به گزارش فناوری فرهنگی، فرهنگ از نظر تعریف، معنای عامی است که همه شئون جامعه و ابعاد زندگی انسان را دربر میگیرد و قابل اضافه به هر تعریفی از جمله فرهنگ سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و حتی رانندگی و ازدواج است و میتوان ادعا کرد مهمترین دارایی هر ملت و جامعهای، فرهنگ ایشان است چراکه فرهنگ، مقوم شخصیت و منشهای گوناگون در عرصههای مختلف خواهد بود.
رهبر معظم انقلاب با تأکید بر اهمیت و نقش فرهنگ میفرمایند: «فرهنگ، به معنای هوایی است که ما تنفّس میکنیم؛ شما ناچار هوا را تنفّس میکنید، چه بخواهید، چه نخواهید؛ اگر این هوا تمیز باشد، آثاری دارد در بدن شما؛ اگر این هوا کثیف باشد، آثار دیگری دارد» بنابراین فرهنگ، چه بدانیم، چه ندانیم و حتی چه بخواهیم یا نخواهیم، در زندگی ما اثر دارد و به معنای دقیقتر، منشاء آثار زندگی ما است.
فرهنگ ایران در مواجهه با تنگناهای گوناگون آبدیده شده است
فرهنگ ایرانی دارای سابقه کهن و درخشان است، ازآنجا که غنا و عمق هر فرهنگی تا حد زیادی بسته به قدمت آن فرهنگ است، فرهنگ ایرانی باسابقهای طولانی و در مواجهه با تنگناهای گوناگون آبدیده شده و استحکام لازم را به دست آورده است.
اطمینان ایرانی از زیربنای فرهنگی خود باعث شده که او از زمان تشکیل اولین امپراتوری جهان به دست خود تاکنون، از طرح فرهنگهای دیگر در کنار فرهنگ خود نهراسد، بدین ترتیب، فرهنگ ایرانی از تجربیات فرهنگی دیگران، استفاده کرده و به رشد و ترقی خود ادامه داده است.
به نظر میرسد یکی از ریشههای محکم و آبشخورهای اصلی فرهنگ هر ملتی، دین، اعتقادات و به طور کلی آیینهای ایشان است و ایرانیان و بهخصوص اصفهان، از دیرباز دارای تمدن و فرهنگ مبتنی بر اعتقادات الهی، اخلاق و انسانیت بوده بهطوری که در طول تاریخ، همواره فرهنگ عمومی جامعه، ظلم و تعدی را ناپسند دانسته و برای آزادی و آزادگی انسانها احترام قائل بودهاند.
همین ظلمستزی بوده که نمود بیرونی و امروزیاش در مواجهه با آمریکا خبرساز شد، زمانی که رئیس جمهور این کشور برای ایجاد ترس تهدید به تخریب اماکن فرهنگی ایران کرد.
با نگاهی به پیشینه اصفهان و فرهنگ و تمدن این دیار کهن میبینیم که در این هوای پاک و فرهنگ غنی، هنر و هنرمند جایگاه والایی داشته و دارد چراکه هنر را دریچه قلب آدمی به عالم معنا دانسته و ریشههای آن در عقلانیت و آزادگی است و در تاریخ فرهنگی اصفهان، هنر عنصری جداییناپذیر بوده است.
در فرهنگ و هنر اصفهان هر چیزی در سطح عالی پیدا میشود، به طور مثال برخی کارشناسان تاریخ موسیقی اصفهان را به عنوان مرجع و شاخص در کل ایران از زمان ساسانیان میدانند و در عرصههای گوناگون موسیقی، از شعر و آهنگ و خوانندگی، صاحب سبک و تأثیرگذار دانستهاند.
امروز هم نامهایی چون استاد کسایی، راغب اصفهانی و تاج اصفهانی در آسمان فرهنگ و هنر نصفجهان میدرخشد و به یاد میآورد که هنر موسیقی، شعر، نوازندگی و خوانندگی اصالت و هدف پاک دارد و باید حساب آنها را از برخی موسیقیهای امروزه جدا دانست و توجه به این نکته اهمیت دارد که هنر موسیقی باید در خدمت و راستای تعالی روح انسانی باشد و نه مطامع دنیوی و شهوات نفسانی.
معماری اصفهان، موسیقی منجمد است
در همین راستا منصور اعظمیکیا، استاد آواز اصفهانی با اشاره به نسبت موسیقی و معماری اظهار میدارد: اصفهان از اواخر دوره قاجار تا به امروز یک شهر شناخته شده به آواز و موسیقی است و معماری اصفهان که به موسیقی منجمد معروف است بسیار فاخر است، در اصفهان ابداع کنندگان معماری از موسیقی الهام میگرفتند.
