اقتصاد سینمای ایران حرکت خود را آغاز کرده است

به گزارش فناوری فرهنگی، با آغاز فعالیت دولت یازدهم و طلیعه چشم اندازهای امیدبخش برای سینمای ایران، بخشی بزرگی از مطالبات به جا مانده از مدیریت سینمایی دولت محمود احمدی نژاد، همچنان بی پاسخ ماند؛ این مطالبات نه بر اساس نیازهای امروز که بر محور کم کاری ها و بعضا ندانم کاری های دوره های پیش مدیران سینمایی در دولت دهم شکل گرفته بود.

در کنار اینها باید مشکلات اقتصادی ناشی از وضع تحریم های کمرشکن علیه فعالیت های اقتصادی و به تبع آن مسائلی مانند کمبود بودجه برای برآوردن دست کم بخشی از آن مطالبات گذشته را نیز افزود.

حجت الله ایوبی در چنین شرایطی مسوولیت ریاست بر سازمانی را برعهده گرفت که بسیاری از دوستان و همکارانش، این مسوولیت پذیری را نوعی خطر کردن و به مخاطره انداختن پیشنیه عمدتا فرهنگی او می دانستند.

ایوبی خود به نیکی می داند که بسیاری از شرایط فعلی سینما و مشکلات آن در جایی بیرون از شاکله مدیریت سینمایی شکل می گیرد و به عنوان یک حربه سیاسی و یک اهرم فشار علیه دولت تدبیر و امید به کار گرفته می شود. همین شرایط که لزوما بسیاری از اهالی سینما و مخاطبان هنر هفتم در کشور ما از آن باخبر نیستند، اوضاع مدیریتی و حاکمیتی بر این هنر صنعت را با سختی های فراوانی روبرو می سازد.

همه اینها و ضرورت هایی که منجر به ترمیم کابینه در یک سال پایانی عمر دولت یازدهم صورت گرفت، بهانه هایی شد تا مطالبی را با حجت الله ایوبی در میان بگذاریم.

ایوبی مدیر آرام سازمان سینمایی، این روزها ناخواسته درگیر برخی حواشی شده است که پیدایش آنها ارتباطی با عملکرد سازمان متبوعش ندارد.

استعفای علی جنتی و رای اعتماد مجلس به رضا صالحی امیری به عنوان وزیر جدید فرهنگ و ارشاد اسلامی، بهانه به دست کسانی داد که حرف و حدیث های مختلف و حتی متناقضی را درباره لزوم ایجاد تغییرات در میان معاونان این وزارتخانه در رسانه های مکتوب و مجازی مطرح کنند.

دامنه این شایعات که بعضا شکل تخریبی نیز به خود گرفته بود موجب شد تا این مدیر آرام سازمان سینمایی نسبت به آن واکنش نشان دهد.

ایوبی در فضای مجازی پاسخ های غیرمستقیمی به این شایعات داد و با همان لحن ادبی همیشگی خود سعی کرد منظورش را از فحوای کلامش، منتقل کند.

گفت و گویی را که می خوانید در فضایی مفاهمه آمیز صورت گرفت وهمانند همیشه با استقبال گرم آقای رییس از اهالی رسانه در دفتر کارش آغاز شد. پاسخ های دیپلماتیک با وجود اینکه گاه محافظه کارانه می نمود ،اما ایوبی سعی داشت از این طریق نگذارد آرامشی که با حضور سه ساله اش توانسته بود در فضای سینمای کشور حاکم کند، با این حواشی جدید دچار تزلزل شود.

این رویکرد نشان از حضور مدیری می داد که قراراست همچنان فعالیت های خویش را تا پایان دولت یازدهم پی بگیرد و به نتیجه برساند

در روزهای اخیر یکسری حواشی داشتیم که نمی خواهم گفت و گو را با آنها شروع کنیم.اما حدودا دو سال پیش با شما مصاحبه‌ای داشتیم که بخشی ازسوالات امروز، ناظر به آن مصاحبه و پیگیری‌ آن بحث‌هاست. از تولید سینما در سال ۹۵ شروع کنیم و اینکه اتفاقی در سال ۹۵ افتاده که حاکی از افزایش تعداد فیلم‌های در حال تولید است. درواقع شاهد رونق تولید در سال ۹۵ هستیم که البته وعده سازمان سینمایی بوده و امسال شاهد تحقق آن هستیم. ولی یک مقدار نگرانی هم به همراه دارد. اولا راجع به اینکه چگونه این پروسه طی شد با توجه به اینکه ما امسال در کشور وضع اقتصادی چندان مناسبی هم نداریم ولی تولید سینما رونق پیدا کرده… فکر می‌کنم حدود ۲۰۰ تا فیلم در حال تولید، پیش‌تولید و پس تولید تا آخرسال باشند. چگونه به اینجا رسیدیم و اینکه نگرانی از بابت اکران هم وجود دارد که این همه فیلم چگونه در صف اکران خواهند بود؟

ـ به هرحال من فکر می‌کنم شاید اگر این وعده را سال اول مطرح می‌کردیم به عنوان آرزویی دست‌نیافتنی بود و ما هم به عنوان آقای خوش‌بین مطرح می شدیم. اما امروز می‌بینیم که خوش‌بینی بود ولی خوش‌خیالی نبود و این آرزوها، آرزوهای دست‌یافتنی بودند و هستند. ولی من معتقدم هنوز رونق سینمای ایران آنطور که شایسته سینمای ایران است، شروع نشده. ما در آغاز یک دوران خودآمد هستیم. بنابراین باز هم با قاطعیت به شما عرض می‌کنم که سال‌های پیش رو، سال‌های خیلی بهتری خواهد بود وخیلی امیدوارم وامروز این را مطمئنم که اقتصاد سینمای ایران حرکت خود را آغاز کرده و به سرعت می‌تواند سر پای خودش بایستد. دلیل رونق فیلم‌ها تا حدودی به وضعیت بازار سینما برمی‌گردد و رونق پیداکردن گیشه‌ها.

