به گزارش فنافر، بازیهای رایانهای یا به عبارت دقیقتر بازیهای ویدئویی، در جهان امروز بیش از آنکه بر روی کامپیوترهای شخصی عرضه شوند، بر روی کنسول بازی یا به عبارت دیگر game console عرضه میشوند. کنسول بازی، نوعی پردازنده یا شتابدهنده گرافیکی قوی است که بصورت خاص برای پردازش تصاویر و اجرای بازیهای ویدئویی طراحی شده است و پس از اتصال به یک نمایشگر، میتواند نقش یک کامپیوتر پرقدرت ویژه بازی را ایفا کند.
امروزه بازار فروش بازیهای تحت کنسول، حدود 10 برابر بازار فروش بازیهای مخصوص کامپیوتر است. بر اساس آمارهای اعلام شده، بازار فروش بازیهای تحت کنسول در سال 2012 به مبلغی در حدود 34.7 میلیارد دلار خواهد رسید و مقایسه آن با بازار 3.6 میلیارد دلاری بازیهای مخصوص کامپیوتر در همان سال نشان میدهد که بازیکنان میل بیشتری به استفاده از یک ابزار تخصصی برای انجام بازی خود دارند.
با وجود این بازار بزرگ، کنسولهای بازی در جهان عمدتا با سه برند اصلی شناخته میشوند که عبارتند از: play station یا به اختصار PS که متعلق به شرکت سونی است؛ xbox که متعلق به شرکت مایکروسافت است و کنسولهای متعلق به شرکت نینتندو که مهمترین آنها wii است. در مقابله با این انحصار، کشورهایی در جهان در حال شروع پروژههای ملی تولید کنسول بازی هستند که در ادامه دو نمونه بیان شده است:
کنسول ملی چین (iSec)
دولت چین چند سالی است که فروش هر گونه کنسول را در این کشور ممنوع اعلام کرده است و این درحالی است که بخش مهمی از ساخت مهمترین کنسولهای جهان نظیر xbox360، PS3 و نینتندو، در این کشور انجام میشود. در واقع هیچکدام از این کنسولها، به صورت قانونی در چین قابل فروش نیستند و این باعث عصبانیت و محرومیت گیمرهای چینی شده است.
در چنین شرایطی شرکت چینی Lenovo، مجوز ساخت و انتشار نوع جدیدی از کنسول را در این کشور گرفته است که با توجه به جمعیت جوان و مشتاق این کشور به نظر بازار خوبی را پیش رو دارد.
کنسول جدید Lenovo با نام iSec معرفی شده است که مخفف sports entertainment center است. به همراه این کنسول، یک عدد حسگر حرکتی مشابه کینکت هم عرضه میشود و لذا بسیاری از بازیهای ورزشی نیز بر روی این کنسول قابل اجرا خواهند بود. این کنسول همچنین سرویس معروف کشورهای شرق آسیا یعنی کریاوکی (karaoke) را نیز ارائه میدهد و از این نظر مشابه وسیله سرگرمی در خانه چینیها(home entertainment center) است.
شرکت Eedoo (که یکی از شرکتهای زیر مجموعه Lenovo است)، که برنامه سیستم عامل این کنسول برای بازیسازان در سال ۲۰۱۲ رونمایی شد.
قیمت کنسول iSec برای پیش فروش در چین (تعداد ۱ میلیون کنسول) ۳۰۰۰ یوآن (معادل ۴۷۰ دلار) در نظر گرفته شده است که این احتمال را تقویت میکند که سخت افزار آن در حد بالایی باشد.
شرکت Lenovo، مقصد اولیه این کنسول را چین اعلام کرده و قصد دارد با همکاری بازیسازان، بازیهایی را بر روی این کنسول پیادهسازی کند که بازیکنندههای چینی از خرید محصولات قاچاق و کپی خارجی دست بردارند. این شرکت بازار چین را برای موفقیت این کنسول، یک پله شروع بسیار مناسب دانسته و البته آمریکای شمالی و بخش مرکزی اروپا را نیز مقصدهای بعدی این کنسول، در صورت موفقیت، اعلام کرده است. مدیران این شرکت اظهار میکنند که شرکتها و کمپانیهای بازیسازی، برای ساخت و انتشار بازی بر روی این کنسول اعلام آمادگی کردهاند.
