به گزارش فناوری فرهنگی، نرگس شایق، بنیانگذار سایت آرانیک کارآفرین جوانی که میخواهد صنایعدستی روستاییان و عشایر را اینترنتی به همه جهان بفروشد، او می گوید در حال حاضر با ۷۰۰ کارگاه در کل ایران همکاری میکند که در هر کارگاه حداقل ۵ نفر مشغول به کارند، یعنی به طور میانگین برای بیش از ۳ هزار و ۵۰۰ نفر به طور غیرمستقیم ایجاد اشتغال شده و…
فروشگاه آنلاین آرانیک بهعنوان نخستین پایگاه تخصصی فروش و معرفی صنایعدستی تقریبا به سهسالگی خود نزدیک میشود. فروشگاهی که علاوه بر فروش در بازار ایران توانسته به کشورهای دیگر صادرات هم داشته باشد و به نوعی نخستینهای صادرات استارتآپی در ایران را رقم بزند. آرانیک طی این سه سال، به رکورد بازدیدکننده ۸ هزار کاربر در روز رسیده و روزانه ۸۰ ثبت خرید دارد. خریدی که از بین کالاهایی با قیمتی بین ۲ هزار تومان تا ۵۰ میلیون تومان صورت میگیرد. این فروشگاه خواهان هم پیدا کرده و پیشنهاد خرید یک میلیارد تومانی هم داشته که مدیرعاملش سفتوسخت آن را رد کرده است. در این گزارش نرگس شایق، مدیرعامل آرانیک، داستان کسبوکار، برنامههایش برای فروش بیشتر در ایران و صادرات بیشتر به سایر نقاط جهان را با «شنبه» در میان گذاشته است.
داستان کسبوکار شما از کجا آغاز میشود؟
داستان ما از آنجایی آغاز میشود که بعد از اتمام دوره کارشناسی ارشد به خاطر علاقه شخصی همراه همسرم و یکی از دوستانم سفرهایمان را به روستاها و مناطق عشایری ایران آغاز کردیم. خانهبهخانه به روستاهای دورافتاده ایران و چادرهای عشایر سر میزدیم و هدفمان تنها علاقهمندی به حوزه صنایعدستی بود. تاکید میکنم که ابتدا هیچ هدف اقتصادی از این کار نداشتیم و صرفا به دلیل علاقهمندی به حوزه هنرهای سنتی ایران به جمعآوری صنایعدستی سنتی و بومی مناطق مختلف ایران میپرداختیم. از کارگاههایشان عکس میگرفتیم و از کارهایشان بهعنوان نمونه خرید میکردیم. چون این صنایعدستی بومی و سنتی در حال نابودی و کمرنگ شدن است، میخواستیم از هرکدام نمونهای داشته باشیم تا در صورت نابودی حداقل بتوانیم با کمک آنها موزه صنایعدستی ایجاد کنیم و کلکسیون و موزه صنایعدستی شخصی تشکیل دهیم. هدف ما کار اقتصادی نبود و در ادامه به فکر نوشتن یک دائرهالمعارف صنایعدستی روستایی- عشایری افتادیم و این موجب شد علاقهمندیمان به سفر بیشتر شود. ماهی یک یا دو سفر به استانهای مختلف داشتیم و در این سفرها ۳۸ رشته صنایعدستی را که در حال از بین رفتن بود، شناسایی کردیم. بنابراین به دنبال پیدا کردن علت این روند نابودی و فراموشی هنرهای سنتی رفتیم. علتش ساده بود؛ عدم خرید آثارشان و مهجور ماندن و درواقع غیراقتصادی بودن تولید این آثار که همگی در روستاهای دورافتاده، قبایل عشایری و دور از بازارهای بزرگ تولید میشدند. یعنی هم به بازار شهرهای بزرگ دسترسی نداشتند و هم اینکه چون اغلب از قومیتهای مختلف بودند گاه حتی بعضی از آنها به زبان رایج فارسی هم مسلط نبودند. بنابراین امکان برقراری ارتباط با بازارها را نداشتند. بنابراین این افراد گردش مالی بسیار محدودی از آثارشان نصیبشان میشد و اطرافیانشان هم به این آثار و آموختن این مهارتها مبادرتی نمیکردند. همین امر درنهایت به کاهش تولید و فراموشی این هنرهای بومی و سنتی منجر میشد. پس هنرها منحصر به یک یا دو نفر میماند که سازندگانشان چون اغلب سنین بالایی هم داشته و دارند، با مرگ هرکدام، یک هنر اصیل و ناب ایرانی به زیر خاک میرفت و میرود. اینجا بود که بعد از سه سال کار پژوهشی جرقه کار اقتصادی به ذهنمان رسید.
