به گزارش فناوری فرهنگی، صنایع خلاق در آلمان از سال 2000 بهطور مداوم پیشرفت داشته است. بر این اساس از سال 2000 تعداد شرکتها و بنگاههای اقتصادی از 2000 شرکت به 240 هزار در سال 2010 افزایش یافته است. گردش مالی این حوزه از 127 میلیارد یورو در سال 2000 به 137 میلیارد یورو در سال 2010 رسید.
«دایتولد گروهن» استاد دانشگاه تکنولوژی دورتموند آلمان، دانشکده برنامه ریزی فضایی و استاد دانشگاه میشیگان آمریکا، دانشکده برنامه ریزی، طراحی و ساخت است.
وی درباره روند توسعه صنایع خلاق آلمان مینویسد: مفهوم صنایع خلاق در 10 الی 15 سال گذشته در حالی شکل گرفت که بخشهای متعدد این حوزه، سالهاست در سیستمهای اقتصادی مشغول فعالیت و درآمدزایی بودهاند. این مفهوم تقریباً با «اقتصاد خلاق» و «صنایع فرهنگی» معادل است.
حوزه صنایع خلاق در آلمان همانند انگلستان طیف وسیعی از زیربخش ها از قبیل صنعت موسیقی، تجارت کتاب، هنر و بازارهای عتیقه، صنعت فیلم، تلویزیون و رادیو، هنرهای نمایشی، طراحی مد، معماری، مطبوعات، تبلیغات، صنعت بازی و نرمافزار را دربر می گیرد.
این مفهوم در جریان کنفرانس وزرای اقتصاد در سال 2009 به کار رفت. تمامی زیر بخشهای گفتهشده در یک هدف اشتراک دارند: دستیابی به سود اقتصادی به واسطه ایجاد، تولید، توزیع یا انتشار محصولات یا خدمات خلاق و فرهنگی. در این راستا نیروی کار خلاق به عنوان اتصالدهنده اجزای اصلی تمامی زیر بخشهای این صنعت در نظر گرفته میشود.
امروزه، صنایع خلاق در آلمان، نه تنها در اقتصاد دانشبنیان نقش بسیار مهمی ایفا میکنند، بلکه به عنوان یک شاخص مهم برای استقلال در حوزه های مختلف اقتصادی در شهرها و مناطق مختلف در نظر گرفته می شود.
در سال 2010 حدود 240 هزار بنگاه و مؤسسه اقتصادی با برآورد تقریبی 960 هزار شغل در آلمان مشغول به فعالیت بودند که یک گردش مالی 137 میلیارد یورویی ایجاد کرده است.
این تحقیق بر آن است تا روند توسعه صنایع خلاق آلمان در گذشته و نیز وضعیت کنونی آن را با بررسی سیاستهای حمایتی اخیر صنایع خلاق، مطالعه نماید. عوامل کلیدی توسعه این صنایع، در وضعیت و شرایط کنونی آلمان دیده خواهد شد. به علاوه این مطالعه بنا دارد ایدههای جدیدی را در باب حمایت از پارکهای علم و فنآوری که قادرند اثرات مهمی بر صنایع خلاق برجای گذارند را ارائه دهد. از نقطه نظر روششناختی این تحقیق تلفیقی است از چند مطالعه تجربی که بر مبنای یک ادبیات نظری شکل گرفتهاند.
روند توسعه صنایع خلاق در آلمان
صنایع خلاق در آلمان از سال 2000 بهطور مداوم پیشرفت داشته است. بر این اساس از سال 2000 تعداد شرکتها و بنگاههای اقتصادی از 2000 شرکت به 240 هزار در سال 2010 افزایش یافته است. گردش مالی این حوزه از 127 میلیارد یورو در سال 2000 به 137 میلیارد یورو در سال 2010 رسید.
در سال 2011 تعداد نیروی کار به عدد 984 هزار رسید که این رقم جدای از تعداد 710 هزار نیروی کار حاشیهای است.