ما دورانی داشتیم که مردم سینما نمی‌رفتند و سینماها رو به تعطیلی بود و فروش سینماهای ما بسیار بسیار اندک بود و تقریبا چیزی به اسم گیشه‌ وجود نداشت. سال‌هایی که به طور متوسط ۲۰ تا ۳۰ میلیارد می‌فروختیم و طی ۴، ۵ سال گذشته قبل از‌ آغاز این دولت خیلی طبیعی بود که نه سرمایه‌گذار بخش خصوصی آمادگی داشت که برای ساختن فیلم کمک کند و نه فیلمساز رغبتی داشت که فیلمی بسازد که مردم بخواهند ببینند چون تلقی‌اش این بود که فیلم برای مردم نیست بلکه برای کسانی است که پول می‌دهند و مال بنیاد فارابی و سازمان سینمایی و برای دولت است. یعنی خودمان برای خودمان فیلم می‌ساختیم. وقتی رابطه مردم و سینما برقرار شود، آن اتفاق مهم همین است و صنعت تولید راه می‌افتد. اصلا روز به روز فیلمسازان ما در یک میدان رقابت بسیار جدی هستند و اگر می‌خواهند موفق شوند باید فیلم‌هایشان، فیلم‌هایی باشد که از نظر هنری ارزشمند باشد و بتواند با هرموضوعی که هست، مخاطب را جذب کند.

این خودش به موضوع کمک کرد. به هر حال در دو، سه سال گذشته فکر می‌کنم از اینکه توجه‌مان را به زیرساخت‌ها معطوف کردیم، کار درستی انجام دادیم. حدود ۲۰۰ پرده به ناوگان نمایش سینما اضافه شد و همین الان در تهران بیش از ۱۰۰ سالن سینما در دست ساخت است که همگی به دست بخش خصوصی در حال انجام است. در شهرستان‌های بزرگ هم همین اتفاق افتاده و مجموعه‌های سینمایی در دست ساخت هستند. خود شما گزارشی در سال ۹۱ که سال سوم دولت گذشته بود، تهیه کردید و ارائه دادید که گویای فروش ۱۰ میلیاردی سینمای ایران بود. امسال ۱۰ تا ۱۲ برابر شده و در شش ماه اول به ۱۲۰ میلیارد تومان رسیده است. به همین دلیل است که برای تولید رغبت هم افزایش پیدا می‌کند. ظرفیت اکران چیزی در حدود بین ۴۵ تا ۶۰ فیلم در سال بود و الان ظرفیت اکران ما با گروه هنر و تجربه به بیش از ۱۲۰ تا ۱۳۰ فیلم در سال رسیده است. یعنی ۱۲۰ تا ۱۳۰ فیلم در سال هستند که شانس و امکان اکران پیدا می‌کنند.

اکران گروه کودک و نوجوان هم در حال راه افتادن است و امیداوریم به سرعت هم راه بیفتد که آن هم ظرفیت دیگری است که کمک می‌کند برای اینکه فیلم‌ها بر پرده سینما دیده شوند. سینما سیار هم دیگر راه افتاده و ما الان ۱۰۰ دستگاه سینما سیار داریم که ان‌شاءالله بزودی بتوانیم اینها را رونمایی کنیم و برای شهرستان‌های مختلف بفرستیم. سازوکار آن تقریبا نهایی شده است که خودش یک بازار و امکان دیگری است. سینما سیار را در پروژه سینماسلام تعریف کرده‌ایم.

وقتی امکانات نمایشی‌مان افزایش پیدا کند و بتوانیم فیلم‌ها رانمایش دهیم و فیلم‌ها بفروشند، و فیلمسازان مطمئن شوند که اگر فیلم خوب بسازند، استقبال می‌شود، به نظرم رونق تولید هم امری کاملا طبیعی است و اتفاق می‌افتد.

جایی گفته بودید که ما به هشت هزار سالن سینما احتیاج داریم. فکر می‌کنید سینمای ایران با این تعداد چقدر فاصله دارد؟

ـ هشت هزار سالن را براساس سالن‌ها و استانداردهای جهانی گفته‌ام. یعنی به ازای هر ۱۰هزار نفر یک سالن سینما. این فرم‌های متداول جهانی است و همه کشورهایی که سینما دارند و حتی کشورهایی که سینما ندارند و فقط مصرف‌کننده هستند، نیز این استاندارد را رعایت کرده‌اند اما با آنها خیلی فاصله داریم و خیلی طبیعی است که فاصله‌مان هم خیلی زیاد است. ولی من اینها را اعلام می‌کنم برای اینکه بدانیم اگر از سینما انتظار داریم، باید گام‌های بلندی برداریم. ما متاسفانه در کشورمان فقط از سینما و سینماگران سوال می‌کنیم که شما چه کردید؟ از سینماگران می‌پرسیم که برای این موضوعات، سوژه‌ها و هر اتفاقی که در دنیا افتاده، چه کردید؟ من می‌خواهم اعلام کنم که ما هم باید برای سینما کاری کنیم و بعد از آن انتظار داشته باشیم.

