به گزارش فناوری فرهنگی، سوره سینما، فهرستی تهیه کرده از تعدادی از محصولات سینمای ایران، که با سرمایهگذاری مشترک با کشورهای دیگر تولید شدهاند. نام بسیاری از محصولات موفق سینمای ایران در جشنوارههای خارجی، در این فهرست دیده میشود.
آنجا (۱۳۸۷)
فیلمی به تهیه کنندگی و کارگردانی عبدالرضا کاهانی که حاصل نویسندگی مشترک عبدالرضا کاهانی و مزدک میرعابدینی است و در سال ۸۷ تولید شد. داستان فیلم در مورد مردی به نام پیمان است که تنها ده روز فرصت دارد خود را از ایران به آمریکا برساند تا گرین کارتش را تمدید کند. اما او براى خروج از کشور نیازمند رضایت همسر سابقش است که مهریهی سنگینش را به اجرا گذاشته است.
براساس اطلاعت منتشر شده در مورد فیلم و بنابر اذعان شخص کاهانی به عنوان تهیهکننده آن، کمپانی آمریکایی ۱۰۵۰V.Mproduction سرمایهگذار اصلی این اثر است. اثری که مانند تعداد دیگری از تولیدات همواره پرحاشیه کاهانی هیچگاه مجوز نمایش نگرفت.
جدایی نادر از سیمین (۱۳۸۹)
یکی از معروفترین تولیدات سینمای پس از انقلاب در سطح بینالمللی که به واسطه دریافت جایزه اسکار فیلمهای غیرانگلیسی زبان به شهرت بسیار بالایی در سطح جهان رسید. اما شاید بسیاری از طرفداران این فیلم و همچنین اصغر فرهادی کارگردان آن از این موضوع مطلع نباشند که مهمترین فیلم اصغر فرهادی با حمایت مالی «انجمن فیلم آمریکا» ساخته شده است!
براساس گزارشی که رسانه العربیه چند وقت پیش در ارتباط با اصغر فرهادی و آثارش منتشر کرد، مدعی شد که «جدایی نادر از سیمین»، بدون کمک مالی دولت ایران و با کمک ۲۵ هزار دلاری «انجمن فیلم آمریکا» ساخته شده است. پس با این حساب باید «جدایی نادر از سیمین» را عنوان مهمترین تولید سینمای ایران با حمایت مالی آمریکایی شناخت.
قفس طلایی (۱۳۸۹)
محمد زریندست، برادر فیلمبردار سرشناس سینمای ایران یعنی علیرضا زریندست است که به واسطه داشتن تابعیت دوگانه ایرانی- آمریکایی چند سالی را ساکن آمریکا بود. وی از این فرصت برای تولید فیلمی به نام قفس طلایی استفاده کرد که بخشهایی از آن در ایران و بخشهایی نیز در آمریکا جلوی دوربین رفت. بنابر آنچه که در پوستر تبلغاتی فیلم آمده است، «قفس طلایی» تولید مشترک ایران و آمریکاست. موضوعی که در زمان اکران این فیلم از سوی سازنگان آن نیز بسیار مورد توجه قرار گرفت و در تبلیغات فیلم بارها تکرار شد. البته هیچگاه به طور رسمی نامی از سرمایهگذار خارجی این فیلم برده نشد اما با استناد به ادعای سازندگان فیلم – که شاید صرفاً جنبه تبلیغاتی داشته- میتوان این فیلم را هم جز آثاری دانست که با سرمایه آمریکایی تولید شدهاند.
ما در بهشت (با نام بینالمللی بهشت) (۱۳۹۳)
«ما در بهشت» فیلمی به کارگردانی سینا عطاییان دنا و تهیهکنندگی یوسف پناهی برادر کوچکتر جعفر پناهی. محصول مشترک ایران و آلمان (کمپانی Bon Voyage Films ) که مانند بسیاری از فیلمهای ایرانی با سرمایه خارجی هیچگاه در ایران به نمایش درنیامد و یکراست راهی جشنوارههای اروپایی شد. داستان فیلم در ارتباط با دختری به نام هانیه است که با خواهر و شوهر خواهرش زندگی میکند و به عنوان معلم دبستانی در حومه شهر تهران کار میکند. درگیریهای او برای انتقال به مدرسهای در تهران و همزمان با آن، گم شدن دو نفر از دانشآموزان مدرسه مسیر زندگی او را تحت تاثیر قرار میدهد.
این فیلم بنابر ادعای کارگردانش درباره نقشی است که خشونت در زندگی هر روزی انسانها بازی میکند و در مرداد ماه ۱۳۹۴ در جشنواره بینالمللی فیلم لوکارنو به نمایش درآمد. علاوه بر حضور برادر کوچکتر جعفر پناهی در قامت تهیهکننده این فیلم، نکته جالب دیگری که در ارتباط با این اثر میتوان به آن اشاره کرد، مربوط به نحوه حضور عوامل سازنده آن در جشنواره بینالمللی فیلم لوکارنو سال ۲۰۱۵ است که در آن، درنا دیباجی بازیگر جوان و نقش اصلی این فیلم و همچنین ریحانه بکایی دیگر بازیگر جوان این اثر با کشف حجاب کامل در این جشنواره حضور پیدا کردند!
برلین -۷ (۱۳۹۱)
«برلین -۷» یکی دیگر از تولیدات مشترک ایران و آلمان است که رامتین لوافی آن را کارگردانی کرده است و سیامک پورشریف تهیهکنندگی آن را برعهده داشته است.
داستان این فیلم در ارتباط با چند مهاجر است که عواقب جنگ و حمله امریکا به عراق آنها را به دنبال جایی برای زنده ماندن به اروپا میکشاند. عاطف همراه دختر و پسر بیمارش به برلین میرسند؛ جایی که خطری زندگیشان را تهدید نمیکند، اما متوجه میشوند که همهی زندگی زنده ماندن نیست.
ساخت این فیلم به دلیل تصویر بیش از حد مثبت و اغراقآمیزی که در آن از زندگی در کشور آلمان نشان داده شده بود با اعتراض برخی از اهالی سینما از جمله یکی از بازیگران این فیلم قرار گرفت.