میتوانستید صنایعدستی رایج کشور را که اتفاقا دسترسی به آنها هم بیشتر است، به صورت آنلاین بفروشید. چرا اینقدر روی صنایعدستی روستایی و عشایری تاکید دارید؟
در حال حاضر ما در دورهای به سر میبریم تحت عنوان پسامدرن که وجهی از آن به معنای رجوع به سنتها و تلفیقشان با روزگار فعلی و مدرن است. مردم رو آوردهاند به آنچه بکر و دستنخورده است و اتفاقا صنایعدستی روستایی و عشایری ایران صبغه پستمدرنی دارند و با ظاهر سنتی با سلیقه مردم امروز هماهنگ میشوند. این صنایع قابلیتهای زیادی برای عرضه به بازار دارند و ما باید چرخه و گردش مالی برایشان ایجاد کنیم. مانند سفال کلپورگان در استان سیستان و بلوچستان که اغلب بانوان به ساخت این سفال اشتغال دارند و نوع ساختشان هم با سفالگری منطقه همدان و لالجین متفاوت است که در کل سختیهای زیادی دارد. اما حاصل این تولید کالایی بینظیر است که مشتریان خاص دارد.
چرا فروش آنلاین را انتخاب کردید؟
دقیقا ابتدای سال ۹۲ بود که ایده فروشگاه اینترنتی به ذهنمان رسید. قبل از آن بررسیها و بهاصطلاح بالا و پایینهای زیادی کردم که به راهحلی برسم تا بهواسطه آن بتوان جایی یا مکانی یا امکانی برای فروش صنایعدستی سنتی و بومی ایران پیدا کنم. یکی از گزینهها احداث فروشگاه فیزیکی و عرضه سنتی این آثار بود که قاعدتا من سرمایه اولیهاش را نداشتم، چون کارمند فرهنگستان هنر بودم با حقوق کارمندی. دلیل دیگر این بود که ما نمیخواستیم به یک خیابان، یک منطقه یا یک شهر محدود شویم. فروشگاه فیزیکی ما را محدود میکرد اما فروش اینترنتی ما را به افراد مختلف متصل میکرد. در ذهن من هیچگاه بازار محدود جایی نداشت.
فروش اینترنتی صنایعدستی یعنی کالایی که نیاز اولیه انسان را برطرف نمیکند و در سبد خرید روزمره خانوارها جایی ندارد. با توجه به بیسابقه بودن عرضه چنین کالاهایی در اینترنت، ترسی از شکست در بازار ایران نداشتید؟
بازار ایران برخلاف فکر عامه، بازار بسیار خوبی برای سرمایهگذاری است و مردم ایران بیشتر از مردم هر کشوری برای صنایعدستی پول خرج میکنند. در حالی که تجربه ما در سایر کشورها نشان میدهد که برخلاف تصور عموم مثلا اروپاییان از ایرانیها خرید بیشتری از این حوزه ندارند. بسیاری از متصدیان صنایعدستی فکر میکنند که اگر جنسشان را به اروپا بفرستند، روی هوا آن را میبرند، در حالی که بهواقع اینطور نیست. اما بازار ایران با جمعیت جوان و علاقهمندی که دارد، ظرفیتهای بسیاری برای فروش صنایعدستی دارد.
سرمایه اولیه شما برای راهاندازی این کسبوکار چقدر بود؟
ما با سرمایه اندک شخصی کار را شروع کردیم و با همان سرمایه اندک اقدام به راهاندازی نسخه اولیه سایت و ارائه و معرفی محصولات موجود در گنجینه شخصیمان به صورت کاملا تخصصی کردیم. همزمان جستجو و سفرهایمان برای شناسایی صنایعدستی اصیل ایرانی ادامه داشت و روزبهروز گنجینه ما از آثار خریداریشده و گاها تصاویر تهیهشده از محصولات در مراحل نخستین کار تکمیلتر میشد. همچنین تعلقخاطر ما به جامعه هنری و داشتن تخصص در این زمینه موجب میشد که اعتماد تولیدکنندگان به من و همکارانم بیشتر شود و در روزهای شروع کار برخی کالاهایشان را امانی برای انجام عکاسی و معرفی در سایت در اختیار ما قرار دهند. البته ناگفته نماند که همواره اعتقاد ما در این راه بر خرید محصولات بیشتر خصوصا از آثار تولیدکنندگان روستایی و عشایری با هدف تقویت مالی و ترغیب آنان به تولید بیشتر و از سوی دیگر گسترش گنجینه و انبار محصولات متنوع سایت بوده است. از طرفی دیگر کمک دو نهاد دولتی یعنی معاونت صنایعدستی سازمان میراث فرهنگی کشور و ستاد توسعه فناوریهای نرم و هویتساز که زیرمجموعه معاونت علمی و فناوری نهاد ریاست جمهوری است، کار ما را پیش انداخت. به طوری که با دریافت تسهیلات ۱۰۰ میلیون تومانی از معاونت صنایعدستی کار را پیش بردیم و خود معاونت هم دفتری در عمارت کوشک خیابان فردوسی در اختیار ما قرار داد که یک سال و نیم است در آن فعالیت میکنیم. قبل از اینکه به اینجا بیاییم در خانه فعالیت میکردیم و جلسات کاریمان را در دفتر کار برادرم پیش میبردیم. درواقع این مسئله نشان از اهمیتی است که دولت یازدهم برای کسبوکارهای آنلاین قائل است و من فکر میکنم یکی از بهترین رویکردهای این دولت به شمار میرود، چون ما هم درنهایت باید راه سایر کشورها را در این حوزه برویم.