تصورکنید ۸هزار تا سالن که آرزوی ماست ولی اگر تعداد سالن‌های سینمای ما به ۲هزار تا برسد، آنوقت چقدر فروش ما خواهد شد و چقدر امکان عرضه خواهیم داشت و این نهضت تولید با چه شتابی در کشور آغاز خواهد شد؟ هزار تا شهر بی‌سینما داریم و الان با سینما سیار، سعی می‌کنیم تا مردمی که در استان‌ها و شهرستان‌های محروم هستند و در حاشیه مرزهای ما واقع شدند را پوشش دهیم. اینها فقط خبرهای ما را می‌شنوند؛ می‌شنوند که جشنواره فجری برگزار شد یا فیلم‌های جدیدی ساخته شد یا تصاویر یا عکس‌هایش را می‌بینند ولی آنها هم باید بتوانند در جمعی بنشینند و با همدیگر فیلم ببینند. داریم تلاش می‌کنیم سینما را که جزو افتخارات این کشور است به شهرهای مختلف ببریم که سینما ندارند ولی اینها همه آغاز راه است و کاری است که شروع شده و یک مقداری هم نیاز به همکاری در حلقه سینما دارد. یعنی خود اهالی سینما باید قدری از منافع کوتاه‌مدت خود بزنند. منافع کوتاه‌مدت اقتضا می‌کند که همین بودجه ناچیز را صرف تولید کنیم و به سینماگران بدهیم برای اینکه فیلم بسازند و صرف همین کارهای روزمره‌مان بکنیم ولی منافع نه خیلی درازمدت اقتضاء می‌کند که به زیرساخت‌ها اختصاص دهیم و جاهای مختلفی را بسازیم و در این صورت طبیعتا در یک جریان رقابت سالم هم فیلمسازان می‌توانند فیلم‌های خوبی بسازند.

|ما دو سال پیش که صحبت می‌کردیم تقریبا می‌توانستیم بگوییم نیت شما نوپا بود و همین بحث تولید در حد وعده و برنامه‌ریزی برای آینده بود. ولی الان مدت بیشتری گذشته و اگر هم در دولت بعدی هم ادامه پیدا کند، سرفصل‌های جدایی خواهد داشت. می‌خواهم ببینم که در این مدتی که مدیر سینمایی کشور بودید، برآیندتان از سینمای کشور چه بود و اینکه اگر بخواهید یک نقطه ضعفی از سینمای ایران را بگویید، چیست؟

 –من خیلی دلم نمی ‌آید که راجع به نقطه ضعف سینما الان حرف بزنم و بگذارید برای وقتی دیگر ولی به هر حال اگر نقاط قوت در سینما تقویت شود بهتر است. خوشبختانه وقتی سینمای امروز را با سینمای ۳ سال گذشت مقایسه می‌کنم، می‌بینم واقعا سینمای ما و سینماگران ما خیلی از حاشیه‌ها فاصله می گیرند. یعنی واقعا حاشیه سینمای ایران روزبه‌روزکمتر می‌شود و سینماگران ما به این اجماع جمعی رسیده‌اند که باید از حاشیه‌ها دوری کرده و در متن باشند، تولید کنند و کار کنند. همدلی و وحدتی که در بین اهالی سینما بوجود آمده، خیلی باعث افتخار و خوشحالی است که ثمره و میوه آن را هم می‌بینند. ما در سینما مشکلاتی داریم که یک مقدار مدیریت سینما را دچار روزمره‌گی می‌کند. بخش‌هایی از مشکلات سینما در حقیقت باید با یک اراده ملی حل شود و من به عنوان رئیس سازمان سینمایی باید تلاش کنم که این اراده ملی را تحقق ببخشم. مثل مشکلات بازنشستگی در سینما یا منزلت اجتماعی سینماگران و مسائل مربوط به بیمه و بیمه تکمیلی سینماگران. بیمه‌های تامین‌اجتماعی سینماگران و سینماگرانی که از کار افتاده هستند؛ پیشکسوتان و بزرگان سینما. یکسری مشکلات است که به نظر ساده است ولی مشکلات بزرگ و دست‌وپاگیری است و طبیعتا تمرکز مدیریتی ما را می‌گیردو باید هم بگیرد چون مهم‌اند ولی حل آن در اختیار ما نیست. و در عین حال ما نمی‌توانیم نسبت به این مسائل بی‌تفاوت باشیم. اینها مشکلاتی است که هرازگاهی خودش را نشان می‌دهد و برجسته می‌شود و وقت و انرژی اهالی سینما را می‌گیرد. من فکر می‌کنم بخش‌های مختلف نظام جمهوری اسلامی ایران باید کمک کنند و دستگاه‌های مختلف و خود وزارت ارشاد، صندوق هنرمندان و نویسندگان و حتی شاید وزارتخانه‌ها دیگر باید کمک کنند که این مشکلات را حل کنیم. یعنی نظام جمهوری اسلامی ایران به یک جمع‌بندی برسد و با کمک مجلس اگر قوانینی لازم است را وضع کنند تا ما واقعا به عنوان مدیران سینما که فرصت و بودجه محدودی هم داریم، بتوانیم به اقتصاد و بازار سینما و تولیدات فاخر و بین‌الملل سینمای ایران و جشنواره‌های باشکوه در داخل و خارج بپردازیم.