شاهزاده (۱۳۹۲)
«شاهزاده» فیلم بلند مستند-داستانی، که شرح ماجرای واقعی نوجوان پناهنده افغانی به نام جلیل نظریست که هفده سال پیش برای نجات جان خود از دست طالبان به ایران پناهنده شد اما حضور در یک فیلم سینمایی و برنده شدن آن فیلم در جشنواره کن باعث ایجاد تغییراتی اساسی در زندگی این نوجوان شد.
این فیلم که محمود بهرازنیا کارگردان ایرانی ساکن آلمان کارگردانی آن را برعهده داشته، محصول مشترک ایران و آلمان است و در تولید آن از حمایت مالی کمپانی آلمانی «کلاتین فیلم» استفاده شده است.
«شاهزاده» در سیودومین جشنواره بینالمللی فیلم فجر در بخش سینمای سعادت نیز حضور پیدا کرد و برنده دیپلم افتخار بهترین دستاورد تکنیکی– هنری از این جشنواره شد.
یک شهروند کاملاً معمولی (۱۳۹۳)
آخرین فیلم از سهگانه مجید برزگر که تکمیلکننده دو فیلم «فصل بارانهای موسمی» و «پرویز» است و با حمایت بنیاد هلندی HBF ساخته شده است. همچنین بخشی از هزینههای این فیلم از طریق حمایتهای صورت گرفته از جانب کشور چک تامین شده است.
حضور جعفر پناهی، چهره فعال سینمای ایران در حوزه جذب سرمایههای خارجی در قامت نویسنده این اثر یکی از موارد حاشیهسازی بود که باعث شد نمایش «یک شهروند کاملاً معمولی» در بخش هنر و تجربه سیوچهارمین جشنواره فجر با حواشی روبرو شود. هرچند که سازمان سینمایی هرگونه نقشآفرینی پناهی در تولید این فیلم را تکذیب کرد، ولی شواهد و پوسترهای منتشر شده برای حضور این فیلم در جشنوارههای خارجی نشاندهنده حضور قطعی پناهی در نگارش فیلمنامه این اثر بود.
دایره (۱۳۷۸)
زوج جعفر پناهی و کامبوزیا پرتوی از جمله زوجهای هنری فعالی بودند که سهم زیادی در حضور سرمایه خارجی در سینمای ایران داشتند. تولید فیلم سینمایی «دایره» به کارگردانی و تهیهکنندگی جعفر پناهی و نویسندگی کامبوزیا پرتوی یکی از نمونههای همکاری این زوج در زمینه تولید آثار سینمایی با سرمایه خارجی است. فیلمی سیاه در ارتباط با زنان و دختران خیابانی که به علت اغراق فراوان برای ارائه تصویری معوج و نامطلوب از ایران در وزارت ارشاد دولت اصلاحات و توسط شخص «سیفالله داد» معاون سینمایی وقت وزارت ارشاد توقیف شد.
این فیلم به استناد اطلاعات منتشر شده از آن در سایت «IMDB» محصول مشترک سه کشور ایران، سوئیس و ایتالیاست و نام دو کمپانی بینالمللی DDC؛Direction du Développement et de la Coopération وFoundation Monte Cinema Verità به عنوان تهیهکنندهی فیلم در شناسنامهاش درج شده است.
رقص با رویا (۱۳۷۹)
محمود کلاری فیلمبردار سرشناس سینمای ایران است که از سالها قبل تصمیم به ساخت اولین فیلم سینمایی خود داشت. او با ساخت فیلمی به نام «ابر و آفتاب» این تجربه را به دست آورد. هرچند که این فیلم به واسطه فضای شاعرانه و سورئالیستی که داشت در داخل ایران چندان مورد توجه قرار نگرفت ولی توانست در یکی از جشنوارههای فیلم کشور آرژانتین جایزهای را از آن خود کند. اما این جایزه به این ترتیب بود که کلاری میبایست با جایزه نقدیاش فیلمی مشترک را با عوامل ایرانی و آرژانتینی کارگردانی کند. به همین خاطر او تصمیم به ساخت فیلمی به نام «رقص با رویا» گرفت که محمدرضا فروتن بازیگر نقش اول آن بود. اما حاشیههایی که در زمان ساخت برای این فیلم به وجود آمد و اختلافات میان کلاری با عوامل آرژانتینی، مانع از به سرانجام رسیدن این پروژه سینمایی شد.
دوندهی زمین (۱۳۸۸)
«دونده زمین» یکی از پرحاشیهترین فیلمهای این لیست است. فیلمی به کارگردانی کمال تبریزی و تهیهکنندگی علیرضا شجاعنوری که به سفارش یک کمپانی ژاپنی ساخته شده است و پس از شش سال توقیف از اوایل امسال، در گروه هنر و تجربه به نمایش درآمد.
داستان این فیلم در ارتباط با یک دوندهی ژاپنی است که قصد دارد دور دنیا را بدود. او در سفر خود به یک دهکدهی ایرانی میرسد و متوجه میشود که به بیماری سرطان مبتلاست. اهالی این دهکده دچار نوعی فراموشی هستند. بالاخره این دونده برای ادامهی راه دچار تردید میشود، اما در ایران میتواند بر تردید خود غلبه کند.
داستان این فیلم و نحوه نمایش مردم ایران در آن که مصداق توهین به مردم ایران با پولهای خارجی توسط یک کارگردان ایرانی است صدای اعتراض بسیاری از کارشناسان و رسانهها را دراورد و آن را تبدیل به یکی از جنجالیترین فیلمهای سالهای اخیر کرد.
فرش باد (۱۳۸۱)
دونده زمین اولین تجربه و همکاری مشترک کمال تبریزی و علیرضا شجاعنوری در زمینه ساخت فیلمی با پول ژاپنیها و در حمایت از آنها نبود، چرا که درست ۷ سال قبل از اینکه تبریزی و شجاعنوری بخواهند با کمک یک دونده ژاپنی مردم ایران را از خواب غفلت بیرون بیاورند، ساخت فیلمی به عنوان «فرش باد» را در دستور کار خود قرار داده بودند.
داستان این فیلم در ارتباط با یک طراح زن ژاپنی است که بافت یک فرش را که قرار است در کارناوال شهر ناکایاما به نمایش درآید به بافندگان اصفهانی سفارش میدهد اما مرگ او باعث ایجاد تغییراتی در مسیر قصه فیلم میشود.
