به گزارش فناوری فرهنگی، ابتدا به متن خبر توجه کنید: «به گزارش روابط عمومی سازمان امور سینمایی، سمعی و بصری؛ سینمای ایران با فروشی معادل ۱۷۰ میلیارد تومان تا پایان بهمن ماه ۹۶ توانست رکورد بیشترین فروش در تاریخ خود را ثبت کند. براساس این گزارش، تا پایان سال ۹۵ سینمای ایران به مجموع فروش ۱۵۷ میلیارد تومان دست یافت در حالیکه تا پایان بهمن ماه ۹۶ و در ۱۱ ماه توانست رقمی معادل ۱۷۰ میلیارد تومان را در گیشه به ثبت برساند تا بدین ترتیب فروش کلی تاریخ سینمای ایران در یک سال جابجا شود.»
اتفاق خوشحالکنندهای به نظر میرسد. در حالی که بحث در مورد بحران اقتصادی سینمای ایران تمامی ندارد، رشد قابلتوجه فروش فیلمها در چند سال اخیر، در نگاه اول میتواند اتفاق خوبی برای اقتصاد سینمای ایران محسوب شود. اما آیا این آمار به تنهایی برای اثبات روند روبهرشد سینمای ایران کافی است؟ شاید توجه به چند نکته دیگر، بتواند ما را به پاسخ مناسبی برساند.
1) رشد آمار فروش لزوماً به معنای افزایش تعداد مخاطبان نیست. در خبر منتشرشده در مورد رشد آمار فروش سینمای ایران در سال 96، به این نکته نیز اشاره شده که علیرغم افزایش 11 درصدی آمار فروش، تعداد مخاطبان سینمای ایران در 11 ماه سپریشده از سال 96، در مقایسه با بازه زمانی مشابه سال گذشته، 8 درصد کاهش یافته است. با این وجود، اکثر خبرگزاریهای رسمی بیشتر روی بخش اول ماجرا مانور دادهاند. البته این نکته را نیز باید در نظر داشت که آمار سالیانه فروش بلیت سینما در ایران – که در اوایل دهه 90 تا کمتر از 8 میلیون قطعه بلیت در هر سال کاهش یافته بود – خوشبختانه از سال 93 روند روبهرشدی پیدا کرده و در دو سال اخیر به بیش از 20 میلیون قطعه بلیت فروخته شده در هر سال رسیده است. با این وجود نرخ فروش سالیانه بلیت سینما کماکان نزدیک به 0.3 بلیت به ازای هر ایرانی در سال است که آمار بسیار پایینی به شمار میرود.
2) آیا آمار فروش 170 میلیارد تومانی سینماهای ایران در سال 96، به معنای بهبود وضعیت صنعتی سینما در حوزه تولید است؟ اینگونه به نظر نمیرسد. شاید بد نباشد در این زمینه به آمار منتشر شده در سایت «سینما تیکت» (به عنوان مرجع رسمی اعلام آمار فروش فیلمهای سینمایی در ایران) توجه کنیم. طبق آمار این سایت، در سال 96 (تا پایان بهمن)، 82 فیلم در سینماهای ایران به نمایش درآمدهاند (این آمار به جز فیلمهای اکرانشده در گروه هنر و تجربه است که آمار رسمی فروش آنها، در اکثر موارد، به طور رسمی اعلام نمیشود). در این فهرست، هفت فیلم ابتدایی جدول فروش به ژانر کمدی تعلق دارند. مجموع فروش این 7 فیلم طبق آمار سینما تیکت، بیش از 103 میلیارد تومان بوده است؛ یعنی بیش از 60 درصد کل فروش سینمای ایران از ابتدای سال 96 تاکنون. این نکته، بدین معناست که 75 فیلم دیگر، مجموعاً حدود 67 میلیارد تومان فروختهاند.
3) بحث در مورد حوزه تولید را کنار بگذاریم. آیا افزایش میزان فروش، میتواند تأثیر مثبتی بر عملکرد سالنهای سینما بگذارد و خطر ورشکستگی سالنها را از بین ببرد؟ آمار منتشر شده در سالهای اخیر نشان داده که بخش مهمی از فروش سالیانه سینمای ایران به چند پردیس سینمایی (کوروش، آزادی، هویزه مشهد، چارسو، مگامال، ملت و زندگی) اختصاص دارد. در واقع میتوان یکی از دلایل افزایش فروش فیلمهای سینمایی در سالهای اخیر را رشد تعداد پردیسهای سینمایی دانست. بنابراین به نظر میرسد این افزایش فروش، عملاً فقط در چند سالن سینما به طور جدی تأثیر دارد و تأثیر چندانی در سالنهای دیگر به جا نمیگذارد.
میتوان در مورد مسائل دیگری نیز بحث کرد. با در نظر گرفتن افزایش بیرویه هزینه تولید فیلمهای سینمایی در ایران در دهه 1390، چند فیلم در طول سال – با آمار فعلی فروش – میتوانند به سود واقعی برسند؟ نرخ فروش بلیت در ایران چه تفاوت معناداری با بسیاری از کشورهای دیگر (نه فقط آمریکا، چین و هند، که حتی کشورهایی همچون استرالیا با نرخ فروش بلیت تقریباً 4 قطعه به ازای هر نفر در طول سال) دارد؟ با توجه به تعداد سالنهای باکیفیت فعال سینما در نقاط مختلف کشور، تا چه حد میتوان به حفظ این شیب صعودی امیدوار بود؟ و…
با این وجود، همین چند مورد کافی است تا به این نتیجه برسیم که – اگرچه رشد آمار بلیتهای فروخته شده و افزایش فروش فیلمها جای خوشحالی دارد اما – هنوز راهی طولانی برای تبدیل سینما به یک صنعت مستحکم و قابل اعتماد در ایران وجود دارد و برای رسیدن به این هدف هم باید اتفاقات متعددی رخ دهد که وقوع خیلی از آنها با توجه به شرایط خاص سینمای ایران در هالهای از ابهام قرار دارد.
منبع: تلگراف