بیست سال خاطره؛ نگاهی به تمامی انیمیشن های تولید شده توسط استودیو پیکسار

در این انیمیشن که در سال ۲۰۰۶ ساخته شد ماشین مسابقه ی لایتنینگ مک کویین با صداپیشگی اوون ویلسون همراه با دوستش جان مَتر که یکی کامیون است برای مسابقات گرند پریکس به ژاپن می روند اما مَتر درگیر مسائل جاسوسی بین المللی می شود. قسمت دوم انیمیشن «ماشین ها» با استقبال ضعیف منتقدان مواجه شد و باید عادلانه آن را بدترین انیمیشن ساخت استودیو پیکسار نامید.

انیمیشن «زندگی یک حشره» (A Bug’s Life) داستان مورچه های زحمت کشی را روایت می کند که مجبورند برای گروهی از ملخ های حریص آذوقه جمع کنند و در این میان یکی از این مورچه ها به نام فلیک سعی می کند با استخدام جنگجویانی قدرتمند اعضای گروهش را از دست ملخ های نابکار نجات دهد. این انیمیشن دومین انیمشنی بود که توسط استودیو پیکسار تولید می شد. اگر چه این فیلم در گیشه بسیار خوب عمل کرد اما در مقایسه با انیمیشن «مورچه ها» (Antz) از کمپانی دریم وورکس با استقبال کمتری از طرف منتقدان مواجه شد.

اگر چه مجموعه انیمیشن های «ماشین ها» از انیمیشن های کم طرفدار این استودیو به شمار می آیند اما استودیو پیکسار همچنان به تولید آن ها ادامه می دهد. انیمیشن «ماشین ها ۳» (Cars 3) داستان ماشین های مسابقه ی قدیمی و به خصوص لایتنینگ مک کویین را روایت می کند که با ورود نسل جدیدتر و سریع تر ماشین ها باید به فکر بازنشستگی باشند اما مک کویین به همین راحتی میدان را رها نخواهد کرد. اگر چه قسمت سوم این مجموعه مفاهیمی مانند فناپذیری و اعتماد به نفس را به خط داستانی خود اضافه کرده است اما تفاوت زیادی با قسمت قبلی خود ندارد.

داستان انیمیشن «دایناسور خوب» (The Good Dinosaur) در دنیایی خیالی اتفاق می افتد که دایناسورهای منقرض نشده اند. در این انیمیشن یک دایناسور ضعیف النفس و البته خوش قلب به نام آرلو در طول سفر خود با یک پسربچه ی غارنشین آشنا و دوست می شود. در ادامه این دو با حوادثی روبرو می شوند که برای نجات جانشان باید با هم همکاری کنند. داستان این انیمیشن را می توان یکی از جدی ترین داستان های انیمیشن های ساخت استودیو پیکسار دانست اما در مقایسه با انیمیشن «وارونه» (Inside Out) که در همین سال ساخته شد موفقیت چندانی به دست نیاورد. داستان این انیمیشن نسبت به دیگر انیمیشن های استودیو پیکسار داستان تاریک تری داشت و همین موضوع باعث شد که طرفداران انیمیشن های پیکسار آن را متفاوت از دیگر انیمیشن های پیکسار دانسته و استقبال قابل انتظار را از آن نداشته باشند.

انیمیشن «شجاع» (Brave) داستان شاهزاده ای جوان را روایت می کند که از زندگی مجلل و در قید و بند خسته شده و دوست دارد زندگی طبیعی و آزادی داشته باشد اما خانواده اش او را به ازدواج با کسی که دوست ندارد مجبور می کنند. در ادامه وی مراسم عروسی را به هم زده و از قصر می رود تا این که با جادوگری آشنا می شود و زندگی او به طور کلی دچار تغییر می گردد. این انیمیشن شخصیت قوی تری نسبت به دیگر انیمیشن های استودیو پیکسار را به تصویر می کشد اما نتوانست موفقیت دیگر انیمیشن های قبل و بعد از خود را تکرار کند.