«فرش باد» حاصل همکاری مشترک و سرمایه گذاری شرکت سینمایی «به نگر» با کمپانی سینمایی «تری آروز» ژاپن در زمینه تولید فیلم سینمایی بود که با وجود آن که در جشنواره فیلم توکیو ژاپن چندان مورد توجه قرار نگرفت در جشنوارههایی چون فجر و جشن خانه سینما توانست جوایزی را به دست آورد.
حافظ (۱۳۸۵)
فیلمی سینمایی به کارگردانی ابوالفضل جلیلی محصول مشترک ایران و ژاپن در سال ۱۳۸۵ است. این فیلم که به صورت نمادین به زندگی حافظ شیرازی میپردازد، روایتگر داستان زندگی یک حافظ قرآن با نام شمسالدین است. کومیکو آسو بازیگر ژاپنی، در نقش نبات، دختر ایرانی فیلم بازی کرده است. جلیلی فیلم حافظ را با همکاری تهیهکنندگان ژاپنی کارگردانی کرده است و نقش دختر فیلم را با پیشنهاد آنها، به این بازیگر ژاپنی سپرد.
حافظ در جشنواره فیلم رم حضور یافت و جایزه ویژه هیئت داوران این جشنواره را نصیب جلیلی کرد. این فیلم در جشنواره فیلم توکیو نیز شرکت کرد و پس از آن در سینماهای ژاپن به نمایش گذاشته شد، اما هیچگاه در ایران اجازه اکران پیدا نکرد.
شکار روباه (۱۳۸۷)
مجید جوانمرد در سال ۸۷ فیلمی را در ارمنستان جلوی دوربین می برد که تمی جاسوسی داشت. داستان این فیلم در ارتباط با ماجرایی عاشقانه است که در جریان یک کنفرانس علمی در ارمنستان شکل میگیرد.
روزنامه سینما در یکی از شمارههای خود گزارشی در ارتباط با تولیدات مشترک سینمای ایران با دیگر کشورها منتشر کرد و در این گزارش فیلم «شکار روباه» مجید جوانمرد را به عنوان یکی از محصولات مشترک سینمای ایران و ارمنستان معرفی نمود؛ هرچند که در اطلاعات منتشر شده درباره این فیلم، تنها «شبکه جهانی سحر» به عنوان تهیهکننده این اثر معرفی شده است.
آرمانشهر (۱۳۹۴)
«آرمانشهر » یکی دیگر از تولیدات مشترک سینمای ایران به شمار میرود که البته بعدها به عنوان نماینده سینمای افغانستان در اسکار شرکت کرد!
حسن ناظر فیلمساز ایرانی ساکن اسکاتلند کارگردانی این فیلم سینمایی را برعهده داشته است است. اثری که امیر آقایی بازیگر مشهور سینمای ایران وظیفه نگارش فیلمنامه آن را بر عهده داشته و محسن علیاکبری نیز یکی از تهیهکنندگان این اثر بوده است.
«آرمانشهر» براساس گفته علیاکبری تهیهکننده آن، محصول مشترک ایران، اسکاتلند و افغانستان است و تمام بخشهای آن خارج از ایران فیلمبرداری شده است و حتی زبان اصلی فیلم فارسی دَری است. علیاکبری در ارتباط با تامین سرمایه این فیلم در نشست رسانه ای آن گفت: هزینه های این فیلم توسط افرادی از اسکاتلند و افغانستان پرداخت شده است و برای ساخت آن از وام و کمک های موسسه فارابی استفاده نکردیم.
داستان این فیلم درباره جنگ است و زنی که در آستانه ۴۲ سالگی می خواهد مادر شود و به رغم تمام مسائل اجتماعی، اعتقادی و خانوادگی برای خواستهاش تلاش می کند.
لینا (۱۳۹۵)
این فیلم نیز از جمله تولیدات مشترک سینمای ایران است که از همان روز اول اعلام شد که قرار است با حضور سرمایهگذاران ایرانی، افغانستانی و هلندی تولید شود و قرار است ۹۰ درصد این فیلم سینمایی در تهران و بخش کوتاهی از آن در هلند فیلمبرداری شود.
رامین رسولی نویسنده و کارگردان این اثر است که برای اولین بار تجربه ساخت یک اثر سینمایی را پشت سرمیگذارد و براساس آنچه تاکنون در ارتباط با این فیلم منتشر شده است، داستان آن با رویکرد دوستی میان ملت ایران و ملت افغانستان روایت میشود. اما نکته قابل توجه در ارتباط با این فیلم، حضور سرمایهگذار هلندی در تولید اثری است که میخواهد ترویج کننده دوستی دو ملت ایران و افغانستان باشد! باید منتظر بود و دید که آیا حضور هلندیها در این پروژه تاثیری بر قصه آن دارد یا نه؟
رستاخیز (۱۳۹۲)
یکی از عظیمترین فیلمهای تاریخ سینمای ایران که با سرمایهگذاری مشترک موسسه فرهنگ تماشا، شرکت دلتا مدیا و شرکت آکو افالز از کشورهای ایران، کویت و انگلستان تولید شد و روایتگر قیام عاشوراست.
احمدرضا درویش کارگردان شناخته شده سینمای ایران، عهدهدار مسئولیت کارگردانی این فیلم بود. فیلمی که با وجود کیفیت بالای فنی آن و اخذ مجوز قانونی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای اکران عمومی، به خاطر برخی حواشی نتوانست فرصت اکران یابد و هنوز بعد از گذشت یک سال از زمانی که قرار بود اکران شود، سرنوشت نمایش عمومی آن در هالهای از ابهام قرار دارد.
هیلانه (لانههای سوخته) (۱۳۹۲)
«هیلانه» نام فیلمی سینمایی محصول سال ۱۳۹۲ محصول مشترک ایران و عراق است که شهرام مسلخی کارگردانی آن را برعهده داشت. این فیلم که دارای دو زبان کردی و فارسی است، پس از اکران در سلیمانیه عراق، عنوان پرفروشترین فیلم در عراق را بهخود گرفت و بعد از آن به عنوان نماینده سینمای ایران در جشنوارههای سانفرانسیسکو و لندن ۲۰۱۳ حضور پیدا کرد.