صنایع خلاق در آلمان موجب تولید حدود 63 میلیارد یورو ارزش ناخالص اضافی در سال 2011 شد که معادل 2.4 درصد تولید ناخالص داخلی این کشور در آن سال بوده است. این رقم با 58 میلیارد یورو در سال 2004 آغاز گردید.
حتی صنایع خلاق در مقایسه با دیگر صنایع نیز قابل ملاحظهاند. (نمودار یک)
در این نمودار تعداد نیروی کار صنایع خلاق در سال 2010، با نیروی کار در حوزههای صنایع شیمیایی، مهندسی مکانیک و صنعت اتومبیل مقایسه شده است. در آن زمان، حوزه صنایع خلاق حدود 960 هزار نیروی کار در اختیار داشت که تفاوت چندانی با تعداد نیروهای کار حوزه مهندسی مکانیک ندارد. از نکات قابل توجه این نمودار، آمار 908 هزار نیروی کار در بخش صنعت خودرو است که در مقایسه با تعداد نیروها در صنایع خلاق رقم پایین تری است. نمودار نشان می دهد تعداد نیروی کار صنایع خلاق بیش از دو برابر حوزه صنایع شیمیایی است.
نمودار شماره 2 سهم درآمد ناشی از صنایع خلاق در ارزشافزوده داخلی را با سهم درآمدیِ دیگر بخشها مقایسه مینماید. بر اساس این نمودار از یک سو، سهم درآمدی صنایع خلاق، با 61.4 میلیارد یورو، بالاتر از حوزه صنایع شیمیایی (با 38.5 میلیارد یورو) و حوزه تأمین انرژی (با 53.9 میلیارد یورو) و از سویی دیگر پایینتر از بخش مالی (با 73.1 میلیارد یورو) و مهندسی مکانیک (با 73.8 میلیارد یورو) و صنعت خودرو (81 میلیارد یورو) است.
با نگاهی به آمارها متوجه خواهیم شد که بخش مالی و بانکی، مهندسی مکانیک و صنعت خودروسازی در آلمان از پیشرفت بسیار قابل ملاحظهای برخوردار است. نمودارها نشان میدهد حوزه صنایع خلاق نیز از حوزههای پیشرفته آلمان محسوب میگردد.
جایگاه متوسط صنایع خلاق آلمان در مقایسه با برخی کشورهای اروپایی
اگر بخواهیم در مقام مقایسه با دیگر کشورها از جمله بریتانیا، فرانسه، ایتالیا، یا اسپانیا برآییم نمودارهای ارائه شده شرایط متوسطی را برای آلمان نشان میدهد. طبق مقالهای در سال 2011، فعالیتهای محوری صنایع خلاق در بریتانیا 6.2 درصد GDP آن کشور را تشکیل میدهد و این عدد برای کشورهای فرانسه 4.9 درصد، آلمان 4.2، ایتالیا 3.8 و اسپانیا 3.6 درصد بوده است. بر اساس این یافتهها، فعالیتهای محوری صنایع خلاق 5.4 درصد کل مشاغل بریتانیا را شامل میشود و این نسبت برای آلمان 4.1 درصد، فرانسه 3.7 درصد، ایتالیا 3.6 درصد و برای اسپانیا 3.5 درصد کل مشاغل است.