آقای Jack Luo مدیرعامل Eedoo گفته است: «این کنسول در دیگر کشورها و بازارها نیز به فروش خواهد رسید اما این بستگی به فروش بالا و نجومی در چین دارد. با توجه به سختافزارهای موجود در بازار، ساخت یک کنسول با توانایی بالا برای جذب بازیسازان و بازیکنندهها زیاد سخت نیست و نیاز به یک ایده جالب و حمایت مالی مناسب و بازار عالی دارد که ما همه این موارد را در اختیار داریم. »
به نظر می رسد تا زمانی که اجازه انتشار کنسولهای xbox360، PS3 و نینتندو در چین داده نشود، کنسول ملی، رقیبی در برابر خود نمیبیند و به راحتی میتواند در چین قدرتنمایی کند. اینکه این کنسول بتواند رقیبی برای نمونههای ژاپنی و امریکایی خود در خارج از چین باشد، موضوعی است که پس از رونمایی و ارائه قابلیتهای فنی آن میتوان بررسی کرد.
کنسول بازی برزیلی (Zeebo)
زیبو (Zeebo) که به سیستم 3G مجهز است، تنها یک کنسول بازی نیست، بلکه کاربر آن میتواند به وسیله آن، نرمافزارهای آموزشی و مولتی مدیا را نیز ببینید و یا بصورت آنلاین به اینترنت وصل شود و استفادههای دیگری از آن بنماید. هدفگذاری شرکت سازنده زیبو از ابتدا، تامین سرگرمی و نیازهای آموزشی اعلام شده است و مناطق هدف را برای خود برزیل، روسیه، چین و هند (کشورهای BRIC) در نظر گرفتهاند. این کنسول در سال 2008 در ریودوژانیرو رونمایی شد و در سال 2009 بطور گسترده در کل برزیل گسترش پیدا کرد و تا اواسط 2010 حدود 40 بازی بر روی آن طراحی و اجرا شده است. این کنسول که هماکنون قیمتی در حدود 170 دلار در داخل برزیل دارد، دارای قابلیتهای گرافیکی بالاتر از PS1 و پایین تر از PS2 است.
نحوه حمایت دولت برزیل از این کنسول آن بوده است که تعرفه مالیاتی سنگینی روی کنسولهای وارداتی اعمال کرده است؛ تا حدی که یک کنسول امریکایی در بازار برزیل در حدود 1000دلار قیمت داشته باشد. کنسول زیبو از سال 2009 روانه کشور مکزیک نیز شده است و در سال 2010 در روسیه و هند به فروش رسیده و از سال 2011 نیز وارد بازار چین شده است.
از نظر مدل کسبوکار نیز زیبو سعی کرده است متفاوت باشد. مثلاً کاربر با خرید یک دستگاه Zeebo، میتواند بدون پرداخت هزینه، از طریق 3G، 2.5G یا 2G به شبکه اینترنت موبایل وصل شود و بازیهای دلخواه خود را دانلود کند. همچنین کاربر میتواند از طریق کنسول، صفحات وب را جستجو کند و در شبکههای اجتماعی فعالیت نماید. این شرکت SDK کنسول خود را در اختیار بازیسازان قرار داده است و تاکنون شرکتهای بزرگی از قبیل EA برای آن بازی تولید کردهاند. زیبو همچنین سعی کرده است با ورود به بازار آموزش، مشتریان خاصی را جذب نماید.
