به گزارش فناوری فرهنگی، هنر در همه قالب و گونههایش ابزاری مؤثر در تبیین اهداف و منظوری است که قرار است در جامعه تسری پیدا کرده و به عنوان یک فرهنگ جاری و ساری باشد؛ یکی از این مطالب ارزشی مورد طرح به ویژه در ایام خاصی از سال که منتهی به سالروز پیروزی انقلاب اسلامی میشود، پرداختن به برهههای گوناگونی از تاریخ معاصر مقارن با سیر تحولات جامعه ایران اسلامی است که در سالهای پیش از انقلاب در قالب مبارزات مردمی علیه طاغوت و پس از آن در دوران دفاع مقدس و … تعریف میشود و البته تا به این لحظه در اشکال گوناگون حماسی و انقلابی نیز تداوم مییابد.
هنر تئاتر تا اندازهای با توجه به افتوخیزها و فرازونشیبها به برهههای گوناگون انقلاب که ویژگی داستانپردازی و روایتی مطلوبی دارند، پرداخته است. البته سینما و تلویزیون با سهم بیشتری نسبت به تئاتر در این عرصه به تکاپو پرداخته و تاکنون ولو اگرچه درخور شأن انقلاب اسلامی نبوده است، هنرمندان فعال در این عرصه آثاری را تولید و عرضه کردهاند.
اما در مورد حوزه هنرهای تجسمی با تنوع رشتهای که در آن مشاهده میشود باید بیش از اینها در زمینه پرداختن این هنر به منظور تبیین مفاهیم ارزشی و انقلابی پژوهش و مطالعه صورت گیرد که در بدو امر از شواهد و قراین اینگونه تصور میشود که این عرصه هنری با شاخ و برگهای آن و حوزههای متنوعی که در اختیار دارد در زمینه پرداختن به هنر انقلاب از ثباتی قابل تأمل برخوردار نبوده و در برههای شاهد رشد و رونق آن بودهایم و در شرایطی رو به افول گذاشته و چندان نقشی را ایفا نکرده است.
با این وجود همچنان هستند رشتههایی در ذیل عنوان هنرهای تجسمی که اتفاقاً همان میزان نقش کمرنگی را نیز که ممکن است در سایر گونه و رشتههای این حوزه پیرامون پرداختن به موضوع انقلاب از خود برجای گذاشتهاند، نداشته باشند و خلأ تأثیرگذاری آنها در این روند تاریخساز مشهود باشد؛ هنر تصویرگری و تصویرسازی به عنوان یکی از این مصادیق است که از ظرفیتهای بیشمار آن در این مورد خاص یعنی روایت تاریخ انقلاب اسلامی استفاده نشده است.
تصویرگری یا تصویرسازی از جمله زیرشاخههای هنرهای تجسمی است که آثار خلق شده در این حوزه در پیشگاه مخاطب تأثیر عمیقی در میزان درصد ارتباط او با موضوع تصویر شده دارد و البته یکی از عمدهترین زیرمجموعههای تصویرگری، هنر کمیکاستریپ است که به ویژه در وجوه هنری که به خدمت مقوله آموزش سریع از طریق درگیر کردن حافظه تصویری مخاطب درآمده است، توانسته نتایج روشن و امیدوارکنندهای را به دست دهد و با چنین ظرفیتی به طور قطع از کمیکاستریپ در روایت تأثیرگذارتر تاریخ انقلاب به ویژه در مواجهه با نسل نوجوان و جوان میتوان نهایت بهرهبرداری را به عمل آورد.
به همین دلیل گفتوگویی با سعید رزاقی؛ هنرمند تصویرگر پیرامون الزام استفاده از کمیکاستریپ در نقل تأثیرگذار روایات داستانی و تاریخی ترتیب دادهایم که در ادامه میخوانید.
سعید رزاقی، عضو انجمن فرهنگی تصویرگران و از جمله تصویرگران خبره و با تجربهای است که سالیان سال در زمینه تصویرگری کتابهای کودک و نوجوان فعالیت داشته و غالب آثاری که او تصویرگری آنها را به عهده داشته و توانستهاند در رویدادهای مختلف هنری حائز رتبه شوند دینی و ارزشی بودهاند.
وی همچنین تجربه گرانسنگی در زمینه خلق آثار کمیکاستریپ ویژه نسل نوجوان و جوان تاکنون داشته است.
ـ کمیکاستریپ را تا چه اندازه در پرداختهای مؤثر فرهنگی و هنری پیرامون موضوعات ارزشی و انقلابی دخیل میدانید؟
کمیکاستریپ یا برگردان فارسی آن«پینما» دهههای متمادی است که به عنوان قالب و گونه هنری در خلق بسیاری از آثار داستانی و تصویری مطرح جهان مورد استفاده قرار گرفته و نه تنها در مورد موضوعات مورد نظر بلکه در زمینه هر مضمون و موضوعی که مورد تأکید است قادر است به فرهنگسازی و تأثیر شگرف خود در انتقال مفاهیم کمک شایان توجهی نماید.