توسعه بخشی یا همهجانبه؛ وضعیت زیربخشهای صنایع خلاق آلمان
از زمانی که توسعه صنایع خلاق آلمان از جهت شاخصهای کلیدی اقتصادی به روند عمومی مناسب و مثبتی دست یافت، این موضوع مطرح شد که آیا یک توسعه همه جانبه در همه زیربخشها رخ داده است یا تنها برخی بخش ها رشد قابل ملاحظهای داشتهاند و بقیه بخش ها را نیز تحت الشعاع پیشرفت خود قرار دادهاند.(شکل سه) مطالعات Söndermann در سال 2012، نشان داد میانگین تغییرات گردش مالی زیربخش های صنایع خلاق بین سالهای 2009 الی 2011 همگن نبوده است. اولاً اختلاف بسیار زیادی بین زیربخش ها مشاهده می شد. از رشد +11.7 درصدی صنعت بازی و نرم افزار تا رشد -4.4 درصدی بازار کتاب. ثانیاً عمده زیربخش ها دستخوش یک توسعه کلی مثبت گشتهاند. بر این اساس بازار تبلیغات دچار پیشرفت+1 درصد، صنعت موسیقی+1.3 درصد، بازار معماری +2.5 درصد، صنعت فیلم +4.2 درصد، بازار هنرهای نمایشی+4.5 درصد، صنعت طراحی +5 درصد، بازار هنر +6 درصد، صنعت رادیو تلویزیون+6.4 درصد و بالاخره صنعت بازی و نرمافزار که پیشتر ذکر شد به رشد مناسب +11.7 درصدی دست یافت. تنها دو زیرشاخه با رشد منفی مشاهده گردیدند: بازار مطبوعات (%-0.6) و بازار کتاب (4.4%).
ثالثاً، اگر میانگین رشد تمام زیر بخشها را +3.3% در نظر بگیریم، 6 زیر بخش، شامل صنعت فیلم، بازار هنرهای نمایشی، صنعت طراحی، بازار عرضه آثار هنری، صنعت رادیو تلویزیون و صنعت بازی و نرمافزارثار هنری بالاتر از میانگین هستند. با این حال 5 زیربخش پایینتر از میانگین عبارتاند از: بازار معماری، صنعت موسیقی، بازار تبلیغات، بازار مطبوعات، صنعت موسیقی، بازار تبلیغات، بازار مطبوعات و بازار کتاب.
توسعه گردش مالی بین سالهای 2009 و 2011 در زیر بخشهای صنایع خلاق آلمان (به درصد)
بازار کتاب، بازار مطبوعات، بازار تبلیغات، صنعت موسیقی، بازار معماری، firm industry، بازار هنرهای نمایشی، صنعت طراحی، بازار محصولات هنری، صنعت رادیو و تلویزیون، صنعت بازی و نرمافزار
عامل مهم دیگر، توسعه اشتغال است که البته زیربخش ها در این حوزه نیز متنوعاند. همانگونه که در نمودار شماره 4 مشاهده میشود (بر مبنای گزارش ساندرمن2012) توسعه زیربخش های صنایع خلاق آلمان از 2009 الی 2011 طیفی متنوع از +4.8% (صنعت بازی و نرمافزار) تا -2.4% (بازار مطبوعات) را پشت سر گذاشته است. شش زیربخشی که در این زمینه توسعه مثبتی را از خود نشان دادهاند عبارتند از: بازار کتاب (+0.5%)، صنعت رادیو و تلویزیون (0.7%)، صنعت طراحی (+1.1%)، بازار معماری (+2.5%)، بازار هنرهای نمایشی (+2.6%) و صنعت بازی و نرمافزار که با +4.8% بیشترین توسعه را از آن خود نموده است؛ اما پنج زیربخشی که روندی نزولی را سپری نمودهاند عبارتاند از: صنعت موسیقی (0.3%) بازار تبلیغات (0.5%)، صنعت فیلم (0.8%)، بازار محصولات هنری (0.8%) و بازار مطبوعات (2.4%).
