به گزارش فناوری فرهنگی، دینا محمد، دانشجوی 19 ساله مصری رشته طراحی گرافیک است که فراتر از طراحی صِرف، یک افسانه خلق میکند. دینا و دوستانش بخش اصلی کار را با تجربیات خود از فرهنگ مصریها آغاز نمودهاند. او قهرمانان محجبه اهل قاهره را برای مبارزه با جنسیتگرایی و خشونت انتخاب کرده است. پینماهای وی در فضای مجازی روزانه نزدیک به یک میلیون بازدیدکننده دارند. نشریاتی نظیر دیلی بیست، بی بی سی، فارین پالیسی و لاندن تایمز مقالاتی درباره کارِ دینا منتشر نمودهاند.
بخش «پینما و گفتگو» این فرصت را دارد که با او پیرامون جدیدترین قسمت «قاهره» مکاتبه کند. (این قسمت: «پینمای کوتاهی درباره مسئولیتپذیری؛ گاهی مهم ست که از حس میهنپرستی فاصله بگیرید و در رنج دیگران شریک شوید»). طرح کلی مجموعه قاهره این است: این مجموعه اسلامی و غربی بودن را درهمآمیخته و زاویه دید شخصی دینا را به کمک پینمای مجازی به نمایش درمیآورد.
(تصویر خودنگار دینا محمد)
مصاحبهگر: بیایید از قبل از مجموعه قاهره شروع کنیم. دینا چه چیزی شما را به سمت و سوی هنر کشانید؟
دینا محمد: راستش از وقتی به یاد دارم در حال طراحیام. بیشتر مردم این را نمیدانند اما هنر امر ضروری در نظام آموزشی ملت مصر است و چیزی حدود 9 نمره یا بیشتر در معدل افراد تأثیر دارد.
مصاحبهگر: چه پاسخی دارید برای آن دسته از فرقههای اسلامی که نمایش یا تصویرسازی شکل انسانی را (به ویژه درباره پیامبر اسلام) ممنوع میدانند؟
دینا: من به عنوان یک هنرمند هیچوقت با مخالفت شدیدی مواجه نشدم هر چند به طور کلی به تصویر کشیدن پیامبر مجاز نیست و من هرگز مشکلی با این موضوع نداشتم. اطلاع یافتم که در موارد معدودی با تصویر نمودن شکل انسانی مخالفت وجود دارد و در این مورد مردم را به حکم مفتی اعظم مصر، علی گوما ارجاع میدهم که میگوید طراحی اجسام برای متحرکسازی با رعایت موازین اخلاقی «حرام» نیست.
مصاحبهگر: پس چرا با ابرقهرمان شروع کردی؟ یعنی، چه جلوهای به ابرقهرمانان دادی تا بزرگ جلوه کنند؟ چه عنصری ابرقهرمان را به شخصیت مفیدی برای رساندن پیامهای تو تبدیل میکند؟
دینا محمد: برای ابرقهرمانان بزرگ، ویژگیهای منصفانهای در نظر داشتم که از کارتونها و فیلمها و پینماها برگرفته شده بود. تصور میکنم در هر جایی از دنیا رسیدن به بلوغ، بدون داشتن حداقل آگاهی از مسیر بتمن و سوپرمن دشوار است. حتی نام ابرقهرمانهای مشهور در فرهنگ مصر تا حدی ناآشناست.
انتخاب ابرقهرمان در بدو امر پیامی در خود دارد. باور غالب این است که زن مسلمان مطیع و ظلمپذیر است، در حالی که ابرقهرمان طبق تعریف، فردی محکم و قدرتمند است. البته صادقانه بگویم که این باور قدرتمندی در مورد شخصیتهای زن غیرمسلمان وجود داشت.
اما این خط تعلیق جالبی است زیرا به نظرم ابرقدرتها از بسیاری محدودیتهای جسمی عبور کردهاند و این دستاویزی برای مرعوب ساختن زنان شده است. فکر میکنم اگر قدرت جسمی را موقتاً کنار بگذارید به عمق مفاهیم آن یعنی مردسالاری و جنسیتگرایی میرسید و تصویر روشنی از ابرقهرمان ارائه میکنید: فردی را از بند رخت آویزان کرده، با این کار مردم را نجات میدهید. اینجا پیام بر اصول علم مکانیک مقدم است.
و در خصوص طراحی شخصیت، برای من به عنوان طراح سرگرمکننده است که انتخاب کنم از چه مضامینی پیروی کنم و کدام را کنار بگذارم. به همین دلیل ابرقهرمان با خصوصیات از پیش تعریف شدهای مانند قدرت جسمی، پرواز، انتقامجویی و لباس محلی ظاهر میشود.