مشکلات دیگری که در سینما وجود دارد. طبیعی است که یک عده به دلیل جاذبه سینما وارد سینما شدند و در یک دورانی هم واقعا یک عده دلشان می‌خواست که سینمای تازه‌ و جدیدی را بر ویرانه‌های سینمای خودشان راه بیندازند که اینها واقعا سینماگر نیستند. حتی فیلمی هم ساخته و شکست خورده‌اند و با یک فیلم کارگردان و تهیه‌کننده شدند و همینطور مطالباتشان وجود دارد. من فکر می‌کنم روزی این عرصه و پروسه باید تا حدودی سختگیرانه‌تر باشد. یعنی کسانی که هنرمند هستند و سینماگر، وارد عرصه شوند که البته این هم خیلی وقت و انرژی ما را می‌گیرد. من از روز اولی که وارد سازمان سینمایی شدم، چندنفری هستند که از روز اول گرفتارشان هستیم. جوانانی که با بودجه‌هایی که نباید می‌گرفتند، فیلم ساختند و فیلم هم شکست خورد و گرفتارند و در باتلاقی گیر کرده‌اند و ما هم دائم در حال کمک کردن هستیم اما مشکل‌شان حل نمی‌شود و بعضا گرفتار زندان می شوند یا ابراز خودکشی می‌کنند! وقتی نگاه می‌کنید،می‌بینید که واقعا فیلمساز نبوده اما چرا فیلم ساخته است؟ اینها مشکلاتی است که ما را اذیت می‌کند.

|چند درصد برنامه‌ریزی‌هایی که برای سینما داشتید، محقق شد؟

ـ ببینید! یکسری برنامه‌هایی بود که باید انجام می‌شد و انجام شد و البته که سینما یک صنعت به روز است و همان کارهایی هم که انجام شده دوباره باید روزآمد شود. به هر حال سینما دیجیتال شد و سالن‌سازی‌ها شروع شدند. نهضت سالن‌سازی در کشور راه افتاده به طوری که ما اصلا دیگر نمی‌رسیم که بخواهیم سالن‌های مختلف را در شهرها و شهرستان‌ها افتتاح کنیم.سینمای دیجیتال کار خود را آغاز کرد. هنر و تجربه راه افتاده منتها برای نهادینه کردنش کار داریم و باید چند ماه آینده را برای راه‌اندازی هنر و تجربه بگذاریم. مدرسه ملی سینما کار خود را آغاز کرد که با سختی و فرازوفرودهای فراوان همراه بود. مدرسه ملی باید در عمل خودش را اثبات کرده و مشکلاتش را حل کند و باید نهادینه شود. هنوز به نظرم مدرسه ملی هم نهادمند و نهادینه نشده و جای خودش را در بین سینمای ایران باز نکرده. جشنواره جهانی فیلم فجر جدا شده که فوق‌العاده تیم خوبی هستند و دارند کار می‌کنند. کارهای درخشانی هم که الان انجام داده‌اند یک جشنواره واقعی شد. آقای میرکریمی با تیمش با ذوق و سلیقه و علاقه توانست کاری کند که ما بگوییم الان پایگاهی داریم که هر روز سینمای جهان را رصد می‌کنند و مشاوران و کارشناسانی دارند و در تمام دنیا دوستداران سینمای ایران به آنها گزارش می دهند. جایی داریم که سینمای ایران و جشنواره‌ها را به خوبی رصد می‌کند.امسال این جشنواره سومین سال است که به عنوان جشنواره مستقل برگزار می‌شود و امیدواریم که این هم نهادینه شود و دلم می‌خواهد که ان‌شاءالله این نهاد تا پایان این دوران راه بیفتد. سینماسیار و سینماسلام ، تقریبا یکسال و نیم وقت‌مان را گرفت و قبلا هم گفتم که یک نمونه آن چینی ها هستند که بیشترین استفاده را از سینما سیار می‌کنند. طراحی این مهندسی معکوس در ایران انجام شد و خود دستگاهش هم در ایران ساخته شد که از ما خیلی وقت و انرژی گرفت ولی امروز دیگر این پروژه تمام‌شده است. درست است که دستگاه‌ها ساخته شد، نرم‌افزارها نوشته شد و سرور تهران راه‌اندازی شد که خیلی هم سیستم پیشرفته و جالبی است ولی باید جا بیفتد. یعنی به هر حال مدیریتش ازخودش خیلی مهم تر است. این دستگاه‌ها می‌توانند در شهرستان‌های مختلف اصلا گم شوند و اصلا دیده نشوند لذا اداره و مدیریت این مجموعه از خود ساختش مهم‌تر است و خیلی هم به آن امیدواریم. یعنی پروژه سینماسلام اگر درست مدیریت شود، می‌تواند یک تحول کوتاه‌مدت سریع و بسیار بسیار معنادار در کشور ایجاد کند. اصلا می‌تواند یک شور و نشاط در کل کشور ایجاد کند. تبدیل ۱۰۰ دستگاه به ۲۰۰ تا و ۳۰۰ تا خیلی کار آسانی است و واقعا دیگر برایمان کاری ندارد. به سرعت می‌توانیم این را حتی به ۵۰۰ تا ۱۰۰۰ تا افزایش دهیم. به شرط اینکه بتوانیم این سیستم را خوب اداره کنیم. خیلی خوشحالم که پای این پروژه، شورای عالی تهیه‌کنندگان هم هستند چون باید به پخش خوبی برسیم. امیدوارم که ان‌شاءالله پروژه خوب مدیریت شود.