توسعه اشتغال بین سالهای 2009 و 2012 در زیربخشهای صنایع خلاق آلمان (تغییرات به درصد)
بازار کتاب، بازار مطبوعات، بازار تبلیغات، صنعت موسیقی، بازار معماری، firm industry، بازار هنرهای نمایشی، صنعت طراحی، بازار محصولات هنری، صنعت رادیو و تلویزیون، صنعت بازی و نرمافزار
به علاوه تنها سه زیربخش بالاتر از درصد میانگین توسعه صنایع خلاق در حوزه اشتغال (+1.2%) قرار گرفتهاند: صنعت بازی و نرم افزار، بازار هنرهای نمایشی و بازار معماری. این در حالی است که 8 زیربخش، پایین تر از درصد میانگین هستند: صنعت رادیو تلویزیون، بازار محصولات هنری، صنعت طراحی، صنعت فیلم، صنعت موسیقی، بازار تبلیغات، بازار مطبوعات و بازار کتاب.
نکته حائز اهمیت آنکه هیچگونه رابطه مستقیمی بین توسعه گردش مالی که در جدول شماره 3 به آن پرداخته شد و توسعه اشتغال در جدول 4، وجود ندارد. این موضوع در جدول 5 مشخص است.
بر اساس نمودار شماره 5 میتوانیم نتیجه بگیریم که میان سالهای 2009 تا 2011 روند پیشرفت تنها 2 زیر بخش در صنایع خلاق آلمان بالاتر از میانگین رشد کل صنایع خلاق بوده است: صنعت نرمافزار و بازی و بازار هنرهای نمایشی.
در جدول 5 بازار معماری در حوزه اشتغال رشدی بالاتر از حد میانگین کل را نشان میدهد و برعکس در حوزه گردش مالی پایینتر از میانگین کل است.
جدول 5: وضعیت گردش مالی و اشتغال در زیربخشهای صنایع خلاق آلمان
ویژگی گروه دیگری از زیربخش ها، توسعه پایین تر از میانگینشان در حوزه اشتغال و توسعه بالاتر از میانگینشان در حوزه گردش مالی است. این گروه شامل صنعت طراحی، صنعت رادیو و تلویزیون، صنعت فیلم و بازار هنر هستند؛ و بالاخره آنکه گروه دیگری از زیربخش ها در هر دو حوزه اشتغال و گردش مالی پایین تر از میانگیناند: بازار کتاب، صنعت موسیقی، بازار مطبوعات و بازار تبلیغات. این آمارها نشان می دهد که در چند سال گذشته تنها دو زیربخش صنعت بازی و نرم افزار و بازار هنرهای نمایشی توانسته بودند به رشد قابل اعتنایی دست یابند.
صنایع خلاق و دیگر حوزههای اقتصاد
آرنت و همکارانش (2012) اشاره میکنند که «صنایع خلاق بهتنهایی پتانسیل های نوآورانه قدرتمندی را درخود ندارند، اما قادرند نقش تسریع دهنده مهمی را برای نوآوری ها و رشد دانش بنیان در برخی دیگر از حوزه های اقتصادی فراهم نمایند.» اما چگونگی تحقق این موضوع را برخی از همین نویسندگان بیشتر تشریح میکنند:
1.«صنایع فرهنگی و خلاقانه در حوزه بهکارگیری فرم ها و شیوه های جدید در انجام کار، بسیار نوآورانه و پیشروانه است.»
2.«شرکت های فعال در حوزه صنایع خلاق و فرهنگی استفاده زیادی از نوآوری های غیر فنی می برند و بنابراین موجبات گسترش نوآوری در حوزه هایی میگردند که با پیشرفت های فنی همراه بودهاند.»
3.«صنایع خلاق و فرهنگی، موجبات پیشبرد نوآوری در دیگر بخش ها را فراهم می کنند و بهواسطه جهتگیری عمیق آنها به حوزه نوآوری، رقابت را در حوزه های مختلف اقتصاد گسترش میدهند.»
4.«صنایع خلاق و فرهنگی از طریق پدید آوردن تجربه های نو برای مصرفکنندگان و ترکیب احساس با کالا و خدمات، قادرند نوآوری های دیگر بخش های اقتصادی را قابل عرضه و نیز قابل فروش نمایند.»