داستان این فیلم که براساس گفتهی کارگردان آن داستانی واقعی است، در ارتباط با مردی به نام علی است که در ایران بزرگ شده است و پس از فوت مادرش متوجه میشود که خانواده اصلیاش در کردستان عراق هستند و برای پیدا کردن آنها راهی این منطقه میشود.
نام دیگر این فیلم «لانههای سوخته» است و به دلیل نداشتن پروانه ساخت در ایران، هیچگاه مجوز اکران پیدا نکرد.
کوهستان قندیل (۱۳۸۸)
اولین ساخته بلند «طاها کریمی» فیلمساز ایرانی کردتبار که «قطب الدین صادقی» بازیگر و نمایشنامهنویس شناخته شده کشورمان در آن ایفای نقش کرده است و فردین خلعتبری موسیقی آن را ساخته است.
این فیلم محصول وزارت روشنبیری (فرهنگ و هنر) کردستان عراق است که تقریبا اغلب عوامل تولید آن ایرانی هستند ولی همه بخشهای آن در منطقه «قره داغ» از توابع استان سلیمانیه در کردستان عراق فیلم برداری شده است.
این فیلم به ارتباط، برخورد و نقاط مشترک چهار فرهنگ کرد، فارس، ترک و عرب درفضایى نمادین همچون کوهستان قندیل مى پردازد و با بررسی لایه هایى از زندگى سه طلبه یک مسجد به تعریف و توصیف زندگى زنانى از چهار فرهنگ که پسران یا شوهر یا برادرانشان ر ا گم کرده اند، مى پردازد.
ژانیگهل (۱۳۸۵)
فیلمی به کارگردانی و تهیهکنندگی جمیل رستمی که نمونهای از فیلمهای ایرانی محسوب میشود که در سالهای اخیر و پس از حملهی آمریکا به عراق و بهبود اوضاع اقتصادی اقلیم کردستان عراق، در تبیین مضمون «کرد بیوطن» و به سفارش کردستان عراق ساخته شدهاند. در این فیلم جمعی از بازیگران کرد و عوامل ایرانی حضور دارند و داستان آن به اوضاع سیاسی کردستان عراق در ۵۰ سال اخیر میپردازد.
«ژانی گهل» با وجود صرف هزینهی ساخت بالا و تلاش کارگردانش برای دریافت پروانهی نمایش، هیچگاه در ایران مجوز اکران نیافت. با این وجود به حدی در جلب رضایت سرمایهگذار عراقی موفق بود که مانند فیلم قبلی او -«مرثیهی برف»- به عنوان نمایندهی عراق به هشتادمین دورهی اسکار معرفی شد. هر چند که این فیلم توجه هیچ یک از جشنوارههای اصلی خارجی را به خود جلب نکرد.
تولدی دیگر (۱۳۸۶)
«تولدی دیگر» فیلمی به کارگردانی عباس رافعی است که به عنوان نخستین همکاری مشترک ایران و لبنان در تولید آثار سینمایی معرفی شد. سرمایهگذاری این فیلم برعهده شبکه الکوثر بود و تهیهکنندگی آن را رافعی برعهده داشت.
داستان این فیلم درباره ملوان جوانی به نام زهیر است که برای کسب درآمد بیشتر از لبنان خارج شده و در یک کشتی که عازم آفریقای جنوبی است مشغول به کار است. وی هنگامی که با خبر می شود همسرش در جنگ گم شده به لبنان برمی گردد و به جستجوی همسر مفقودش می پردازد…
ابوزینب(۱۳۹۳)
فیلم «ابوزینب» ساخته علی غفاری یکی دیگر از تولیدات مشترک ایران و لبنان است. این فیلم قصه خانوادهای مشهور در لبنان است که همگی آنها طی سالها نقش موثری در مقاومت کشورشان در مقابل اسرائیل داشتهاند. تاکید اصلی این فیلم هم روی ایثار و فداکاری مادر خانوادهای است که با تحمل رنجهای فراوان، رازی را در سینه نهفته دارد.
همه بازیگران این فیلم لبنانی هستند ولی سیار عوامل آن شامل ترکیبی از سینماگران ایرانی و لبنانی میشود.
سلام بمبئی (۱۳۹۵)
جدیدترین تولید مشترک سینمای ایران با یک کشور خارجی که به تازگی مراحل تولید خود را پشت سرگذاشته است و یکی از متقاضیان اکران عید فطر است. این فیلم که حاصل همکاری مشترک قربان محمدپور در مقام کارگردان و جواد نوروزبیگی به عنوان تهیهکننده است؛ نخستین تولید سینمای ایران با مشارکت سینمای هند است.
محمدرضا گلزار، بازیگر اصلی این فیلم سینمایی در ارتباط با میزان حضور سرمایه طرف هندی در تولید این فیلم گفته بود: «صرفا این طور نبوده که چند بازیگر بالیوودی در این فیلم حضور داشته باشند بلکه کاملا به صورت مشترک تهیه و تولید می شود. همکاری ایران و هند در «سلام بمبئی» اتفاق بزرگی است چون شرکت موشن پیکچرز –سرمایهگذار فرانسوی- کارهای سینمایی بسیار بزرگی انجام داده و قرارداد با این شرکت بزرگ فیلمسازی به نفع سینمای ایران خواهد بود.»
فصل پنجم (۱۳۷۵)
«فصل پنجم» اولین فیلم تولید مشترک ایران و فرانسه بعد از انقلاب است که براساس طرح اولیهای از بهرام بیضایی و به نویسندگی و کارگردان رفیع پیتز ساخته شد.
«رفیع پیتز» که خود را اولین کارگردان ایرانی مقیم خارج میداند که پس از انقلاب اسلامی در ایران فیلم ساخته است، پس از حضور در ایران توانست با جلب حمایت همزمان بنیاد سینمایی فارابی و کمپانی «پواسون ولان» فرانسه که فیلم کوتاه «سلندر» را نیز برای او تهیه کرده بود، فیلم سینمایی «فصل پنجم» را بسازد.
داستان این فیلم در یکی از روستاهای ایران میگذرد و شرح دعوای پیش آمده میان دو طایفه به نام کمالوندی و جمالوندی است که در جریان ازدواج یکی از پسران طایفه کمالوندی با دختر طایفه دیگر، مسئلهای پیش میآید که سرآغاز درگیری میان این دو طایفه میشود.