اینکه چرا این کنسول، شبکههای ارتباطی بیسیم به خصوص 3G را محور کار خود قرار داده است نیز نیازمند تحلیل است. شاید سه دلیل عمده بتوان ذکر کرد: اول آنکه در کشور برزیل زیرساختهای شبکه ثابت کابلی کمتر توسعه یافته است؛ دلیل دوم که مهمتر به نظر میرسد، آن است که قانون کپی رایت در کشورهایی نظیر برزیل رعایت نمیشود ولذا استفاده از بسترهای ارتباطی بیسیم که مبتنی بر شبکههای مدیریت شده داخلی هستند، قابلیت محافظت بیشتری نسبت به شبکه اینترنت دارد (برای اینکه از روی بازیها کپی برداری صورت نگیرد، کاربر موظف است بازی مورد نظر خود را از شبکه بیسیم دانلود کند). دلیل سوم نیز احتمالا ”سهولت در پرداخت“ است (کاربر برای پرداخت هزینه شروع و هزینه میان بازیها، میتواند شارژ لازم را از اپراتور خریداری کند و پرداختهای لازم در حین بازی را از طریق این کیف پول الکترونیکی انجام دهد).
در آینده نزدیک این شرکت قرار است با همکاری برخی از شرکتهای هندی، این کنسول را با رویکرد گسترش سیستم آموزش الکترونیکی برای کودکان هندی عرضه کند. این شرکت اعلام کرده برای گسترش فعالیتهای خود تفاهمی نیز با شرکت AT&T برقرار نموده است تا بتواند کنسول خود را در بازار امریکا نیز عرضه نماید. علاوه بر آن بر اساس اخبار اعلام شده قرار است از سوی این شرکت، نسل بعدی این کنسول روانه بازار شود.
تحلیل وضعیت کشور ما
در کشور ما صنعت بازی ویدئویی با مشکلات جدی روبروست که یکی از این مشکلات جدی، نبودن امکان ساخت بازی برای کنسولها است. چنانکه ذکر شد طبق آمارهای موجود، بازار فروش بازیهای تحت کنسول در جهان حدود 10 برابر بازار فروش بازیهای مخصوص کامپیوتر است. این نسبت در کشور ما علیالقاعده کمتر است ولی بهرحال مصرف بازی در کشور ما نیز بیشتر مبتنی بر کنسول است تا کامپیوتر و این نکته، از گزارشهای فروش شرکتهای پخش بازی در کشور، کاملاً مشهود است.
متاسفانه این نسبت در مرحله ساخت داخلی بازیها، کاملاً برعکس مصرف داخلی است؛ اغلب بازیهای ساخته شده در کشور، برای رایانه شخصی ساخته شدند و نه برای کنسول بازی. دلایل آن نیز روشن است: اولاً شرکتهای بازی ساز داخلی، در تامین و استفاده از کیت و مجوز (لایسنس) تولید بازی بر روی کنسولهای معروف جهانی، به دلیل تحریم، مشکل جدی دارند؛ ثانیاً حمایتهای به عمل آمده از سوی نهادهای مسئول نیز تاکنون مخصوص طراحی و تولید بازیهای تحت کامپیوتر بوده است.
ادامه این روند، نه تنها موجب از دست رفتن بازار بزرگ بازی ویدئویی در کشور خواهد شد، بلکه راه را بر تهاجم فرهنگ بیگانه نیز هموار خواهد کرد. ضمن آنکه بدست گرفتن بازار خود کنسول بازی نیز میتواند برای تولیدکنندگان داخلی یک فرصت باشد.
تولیدکنندگان بازی در کشور ما در صورتی خواهند توانست بر روی پلتفرمهای کنسول، بازی تولید کنند که کیت مربوط به آن کنسول و مجوز لازم آن را در اختیار داشته باشند. بنابراین شاید ساخت کنسول ملی در کشور ما از این منظر توجیه پذیر باشد و باید بر روی این مساله مطالعه جدی شود. آینده صنعت بازیسازی کشور و همچنین آینده تاثیرات فرهنگی ناشی از آن، به حل مساله ”کنسول“ بستگی دارد که امید است مسئولین ذیربط به این مهم توجه کافی داشته باشند.