5.«بهمنظور افزایش بهره برداری از ظرفیت های بکر و جدی در بسیاری حوزهها، نیاز است که صنایع خلاق و فرهنگی در آن حوزه ها قابلرؤیت و دسترسی باشند»
اتخاذ سیاستهای جدید جهت حمایت بیشتر از صنایع خلاق در آلمان
در حال حاضر رهیافت های متفاوتی جهت حمایت از صنایع خلاق در آلمان به وجود آمده است.
نخست آنکه، از ابتدا نوآوریهای از پایین به بالا در برخی از شهرها و نواحی آلمان، بهویژه در ایالت های فدرالی، وجود داشته است. ایالت راین وستفالن شمالی، نخستین ایالت آلمانی است که نوآوری ها در حوزه صنایع خلاق را ترویج کرد و به علاوه در سال 1992 نخستین گزارش خود را پیرامون این صنایع منتشر نمود. از آن زمان تاکنون این ایالت پیشتازی خود را در بسیاری از زیر بخش های صنایع خلاق نشان داد و عمده شهرها در وست فالن شمالی را حمایت کرد. این نوع سیاست حمایتی همچنان پابرجا مانده و گسترش نیز یافته است. البته چنین حمایتی بهواسطه ابتکارات محلی و سیاست های دولت فدرالی صورت می پذیرد. بهعنوان نمونه این ایالت برنامهای را با عنوان “Creative.NRW” با اهداف زیر برگزار میکند:
- افزایش شبکه مشارکتی
- تقویت همکاری با مؤسسات محلی
- تقویت منطقه راین ویستفالن شمالی در حوزه اقتصاد خلاق
- تسهیل پیوندهای منطقهای جهت دوری از تحرکات رقابت جویانه کارگران در مناطق مختلف
- توسعه آکادمیهای نوپا و راهاندازی بازارهابا این وجود هر ایالت فدرالی در آلمان سیاست یا نوآوری ویژهای را پیرامون صنایع خلاق عرضه نموده است که موجب رقابت های بسیار مفصلی میان ذینفعان و سهامداران این مجموعه ها می گردد.
اما دولت فدرال آلمان پروژه صنایع خلاق را از سال 2007 کلید زد. اهداف اولیهای که دولت برای اجرای این پروژه در نظر داشت بدین ترتیب بود:
- سرعت دادن به رشد صنایع خلاق و ایجاد رقابت میان بخش های مختلف آن
- رصد سالانه زیربخش ها و ارائه آمارها و داده های قابل اعتماد
- تقویت شبکه های بین زیربخش ها در صنایع خلاق
- اطلاع دقیق از وضعیت بودجه بندی و میزان حمایت مالی از این حوزه
- تأیید کیفیت محصولات شرکت ها و مؤسسات پایه گذار در حوزه صنایع خلاق
- ایجاد امکان های مالی جدید و نیز تطبیق بودجه موجود با نیازهای شرکت های حوزه صنایع خلاق
- تسهیل دسترسی درست به سرمایهای محدود
- پوشش بیمه اجتماعی برخی اقشار، بهویژه هنرمندان
- گسترش قانون کپی رایت دیجیتال جهت حفظ تعادل بین نویسندگان و کاربران (GFMET 2010)در سال 2009 دستورالعملی برای تولید یک پایگاه داده آماری همگن در حوزه صنایع خلاق در ایالت های فدرالی آلمان تهیه شد. این دستورالعمل یک شرط بسیار مهم و ضروری است برای ارزیابی اثرگذاری یک سیاست موفق در یک دوره میانمدت یا بلندمدت.
در سال 2013 وزارتخانه اقتصاد و صنعت آلمان نهادی را تحت عنوان «مرکز عالی اقتصاد خلاق و فرهنگ» تأسیس نمود تا تمامی اهدافی که در بالا ذکر شد را پیگیری بنماید.