این فیلم نیز همانند بسیاری از آثار ایرانی جشنوارهپسند، فضایی روستایی دارد و اساسا وجود همین فضا باعث شد تا در اروپا و به ویژه فرانسه مورد توجه قرار گیرد تا جایی که «فصل پنجم» جایزهی بهترین فیلم از دیدگاه تماشاگران در جشنوارهی «بلفورت» فرانسه و سه جایزه اصلی از دوره هجدهم جشنوارهی فرانسوی «آمین» را نصیب خود کرد.
زمستان است (۱۳۸۴)
یکی دیگر از آثار رفیع پیتز که بر اساس داستان سفر محمود دولتآبادی ساخته شده است و همچون آثار دیگر او با نمایش یک فضای تیره و تار و فقیر و بر اساس ویژگیها و مشخصههای سینمای جشنوارهای تولید شده است.
داستان این فیلم ماجرای خانوادهای است که از فقر و تنگدستی رنج می برند، به همین دلیل مرد خانواده برای تأمین معاش، راهی سفر به خارج از کشور میشود. در همین زمان که دیگر خبری از مرد نمی شود، کارگر جوانی که به تازگی برای کار وارد این منطقه شده است، پایش به زندگی آنها باز میشود. این کارگر که «مرحب» نام دارد، پس از دیدن چند باره زن، دل به او می بازد و سپس با او ازدواج میکند. اما مرحب نیز که کار خود را از دست می دهد، ناچار به سفر می رود و داستان ادامه می یابد…
«زمستان است» نیز با حمایت توأمان سازمان تبلیغات اسلامی و کمپانی فرانسوی Celluloid Dreams ساخته شد و البته به علت تیرگی فضا مورد انتقادات زیادی واقع شد؛ هر چند که مانند بسیاری از فیلمهای جشنوارهای ایران در جشنوارهی برلین مورد توجه قرار گرفت.
گبه (۱۳۷۵)
«گبه» فیلمی به نویسندگی و کارگردانی محسن مخملباف است که به عنوان محصول مشترک ایران و فرانسه شناخته میشود و داستان آن در ارتباط با دختری ایلنشین به نام گَبه است که عاشق مردی شده اما پدرش مانع ازدواج آنها میشود و دختر تصمیم میگیرد که با سوار از محل زندگی ایل بگریزد.
نکته جالب در رابطه با این فیلم آن است که با وجود داستان به ظاهر ایرانی آن و حضور خلیل درودچی و خلیل محمودی به عنوان تهیهکنندگان این فیلم، با مراجعه به صفحه «IMDB» میتوان در کنار نام سازمان صنایع دستی ایران به عنوان تهیهکننده، نام کمپانی فرانسوی مشهور MK2 را هم مشاهده کرد. این کمپانی به عنوان تهیهکنندهی فیلمهای کارگردانان بزرگی همچون «کلود شابرول»، «کیشلوفسکی»، «آلن رنه»، «برادران تاویانی» و … شناخته میشود.
ایستگاه متروک (۱۳۸۰)
علیرضا رئیسیان در سال ۸۰ با استفاده از فیلمنامهای که کامبوزیا پرتوی آن را نوشته بود، فیلم سینمایی «ایستگاه متروک» را ساخت. داستان این فیلم در ارتباط با زوجی به نام مهتاب و محمود است که سالها از ازدواجشان گذشته است ولی هنوز صاحب فرزند نشدهاند. آنها به قصد زیارت راهی مشهد میشوند ولی در مسیر به خاطر ایجاد مشکلی به سوی روستایی کشیده میشوند که ساکنان آن کودکان و زنها هستند و تنها یک مرد در آنجا حضور دارد! آنها از وضع بد اهالی روستا دچار بهت و حیرت میشوند، اما به مرور با ساکنان روستا ارتباط برقرار میکنند…
این فیلم جز آثاری است که از سوی بنیاد فرانسوی «Cinema Found Sud» حمایت مالی شده است و با وجود بیتوجهی جریانهای شبهروشنفکری داخلی به آن در بسیاری از جشنوارههای خارجی حضور پیدا کرد و در نهایت هم توانست در جشنواره بین المللی فیلم مونترال جایزه بهترین بازیگر زن را به دست آورد.
«ایستاگه متروک» با وجود وقوع داستان در یک فضای روستایی و همچنین ریتم کند وقایع؛ هم به لحاظ داستانی و هم به لحاظ فرمی شباهتهای بسیار زیادی به آثار کیارستمی دارد به همین خاطر مورد توجه جشنوارههای خارجی قرار گرفت.
ابجد (۱۳۸۱)
«ابجد» فیلمی به تهیهکنندگی، نویسندگی و کارگردانی ابوالفضل جلیلی است که داستان زندگی نوجوانی به نام «امکان» را روایت میکند که در فضای متعصب و سنتی یک شهرستان علیه محدودیتها و قید و بندهای مذهبی تلاش میکند. او موذن یک مسجد است، به مکتبخانه میرود و در ایام غیر رمضان هم روزه میگیرد، اما به تدریج تغییر روش میدهد و بر خلاف تمایل خانوادهاش به نقاشی، خطاطی، موسیقی، عکاسی و سینما روی میآورد. در عین حال او عاشق دختری یهودی میشود که پدرش صاحب یک سینماست و «امکان» پوسترهای سر در آن را برایش طراحی میکند.
این فیلم محصول مشترک شبکه دوم سیما و دو کمپانی فرانسوی «Novem Production» و « arteFrance Cinéma» است که با وجود استقبال از آن در خارج از کشور در ایران توقیف شد و هیچگاه فرصت نمایش نیافت. علاوه برآن این فیلم از سوی بنیاد فرانسوی «Cinema Found Sud» نیز حمایت مالی شده است و نکته جالب در ارتباط با آن، اعتراف کارگردان این فیلم به دریافت سفارش از فرانسه برای ساخت آن بوده است. جلیلی سال ۹۲ در میانه نقد و بررسی فیلم «گذشته» گفت: «من هم فیلم «ابجد» را به سفارش فرانسه ساختم و نگاتیو آن هم دست فرانسه است و با وجود اینکه بازیگران ایرانی بودند و فیلم هم در ایران فیلمبرداری شده اما به آنها حق میدهم که آن را به عنوان فیلم فرانسوی به هر جایی بفرستند.»