پروژه عظیمی داریم به نام وی او دی که واقعا نه‌تنها یک آرزو بلکه یک ضرورت است که در مورد آن خیلی هم حرف زدیم. به دست‌اندازهایی هم خوردیم که الان شما خبر دارید ولی از جهت سخت‌افزاری کارها انجام شده و شرکت‌ها ثبت‌نام کرده‌اند. این پروژه نوپاست و نیازمند یک مقدار هماهنگی با تلویزیون ودستگاه‌های مختلف است که ان‌شاءالله آنها هم حل شود. واقعا اگر در این دوران راه بیفتد به نظرم بزرگترین اتفاق نرم‌افزاری دوران این دولت تلقی می‌شود و به نظرم این پروژه نهضت تولید را راه خواهد انداخت. به آن خیلی امیدوارم و پروژه‌های ناتمام ماست.

پروژه‌هایی که گفتم همگی راه افتاده‌اند و در مسیر باید کامل شوند. پروژه دیگری که باز ناتمام است و آن هم راه افتاده، گروه کودک و نوجوان است. شورای راهبردی کودک و نوجوان ما تقریبا دو سال است که راه افتاده و تیم خیلی قدرتمندی هستند که واقعا هم تلاش می‌کنند. این شورا الان دارد به ثمردهی و میوه‌دهی می‌رسد. فکر می‌کنم اگر بتوانیم برای اکران‌های فیلم‌های کودک و نوجوان مثل هنر و تجربه سینماها را مشخص کنیم و راه بیفتد، خودش یک نهضتی است برای اینکه سینما را به مردم نزدیکتر کنیم و خانواده‌ها بتوانند با خیال راحت با بچه‌ها بروند فیلم ببینند. این هم از کارهایی است که راه افتاده ولی هنوز تمام‌شده نیست. به هرحال ۳ سال هم خیلی زیاد نیست بعد از این همه ماجراها و حاشیه‌ها.

|موانع توسعه زیرساخت‌های سینمای ایران به نظر شما چیست؟

ـ یکی از نکاتی که از روز اول گفتیم و شنیدیم و در موردش در جلسات مختلف بحث کردیم، این بود که دولت اگر بتواند رابطه خود را با سینما و بخش خصوصی معقول و منطقی تعریف کند، مردم به کمک سینمای ایران خواهند آمد. می‌توان گفت دولت از تصدی‌گری صرف، آرام آرام کنار کشید و ما هدایت، نظارت و کنترل می‌کنیم و همه وظایف نظارتی‌مان را هم با قدرت انجام می دهیم و همه شما هم می‌دانید ولی در کنارش هم راه را باز می‌کنیم تا بخش خصوصی وارد عرصه سینما شوند. به نظر می‌رسد که هم در تولید سینمای ایران سال‌های باشکوهی را طی می‌کند و هم در زیرساخت‌ها که اصلا بخش خصوصی انگیزه‌ای نداشت و امروز بسیار انگیزه‌مند است.

|یکی از سوالات من هم همین بود چون یادم است در مصاحبه قبلی هم گفتید که درحال رایزنی‌هایی با خیلی از سرمایه گذاران بخش‌های خصوصی هستید که وارد شوند.

ـ من گاهی در مسیر رفت و آمدم پروژه‌های نیمه‌کاره‌ای دیده‌ام که شماره‌اش را برداشته و زنگ زده‌ام و با صاحبانشان نشسته و صحبت کرده‌ام و قانع‌شان کرده‌ام که پروژه شما بدون سینما، پروژه خوبی نیست و رفته‌اند و تغییر داده‌اند. الان حدود ۱۵, ۱۶ تا ۲۰ سالن سینما در تهران اینطوری ساخته می‌شود. ولی انقدر با باور و عشق وعلاقه سعی می‌کنم که دست بخش خصوصی را بگیرم و بیاورم. در شهرهای بزرگ هم ان‌شاءالله نتیجه خواهد داد. دیدید که در شیراز بحران سالن سینما داشتیم با آن علاقه‌ای که مردم دارند اما هیچ امکانی هم واقعا برای تفریح سالم ندارند و کسی نمی‌آمد. الان ۴، ۵ تا سالن را بخش خصوصی کمک کرده‌اند و ساخته شد و در حال حاضر بخش خصوصی پای کار یک مجموعه بزرگی در شیراز است که امیدوارم بتوانند تا نوروز امسال به اکران نوروزی برسانند که فکر می‌کنم از طرح‌های بزرگ در منطقه فارس است. یا در اصفهان بخش خصوصی در سیتی سنتر ۷، ۸ سالن باشکوه را در حال ساخت و افتتاح دارد که همین گروه در جاهای دیگر هم کار می‌کنند. در شهرهای بزرگی مثل مشهد هم بخش خصوصی حرکت خود را آغاز کرده.

برای اهالی سینما شاید جالب و جذاب باشد که بدانند رونق سینما به قدری به بخش خصوصی انرژی مثبت داده که ما چند مرکز تجاری ساخته شده و تمام شده داریم ولی بعد از پایان دارند هایپرهایشان را جمع و تبدیل به سینما می‌کنند. اگر این حرکت ادامه پیدا کند و انقطاعی در آن حاصل نشود به نظر می‌رسد که نگران نیستیم و فکر می‌کنم که این ماجرا ادامه خواهد داشت.

|چند وقت پیش غلامرضا موسوی سخنگوی سابق شورای عالی تهیه کننده گان بحثی را مطرح کردند و پیشنهاد دادند که فقط به کسانی پروانه داده شود که این شورا پیشنهاد می‌دهد. اولا که این خیلی پیشنهاد عجیبی بود . به نظر می‌رسد که یک انحصاری در‌آن است که بیشتر فساد می‌آورد تا اینکه فساد را برطرف کند. ولی در نهایت تحلیل شما از این پیشنهاد چیست و چه اتفاقی افتاده که یک تشکل می آید و این پیشنهاد را می دهد اصلا این پیشنهاد معقول است؟