در سال 2011 کمیسیون اروپا، سندی را تحت عنوان «گشایش ظرفیت های صنایع خلاق و فرهنگ» منتشر ساخت. این مقاله استراتژیهای جدید در باب چگونگی افزایش دسترسی صنایع خلاق به تأمین وجه را بررسی می نماید. البته علاوه بر موضوع طرح های تأمین وجه، استراتژی های دیگری را نیز مطالعه می کند. ازجمله:
- فهم بهتر از سرمایهگذاران و عوامل اجرایی حوزه صنایع خلاق
- افزایش آمادگی جهت سرمایهگذاری
- مکانیسم های جدید ضمانت جهت کاهش ریسک
- پشتیبانی بهتر از طرح ها با اعتبارات خرد
- استفاده هرچه بیشتر از سرمایه گذاری ریسکپذیر
عوامل کلیدی برای توسعه صنایع خلاق آلمان
آرنت و همکارانش در سال 2012، بهواسطه یک آنالیز اقتصادی کلان و بر مبنای یک پیمایش تجربی از 1400 مؤسسه و بنگاه اقتصادی در بخش صنایع خلاق آلمان، دریافتند که عوامل کلیدی زیر تأثیر زیادی بر توسعه موفقیت آمیز صنایع خلاق آلمان داشتهاند:
- عوامل موفقیت در باب افزایش صلاحیت نیروهای فعال حوزه صنایع خلاق:1.بهره گیری از مشاوره در روند نوآوری، بهمنظور غلبه بر الگوها و ساختارهای فکری موجود
2.استفاده از تجربه مربوط به نوآوری های پنهان و اجتماعی
3.برقراری ارتباطات بسیار زیاد و نیز استفاده از رسانه
- عوامل موفقیت در ترکیب با مؤسسات و شرکتهای دیگر بخشها
1.آگاهی دقیق از ظرفیت های بالقوه بازار کاربران
2.آگاهی از وضعیت خود بهعنوان یک ارائهدهنده خدمات
3.تعبیه احساس در محصولات و نزدیک ساختن محصول به گروه هدف
4.احترام متقابل میان شرکای تجاری
همانگونه که مشاهده می شود، نخستین گروه از عوامل موفقیت، به ویژگی ها و ظرفیت های خاص فعالان در آن حوزه بر می گردد. به علاوه ساختارهای فضایی گوناگون بر مبنای شهرهای مختلف، می تواند بر ساختارها و الگوهای فکری یکنواخت موجود غلبه نماید و مسیر نوآوری هموارتر گردد. صنایع خلاق در موقعیت های مختلف، هنگامی که در شبکه شرکت های تجاری یا مؤسسات علمی مختلف (که عمدتاً با عنوان پارک علم و فن آوری شناخته می شود) جاسازی شوند، ظرفیت های خود را جهت نوآوری ارتقاء می بخشند.
اما گروه دوم فاکتورهای موفقیت مربوط می شود به ساختارهای فضایی و کیفی که بر مبنای تصمیمات حوزه برنامه ریزی شهری تعیین می گردد. مجاورت با مؤسسات و شرکت های دیگر حوزه های اقتصادی، با بازارهای بالقوه کاربران و یا با ارائه دهندگان خدمات که نوعاً همان پارکهای علم و فن آوری هستند می تواند موجبات افزایش تماس، تبادل و نیز همکاری میان آن فعالان، در یک دوره طولانی گردد و در ادامه به جمع آوری اطلاعات بسیار دقیق از ظرفیت های کاربران و بازارها بیانجامد که این موضوع خود موجب شناخت هرچه بیشتر خود بهعنوان یک فراهمکننده خدمات می گردد. لذا تعامل هر چه بیشتر با دیگران علاوه بر آنکه شبکه های ارتباطی را با دیگران ارتقا می بخشد، موجب شناخت دقیقتر خود نیز خواهد شد.