معماری و بناهای نصفجهان این شهر را به موزهای تبدیل کرده که دیدن هر اثر آن از نزدیک به تنهایی، آرزوی افراد هنردوست در سراسر عالم است و به نوعی اوج و مظهر تلفیق فرهنگ اسلام و ایران در نمایشگاهی به وسعت نصف جهان بروز پیداکرده است.
گویا هنرمندان اصفهان و به تبع آنها مردم اصفهان، هر کار و فعالیت خود را، حتی سادهترینها را هم به زیباترین و هنرمندانهترین شکل انجام میدادند که این موضوع در صنایعدستی این شهر ظهور بیشتری دارد و تنوع این مولود صنعت و هنر، انسان را به حیرت وا میدارد.
با قدم زدن در بازارهای سنتی اصفهان میبینیم که از لیوان و بشقاب و دیگ گرفته تا رومیزی و سفره و قاب عکس، همه و همه به پایان نامهای مصور در رشته خود میمانند که چشم آدمی را از کارکرد آنها به زیبایی و هنر نهفتهاش متمرکز میکند.
در زمینه طب و اصلاح مزاج حرفها برای گفتن داشتهایم و طبیب که او را حکیم مینامیدند نه فقط جسم که مراقب روح و بیماریهای آنهم بود و شاید به جرات بتوان گفت که بزرگترین طبیب حکیم دوران در مکتب اصفهان و حوزه فلسفی این شهر فعالیت میکرد و کتاب قانون در طب ابنسینا، این حکیم الهی که مدتها در اصفهان کرسی تدریس داشته، سالها در دانشگاههای مغرب زمین تدریس میشد.
اما موج فرهنگ مهاجم و هجوم فرهنگی به کشور، از زمان قاجار و بهخصوص در زمان پهلویها، خودباوری و عزتنفس برخی را با خود برد و فرهنگ توخالی و بزک کرده غرب را که البته چهرهای فریبنده داشت، به ذهنهای مردم تحمیل کرد.
غربزدگی، تمدن ایرانی مجبور به گوشهگیری کرده است
این به اصلاح غربزدگی، ذائقهها را تغییر داد به طوری که ما با این پشتوانه فرهنگی و هنری، تعریف زیبایی و خوبی را از زبان غرب میگرفتیم، آن هم به صورت طوطیوار و بدون تفکر و موسیقی، معماری، طب و … به زبان فرهنگی غربی ترجمه کردیم.
هرچند در سالهای اخیر، بازگشت به فرهنگ گذشتگان رونق گرفته و حتی طب سنتی با همان سبک و سیاق قدیمی ارج و قربی پیداکرده اما بازهم در برخی موارد رگههایی از فرهنگ بیگانه مشاهده میشود و تجمل و تفاخر را جایگزین کارآمدی و آرامش میکنیم.
فتحعلی قشقاییفر، عضو هیأت علمی دانشکده معماری و هنر دانشگاه کاشان با بیان اینکه درگذشته صنایعدستی یک محصول کارکردی و کاربردی در فضای زندگی عامه مردم بود، اذعان میکند: با این تغییر کارکرد صنایعدستی، این امر در اولویتهای دوم و چندم خواستههای خریداران قرار گرفته و در حال حاضر این صنایعدستی جنبههای کاربردی چنان تأثیرگذاری ندارند و به عبارت دیگر از الزامات زندگی مردم خارج و به محصولی زینتی بدل شدهاند.
کارشناسان اعتقاد دارند که یکی از خصوصیات صنایعدستی این است که این صنعت حاصل روح ملتها و آیین فرهنگ ملی کشورهاست و با رجوع به آمار صنایعدستی کشورها به روحیه مردم آن کشور میتوان پی برد، بنابراین صنایعدستی تنها یک کالا برای مبادله نیست بلکه خصوصیات فرهنگی و ویژگیهای اقوام از طریق آن مبادله میشود و نوعی ارتباط را ایجاد میکند.
اما سنگهای پیش پای هنرمندان، به خصوص در عرصه صنایعدستی، قدم زدن در کوچه باغهای هنر و تنفس از هوای فرهنگی اصفهان را سختتر کرده است.
