به گزارش فناوری فرهنگی، در واقع دیگر تنها تکنولوژی و سختافزارها برای توسعه اقتصادی- اجتماعی جوامع کافی نیست و این ایدههای خلاقانه افراد است که نیرو محرکه تحولات قلمداد میشوند. از این رو بسیاری از کشورهای توسعهیافته و در حال توسعه، سرمایهگذاریهای کلان و برنامهریزیهای استراتژیکی در عرصه صنایع خلاق و فرهنگی صورت دادهاند تا از رهگذر گردش اقتصادی آنها، بستری موثر برای رشد اقتصادی و افزایش اشتغال در جوامع خود فراهم آورند و از سوی دیگر منابع استراتژیک و تجدیدناپذیر خود را برای نسلهای آینده حفاظت و نگهداری کنند؛ رویکردی که امروزه اساس توسعه پایدار نیز قرار گرفته است. این در حالی است که توجه به این صنایع، ظرفیتهای اقتصادی و تواناییهای کشور را برای مواجهه با شرایط بحرانی و نوسانات عرصه اقتصاد ارتقا خواهد بخشید.
در واقع این شرایط موجب افزایش مقاومت اقتصادی آنها خواهد شد؛ چراکه ماده خام این صنایع خلاقیت ذهنی و فکر افراد است که همواره در درون یک کشور در دسترس است. از این منظر کشور ما دارای مزیتها و ظرفیتهای فراوانی در زمینه تولیدات و صنایع فرهنگی از جمله هنرهای سنتی و صنایعدستی است که از تنوع قابل ملاحظهای برخوردار است. از آنجا که این محصولات فرهنگی- هنری برآمده از خلاقیت شهروندان بوده و متناسب با ویژگیهای هویتی، زیست بوم و فرهنگ آنها است، بهخوبی میتواند ظرفیتهای بالقوه خود را در راستای توسعه این مرز و بوم معرفی کند. بنابراین در فرآیند مقاومسازی عرصههایی چون اقتصاد، فرهنگ و اجتماع تاکید بر عرصههایی چون صنایعدستی و معرفی و گفتمانسازی برای آنها، اقدام موثر و مهمی برای پیشبرد هرچه بیشتر روند اجرایی شدن اقتصاد مقاومتی در کشور خواهد بود.
نقش رسانه
با نگاهی به سیاستهای اقتصاد مقاومتی و بهطور دقیقتر در بند 21 این سیاستهای ابلاغی از سوی رهبری، به گفتمانسازی در خصوص اقتصاد مقاومتی و فرآیندهای مرتبط با اجرای آن در محیطهای علمی و آموزشی اشاره شده و بر حمایت رسانههای جمعی برای تبدیل شدن آن به یک گفتمان ملی و عمومی تاکید شده است. بنابراین فرآیندها و حوزههایی که از ظرفیت بالایی برای محقق ساختن اقتصاد مقاومتی در سطوح مختلف کشور برخوردار هستند، نیز مورد حمایت رسانههای جمعی قرار گیرند و تبدیل به گفتمان رایج در جامعه شوند. همانگونه که پیشتر به ظرفیتهای اقتصادی و تاثیرات اجتماعی عرصه صنایعدستی و هنرهای سنتی اشاره شد، این حوزه از اثربخشترین حوزههای فرهنگی اقتصادی ایران اسلامی است که میتواند به مثابه نیرو محرکه اقتصاد خلاق در ایران باشد و زمینههای مساعدی برای توسعه و ثبات اقتصاد خانوادهها را مهیا سازد، از این رو ضروری است که رسانههای جمعی نیز در راستای گفتمانسازی و معرفی بیشتر این هنر – صنعت بومی به شهروندان، نسبت به آن اهتمام ویژهای داشته باشند.
گفتمانسازی برای صنایعدستی از این حیث اهمیت دارد که با آگاهی یافتن افراد جامعه از ظرفیتهای فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی این هنر – صنعت بومی، توجه اقشار مختلف به آن بیشتر میشود و شناخت بهتری پیدا میکنند. از رهگذر چنین شرایطی، زمینههای مساعدی برای گرایش مردم به تولیدات و رشتههای مختلف آن افزایش مییابد. این گرایش افکار عمومی هم موجب رونق عرصه فروش صنایعدستی خواهد شد و بازارهای داخلی آن تقویت میشوند و هم در خصوص اشتغالزایی میتواند علاقهمندان بیشتری بهویژه در مناطقی که با مشکل اشتغال روبهرو هستند، جلب کند؛ منوط به اینکه رسانههای جمعی در کشور و شبکههای اجتماعی بخش قابل قبولی از ظرفیتهای خود را به معرفی این حوزه و گفتمانسازی مستمر در خصوص آن اختصاص دهند. این اقدام رسانههای جمعی را میتوان به مثابه تلاش اثربخش در راستای تحقق اقتصاد مقاومتی و مصداق بند 21 سیاستهای ابلاغی آن که بر گفتمانسازی و تبیین وجوه مختلف آن تاکید دارد به حساب آورد. همچنین باید افزود مقوله گفتمانسازی برای عرصههایی مانند صنایعدستی و هنرهای سنتی که ظرفیتهای بالایی برای بسترسازی تحقق اقتصاد مقاومتی دارند، در نهایت منجر به گفتمانسازی برای اقتصاد مقاومتی خواهد شد.
بنابراین انتظار میرود رسانههای جمعی و نهادهای متولی امر فرهنگسازی و اطلاعرسانی به افکار عمومی جامعه، نسبت به ترویج، تبلیغ و گفتمانسازی برای صنایع فرهنگی بهویژه صنایعدستی ایران اهتمام خاصی داشته باشند
منبع: اقتصادخلاق