یکساله نشود! البته اگر بحران را قبول داریم.
شرکتهای دانشبنیان ظرفیتی بدون استفاده
بخش دیگری که به نظر لازم است تا نسبت ظرفیتهای خود را درباره اقتصاد زیارت و خدمت به زائران امام رئوف (علیهالسلام) معین نماید، بخش علم و فناوری استان است. مخترعین و مبتکرین، مراکز رشد، پارک فناوری، پژوهشگاهها، دانشگاهها، شرکتهای دانشبنیان و… ظرفیتهای موجود فعال در مشهد و استان هستند. حتی مراجعه غیرتخصصی به این مجموعهها گویای عدم اولویت زیارت در کارکردها و فعالیتها و اولویتهای این مجموعههاست.
اگر اقتصاد دانشبنیان امروز اولویت انقلاب اسلامی است، پس لازم است تا فعالیتهای اقتصادی بر پایه دانش، نوآوری و فناوری شکل بگیرند تا ضمن ارائه خدمات مناسبتر بخش اصلی ارزشافزوده آنان در کشور محفوظ بماند. آموزشهای متناسب با نیاز این اقتصاد و تربیت نیروهای متخصص این بخش در دانشگاهها و مراکز فنی و حرفهای از جمله نیازهایی است که باید بدان توجه ویژه گردد، وزن اولویتهای اقتصاد زیارت در پایاننامهها و تحقیقات دانشگاهی امروز واقعا قابل دفاع نیست و لازم است تا برنامهریزیها و اقدامات جدی در این عرصهها صورت گیرد.
گستردگی ابعاد اقتصاد زیارت و نسبت آن با موضوعات مختلف در بخشهای کشاورزی، صنعت، علم و فناوری، سیاست، فرهنگ، ساختمان، حمل و نقل و… اجازه پرداختن به همه ابعاد موضوع را در این یادداشت کوتاه نمیدهد، اما به نظر فرصت تدوین اسناد بالادستی نظیر سند توسعه زیارت، آمایش سرزمین، اشتغال و سرمایهگذاری، توسعه صنعتی و معدنی استان و مشهد، طرح مطالعات جامع و تفصیلی مشهد، سند توسعه اقتصادی مشهد و… که برخی تدوین و برخی در حال تدوین میباشند، فرصتی استثنایی برای ایجاد همگرایی در میان فعالان اقتصاد زیارت و دستیابی به استراتژی مشخص در این زمینه است.
منبع: رصد