مصاحبهگر: یک پژوهشگر عرصه پینما به نام پیتر کوگان در کتابش[3] میگوید: سه عنصر اصلی که هر ابرقهرمان را میسازد عبارتند از: مأموریت، قدرت و هویت. مایلید بگویید مأموریت مجموعه «قاهره» چیست؟
دینا محمد: مأموریت مجموعه قاهره به طور مشخص این است که در محیط بگردد و شرایط پیرامونش را بهبود بخشد. او با اکثر ابرقهرمانان متفاوت است زیرا به جای اینکه وضع موجود را تأیید کند یا در برابر ابرشرورها از آن دفاع کند، کمک میکند اوضاع «تغییر» کند.
مصاحبهگر: وقتی به سراغ عنصر هویت میرویم شخصیت مورد نظر شما ظاهراً یک شبهنینجای محجبه با مهارت شمشیرزنی است. شخصیتهای مشابه این وجود دارند. آیا در انتخاب لباس و جامه محلی او به مشکلی برنخوردید؟
دینا محمد: من لباس او را دومنظوره و تا حد ممکن با عناصر محلی طراحی کردم. اگر خودم یک ابرقهرمان بودم قطعا چنین لباسی میپوشیدم. اول اینکه برای جنگیدن، چنین لباسی خیلی مناسبتر از کفش پاشنه بلند و چرم یا لباس چسبان هست و دوم اینکه در صورت نیاز، امکان استتار در شلوغی جمعیت را به او میدهد.
در مورد طراحی شخصیت نیز وجه تمایزی با سایر ابرقهرمانانِ دارای پوشش دارد. مثلا همین نواری که روی بازوی لباس طراحی کردم.
مصاحبهگر: قطعاً مجموعه «قاهره» از محیط تأثیر پذیرفته. میتوانی از عناصر انقلاب مصر، آمارهای تکاندهنده آزار جنسی زنان و همچنین نیاز دختران مسلمان به الگوی رفتاری تا بلوغ صحبت کنی؟
دینا محمد: یکی از مسائل جالب درباره مجموعه «قاهره» این بود که آغاز آن روندی معمولی داشت. من اولین پینما را روی سایت فرستادم و با بیشتر از 4 ساعت خط خطی یک طرح مفهومی داشتم و آماده بودم بلافاصله بازخورد بگیرم.
همان طور که قبلاً گفتم اوایل کار بیشتر شبیه شوخی بود. از یک سو واکنشی به تصور غالب از زنان مسلمان بود و از سویی خندیدن به افراد زنگریز. اما مردم یکباره با آن ارتباط برقرار کردند، مفهوم آن تکوین یافت و من شخصیت ابرقهرمان مسلمان مصری را در دست خود دیدم. از ابتدا این شخصیت به عنوان کسی مطرح بود که همزمان با زنگریزی و اسلامهراسی روبرو بود، اما گام بعدی فهم این مسئله بود که زن مصری با قدرتهای برتر چه خواهد کرد و این به معنی مواجهه با مسائل زندگی واقعی است.
در عین حال نکته مهم این است که مجموعه قاهره فقط با رویکرد الهامبخشی به زنان مسلمان و مصری بنا نهاده شد. من به این شخصیت به عنوان الگوی دختران فکر نکردم در عوض آن را بر اساس الگوهایی که دائماً اطرافم میدیدم طراحی کردم. تاکید میکنم که تلاش کردم با مجموعه قاهره آگاهی افرادی که مرتکب این اعمال میشوند را بالا ببرم.
مصاحبهگر: این قدرت ذاتیِ (قدرت برتر) پینما به عنوان رسانه است؟
دینا محمد: بله. به عنوان پینمای مجازی نقطه قوت اصلی قاهره افزایش آگاهیهاست. این فرد یک شخصیت افسانهای با قدرتهای افسانهای است و به دنبال راهحلهای زندگی واقعی نیست اما همه چیز را با دقت میبیند. اگر حس کنم راهکار دادن کار مفیدی است آن را انجام میدهم. و اگر حس کنم یک اشاره مفیدتر از پرداختن به اصل موضوع است به آن نمیپردازم. سعی میکنم به موضوعات با اولویت «ارتباط با مصر» بپردازم چون تجربه مستقیم من در این زمینه است. همان طور که گفتم سخنگوی هیچ کسی نیستم و صرفاً آنچه دارم از طریق قالب محدود پینما با دیگران به اشتراک میگذارم.
اساساً به نظر من تنها قالبی که قابلیت طرح مسائل مهم را برای مردمی که برایم مهماند دارد، پینمای ابرقهرمانی است. از اینکه این شخصیت مورد علاقه مردم است و جایگاه خود را در میان آنها یافته خوشحالم. اما به هر حال میخواهم تأکید کنم که سخنگوی تمام مسائل روز قاهره نیستم. هیچکس نمیتواند باشد. این فقط ارائه یک سری پیشنهاد است.