روابط شهرهای خلاق آلمان
بهطور قطع، بهاستثنای برلین، شهرهای قدرتمند آلمان در حوزه صنایع خلاق ارتباطات بسیار مفصلی را با هم برقرار نمودهاند. از قبیل کلن، دولسدورف، فرانکفورت، اشتوتگارت، مونیخ. در نقشه زیر، موقعیت این شهرها در آلمان مشخص شده است.
همچنین در جدول 1، برخی داده های تعیینکننده در حوزه جمعیت، تعداد دانش آموزان، دارا بودن ظرفیت پرسنل شایسته بهعنوان شاخصی برای نوآوری و تولید ناخالص داخلی سرانه، نرخ بیکاری بهعنوان شاخصی برای قدرت شهرها ارائه شده است.
جدول 1 نشان می دهد شمار دانش آموزان در شهرهای مونیخ، کلن و فرانکفورت بسیار بالاست. پرسنل مجرب نیز در مونیخ و اشتوتگارت وضعیت بسیار مناسبی را دارد. سرانه بالای تولید ناخالص داخلی در فرانکفورت و دولسدورف، نرخ پایین بیکاری مونیخ و اشتوتگارت از دیگر نکات جدول 1 است.
جدول 1: شاخصه های مهم قدرتمندترین شهرهای آلمان در حوزه اقتصاد خلاق
(ایالتهای فدرال، جمعیت، تعداد دانش آموزان، کارکنان مجرب، تولید ناخالص داخلی سرانه، نرخ بیکاری)
فرضیهای که در بالا به آن اشاره شد (شهرهای قدرتمند در حوزه صنایع خلاق قادرند روابط بسیار مستحکمی با یکدیگر برقرار سازند) احتمالاً بهواسطه یک رهیافت منطقهای بتوان آن را اثبات نمود. بهعنوان نمونه تعاملات بسیار مثبت برخی از حوزه های پیشرفته صنایع خلاق راین وستفالن شمالی، با بعضی حوزه های اقتصادی دیگر شاهد خوبی است جهت تأیید این فرضیه. در این زمینه برخی پژوهشگران از جمله گوتچالک (2010) شش نقطه مهم ایالت وست فالن شمالی آخن، بن، کلن، دولسدورف، اسن و مونستر اشاره دارند که همگی از شهرهای موفق و شایسته است این ایالت به شمار می آیند. بهویژه تأسیس یک پارک علم و فن آوری در شهر Essen این ایده را تقویت مینماید و ظرفیت بسیار بالای حوزه صنایع خلاق را در آینده نشان میدهد.
نتیجه گیری
حوزه صنایع خلاق در مقایسه با دیگر شاخه های اقتصادی در آلمان، توانسته است از سال 2000 رشد مناسبی را از خود نشان دهد و خود را بهعنوان یک حوزه پیشتاز در اقتصاد دانش بنیان معرفی نماید. بازخوردهای این پیشرفت را میتوان در حضور یک میلیون نیروی کار، گردش مالی 137 میلیارد یورویی در سال و 63 میلیارد یورو ارزشافزوده داخلی بهوضوح مشاهده نمود. با این وجود، توسعه زیربخش های صنایع خلاق بین سالهای 2009 تا 2011 روند مشخصی را طی ننموده است. اگرچه حوزه گردش مالی و نیروی کار صنعت نرم افزار و بازی همانند بازار هنرهای نمایشی توسعه قابل ملاحظهای داشته است، اما برخی بخش های دیگر از قبیل بازار کتاب و مطبوعات روندی نزولی را در این سالها پیموده است. لذا توسعه صنایع خلاق در آلمان مرهون پیشرفت قابلقبول دو حوزه بازی و نرم افزار و نیز هنرهای نمایشی است.