خواب خاک (۱۳۸۲)
«خواب خاک» فیلمی به نویسندگی و کارگردانی سپیده فارسی کارگردان ایرانی مقیم فرانسه است. این فیلم که تهیهکنندگی آن را کیانوش عیاری برعهده دارد، جز آثاری است که از سوی بنیاد فرانسوی «Cinema Found Sud» حمایت مالی شده است و در آن بازیگرانی چون رویا نونهالی، حسین محجوب و مهدی مرعشی ایفای نقش کردهاند.
داستان این فیلم در مرزی میان واقعیت و خیال روایت میشود و مانند اکثر فیلمهای جشنوارهای که با سرمایهگذاری خارجی ساخته شدهاند، بیشتر بخشهای آن، خاجر از فضای شهری ایران و در بیابان و کویرهای اطراف یزد میگذرد.
کافه ترانزیت (۱۳۸۳)
«کافه ترانزیت» یکی از موارد خاص این فهرست است که از همان ابتدا حضور سرمایهگذاری خارجی در آن توسط عوامل سازنده فیلم اعلام شد. دو کمپانی فرانسوی Silkroad Production و Granite Rock Films سرمایهگذاران اصلی این اثر سینمایی هستند هرچند که سرمایهگذارانی از کشورهای ترکیه و مجارستان نیز در ساخت این اثر حضور داشتند.
این فیلم که کارگردانی و نویسندگی آن برعهده کامبوزیا پرتوی بوده پس از تولید در داخل کشور مورد توجه قرار گرفت و توانست در بیست و سومین دوره جشنواره فجر دو سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه و بهترین بازیگر نقش اول زن را از آن خود کند.
ظاهر داستان این فیلم شبیه به بسیاری از داستانهای مرسوم سینمای ایران در سالهای گذشته است که بر جدال زن ایرانی با جامعهی سنتی و مردسالار بر سر استقلال تاکید دارد ولی نکته جالب آن مربوط به کامبوزیا پرتوی کارگردان و نویسنده این فیلم است که همواره حضوری فعال در جشنوارههای خارجی دارد. او با همین فیلم توانست لوح تقدیر و جایزه آزادی جشنواره فیلم اورشلیم که همه ساله در اسرائیل برگزار میشود را به دست آورد!
نیلوفر (۱۳۸۵)
ماجراهای این فیلم یکی از عجیبترین مواردی است که در این فهرست مورد بررسی قرار میدهیم. نویسنده و کارگردان این فیلم یک زن دورگهی فرانسوی-لبنانی، به نام ژابین سمایل است که ساکن آمریکاست و این فیلم اولین و آخرین تجربه کارگردانی او تا به امروز به شمار میرود.
تهیهکنندگی این فیلم به طور مشترک توسط فرشته طائرپور، ژان برهات، رشید بوشارب انجام شد و در آن بازیگران نام آشنایی از سینمای ایران همچون شهاب حسینی، رویا نونهالی، فاطمه معتمدآریا، هنگامه قاضیانی و امیر آقایی ایفای نقش کردهاند.
اما نکته جالب توجه در ارتباط با این فیلم علاوه بر داستان قبحشکن آن که مربوط به ازدواج اجباری یک دختر خردسال با رئیس قبیله در ازای دادن یک زمین به پدرش است، حضور فرشته طائرپور در قامت تهیهکننده این فیلم است. طائرپور که سالها پیش عهدهدار ریاست هیأت مدیره خانه سینما بود و همواره به عنوان یکی از مدیران سینمایی کشور شناخته میشود، با حمایت کمپانی فرانسوی «B Productions3» اقدام به ساخت فیلم سینمایی «نیلوفر» کرد؛ فیلمی که هیچگاه مجوز اکران در ایران را نیافت. هرچند در جشنوارههایی چون کن، برلین و مونترال حضوری فعال داشت.
لاکپشتها پرواز میکنند (۱۳۸۳)
«لاکپشتها پرواز میکنند» سومین ساخته بهمن قبادی فیلمساز همیشه مخالف خوان ایرانی است. این فیلم نخستین فیلمی بود که پس از اشغال عراق توسط آمریکا، در عراق ساخته شد و بعد از آن بهعنوان نمایندهی سینمای ایران برای اسکار ۲۰۰۴ انتخاب شد.
«لاکپشتها پرواز میکنند» که داستانش به زندگی گروهی از مردم کرد در مرز ترکیه و ایران میپردازد، با کمک کردستان عراق و کمپانی فرانسوی «Bac Films» ساخته شد و در ۷۳ جشنواره بینالمللی در سراسر جهان حضور پیدا کرد.
نیوهمانگ (۱۳۸۵)
«نیوهمانگ» اثر بعدی بهمن قبادی است. فیلمی در ارتباط با مردم کردستان که محصول مشترک چهار کشور ایران (قبادی)، اتریش، عراق و فرانسه (دو کمپانی Silkroad Production و New Crowned Hope) است و زبان آن همانند غالب آثار این کارگردان کردی است.
داستان این فیلم که به صورت غیرمجاز و بدون مجوزهای قانونی تولید شد، تماماً در کردستان روایت میشود و به شرح حال نوازنده پیری به نام «مامو» میپردازد که تصمیم دارد همراه با فرزندانش برای اجرای کنسرت راهی عراق شود.
این فیلم که هیچگاه مجوز اکران را در ایران پیدا نکرد، پس از پشت سرگذاشتن تورهای جشنوارهگردیش به صورت دیویدی روانهی بازار غیررسمی فیلم در ایران شد و همزمانی توزیع آن با ماجرای مهاجرت «گلشیفته فراهانی» به بیشتر دیده شدنش کمک کرد.
ازدواج موقت (نزدیکتر از آشنا) (۱۳۸۸)
ازدوج موقت یکی از تولیدات مشترک مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی و فرانسه (کمپانیCinema Found Sud) و آلمان در دوران ریاست محمد آفریده در این مرکز است. فیلمی که نام ابتدایی آن «نزدیکتر از آشنا» بود و نویسندگی و کارگردانی آن به یک دورگهی ایرانیالاصل و مقیم فرانسه به نام «رضا سرکانیان» سپرده شده بود.