ـ ما واقعا با انحصار مخالفیم. اولا خیلی ازمناسبات با اصناف باعث خوشحالی است. همکاری اصناف با خانه سینما و با شورای عالی تهیه‌کنندگان و همکاری با شورای عالی نمایش, همکاری کامل و صددرصدی وجود دارد. ضمن اینکه معتقدم ما به هر حال با تصمیماتمان نباید راه را ببندیم بر افراد بااستعدادی که شایستگی دارند و می‌خواهند وارد سینما شوند. من قبول دارم باید مراقبت کنیم از اینکه افرادی که شایسته نیستند, وارد سینما نشوند. افرادی که نمی‌توانند وارد سینما نشوند چون با ناکامی, دلسردی و شکست عجیب و غریبی مواجه خواهند شد. ولی باید راه را باز کنیم چون به هر حال ما در کشوری هستیم که صاحب صنعت سینما هستیم. کشوری هستیم که در ۶۰ نقطه کشور, انجمن صنفی سینما داریم. این همه آموزشگاه‌ها و مدرسه ملی سینما داریم. اینها می‌خواهند تولید کنند و باید هم تولید کنند. بنابراین این جور پیشنهادها را با دقت بیشتری بررسی می‌کنیم و با خود آقایان هم گفت و گو می‌کنیم تا به یک نتیجه جمعی عاقلانه برسیم.

|بحث ترمیم کابینه در خیلی از کشورها معمول است و ممکن است وزیری استعفاء دهد و وزیر دیگری جایگزین شود. اما به نظر شما چرا در کشورها اینقدر حساسیت روی این قضیه بالاست؟

ـ اولا واقعا این فضا را مثبت می‌بینم. شما برعکس این را تصور کنید که دولت بخواهد ۳, ۴ تا وزیر مهم و قدر خود را عوض کند و مردم عین خیالشان نباشد و هیچ خبری در کشور نباشد! این نشان دهنده این است که مردم با آن دولت زاویه دارند و برای مردم اهمیتی ندارد. اما وقتی تغییر وتحول اینقدر برای مردم مهم است این را موفقیت دولت می‌دانم و تصور می‌کنم که مردم معتقدند بقیه وزرا اثرگذارند و اگر کابینه و وزرا در زندگی مردم اثر نداشته باشد، خیلی برایشان مهم نیست. بنابراین یک مقدار طبیعی است برای اینکه تصمیمات, تصمیمات مهمی هستند. ضمن اینکه وزارتخانه‌هایی هم که در آنها تغییر وتحول اتفاق افتاده, وزارتخانه‌های خیلی مهمی هستند. به هرحال وزارت ورزش و جوانان خیل عظیم ورزشکاران و علاقه‌مندان به ورزش را شامل می‌شود که حساس هستند و برایشان مهم است که چه کسی بر سر کار خواهد امد. حساسیت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را هم همه شما خیلی خوب می‌دانید. آموزش و پرورش هم یکی از مسائل اساسی کشور است. فکر می‌کنم یکی از دلایلش این بود که سه تا وزارتخانه مهم و اثرگذار بوده‌اند و برای مردم هم این سه حوزه از حوزه‌های بسیار مهم است. بخش دیگر هم شیطنت‌ها و قلقلک‌های بچه‌های خبرنگار است که باید بکنند و چرا نکنند؟!

|فکر می‌کنید تغییر وزیر ارشاد چه تاثیری بر سیاست‌های وزارتخانه بگذارد. با توجه به اینکه شما در معاونت‌های وزارتخانه یکسری سیاست‌ها اجرا می شوند که زمان زیادی هم از آن سیاستها نمانده آیا این تغییر، سیاست‌ها را هم عوض می‌کند و شما به عنوان یکی از معاونان وزیر ارشاد با وزیر جدید صحبت کرده‌اید؟

