به گزارش فناوری فرهنگی، تعیینکننده برای معماری backbone یا پیبستر شبکه ملی اطلاعات، معماری شبکههای دادهرسانی زیرساخت و رعایت پارامترهای استانداردشده توسط اتحادیه بینالمللی مخابرات (ITU) در آن، برای برقراری ارتباط انتها به انتها، بهمنظور ارائه خدمات حساس است؛
یعنی حساس دربرابر خطا (Error intolerant Services) ، آسیبپذیر دربرابر تأخیر (Delay intolerant Services) و ضربهپذیر از لحاظ اتلاف بسته (Packet Loss) با تضمین بیشترین احتمال عدم قطعی یا Availability است.
مقادیر این پارامترها مثل سایر کمیتهای توصیهشده توسط ITU، حد اقلیاند. به همین دلیلِ حداقلی بودن استانداردهای ITU، مهندسان شبکهسازی سعی میکنند از آنها عدول نکنند؛ ولی اگر مهندسانی در کشورهای OECD از این پارامترهای حد اقلی عدول میکنند، دلیلش این است که میخواهند هزینه بیشتری برای شبکهسازی برتر بپردازند تا به کیفیت خدمات بهتر از کیفیت حداقلی استانداردشده توسط ITU برسند. روال برخلاف این کوشش، رَوَندی ست که در سالهای اخیر در وزارت ارتباطات ما اِعمال و مشاهده میشود: عدول از پارامترهای توصیهشده توسط ITUدر جهت تقلیل کیفیت خدمات پیشرفته. برای مثال: ارتقاء کیفیت خدمات چندرسانهای صوتی/تصویری تعاملی (Interactive Audio/Video) ازجمله اهدافی است که رعایت دقیق پارامترهای تضمینکننده آن، معماری مطلوب شبکه سراسری کشور را نیز تعیین میکند.
دستهبندی انواع خدمات چندرسانهای
برای معماری شبکههای انتقال، “مهم” دستهبندی انواع خدمات چندرسانهای و پی بردن به شاخصهای کیفی و حساسیتهای آنها در برابر خطا، تأخیر، اتلاف بستهها و رسیدن به احتمال تقریباً صددرصدی availability است.
چندرسانهایها بر دو نوع کلیاند؛ غیر زمانواقعی (Non- real time) و زمانواقعی(real time) .
چندرسانههای غیر زمانواقعی، دارای دو زیرمجموعهاند؛ چندرسانههای غیر زمانواقعیِ حساس دربرابر خطا (مثل متن و داده) و چندرسانههای غیر زمانواقعیِ غیر حساس دربرابر خطا (مثل تصویر ثابت) .
چندرسانهایهای زمانواقعی نیز بر دو نوعاند:
چندرسانهایهای زمانواقعی ناپیوسته و چندرسانهایهای زمانواقعی پیوسته.
چندرسانهایهای زمانواقعی ناپیوسته دارای دو گونهاند:
گونه اول: حساس دربرابر خطا (مثل متن، گپ و پیامرسانی فوری)؛
و گونه دوم: چندرسانهایهای غیر حساس دربرابر خطا (مثل چندرسانهایهای دادهای/تصویری بهروزرسانی وضعیت آب و هوا)
چندرسانهایهای زمانواقعی پیوسته حساس دربرابر تأخیر هم بر دو نوعاند.
نوع اول: چندرسانهایهای پیوسته هم حساس در برابر تأخیر و هم حساس در برابر خطا (مثل برنامههای کاربردی رومیزی یا “دسکتاپ” از دوردست یا Remote Desktop Applications)؛
و نوع دوم: چندرسانهایهای پیوسته حساس در برابر تأخیر ولی غیر حساس در برابر خطا (مثل صوتی/تصویری متعامل)،
و در نهایت چندرسانهایهای زمانواقعی پیوسته غیر حساس در برابر تأخیر و غیر حساس در برابر خطا مثل چندرسانهایهای صوتی/تصویری جریانی.
اگر مقادیر استاندارد کیفیت خدمات چندرسانهایهای مذکور (براساس استاندارد Y.1542) رعایت نشوند، شبکه بینشهری و بینالمللی شرکت ارتباطات زیرساخت نخواهد توانست، خدمات پیشرفته شبکه ملی اطلاعات را پشتیبانی کند؛ و بهرهبرداران شبکههای محلی خصوصی و عمومی متصل به شبکه بینشهری و بینالمللی شرکت ارتباطات زیرساخت نیز نخواهند توانست خدمات پیشرفته و امنیت سرویسدهی خود را به سطح کیفی قابل قبول برسانند.
حساب در برابر دیکته
مدت مدیدی ست که تعدادی از کارشناسان معاونت فنی شرکت ارتباطات زیرساخت میکوشند، رَوَند عدول از پارامترهای استاندارد Y.1542 توصیهشده توسط ITU در طراحی و مهندسی شبکه انتقال را در این شرکت متوقف کنند، رَوَندی که به حیف و میل سرمایههای ملی در عین تقلیل کیفیت خدمات شبکههای زیرساختی کشور منجر میشود.
اما با وجود دیکته اسناد بالادستی و پیروی کمیسیون تنظیم مقررات ارتباطات از آنها، کاری از حساب کارشناسان معاونت فنی شرکت ارتباطات زیرساخت در راستای اصطلاح طرحها برنمیآید.
