چرا در دوران پسا«فروشنده» سریال صادر نکنیم؟!

به گزارش فناوری فرهنگی،اصغر فرهادی در جشنی که از طرف خانه سینما برایش ترتیب داده شده بود، اعلام کرد که کشور را برای سفری طولانی و ساخت فیلم جدیدش ترک می‌کند.

فرهادی می‌رود. باز هم فیلم می‌سازد. به وطن برمی‌گردد، همچنان برایمان افتخار کسب می‌کند و نام ایران را پرآوازه می‌کند اما به خاطر داشته باشیم، این فقط یک مسیر برای فیلمسازی و کسب افتخار نیست. فرهادی فقط فیلم نمی‌سازد که برایمان افتخار کسب کند بلکه او می‌تواند ایران واقعی را به جهان معرفی کند چه‌بسا حالا بسیاری از مردم دنیا، ایران را به نام فرهادی بشناسند و این حتما یک فرصت است؛ فرصتی که باید درست از آن استفاده شود.

سیاسی بودن یا نبودن دومین اسکار اصغر فرهادی در شرایطی که می‌توانیم از بردن نام کشورمان در مراسمی که میلیون‌ها نفر بیننده آن بودند، بهره ببریم، اصلا چه اهمیتی دارد؟

سینمای ایران هر ساله در سطح جهان به‌واسطه جوایز بین‌المللی مطرح می‌شود اما اسکار که به نظر بسیاری به‌عنوان مهم‌ترین جایزه سینمایی سال است، اهمیت ویژه‌تری دارد و مهم این است چه بهره‌ای از این فرصت ایجادشده می‌بریم. فرصت یعنی برده‌شدن نام ایران و در پس آن معرفی و بیشتر مطرح شدن سرزمینمان. فرصت یعنی حالا که بسیاری از مردم دنیا، ایران را بیشتر و بهتر شناخته‌اند، بتوانیم کالاهای فرهنگیمان را تولید و صادر کنیم.

اسکار اصغر فرهادی یا دریافت جایزه گرمی توسط گروه «جاده ابریشم» به سرپرستی یویوما که کیهان کلهر؛ نوازنده مطرح کمانچه کشورمان، هم در آن حضور داشت، سندی است بر این ادعا که هنرمندان ما در نقطه‌ای ایستاده‌اند که می‌توانند کالاهای فرهنگی تولید و به دیگر کشورها صادر کنند و البته در این راستا نیاز داریم تا زیرساخت‌ها فراهم شوند که آن جای بحث دیگری دارد.

طی سال‌های گذشته هنرمندان کشورمان در شاخه‌های مختلف هنری حضور بین‌المللی داشتند و سینمایی‌ها در جشنواره‌های مختلف شرکت کردند.

حضور تئاتری‌ها برای اجرای عمومی در کشورهای دیگر و شرکت در فستیوال‌های تئاتری و نمایشگاه‌های هنرمندان شاخه‌های تجسمی و برگزاری کنسرت توسط اهالی موسیقی یا ترجمه آثار ادبی‌مان به دیگر زبان‌ها را هم نمی‌توان نادیده گرفت.

در این میان گویا عرصه سریال‌سازی با فرازونشیب‌هایی روبه‌رو بوده است؛ گاهی موفق و گاهی ناموفق. مثلا «قهوه تلخ» اثر مهران مدیری به‌عنوان اولین سریال طنز نمایش خانگی در روز اول نیم‌میلیون نسخه می‌فروشد و رکورد خوبی برجای می‌گذارد؛ «قلب یخی» به‌کارگردانی محمدحسین لطیفی نیز به‌واسطه داستان معمایی می‌تواند مخاطبان زیادی جذب کند اما هر دو سریال با پخش نامنظم مواجه می‌شوند و همین موضوع باعث می‌شود مخاطبان، کمتر به شبکه نمایش خانگی اعتماد کنند و دیگر سریال‌هایی که در این رسانه تولید می‌شوند، با وجود تلاش دست‌اندرکاران، بعضا نمی‌توانند به‌طور کامل اعتماد از دست‌رفته مخاطبان شبکه نمایش خانگی را برگردانند.