انیمیشن «ماشین ها» (Cars) آخرین انیمیشنی بود که به طور مستقل توسط استودیو پیکسار و قبل از خریده شدن توسط کمپانی دیزنی تولید شد داستان یک ماشین مسابقه ی خودسر و بی احتیاط به نام لایتنینگ مک کویین را روایت می کند که تنها به برنده شدن در مسابقه می اندیشد اما در نهایت شکست را تجربه کرده و در می یابد که دوست بودن و عشق مهم تر از برنده شدن است. این انیمیشن در زمره ی انیمیشن های با داستان کلیشه ای و خانوادگی رده بندی می شود.

انیمیشن «دانشگاه هیولاها» (Monsters University) در واقع دوران قبل از داستان های انیمیشن محبوب و پرفروش استودیو پیکسار با نام «شرکت هیولاها» (Monsters, Inc.) را روایت می کند که در آن مایک و سالی برای تبدیل شدن به هیولاهایی ترساننده برای وارد شدن به دنیای انسان ها و کسب انرژی از راه ترساندن آن ها تلاش می کنند. اگر چه این انیمیشن به موفقیت انیمیشن قبلی دست نیافت اما داستان روشن و قابل درک و پایان مناسب از نقاط قوت آن به شمار می آید.

اولن تجربه ی کارگردانی پیت داکتر داستان هیولاهایی را روایت می کرد که از ترساندن کودکان و جیغ زدن های آنان برای انرژی بخشیدن به دنیای هیولاها استفاده می کردند. این ایده ی خلاقانه با هنرمندی فوق العاده ی صداپیشگانی مانند جان گودمن و بیلی کریستال باعث تولید انیمیشنی فوق العاده شد و نشان داد که استودیو پیکسار ایده های جالب زیادی در آستین دارد.

این انیمیشن که پرفروش ترین فیلم سال ۲۰۱۶ لقب گرفت در واقع ادامه ی داستان انیمیشن «در جستجوی نمو» (Finding Nemo) بود و مخاطبان را ناامید نکرد. در این انیمیشن دوری فراموشکار به یاد خانواده اش می افتد و سعی می کند خانواده اش را در دوردست پیدا کند. انیمیشن «در جستجوی دوری» علاوه بر حفظ بسیاری از شخصیت های قسمت قبلی تعداد زیادی شخصیت جدید نیز دارد و با ساخت این انیمیشن استودیو پیکسار نشان داد که فاصله ی ۱۳ ساله هیچ تاثیری بر سیر روایت داستانی آن ها و علاقه ی ما به دنیای زیر دریا نگذاشته است.

قسمت دوم انیمیشن «داستان اسباب بازی ها» داستان وودی با صداپیشگی تام هنکس را روایت می کند که توسط یک اسباب بازی فروش دزدیده شده و دوستانش برای نجات او دست به کار می شوند. آن ها باید قبل از بازگشتن اندی که صاحب اسباب بازی هاست وودی را نجات دهند اما دزد نیز قصد دارد وودی را به موزه ای در ژاپن بفروشد. قسمت دوم انیمیشن «داستان اسباب بازی ها» نیز مانند قسمت اول از داستان پردازی فوق العاده ای برخوردار بوده و تماشاگران را به شدت سرگرم می کند.

انیمیشن «بالا» (Up) یکی از انیمیشن هایی است که دنیایی بزرگسالانه دارد و داستان یک پیرمرد بادکنک فروش را روایت می کند که آرزو دارد به یک سرزمین زیبا در آمریکای جنوبی برود و در این راه داستان های جالبی برای وی و همراهانش اتفاق می افتد. داستان انیمیشن بر عشق و همراهی با دوستان تا آخرین لحظه اصرار دارد. اکران انیمیشن «بالا» با استقبال بسیار خوبی مواجه شد و نامزدی اسکار بهترین فیلم را برای آن به همراه داشت.

قسمت سوم انیمیشن «داستان اسباب بازی ها» محصول مشترک استودیو پیکسار و کمپانی دریم وورکس و موفق ترین قسمت از این انیمیشن شناخته می شود. در این قسمت اندی قصد ورود به دانشگاه را دارد و اسباب بازی های او نگران آینده ی نامعلوم خود هستند. در ادامه با ورودشان به یک مهد کودک با عروسک های جدیدی آشنا شده و داستان های جالبی برای آن ها اتفاق می افتد. این انیمیشن نیز نامزد جایزه اسکار بهترین فیلم سال شد و با استقبال گسترده ی منتقدان مواجه گردید.