ـ اولا که همیشه تغییر وزرا مهم است و اگر سابقه وزارت ارشاد را مرور کنید، می‌بینید که به هر حال هر وزیری که آمد با توجه به نگاه و نظریه‌هایش و با توجه به برداشتی که از فرهنگ و هنر در کشور دارد ، اتفاقات متفاوتی افتاده. اما دولت فعلی نگاهی فرهنگی دارد که این نگاه فرهنگی حتی با تغییر وزرا هم کلیت آن ساری و جاری است و تغییر نخواهد کرد. حالا رویکرد فرهنگی این دولت مشخص است؛ در کابینه و برای شخص آقای دکتر روحانی. طبیعتا وزیر جدید هم متناسب با همین رویکردهاست. دوران آقای جنتی هم به نظرم از دوران خوب فرهنگی این کشور است و مدیریت ایشان و تعاملشان با معاونت‌های مختلف و نگاهشان به فرهنگ و هنر, نگاه خوب و قابل قبولی بود و دوران آرام و خوبی گذشت. با آمدن آقای دکتر صالحی امیری هم که بنده هم از قبل با ایشان آشنایی دارم و بیشتر همدیگر را در محیط‌های علمی و دانشگاهی می‌دیدیم در چندین جلسه دفاع رساله ایشان استاد راهنما بودند و من داور یا من راهنما بودم و ایشان داور و در محیط های آکادمیک و علمی همدیگر را می‌دیدیم. ایشان از چهره‌هایی هستند که من اگر ۵، ۶ سال قبل در مورد فرهنگ و هنر مصاحبه‌هایی داشتم، یادم می‌آید که در دولت گذشته هم تیتر شده بود ومی‌گفتم که وزارت فرهنگ و هنر اتفاقا جایی است که کسی که اینجا می‌خواهد مدیر شود و وزیر شود و بماند باید دارای یک گفتمان و نظریه فرهنگی باشد و جایی نیست که آدم بیاید و بنشیند و بعد بپرسد که باید چکار کند؟ بلکه باید از قبل بداند که می‌خواهد چکار کند. با نظریه باید برود و فردی که وزیر می‌شود باید به یک جمع‌بندی رسیده باشد و بعد این جمع‌بندی را با تعامل با فرهنگ و هنر می‌تواند اثبات کند و کم و زیاد کند. ولی باید به یک نگاه, جمع‌بندی و گفتمان رسیده باشد. دکتر صالحی امیری جزو معدود افرادی در کشور است که به این جمع‌بندی دست پیدا کرده و صاحب یک نظریه و گفتمان است و ادبیات خودش را در عرصه فرهنگ و هنر دارد و مطابق تحقیقات فراوانی که انجام داده، عمل خواهد کرد و شما هم با سوابق ایشان آشنا هستید. همانطور که خودشان هم گفتند بنایشان در تغییرات رادیکال در وزارت ارشاد نیست و هم در شورای معاونین و هم در مصاحبه‌هایشان اعلام کرده‌اند که می‌خواهند همین قطار در حال حرکت، شتاب بیشتری بگیرد. فکر می‌کنم که این اتفاق خواهد افتاد و قطار در حال حرکت، شتاب بیشتری خواهد گرفت

| پس ما تفاوت اساسی در سیاست‌ها نخواهیم داشت.

ـ بنایشان در این است. چون با رویکردهای اساسی در بخش‌های مختلف بویژه در سازمان سینمایی موافق است. ما در جلسه‌ای که داشتیم رویکردهایمان را با همدیگر چک کردیم و گزارشی از فعالیت‌هایمان دادیم که ایشان بسیار همراه و موافق بودند و معتقد بودند که باید به خیلی از این پروژه‌ها که صحبت کردیم، کمک کنند تا بتوانیم ان‌شاءالله در همین فرصت باقیمانده آنها را تمام کنیم.

|بودجه فرهنگ و هنر در تمام دولت‌ها مهجور است. آیا ایشان با توجه به مشخصاتی که فرمودید به این بخش هم توجه جدی خواهند داشت؟

ـ در همین جلساتی که با هم داشتیم و گفت وگوهایی که انجام دادیم، نظر بلند ایشان است که کاملا به این عدد و رقم ها واقف هستند و می‌دانند که در عرصه فرهنگ وهنر این ارقام هیچی نیست. یک کمی هم برایشان جای تعجب و تاسف بود که ما داریم سینمای با این عظمت را با یک چنین بودجه‌هایی اداره می‌کنیم بنابراین با توجه به این رویکرد و نگاهشان امیدوارم که کمک کنند تا بتوانیم بودجه‌مان را به طور محسوسی افزایش دهیم.
|
آقای صالحی امیری رابطه خوبی با رئیس‌جمهور دارند و ان‌شاءالله بتوانند از این رابطه به خوبی استفاده کنند.

ـ هم رابطه‌شان خوب است و هم اینکه در نشست‌هایی که داشتیم خودشان سالهای سال است که در مرکز تحقیقات با رئیس‌جمهور کار می‌کرده‌ و به یک گفتمان مشترک در عرصه فرهنگ با آقای رئیس جمهور رسیده‌اند و تقریبا می‌توان گفت مطالعات فرهنگی آن جا را ایشان انجام می‌داده‌اند و فکر می‌کنم در این مذاکرات، گفتگوها و مطالعات با هم به یک جمع‌بندی مشترک دست پیدا کرده‌اند. این فرصت خیلی استثنایی و خوبی برای اهالی فرهنگ و هنر است.

|شایعات رفتن شما و جایگزینی شما از کجا شروع شد؟ با توجه به اینکه خیلی زود و حتی قبل از برگزاری جلسه رای اعتماد مجلس به وزیر پیشنهادی هم شروع شده بود!

راستش را بخواهید چون خیلی برایم اهمیتی نداشت فکر نمی‌کردم که ریشه‌هایش کجاست. اما یک مقدار طبیعی به نظرم می‌رسد چون نشان می‌دهد که سازمان سینمایی مهم است. واکنشم هم خیلی حسی و دلی بود و فکر می‌کنم که باید بیشتر در موردش فکر می‌کردم.آن لحظه که با این صحنه مواجه شدم که داشتم به روستایی وارد می‌شدم که خیلی هوای خوبی داشت و پاییز درخشان و جشنواره رنگ در جنگل‌های ایران بود درحالی که هنوز اوایل ظهرهم بود، دیدم پیرمردی ایستاده و چقدر زیبا در حال نمازخواندن است و قبل از‌آن هم ۵۰، ۶۰ تا پیامک داشتم که آقای ایوبی چه می‌خواهد بشود و می‌خواهید بروید یا بمانید؟ در این فضا وقتی این را دیدم یاد آن جمله شمس تبریزی افتادم و خیلی ناخودآگاه به صورت حسی گفتم و خیلی به پیامدش فکر نکردم. شما هم خیلی آن را جدی نگیرید.

|این پرسش را از این بابت می‌پرسم چون به هرحال ما در جایی نشستیم که خیلی حرف‌ها به ما می‌رسد. یکسری از این حرف‌ها از محافلی بیرون آمد که در زیرمجموعه شما در حال فعالیت هستند و از جانب آنها هم حرف هایی زده شد.و برایمان تعجب‌برانگیز بود که چرا آنها به این صورت خیلی مطمئن که انگار ما خبر داریم این حرف‌ها را بزنند!