منبع: بولتن شماره هفتم فناوری فرهنگی(آذرماه 1390)
چینش دشمنان در بازی های رایانهای
جنگ، همواره یکی از مهمترین دستمایههای انواع بازی های رایانهای و غیررایانهای بوده است و از داستانها و نمادهای جنگ های بزرگ تاریخی نظیر جنگ های داخلی امریکا، جنگ های جهانی و جنگ های امپراتوری های قدیم، به وفور در بازی ها استفاده شده است. اما در مورد میزان تطابق با واقعیت، رویکردهای مختلفی وجود داشته است. گاهی از بازی برای شبیهسازی و آموزش تاکتیک های مدیریت جنگ های واقعی استفاده شده است و گاهی برای فاصله گرفتن از واقعیت ها و خلق صحنههای صرفاً سرگرمکننده که در واقعیت نمی توان آنها را ایجاد نمود. گاهی از بازی برای ایجاد جنگ روانی و تقویت هژمونی قدرتها استفاده شده و نمادسازی هایی در جهت اهداف واقعی سیاسی در آن صورت گرفته است و گاهی بازی جنگی، در خدمت تقویت قوه تخیل و آمادهسازی اذهان برای گسترش دیدگاه های علمی تخیلی قرار گرفته است.
در هر صورت، یکی از شاخص های مهم در این نوع بازی ها، ”نحوهی چینش دشمنان“ است که در مقایسه دو بازی خارجی معروف در سطح جهانی و یک بازی ایرانی می توان اهمیت این شاخص را فهمید.
چینش دشمنان در بازی های غربی
بازیهای “Call of Duty: Modern Warfare3” و “Battlefield3” ،به عنوان سردمداران بازیهای سبک ”شلیککننده“ در جهان شناخته میشوند. این دو بازی که به بازار عرضه شدند، حرفهای جدیدی از نظر ”چینش دشمنان“ برای گفتن دارند. در این بازیها، تروریستهای سازمان یافته ”دولتی“، نقش مقابل بازیکن را بر عهده دارند. البته باید توجه داشت که این نوع دشمنان را نیز به این سادگی و بدون در نظر گرفتن ظرایف لازم به وجود نیاوردند.
با نگاهی به آخرین نسخههای این دو بازی، نکات جالبی مشخص میشود:
در بازی Call of Duty تروریستها کسانی هستند که توانستهاند کنترل کشور روسیه را به دست بگیرند و بر علیه آمریکا جنگی همهجانبه و شبه جهانی راه بیاندازند. از طرف دیگر، در بازی Battlefield نیز تروریستی ایرانی را به عنوان یک دشمن ایدئولوژیک برای حیات آمریکا معرفی کردهاند. اما چه ارتباطی بین این بازیها وجود دارد؟
نکته جالب دقیقاً در همین جا نهفته است. در هر دو بازی روسها نقشی غیر قابل انکار دارند، به نحوی که در Call of Duty مستقیماً به جنگ با آمریکاییها رفتهاند و در Battlefield ابتدا این ایرانیها هستند که با آمریکاییها درگیر میشوند و سپس روسها در حمایت از ایران (شبیه به جنگ جهانی دوم) کشور ایران را اشغال کرده و به جنگ با آمریکاییها میپردازند؛ به عبارت دیگر در این بازی به بازیکن القا میشود که ایرانیها از جانب روسها حمایت میشوند و تلاش شده دشمنی ایرانیها با آمریکاییها را در سطح شبهنظامیانی نشان دهند که تحت نظر روسها فعالیت میکنند.
اما انگیزه جنگ با این دشمنان چیست؟ در Battlefield ، اقدام به انفجار اتمی در شهرهای آمریکا و فرانسه به تروریستهای ایرانی نسبت داده میشود و در بازی Call of Duty نیز دشمنی روسها با امریکا کاملا عیان است.