دیدگاه بسیار مهم در حوزه صنایع خلاق آن است که پتانسیل ها و عملکرد مناسب این حوزه قادر است نقش تسریع دهنده مهمی در رشد دانش بنیان دیگر بخش های اقتصادی ایفا نماید. بدین منظور صنایع خلاق در سه سطح مورد حمایت قرار میگیرند: سطح دولت فدرال، ایالت های (استان های) فدرالی و سطح اجتماعات محلی؛ اما این اقدامات حمایتی شامل موارد متعددی است: توسعه پروژه های مشارکتی و گسترش آکادمی ها و نیز بازارهای جدید، تقویت پیوندهای منطقهای بهمنظور جلوگیری از جنبش های کارگری و افزایش رقابتهای منطقهای، گردآوری آمارها و داده های سالانه درست و قابلاعتماد در این حوزه، ایجاد ظرفیت های جدید مالی و نیز تطبیق درگاههای مالی موجود با نیازهای کنونی مؤسسات خلاق و …
با این وجود هنوز نقایص فنی و علمی اقتصادی در این حوزه وجود دارد. بهعنوان مثال نگرانی در باب ارتباط مناسب میان سرمایه گذاران و عاملان اجرایی این حوزه، آمادگی جهت سرمایهگذاری، استفاده ناقص از سرمایه های مخاطره آمیز و… که میتواند موجب محدود شدن ظرفیت های آینده صنایع خلاق بهویژه در حوزه پارکهای علم و فن آوری گردد.
عوامل مهمی جهت توسعه صنایع خلاق آلمان وجود دارند که می بایست آنها را بخش بندی کرد. نخست بررسی عاملان و نیروهای شایسته در درون بخش های مختلف صنایع خلاق و دوم وجود ارتباطات بسیار اثرگذار میان این حوزه و حوزه های اقتصادی دیگر. فاکتور بعدی غلبه بر الگوها و ساختارهای موجود در روند نوآوری است (که البته می توان آن را در گروه اول درنظر گرفت) و می تواند با توجه به موقعیت ساختاری و فضایی که در شهرهای مختلف قرار دارد وضعیت متفاوتی یابد و لذا در حوزه مفهوم سازی پارکهای علم و فن آوری مناسب خواهد بود؛ اما مزیت اصلی این عوامل می تواند برقراری ارتباطات کارکردی و فضایی میان شرکتهای مختلف فعال در حوزه های خاص و بازار کاربران و یا با فراهم کنندگان خدمات را موجب گردد. این پیشنیازها، ممکن است به ارتباط، تبادل و همکاری بیشتر منجر گردد و در بلندمدت، به آگاهی و دانش بیشتر از ظرفیت بازار مصرفکنندگان منتهی شود. به علاوه این موضوع، فهم و خودآگاهی بهتری را به ارائهدهنده خدمات خواهد داد؛ بنابراین پارکهای علم و فن آوری نقش بسیار تعیین کنندهای در توسعه صنایع خلاق خواهد داشت. چنین رویکردی در بسیاری از مناطق آلمان بکار گرفته شده است، بهویژه در راین وستفالن شمالی با ایجاد تغییر ساختاری مورد نیاز در حوزه اقتصاد منطقهای بیشتر به چشم می خورد.
در برخی شهرهای آلمان مثل مونیخ نقش مثبت پارکهای علم و فن آوری و اثرکارکردی و فضایی آن در توسعه صنایع خلاق، می تواند جایگزین دیگر شاخصه ها در ساختار حیاتی شهری در بخش های مرکزی و پرجمعیت شهر شود. چرا که این مؤلفه خواهد توانست حوزه های متفاوت را در اقتصاد به یکدیگر متصل و به علاوه در تبادلات و همکاری های دوسویه نقش مهمی را ایفا کند.
اثرات قابل ملاحظه پارکهای علم و فنآوری بر صنایع خلاق در صورتی قابل ارزیابی و مشاهده است که ما از جهت روش شناختی، اثرات این پارک ها را از اثرات دیگر مؤلفه ها تفکیک نماییم. بر این اساس حمایتهای مالی آینده جهت صنایع خلاق می تواند افزایش یابد زیرا این کار یک کنش معطوف به هدف خواهد بود و اثرات بالایی خواهد داشت.