کمیکاستریپ بیان بیواسطه روایت داستان و یا تاریخ بدون حشو و زوائد مطول و کسالتآور است که در شکل عادی باید در قالب واژگان به توصیف آنها نشست؛ در واقع روایت پی در پی یک داستان با شخصیتهای مشخصی است که در تصویر مخاطب آنها را مشاهده کرده و آمیختگی میان تصویر و متن در آن موضوع و منظور پدیدآورنده را به شکل مفیدی در اختیار مخاطب قرار میدهد.
ـ بیشترین مورد استفاده کمیکاستریپ در آثار و کتابهای داستانی کودکان و نوجوانان است و کمتر در رده بزرگسال با چنین آثاری مواجه هستیم، علت چیست؟
لزوماً اینگونه نیست هرچند که شاید به دلیل فراوانی این آثار در ایران ویژه کودک و نوجوان این ذهنیت پدید آمده است وگرنه در همه جای دنیا کمیکاستریپ یک روایت معمول در کنار همه مکتوبات است؛ اما اینکه چرا اینگونه در حوزه ادبیات کودک و نوجوان این فراوانی به چشم میخورد دلیلش این است که این قشر سنی شاید آنچنان که انتظار میرود خود را درگیر متن نوشتاری نمیکند و لذا با استفاده از تصاویر جذابیت مضاعفی برای آنها در پیگیری روایات حاصل شود.
ـ با این اوصاف چرا مثلاً در روایات تاریخ انقلاب اسلامی ویژه گروه سنی کودک و نوجوان کمتر از این ظرفیت هنری استفاده میشود؟
این امر را باید در ضعف مدیریت فرهنگی جستوجو کرد. در حال حاضر در کتب درسی مدارس با محوریت تاریخ نیز شاهد این نکته هستیم که به جای جایگزین کردن تصویر که موجب گیرایی و ترغیب مخاطب به دانستن تاریخ میشود، این کتب با متون حجیم که روایت صرف و غیرمنعطف از تاریخ را ارائه میدهند تهیه و عرضه میشوند و اگر اکنون از غالب دانشآموزان در مورد دروس کسالتبار دوره تحصیل پرسیده شود قطعاً یکی از مواردی که به آن اشاره خواهند کرد، درس تاریخ است.
ـ از قدیم وقتی صحبت از کمیکاستریپ به میان میآید، نمونههای بارزی همچون «ماجراهای تن تن» به ذهن متبادر میشود؛ داستانی جذاب با رگههای سیاسی و البته رئالیسم جادویی که روایتگر داستان خبرنگار جوانی است که درگیر برخی جریانات و حوادث جالب توجه میشود، آیا از این الگو برای روایت تاریخ به ویژه تاریخ انقلاب میشد استفاده کرد؟
به طور قطع، اصلاً اساس کمیکاستریپ بر قهرمانسازی است و حضور یک راوی که اتفاقاً خود نیز درگیر حوادث و ماجراهای داستان میشود که در مورد یاد شده یعنی «ماجراهای تن تن» موجب محبوبیت شخصیت این کمیک استریپ شد و توانست دههها این تأثیر را بر روی مخاطب برجای بگذارد تا جاییکه به دفعات از این مجموعه کمیکاستریپ انیمیشن ساخته شد و یکی از کارگردانان نامی هالیوود نیز به سبب محبوبیت این شخصیت یک نسخه سینمایی را نیز از آن تولید کرد.
اما در مورد تاریخ انقلاب؛ من تصور میکنم برهههای زمانی زیادی از آن قابلیت داستانپردازی را دارا باشد که میتوانستیم آن را از یک منظر واحد در قالب طراحی شخصیتی که قابل توجه برای مخاطب نیز باشد به شکلهای گوناگونی از جمله کمیکاستریپ نیز روایت کنیم که متأسفانه به دلیل همان مسئلهای که اشاره شد یعنی ضعف در مدیریت فرهنگی در عمل شاهد چنین اقدامی نبودیم.
ـ با این فرض که کمیک استریپ به عنوان ابزاری در روایت تاریخ انقلاب اسلامی مورد استفادهای درخور قرار گیرد، به طور مثال اگر به شما چنین کاری پیشنهاد شود، کمیک استریپ روایت انقلاب شما چه ویژگیهایی خواهد داشت؟
ابتدا باید این موضوع را در نظر داشت که ما برای چه نسلی قصد داریم یک اثر کمیک استریپ را با موضوع انقلاب خلق نماییم؛ قطعاً طیف غالب مخاطبان این آثار کسانی خواهند بود که شاهد عینی این واقع عظیم قرن نبودهاند و دریافتهای آنها از میان اسناد، مدارک و عکسهایی است که برجای مانده است. من به عنوان یک هنرمندی که مأمور به خلق یک کمیک استریپ براساس روایت انقلاب هستم باید ابتدا به این نکته توجه کنم که تصاویر به کار رفته در آن باید دربردارنده همه حال و هوای آن زمان باشد، از طراحی شخصیتهای انقلابی و همچنین افرادی که طرفدار رژیم طاغوت بودند باید این ذهنیت در مخاطب به وجود آید که وجوه حماسی و کار بزرگی که مردم ایران در بهمن ۵۷ به انجام رساندند و رژیم طاغوت را سرنگون کرده و حکومت اسلامی را با رهنمودهای امام(ره) مستقر کردند به عینه و در سطح قابل قبولی به مخاطب منتقل شود.
منبع: ایکنا