نتیجه میگیریم که وقتی غربی ها در بازی های رایانهای خود میخواهند ”دشمن“ را نشان دهند، اولاً نشان میدهند که این دشمن در دنیای واقعی وجود دارد و ثانیاً قویترین هژمونی جهانی را بر علیه خودشان معرفی میکنند. در واقع بازیسازان با زیرکی خاصی، مفهوم دشمن و شأن او را برای بازیکن به نحوی نشان میدهند که انگیزه کافی برای جنگ پیدا کند و به این جنگ خود افتخار کند.
نکته دیگر این است که سازندگان بازی Call of Duty درحالیکه دشمن را به صورت یک روسی طراحی کردهاند، به خاطر اینکه بازیکن احساس نکند فقط از یک منظر (به عنوان سرباز آمریکایی) بازی میکند، به طور ماهرانهای چندین بار بازیکن را در نقشهای مختلفی مانند سرباز روسی، نیروی ناتو و سرباز آمریکایی قرار میدهد؛ نکته جالب اینجاست که هر وقت لازم باشد بازیکن با روسها بجنگد، در نقش سرباز آمریکایی است، هر جا باید با آفریقاییها و یا تروریستهای کوچک بجنگد، در نقش سرباز روسی است و هر جا لازم است با تروریست سازمانیافته بجنگد، در نقش سرباز اروپایی (ناتو) قرار میگیرد. بنابراین چینش دشمنان در بخشهای مختلف متفاوت است.
بازی رایانهای در حال ساخت داخلی
اما در اغلب بازیهای ساخته شده در ایران، از توجه به این نکات مهم غفلت شده است. برای نمونه، میتوان یک بازی ایرانی در همین سبک شلیککننده اول شخص را بررسی کرد:
چندی قبل ارتش جمهوری اسلامی ایران نیز اقدام به ساخت یک بازی رایانهای به نام ”مبارزه در خلیج عدن“ کرده است. معاونت فرهنگی و روابط عمومی سازمان عقیدتی سیاسی ارتش این بازی را به صورت مجموعه در این سبک و با موضوعات گوناگون تولید و روانه بازار کرد. این بازی روایتی است از نبرد تکاوران نیروی دریایی ارتش در مقابل دزدان دریایی منطقه خلیج عدن، اما نشان داده میشود که بازیکن باید بهعنوان نماینده قدرتمندترین نیروی نظامی در حوزه خلیج فارس، به افرادی فقیر و سیاهپوست حمله کند که هیچگونه نشانه نظامی در ظاهر خود ندارند و تنها از سلاحهایی سبک استفاده میکنند. آویزان بودن لباسهای شسته شده در بسیاری از روستاهای محروم بازی که وجود خانواده را در این مکانها به ذهن متبادر میکند، یکی دیگر از دلایل ضعف سازندگان در نشانهشناسی و عدم توجه به مسأله پراهمیت ”چینش دشمن“ در بازیهای رایانهای است.
مقایسه و جمعبندی
دیدیم که ”چینش دشمنان“ در دو بازی مشهور غربی، چگونه انگیزهبخش بود و میتوانست باورهای بازیکن در دنیای واقع را دستخوش تغییر سازد. برای مثال در بازی Battlefield3 میبینیم که دشمن تروریست، تصمیم به نابودی سه کلان شهر بزرگ دنیا دارد که هر کدام از آنها بیشتر از 15 میلیون نفر جمعیت دارد. همچنین در این بازی شاهدیم که تروریستهای ایرانی، مجهز به سلاحهای بسیار مخربتر و حتی پیچیدهتری نسبت به خود امریکاییها هستند. اما متأسفانه در ایران هنوز نه تنها بازی علیه غرب و آمریکا ساخته نمیشود، بلکه بازیسازان یا سفارش دهندگان بازی هنوز دشمن را عراقیها و یا دزدهایی در لباس تروریست (مانند دزدان فقیر آفریقایی در خلیج عدن) میدانند؛ وقتی ”دشمن“ اینگونه به بازیکن معرفی میشود، در واقع ناخواسته خود را کشوری ضعیفکش نشان دادهایم و در مخاطب، احساس ناخوشایندی نسبت به سازندگان بازی ایجاد میکنیم.