برای مثال جدیدترین اثر (با نام «مسئولیتپذیری») به یادآوری خونریزیها در غزه میپردازد. شخصاً مجموعه قاهره را از موضعگیری سیاسی آشکار برکنار میدانم و بیشتر به انعکاس تبعات اجتماعی و انسانی آن علاقهمندم. همچنین مایلم پینما را با وقایع زندگی واقعی همراه کنم زیرا این یکی از مزیتهای قالب پینمای مجازیست.
مواردی که از دید من استثناء هستند: مایل نیستم از رنج بردن کسی در یک پینما سوءاستفاده کنم و نمیخواهم مطالبی عنوان کنم که سودی برایم ندارد یا اطلاعات کافی درباره آن ندارم. ضمن اینکه دوست ندارم موضوع غمانگیزی را بازگو کنم یا بیاهمیت بشمارم که نتوانم در قالب پینمای ابرقهرمانی حق مطلب را ادا کنم.
مجموعه «قاهره»، پینمای مجازی اثر دینا محمد. این قسمت: «مسئولیتپذیری» (تاریخ انتشار: 27 جولای 2014)
مصاحبهگر: علاوه بر شخصیت قاهره، خوانندگان با لایلا مگدی آشنا میشوند که شخصیت دیگری در کار شماست با این توضیح: «یک دختر امروزی که پوششی مشابه غربیها اما باحیاتر دارد و با این حال قربانی آزار جنسی است. او بخاطر نوع پوششاش سرزنش میشود» چنین توصیفی از لایلا تا چه اندازه منصفانه است؟
دینا محمد: این توضیح عادلانهای است هرچند متوجه نشدم چرا لایلا با مشخصه «امروزی» و «غربی» بودن شناخته میشود. من لایلا را در پوشش غربی مقابل قاهره سنتی قرار ندادم. آنها را در موقعیتهای برابر اما متفاوت به نمایندگی از مصر امروز گذاشتم. یکی از مسائل مورد علاقه من در مورد مصر ناهمگونی آن است. میتوانید زنان را محجبه، برقعپوش و یا با تیشرت در حال قدم زدن در خیابان ببینید که بنظرم شگفتانگیز است و دوست دارم آن را تا حد امکان به تصویر بکشم. این ناهماهنگی برایم خیلی مهم است و با محدود کردن آن به کلی مخالفم.
البته تعجببرانگیز نیست اما چنین به نظر میرسد که تنویر افکار به خصوص برای زنان با پوشش تعیین میشود. نمیدانم که این عامل چطور تعیین کننده است. عده زیادی از زنان امریکایی عبا میپوشند و بسیاری از زنان جینپوش به ارزشهای سنتی مصری پایبند هستند. اما تصور میکنم فرضیات در هر جایی، حتی اینجا اعمال میشوند.
مصاحبهگر: بارگذاری قسمتهای جدید قاهره، زمان زیادی میبرد. (قسمت 5 در ماه ژانویه منتشر شد و قسمت 6 این هفته در ماه جولای خواهد آمد) هر قسمت چه روندی را طی میکند؟
دینا محمد: این بیشتر به مدیریت زمان خودم بستگی دارد تا فرآیند کار. چون هنوز دانشجو هستم و وقت فراغتام به شکل غمانگیزی محدود است. اما در کل، داستان را به تفصیل مینویسم، بعد پیشنویس خام آن آماده میشود، بعد ترسیم با مرکب (یا طرح خطی) و سپس سایه زدن. آخرین بازنگری تا حدودی زمان میبرَد چون معمولاً مایل بودم که وبسایت قبل از بارگذاری قسمت جدید بازطراحی شود و به همان اندازه روی آن کار میکردم.
زمان معمولاً دچار بینظمی میشد مثلا روی یک پینما حدود شش ماه کار میکردم در حالی که یک پینمای دیگر را طی چند ساعت به اتمام میرساندم. این امتیاز و نیز اشکال کار انفرادی است.
مصاحبهگر: آیا مجموعه قاهره برای شما پروژه جانبی محسوب میشود؟ (که صرفا ًبه آن علاقه زیادی دارید) یا ممکن است روزی حرفه تمام وقتتان بدل شود؟
دینا محمد: فعلا فقط پروژه جانبی است یعنی کاری که در وقت فراغتم انجام میدهم. این کار فرصتهای زیادی (از جمله مکالمات بسیار) را فراهم کرده و من بیشتر به این دلیل شکرگزارم.
دوست دارم این فرصت را پیدا کنم که روزی کار را توسعه دهم و به هنرمند تمام وقت عرصه پینما تبدیل شوم. این یک شغل رویایی است.
مترجم: خانم مهدیه اسفندیاری
منبع: پینمای ایران