در همین خصوص «علی فردوسی» از پیشکسوتان عرصه هنر و فرهنگ با تشریح عوامل مؤثر در احیای صنایعدستی به خبرنگار فارس میگوید: نظارت در بحث کیفیت، قیمت و مواد اولیه کار بسیار واجبی است چراکه امروزه با توجه به تورم، قیمتها مضاعف شده و مواد اولیه به دست مصرفکنندگان نمیرسد، در مرحله اول کنترل کیفی، بستهبندی، تسریع و تسهیل صادرات، ارزان بودن مواد اولیه، قیمت تعاونی مواد اولیه صنایعدستی و جلوگیری از واردات صنایعدستی تقلبی کشورهای دیگر اهمیت دارد چراکه مردم به سمت کالاهای ارزانقیمت میروند.
این تولیدکننده عمده صنایعدستی بیان میکند: از مشکلات تولیدکنندگان صنایعدستی واردات قاچاق صنایعدستی از دیگر کشورها است که با ظاهری زیبا و قیمتی ارزان در مغازههای بلورفروشی و جهیزیه فروشی توزیع میشود که انتظار میرود از قاچاق این کالا جلوگیری شود تا صنایعدستی رواج و رونق بهتری پیدا کند چرا که صنایعدستی مؤلفه و ظرفیتهای زیادی مانند اشتغال به همراه دارد.
صنایعدستی بهعنوان هدیه و سوغات فرهنگی محسوب میشود که علاوه بر زیبایی بخشیدن به خانهها و یادآوری هنر، تاریخ و فرهنگ است و در صدور فرهنگ ما به خارج از مرزها نقش به سزایی دارد.
یکی دیگر از چالشهای پیشروی هنرمندان، مالیات بوده و هست، موضوعی که چندی قبل تحت عنوان طرح معافیت مالیاتی هنرمندان از سوی دولت مطرح شد و میتوانست برای هنرمندان واقعی که یادآور تمدن چند هزار ساله ایران اسلامی است خبر خوبی باشد.
البته پس از پیگیریهای خبرگزاری فارس مشخص شد، هنر واقعی و هنرمند حقیقی نه تنها در زندگی مردم که بلکه در سفر دولت هم جایگاه خود را از دست داده و فقط سلبریتیهای میلیاردی؛ هنرمند مدنظر دولت برای معافیت مالیاتی هستند و اما هنرمندان رستهای همچون هنر صنایعدستی که نشاندهنده ریشه، تمدن و فرهنگ ایران کهن است، امروز باید بیم حذف شدن از لیست هنرمندان مطلوب دولت و الزام به پرداخت مالیات را داشته باشند.
در همین خصوص «عباس شیردل» رئیس اتحادیه تولیدکنندگان و فروشندگان صنایعدستی اصفهان در گفتوگو با فارس اظهار دارد: حوزه صنایعدستی تریبون ندارد، رسانه ملی در اختیار هنرمندان است، هیچگاه صداوسیما از من بهعنوان رئیس اتحادیه صنایعدستی دعوت نمیکند تا مسائل و مشکلات حوزه صنایعدستی را عنوان کنم، دولتیها را دعوت میکند تا بگویند همهچیز خوب است و هنرمندان هیچ مشکلی ندارند.
نابودی ریشه، تمدن و فرهنگ ایران کهن را با دستان خودمان
وی در ادامه صحبتهای خود ترکیه را بهره بردار را از وضعیت کنونی هنر و هنرمندان دانست و متذکر شد: برخی از هنرمندان ما به دلیل مشکلات مالی و عدم استقبال مردم و همچنین حمایتهای دولتی به کشورهایی نظیر ترکیه و کانادا رفته و آنجا سرمایهگذاری میکنند و به تولید صنایعدستی که مختص به کشور ماست مشغول هستند، دولت ترکیه از وجود نواقص قانونی و عدمحمایت دولت از هنرمندان این عرصه بهترین سوءاستفاده را میکند و بهره مادی و معنوی هنر و هنرمند ایرانی را به نام خود به ثبت میرساند و این دقیقاً یعنی نابود شدن ریشه، تمدن و فرهنگ ایران کهن آنهم به دست خودمان.
به نظر میرسد یکی از تأثیرگذارترین عوامل بر فرهنگ اصفهان، فرهنگ اقتصادی است که برای فراموشی و استحاله فرهنگ و هنر اصفهان، به کمک تهاجم فرهنگ بیگانه آمده و بیرحمانه بر پیکره آن میتازد.
خودباوری، عزتنفس و نگاه به داخل میتواند حلال این مشکلات باشد و فرهنگ بومی را به عنوان الگویی مبتنی بر کرامت انسانی و اخلاق الهی نه تنها برای مردم اصفهان و ایران، بلکه به تمام دنیا صادر کرد.
منبع:فارس