شیوه همکاری شما با هنرمندان و آغاز فروش اینترنتی صنایعدستی چگونه بود و در حال حاضر با چه تعداد هنرمند همکاری میکنید؟ درواقع میخواهم در همین ابتدا اشارهای داشته باشید به میزان اشتغالزایی آرانیک.
بعد از شش ماه که با آزمونوخطا پیش رفتیم، روند ثابت کاریمان با هنرمندانی که کارشان از کیفیت بالایی برخوردار بود، شکل گرفت و در حال حاضر با ۷۰۰ کارگاه در کل ایران همکاری میکنیم که در هر کارگاه حداقل ۵ نفر مشغول به کارند، یعنی به طور میانگین برای بیش از ۳ هزار و ۵۰۰ نفر به طور غیرمستقیم ایجاد اشتغال شده و اهمیت این اشتغالزایی این است که برای افرادی در روستاها و مناطق دورافتاده درآمدزایی ایجاد شده است. اما اشتغالزایی مستقیم آرانیک در حال حاضر ۵ نفر است.
شیوه کارمان با تولیدکنندگان هم به این صورت است که آثارشان را به صورت یکجا از آنها خریداری میکنیم و در انبار دپو میکنیم. بههیچعنوان به صورت امانی کار نمیکنیم. یعنی نمیگوییم جنستان را بگذارید هروقت فروش رفت پولش را میدهیم. البته اگر احتمال بدهیم که کاری به فروش نمیرسد یا از فروشش مطمئن نباشیم تنها عکسش را در سایت قرار میدهیم و جنس پیش هنرمند میماند.
با توجه به اینکه از دیرباز تاکنون صادرات صنایعدستی در ایران رواج داشته، شما هم برنامهای برای حضور در بازارهای خارجی دارید؟
خوشبختانه ما تجربه خوبی از صادرات صنایعدستی داریم و توانستهایم میزان قابلتوجهی از صنایعدستی را طی سه مرحله به پاریس صادر کنیم. خریدار کالاهای ما یک گالریدار ایرانی است که کل گالریاش را که در نزدیکی برج ایفل است، با محصولات ما تجهیز کرده و از طریق سایت آرانیک با ما آشنا شده است. درواقع در حال حاضر نمایندگی توزیع صنایعدستی آرانیک در پاریس شده است و ما تاکنون طی سه مرحله صنایعدستی برایش ارسال کردهایم. در مرحله اول ۵۰۰ کیلو، در مرحله دوم ۴۰۰ کیلو و در مرحله سوم هم حدود ۴۰۰ کیلو.
صادرات شما چگونه و با چه هزینهای انجام شد؟
از ارسال هوایی استفاده کردیم. مثلا برای یک بخش که ۵۰۰ کیلو بود، یک میلیون و ۴۰۰ هزار تومان هزینه ارسال پرداخت کردیم که چون ارزش بار تا ۴۰۰ میلیون تومان بود بهصرفه است.
چه کالاهایی را صادر کردید؟
بیشترین صنایعدستی که به پاریس ارسال کردهایم، صنایعدستی فلزی بوده است. مانند فیروزهکوب، مینا، قلمزنی، ملیلهکاری، شیشه، سفال و… اما حجم بیشتر کار فلز بوده است. فرش و تابلوفرش هم در آنجا بازار خوبی دارد و مدام از ما خریداری میشود. همچنین کارهای فیروزهکوب و ملیلهکاری مس و نقره با استقبال زیادی در پاریس مواجه شده و این نخستینباری است که کارهای ملیله در این حجم به اروپا صادر میشود.