داستان این فیلم در ارتباط با عروس جوان یک خانواده سنتی است که همسرش میمیرد و برادر کوچکتر خانواده درصدد ارتباط با عروس بیوه قرار میگیرد که در این میان، بحث ازدواج موقت پیش میآید…
با وجود آن که قرار بود این فیلم به عنوان یکی از فیلمهای اول در بیست و هشتمین جشنواره فیلم فجر حضور پیدا کند ولی ناگهان تهیهکننده فیلم از این کار انصراف داد و قرار شد که نخستین نمایش این فیلم در جشنوارهی کن باشد. اما با اولین نمایش آن در کن مشخص شد که بر خلاف تبلیغات پیشین، این فیلم اساساً یک اثر ضددینی است که به شکل بیسابقهای به نمایش صحنههای مشروبخواری و برهنگی و تماس جنسی در میانهی صحنههای عزاداری امام حسین (ع)، پرداخته است!
یک خانوادهی محترم (۱۳۹۰)
سوره سینما در ادامه مینویسد: «یک خانوادهی محترم» سرشناسترین فیلم این فهرست است که البته واسطه شهرت آن نه افتخارات و یا قوّت تکنیکی سازندگان آن بلکه بیشتر به واسطه توهینهای بیسابقهی این فیلم به رزمندگان دفاع مقدس، خانوادههای شهدا و شخص امام خمینی(ره) است!
این فیلم یکی دیگر از فهرست بلندبالای فیلمهای مسئلهدار و پرحاشیهی دوران مدیریت محمد آفریده در مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی است که با تهیهکنندگی شخص او و به عنوان محصول مشترک سیما فیلم و کمپانی فرانسوی JBA Production با نام اولیه «خرمشهر» تولید شد ولی اولین نمایش آن در جشنواره کن با واکنش منفی طیفهای مختلف سینمایی روبرو شد تا آنجا که بسیاری از حاضرین ایرانی در کن آن سال، نسبت به محتوای ضدارزش این فیلم انتقاد کردند.
در نهایت، انتقادات به جایی رسید که در یک اقدام بیسابقه و برای اولین بار در طول دوران مدیریت «عزتالله ضرغامی»، رئیس رسانهی ملی به دلیل مشارکت در تولید این فیلم به مجلس احضار شد و توضیحاتی را پیرامون آن ارائه کرد. چندی بعد هم «حسن اسلامیمهر» رئیس باسابقهی سیمافیلم، در اثر شدت انتقادات رسانهای، از کار برکنار گردید.
بابا عزیز (شاهزادهای که روحش را سگالید) (۱۳۸۲)
«بابا عزیز» فیلمی به نویسندگی و کارگردانی محمد ناصر خمیر کارگردان تونسی تبار است که به عنوان محصول مشترک ایران، فرانسه، تونس، آلمان و انگلیس در سال ۸۲ ساخته شد.
تهیهکنندگی این فیلم به طور مشترک برعهده علیرضا شجاع نوری چهره نام آشنای سینمای ایران در جذب سرمایههای خارجی و سیریال اوریول تهیهکننده فرانسوی است که در بیست و سومین جشنواره فیلم فجر سیمرغ بهترین فیلم معناگرا را گرفت.
«بابا عزیز» که در نام خارجی خود با عنوان «باب عزیز، شاهزادهای که روحش را سگالید» معرفی شده است، که براساس آنچه در ارتباط با آن منتشر شده، سه کمپانی خارجی Bavaria Film International، Typecast Releasing و Trigon-Film از سرمایهگذاران آن هستند.
برف (۱۳۸۷)
فیلم سینمایی «برف» به کارگردانی آیدا بجیک یکی دیگر از تولیدات مشترک ایران با فرانسه است که سرمایهگذارانی از کشورهای بوسنی هرزه گوین و آلمان نیز در ساخت آن مشارکت داشتهاند.
این فیلم که به عنوان یکی دیگر از ثمرات دوران مدیریتی محمد آفریده در مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی شناخته میشود، در ابتدا قرار بود به همراه فیلم «نیلوفر» به عنوان یکی از دو نماینده ایران در جشنواره کن حضور داشته باشد ولی پس از حضور در این جشنواره نام ایران از سرمایهگذاران این فیلم حذف شد. اتفاقی که واکنش آفریده را به عنوان یکی از تهیهکنندگان اصلی این فیلم در پی داشت.
او در مصاحبهای در ارباط با این موضوع گفت: «ما دو سال پیش در جشنواره سارایوو حضور داشتیم و از میان ۱۰-۱۵ طرح با خواندن طرح برف و سوابق فیلمساز برای ساخت این فیلم اعلام آمادگی کردیم. نشستهای متعددی با خانم بجیک داشتیم و در این زمینه به قطعیت رسیدیم و پس از انجام صحبتهای نهایی با او، قرارداد مشارکت امضاء شد. از آنجایی که «برف»، نخستین فیلم بلند کارگردانش بود، برای مشارکت در ساخت آن اقدام کردیم. این فیلم محصول مشترک ایران، فرانسه، آلمان و بوسنی است.»
پریدن از ارتفاع کم (۱۳۹۲)
این فیلم از جمله آثاری است که عوامل آن از همان ابتدا به طور رسمی اعلام کردند که قرار است به عنوان محصول مشترک ایران و فرانسه تولید شود. حامد رجبی کارگردان این اثر است و تهیهکنندگی آن را مجید برزگر برعهده دارد. برزگر نیز از جمله چهرههای فعال سینمای ایران در سالهای اخیر است که در زمینه دریافت سرمایههای خارجی و تولید آثار مشترک با سایر کشورها یدطولایی دارد.
جالب آن است که مجید برزگر تهیهکننده این فیلم پس از کسب جایزه فیبرشی (برگزیده منتقدان) شصت و پنجمین جشنواره برلین در ارتباط با کیفیت فیلم و دلایل عدم حضور آن در جشنواره فجر گفت: «این جایزه دستاورد خوبی برای اولین حضور یک فیلم اولی در جشنواره خارجی بود، اگرچه دوست داشتیم ابتدا این فیلم در جشنواره فیلم فجر نمایش داده میشد، اما با توجه به پروانه ویدیویی این فیلم و رد تقاضای ما برای تبدیل آن به پروانه سینمایی و اینکه درجه کیفی پایینی به آن دادند، این امکان فراهم نشد.»