تلویزیون نیز با تولید آثاری که اغلبشان چنگی به‌دل نمی‌زنند و مخاطب را بیننده سال‌های دور می‌دانند، نه مخاطبی که به دیگر رسانه‌ها نیز دسترسی دارد تا حدودی از میدان رقابت عقب مانده است. این روزها در دنیا به سریال‌سازی به چشم یک صنعت مهم و درآمدزا نگاه می‌شود.

خوشبختانه شبکه نمایش خانگی با تولید آثاری جدید توانست به این حوزه رونق ببخشد اما حالا که در شاخه‌های دیگر هنری می‌توانیم صادرکننده کالای فرهنگی باشیم و به‌واسطه مطرح شدن نام فرهادی در اقصی ‌نقاط جهان، ظرفیت‌ها برای حضور تصویری برایمان به‌وجود آمده است، چرا در عرصه مهمی چون سریال‌سازی صادرکننده نباشیم؟

تلویزیون در سال‌های گذشته با تولید آثاری همچون «مختارنامه»، «یوسف پیامبرن، «مریم مقدسن، «مردان آنجلس» و… توانست بخشی از وظیفه صدور کالای فرهنگی خود را در منطقه انجام بدهد. کشورهای همسایه به‌واسطه نزدیکی‌های فرهنگی، مذهبی و جغرافیایی با این آثار ارتباط برقرار کردند اما واقعیت این است می‌توانیم سریال‌هایی تولید کنیم که مردم در کشورهای بیشتری با آن‌ها ارتباط برقرار کنند. حالا که مردان سرزمینمان پیام صلح و دوستی ایران‌زمین را به جهان اعلام می‌کنند، چرا ازطریق هنر-صنعت سریال‌سازی این پیام صلح و دوستی منتشر نشود؟

در عرصه سریال‌سازی در شبکه نمایش خانگی «شهرزاد» یک برگ برنده بود؛ سریالی کامل و درست که به‌معنای واقعی کلمه می‌تواند ظرفیت‌های یک کالای فرهنگی صادراتی را داشته باشد. «شهرزاد» روایتی عاشقانه در بستر یک واقعه تاریخی مهم سرزمینمان است که هر فردی در هر نقطه‌ای از این جهان با یک جست‌وجوی ساده اینترنتی می‌تواند درباره‌اش اطلاعات لازم را کسب کند. مخاطبان از فصل اول این سریال استقبال کردند و این روزها حسن فتحی و گروهش مشغول ساخت سری دوم سریال هستند. «شهرزاد» اگرچه در کشورهای دیگر نیز توزیع شد اما ظرفیت این را دارد که بیش از این‌ها در سطح بین‌المللی مطرح شود.

خوشبختانه این روزها تولید و پخش سریال در دیگر کشورها توسط دست‌اندرکاران کشورمان انجام می‌شود و نمونه‌هایی نظیر «شهرزاد» یا سریال در دست تولید «پیکسل» با طراحی، نویسندگی و تهیه‌کنندگی حامد عنقا که قرار است همزمان در کشورمان به زبان‌های اردو، عربی، تاجیک و روسی در کشورهای منطقه پخش شود، این موضوع را ثابت می‌کند.

اما باید پذیرفت که این عرصه را باید جدی بگیریم و بدانیم سریال می‌تواند یک کالای فرهنگی مهم باشد که در بستر آن بتوانیم فرهنگ ایران را بیش از پیش معرفی کنیم و از این رهگذر درآمدزایی مطلوبی نیز ایجاد کنیم. شاید دیگر وقتش رسیده باشد!

منبع:صبا

کانال-1-300x74

 

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شد