با وجود چنین صادراتی درواقع میتوانیم از صادرات استارتآپی حرف بزنیم؟
بله و این خوشایندترین وجه کارمان بوده که از طریق حوزه تجارت الکترونیک به صادرات کالاهایی کاملا سنتی رسیدهایم و الان گالری پاریس به گرانیگاه صادرات ما در اروپا تبدیل شده و از هر کشور اروپایی و آمریکایی دیگر که سفارش کالا داشته باشیم از طریق همین فروشگاه برایشان ارسال میکنیم. چون خودمان هنوز با مشکلات پستی برای ارسال دستوپنجه نرم میکنیم. البته چون از ایران به پاریس پرواز مستقیم داریم، برای ارسال به فرانسه مشکلی نداریم اما در مورد سایر کشورها این مشکل وجود دارد.
آماری هم دارید که نشان دهد این صادرات برای تولیدکنندگان شما چه آورده مالی به همراه داشته است؟
برای تهیه بار ارسالی به فرانسه، به حدود ۱۲ کارگاه سفارش کار دادیم که از بین آنها برای شش کارگاه به طور کلی ۵۰ میلیون تومان درآمدزایی داشت. همچنین باید به این نکته اشاره کنم که ۶۰ درصد از شاغلان کارگاههایی که با آنها همکاری میکنیم، بانوان هستند. درواقع این درآمدزایی بهنوعی ارزشآفرینی اجتماعی را هم برای این زنان به همراه دارد و سامانی به زندگیشان میدهد.
غیر از فرانسه کشور دیگری هم بوده که مستقیما برایشان کالا ارسال کرده باشید؟
به استرالیا و کانادا هم در حجم کمتر صادرات داشتهایم. به استرالیا بیشتر کارهای سفال و به کانادا بیشتر کارهای ترمه صادر کردهایم. سفارشی هم جدیدا از چین گرفتهایم (در این لحظه با چهرهای شاد رو به همکارش میگوید: آقای… بالاخره سفارش داد.)
سفارش چین چه کالاهایی را دربرمیگیرد؟
این سفارش ۲۰۰ کیلو بار صنایعدستی است که حجم عمده آن سفره قلمکار است. کار فلز و کار سفال و آثار خاتم هم در آن وجود دارد. این برای شروع کار است و هدف ایجاد زیرساخت اولیه برای همکاری بلندمدت است. البته امیدوارم برای ارسال به چین مشکل حملونقل نداشته باشیم. چون برای کانادا و استرالیا دچار مشکل شدیم. مثلا برای کانادا درنهایت مجبور شدیم با پست کالاها را ارسال کنیم و از یک بسته صنایعدستی ۱۳تایی، ۸ عددش شکست و طبق قوانین تجارت آنلاین جبران خسارت شکستن کالای ارسالی با فروشنده است و نه مشتری. یعنی پست ضرر زیادی در این مورد به ما وارد کرد. ارزش ریالی کل حجم بار ارسالی به کانادا ۵ میلیون تومان بود که با این شکستگیها حدودا ۲ میلیون تومان ضرر کردیم. چون حجمش بالا نبود با پست ارسال کردیم وگرنه از طریق هوایی اقدام میکردیم.
وقتی صحبت از صادرات به میان میآید، در کنارش آوردههای کسبوکارها برجسته میشود. آوردهای به نام ارزآوری. مسئلهای که بیشتر از حوزههای سنتی کسبوکار انتظار میرود و به نظر میرسد صادرات صنایعدستی جزو نخستین صادرات استارتآپی ایران محسوب میشود و این مسئله از اهمیت بالایی برخوردار است. با توجه به صادراتی که تاکنون داشتهاید، آماری از میزان ارزآوری آرانیک میتوانید ارائه کنید؟
ارزآوری صادرات ما به فرانسه حدودا ۷۰۰ میلیون تومان بود و برای ما که خودمان را در آغاز راه میدانیم، پیروزی بزرگی بود. صریحتر بگویم این رقم برای جیب ما هم بسیار مفید بود.
در حال حاضر روزانه آرانیک چه تعداد کاربر دارد؟
روزانه ۸ هزار بازدیدکننده داریم.
آمار ثبت فروشتان در هرروز چقدر است؟
باید اشاره کنم؟
بله. چون شفاف کردن این حوزه به نفع کل اکوسیستم است. آمار از فواید چنین کسبوکارهایی میگوید. بنابراین بیان این آمارها میتواند حوزه را برای علاقهمندان ملموستر کند تا رسیدن به چنین کسبوکارهایی را دور از ذهن ندانند.
بهطور میانگین روزی ۸۰ ثبت خرید داریم. البته باید به این نکته هم اشاره کنم که ما فصل رکود و فصلهای پرفروش داریم، مثلا شب عید ما زودتر از ساعت ۱۲ شب از دفتر بیرون نمیرفتیم.
منبع: شنبه مگ