از یاد نباید برد که در 27 مرداد 1396: جهرمی در رابطه با تغییر ساختار مراکز مبادله ترافیک زیرساخت به رئیس مجلس نوشت : «شرکت ارتباطات زیرساخت مجری مصوبات نهادهای قانونی بالادستی از جمله شورای عالی امنیت ملی و کمیسیون تنظیم مقررات ارتباطات میباشد لذا در اجرای مصوبه 516 [شورای عالی امنیت ملی، در مورد الزام شرکت ارتباطات زیرساخت به حضور در 170 نقطه، تعداد نقاط حضور شرکت ارتباطات زیرساخت] در حال حاضر از 98 نقطه سابق به 115 نقطه رسیده و در پروژههای آتی به 170 نقطه خواهد رسید.»
آیا عدد نقاط حضور شرکت ارتباطات زیرساخت، مسألهای امنیتی است که شورای عالی امنیت ملی به آن میپردازد؟
حتا اگر عدد نقاط حضور شرکت ارتباطات زیرساخت، مسألهای امنیتی باشد، چه کسانی بهتر از کارشناسان معاونت فنی شرکت ارتباطات زیرساخت واجد شرایط محاسبه و تعیین این یک عدد هستند؟ آیا کسی از اعضای محترم شورای عالی امنیت ملی میداند این یک عدد “170” از کجا آمده است؟
تعیین 170 نقطه برای حضور (Point of Presence) [به علاوه 35 نقطه برای تشکیل هسته اصلی شبکه زیرساخت] همانقدر امنیتی است که غیر امنیتی است. به عبارت دیگر: ضرورتی ندارد، عالیترین شورای امنیت کشور شأن امنیتی خود را پائین آورد و وارد مقولهای کمی/مهندسی شود که در اصل به مهندسی ترافیک، محاسبه سود و زیان اقتصادی شرکت و به استانداردهای بینالمللی شبکهسازی توصیه شده از سوی اتحادیه بینالمللی مخابرات (ITU) ربط دارد!
پیبستر دادهای بینالمللی و بینشهری شرکت ارتباطات زیرساخت، هسته شبکه ملی اطلاعات
پرسشانگیزترین پروژه در تاریخ و جغرافیای ارتباطات کشور، «شبکه ملی اطلاعات» است. براساس برداشت کارشناسان وزارت ارتباطات از چیستی شبکه ملی اطلاعات و چگونگی تحقق آن، هسته اصلی و مرکزی شبکه ملی اطلاعات را پیبستر دادهای بینالمللی و بینشهریِ شرکت ارتباطات زیرساخت تشکیل میدهد. البته، عدهای پس از گذشت سالها از طرح قانونی شبکه ملی اطلاعات هنوز نمیدانند واقعیت «شبکه ملی ارتباطات» چیست و تحت چنین عنوانی اصلاً چه باید بفهمند. کسانی هم که تصوری آرزومندانه از آن در ضمیر و مخیله خود پروراندهاند آن را گاه اینترانت، گاه ایکسترانت و اغلب اینترنتی پوششی و در لایهای بالا و فراتر از شبکههای موجود تصور میکنند، هرچند نمیدانند «شبکه ملی اطلاعات» بالاخره اجرا شده یا اجرا نشده است.
دلیل این سردرگمی چیست؟ جز این که «شبکه ملی اطلاعات» نامی و اصطلاحی برای ما فاقد هویت است؟ چه، اگر «شبکه ملی اطلاعات» برای ما هویتی مشخص و واقعی میداشت، با پیگیریهای مستمر رهبری، با پرسوجوهای روزنامهنگاران و کارشناسان فناوری اطلاعات، با دراختیارداشتن چند سند قانونی بالادستی، با وجود تعدادی بازیگر ملی و ناظر و مجری و متولی فنی، با انتشار شماری مدرک شِبهعلمی و علمی و برگزاری یک افتتاح رسمی، دیگر شک و شُبههای باقی نمیماند و «شبکه ملی اطلاعات» برای کارشناسان و کاربراناش، هویتی شناخته شده میبود.
«شبکه ملی اطلاعات» هنوز پروژهای غیر قابل اجرا؟
برای عدهای از کارشناسان حوزه ارتباطات زیرساخت، «شبکه ملی اطلاعات» پروژهای در اصل قابل اجرا اما در شرایط کنونی غیر قابل اجرا است!
این کارشناسان براین باورند: «راه رفته در دولت اول روحانی، اینک به یک باره “صفر شده است”. در آن زمان، رئیس سازمان فناوری اطلاعات که مجری راهاندازی شبکه ملی اطلاعات بود، اقدام به استخدام مشاور ایرانی-خارجی کرد تا معیارها، ضوابط، استانداردها، الزامات و ظرفیت شبکه ملی اطلاعات را معین کند و طرحی اجرایی برای آن ارایه کند. اما دفتر وزارتی، چندی بعد (به تاریخ 14/04/95) احکامی را در مورد پارامترهای معماری و کیفیت خدمات شبکه ملی اطلاعات برخلاف نظر مشاور مذکور صادر و به جهرمی اعلام کرد. برای مثال اگر مشاور، حداکثر زمان non-available بودن شبکه را 5 دقیقه در سال تعیین کرده بود، شورای فنی وزارت آن را به 500 دقیقه در سال افزایش (و به همان نسبت، کیفیت را تقلیل) داده بود. همینطور، میزان توصیه شده Packet Loss توسط مشاور که یک بسته در ده هزار بسته بود در احکام وزارتی پنج برابر شده بود، یعنی پنج بسته در ده هزار!
اکنون، جهانگرد هم دیگر رییس سازمان فناوری اطلاعات نیست و جانشین او نیز ممکن است به توصیه مشاور عمل نکند و … در نتیجه: «شبکه ملی اطلاعات» پروژهای در اصل قابل اجرا اما در شرایط کنونی غیر قابل اجرا است!
من از مفصل این نکته مجملی گفتم. تو خود حدیث مفصل بخوان ازین مجمل!
منبع: آی تی آنالیز