دو فرشته (۱۳۹۱)
دو فرشته فیلمی به کارگردانی و نویسندگی محمد حقیقت و تهیهکنندگی محمد احمدی ساخته سال ۱۳۸۱ است و در آن بازیگرانی چون گلشیفته فراهانی و حسن ناهید ایفای نقش کردهاند.
فضای داستان این فیلم ماورایی است و داستان آن با ماجرای پدری آغاز میشود که بعد از کشتن پسرش به امامزادهای میرود و تمامی شب را به راز و نیاز با او میگذراند. این فیلم محصول مشترک فرانسه و ایران است که پس از نمایش در «هفته بین المللی منتقدین کن» در سل ۲۰۰۳ توسط کمپانی فرانسوی وایلد بانچ، به ۱۶ کشور فروخته شد.
گذشته (۱۳۹۱)
«گذشته (به فرانسوی: Le Passé) فیلم درام فرانسوی محصول سال ۲۰۱۳ به کارگردانی اصغر فرهادی است که برای اولین بار در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۳ اکران شد. برنیس بژو، طاهر رحیم و علی مصفا از بازیگران این فیلم هستند.
«گذشته» تماما در در فرانسه فیلمبرداری شده است و روایتگر داستان چند رابطه با محور اتفاقاتی در «گذشته» است که حلقه وصل این روابط زنی به نام «مارین» میباشد. احمد با بازی (علی مصفا)، که شوهر دوم مارین است، بهخاطر اختلاف با او به ایران بازگشته و پس از چهار سال به دعوت ماری به فرانسه فراخوانده میشود که میبیند همسرش نیز با مردی تازه به نام سَمیر (طاهر رحیم) آشنا شدهاست؛ پس ماری و احمد با یک طلاق توافقی – باتوجهبه نداشتن بچهای مشترک از خود – از هم جدا میشوند. اما مشکل لوسی (دختر بزرگ ماری از همسر اولش) با ازدواج جدید مادرش و اتفاقی که برای سِلین – همسر اول سمیر – افتادهاست، گذشتهای را ایجاد کرده که بهراحتی نمیتوان از آن عبور کرد…
گذشته با سرمایهگذاری اتحادیه اروپا به دلیل «ترویج فرهنگ اروپایی» و همچنین چندین شرکت فرانسوی از جمله Memento Films Production، France 3 Cinéma، Canal+ و France Télévisions تولید شده است و به همین خاطر بود که فرانسویها از آن استقبال کردند دو جایزه کلیسای جهانی جشنواره کن در سال ۲۰۱۳ نصیب آن شد و همچنین بازیگر نقش اصلی آن توانست جایزه بهترین بازیگر جشنواره کن را از آن خود کند.
جنجال در عروسی (۱۳۹۴)
فیلم سینمایی «جنجال در عروسی» سومین فیلم بلند سینمایی سیدرضا خطیبی است که تهیه کنندگی آن را محمد احمدی برعهده دارد و در ژانر سینمای کودک و نوجوان ساخته شده است. این فیلم محصول مشترک ایران و فرانسه است که با مشارکت بنیاد سینمایی فارابی تولید شده است و قرار بود نسخه سه بعدی آن در جشنواره سال گذشته حضور پیدا کند ولی به دلایلی این اتفاق صورت نگرفت.
نکته جالب در ارتباط با این فیلم حضور محمد احمدی در قامت تهیهکننده آن است. او که بیشتر به عنوان مدیر فیلمبرداری و مجری طرح در سینمای ایران شناخته میشود، از سال ۸۱ و با فیلم «دو فرشته» که آن هم از تولیدات مشترک ایران و فرانسه است، فعالیت تهیهکنندگی خود را آغاز کرده است!
چهار فیلم از کیارستمی!
عباس کیارستمی هم در تولید اثاری با سرمایه خارجی ید طولایی در سینمای ایران دارد و علاوه بر موارد بالا فیلمهایی همچون «باد ما را خواهد برد»، «ده»، «کپی برابر اصل» و «پنج» از ساختههای عباس کیارستمی با سرمایهگذاری فرانسوی ساخته شدهاند.
«سکوت» و «سیب»
خانواده مخملباف به جز فیلم «گبه» که در اواسط دهه هفتاد و در ایران و با سرمایه فرانسوی ساخته شد، پس از مهاجرت نیز ساخت دو فیلم «سکوت» توسط محسن مخملباف و «سیب» توسط سمیرا مخلمباف را با مشارکت فرانسویها در کارنامه خود دارند.
فروشنده(۱۳۹۵)
آخرین عنوان این لیست فیلمی است که پس از حضورش در کن بحث سرمایهگذاری خارجی در سینمای ایران و تاثیر این سرمایهها در جهتدهی محتوایی فیلمها دوباره داغ شد و به یکی از بحثهای اصلی سینمای ایران تبدیل شد. «فروشنده» اصغر فرهادی که مانند بسیاری از اثار سینمای ایران که با سرمایه فرانسوی ساخته شدهاند توسط در کن دیده شود و به دلیل مشارکت خواهر امیر قطر در ساختش بسار جنجالی شد، اما طبعا تا زمان اکران عمومی فیلم در ایران نمیتوان در مورد آن بصورت دقیق اظهار نظر کرد.
سوره سینما پس از ارائه این فهرست، مینویسد: البته بدون شک این لیست حاوی تمام فیلمهای سینمای ایران که با سرمایهگذاری مشترک تولید شدهاند، نمیشود و چه بسا آثار بسیاری باشند که با منابع خارجی تولید شدهاند و هیچ اطلاعاتی در ارتباط با آنها وجود نداشته باشد ولی نکته جالب توجه در ارتباط با این آثار آن است که اغلب آنها یا پس از تولید، به دلایل مختلف از جمله ارائه تصویری دروغ از ایران توقیف شدهاند یا آن که در صورت اکران در داخل کشور به توفیق چندانی دست نیافتهاند و پرونده آنها با فروشی اندک بسته شده است.
منبع: کافه سینما