ـ من اولین جلسه جدی که با آقای صالحی امیری داشتم با همه وجودم به ایشان عرض کردم و باور قلبی‌ام این بود. من که مدیریت سینمایی کشور و پروژه‌ای به این بزرگی که سینمای ایران این پروژه را در اختیار بنده گذاشته، داوطلب این پروزه نبودم ولی با افتخار پذیرفتم و افتخار هم می‌کنم که چنین مسئولیتی را دارم. اینطور نیست که من بگویم نمی‌خواهم و دوست ندارم بلکه واقعا افتخار می‌کنم از اینکه یک پروژه با این اهمیت را مدیریت و اداره می‌کنم برای اینکه معتقدم عمر با سرعت برق و باد می‌گذرد و همه هم می‌خواهیم کاری برای کشور بکنیم.معتقدم اگر من بتوانم سینما را یک گام جلو ببرم، خیلی کار بزرگی کرده‌ام. بنده این را با باور و اعتقاد به ایشان عرض کردم که من آمادگی کمک به شما را دارم و این کمک می‌تواند دو جور باشد؛ یک کمک به شما که من در سینما نباشم و یک وقت هم کمک به شما که من باشم در سینما. برای هر دوی اینها آمادگی دارم و اعتقاد ایشان بود که این مسیر باید با شدت بیشتری ادامه پیدا کند. ولی اینکه در عرصه‌های مختلف حرف و حدیث‌هایی می‌شود وآرزوهایشان را به صورت خبر بیان می‌کنند، هست و به هر حال این مسائل وجود دارد.

|اما سوال این است که چرا کسانی که در زیرمجموعه همین مدیریت هستند باید این آ‌رزو را داشته باشند؟

ـ می‌گویند آرزو بر جوانان عیب نیست! ولی واقعا دنیا طوری است که آنها که آرزوی دنیا را دارند به آن نمی‌رسند. به نظرم راه رسیدن به این مراحل این است که آرزویش را نداشته باشند چون اگر داشته باشند، نمی‌رسند. اما اگر داوطلب این سمت‌ها باشند، خوب است. بنده که ۶ ماه دیگر می‌خواهم از اینجا بروم چقدر خوب است که در مجموعه خودمان کسانی باشند که هم صلاحیتش را دارند و در بین مدیرعاملان کسانی باشند که هم شایستگی‌اش را داشته باشند که چندین نفر دارند و هم تمایلش را. به نظرم واقعا منفی نیست. من این را منفی نمی‌بینم.

|یک سری انتقادات نسبت به اداره نظارت و ارزشیابی وجود دارد. یعنی یکسری تصمیمات و بحث‌ها هست که مدتی است خیلی به آن انتقاد دارند. حتی کسانی که جزو اعضای شورای پروانه ساخت و نمایش بودندیا هستند معتقدند که این مدیریت یک جاهایی درست نیست و سلیقه‌ای عمل می‌کند. خیلی جاها هم شاید سلیقه سازمان باشد و مدیر مربوطه اجرا کند. ولی یکسری جاها هم معتقدند که بی‌تجربگی وجود دارد. یعنی جایگاهی نیست که تجربه‌مند باشد. پاسخ شما به این انتقادها چیست؟

ببینید! به هر حال اینکه سینما را بتوانیم به سلامت از لابه‌لای این همه مسائل، مصائب، حاشیه‌ها و گرفتاری‌ها عبور دهیم کار آسانی نیست و نیازمند تدبیر است. بخش مهمی از این تدبیر در همین شورای پروانه نمایش و پروانه ساخت و در حوزه معاونت نظارت درحال انجام است. من کارنامه آقای ایل بیگی را کارنامه قابل دفاعی می‌دانم. در موارد متعدد از مسئله ماهواره‌ها گرفته تا پخش تیزرها تا فیلم‌هایی که هرازگاهی دچار حاشیه و بحران می‌شوند، آقای ایل بیگی وارد میدان می‌شود و گفت وگو و تلاش می‌کند و در تعامل با دستگاه‌های مختلف سعی در حل مسائل دارد. گاهی اگر فیلمنامه‌ای در پروانه ساخت مورد قبول واقع نمی‌شود از ایشان و دوستانشان وقت و انرژی زیادی می‌برد که بتوانند فیلمساز ارزشمند را متقاعد کنند که اگر این فیلم ساخته شود، اول ماجراهایی می‌شود که نه به نفع معاونت سینما و نه به نفع شماست. طبیعت کار آقای بیگی کاری است که به هر حال ممکن است یک عده را در کوتاه‌مدت ناراضی کند و در درازمدت که نگاه کنیم می‌بینیم که نتیجه قابل قبولی دارد و من از ایشان دفاع می‌کنم.

انتقادها را می‌پذیرم و نمی‌خواهم بگویم که مدیران ما بی‌عیب و نقض هستند. حتما انتقاد به ایشان و به بنده و همکارانم وارد است که اینها با تعامل و گفت و گو و بهتر کردن کارها قابل حل است ولی می‌خواهم بگویم کارنامه ایشان، کارنامه قابل دفاعی است

منبع: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی

کانال-1-300x74

 

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شد