انیمیشن ابرقهرمانانه ی «شگفت انگیزان» (The Incredibles) در دورانی توسط استودیو پیکسار ساخته شد که کمپانی های هالیوودی از ساخت انیمیشن با محتواهای ابرقهرمانانه ناراضی بودند. این انیمیشن داستان تعدادی ابرقهرمان را روایت می کند که برای نجات انسان ها باید با قدرت های شرور مبارزه کنند و در این بین اتفاقات ناگواری برای برخی از آنان رخ می دهد.

انیمیشن «وارونه» یا «درون بیرون» (Inside Out) که تاکنون آخرین جایزه ی اسکار را برای استودیو پیکسار به ارمغان آورده است داستان یک دختر شخصیت گم کرده به نام رایلی را روایت می کند که احساساتش اعم از غم، شادی، عصبانیت، تفرت و ترس او را به شکل شخصیت های انسانی همراهی می کنند و نقش راهنمای او را بر عهده دارند. هر کدام از این شخصیت ها قصد دارد خود را به رایلی غالب کند و رایلی باید به ثبات شخصیتی رسیده و با محیط زندگی جدیدش کنار بیاید. داستان این انیمیشن بسیار بی نقص و دیدنی است و بدون شک یکی از بهترین انیمیشن های ساخت استودیو پیکسار به شمار می آید.

انیمیشن «راتاتوئی» (Ratatouille) داستان موشی به نام رمی را روایت می کند که استعداد فوق العاده ای در مزه کردن و بو کردن دارد. وی به سرآشپز شدن علاقه ی فراوانی دارد اما در این راه انسان ها و خانواده اش مشکلاتی را برای وی بوجود می آورند. بعد از این که صاحب خانه قصد کشتن او و خانواده اش را می کند رمی از خانواده اش جدا می شود و ناگهان خود را در آشپزخانه ی یک رستوران می بیند. این انیمیشن را می توان یکی از بهترین فیلم های اقناع کننده ی عاطفی در طول تاریخ سینما دانست.

انیمیشن «در جستجوی نمو» (Finding Nemo) داستان یک دلقک ماهی را روایت می کند که فرزندش به نام نمو را گم می کند و در راه پیدا کردن او اتفاقاتی برای او و فرزندش رخ می دهد اما در نهایت با تحمل مشکلات فراوان و نجات از خطرهای متوالی این دو به هم می رسند. پردازش به جزییات دنیای زیر آب از شاهکارهای این اثر بوده و فروش فوق العاده و استقبال منتقدان دلیلی بر این مدعا است.

انیمیشن «داستان اسباب بازی ها» اولین انیمیشن ساخته شده در استودیو پیکسار به کارگردانی جان لستر بود که تعریفی جدید از داستان پردازی در دنیای انیمیشن را ارائه داد و با افکت های کامپیوتری خود به عصر آثار سنتی و ساخته شده با طراحی های دستی کمپانی دیزنی پایان داد. انیمیشن «داستان اسباب بازی ها» داستان یک پسربچه به نام اندی و اسباب بازی هایش را روایت می کند که حسادت بین اسباب بازی های او که دنیای زنده و شگفت انگیز خود را دارند باعث وقوع اتفاقات جالب و البته خطرناکی برای آن ها می شود.

انیمیشن «وال ای» (WALL-E) داستان یک ربات زباله جمع کن به نام وال ای را روایت می کند که هفتصد سال بعد از خارج شدن آخرین انسان ها از کره ی زمین به جمع آوری و فشرده کردن آهن آلات و زباله های صنعتی مشغول است و یک روز در حین کار با موجودی فضایی مواجه می شود که از طرف انسان های ساکن فضا برای پیدا کردن نشانه ای از حیات روی زمین فرستاده شده است. این دو در ادامه حیات را بر روی کره ی زمین ممکن می سازند. کارگردان این انیمیشن اندرو استانتون داستانی جذاب را با پیام هایی در مورد ضرورت حفظ و مراقبت از کره ی زمین و سلامت انسان و خطر تکنولوژی برای حیات به تصویر کشیده است. استودیو پیکسار همواره ما را به مراقبت از شخصیت ها و اشیاء داستانی و غیرواقعی دعوت می کند اما انیمیشن «وال ای» پیامی کاملاً متفاوت دارد که با زندگی روزمره و آینده ی انسان در ارتباط است.