به گزارش فناوری فرهنگی، آن دسته از صنایع خلاق که پیوندگاهی برای هنر، فرهنگ، تجارت و تکنولوژی بهحساب میآیند، میتوانند نیروی محرکهای اقتصادی برای اقتصادهای راکد (و از حرکت بازایستاده) ایجاد نمایند.
اقتصاد خلاق چیست و چه نقشی در موفقیت اقتصادی یک ملت ایفا می کند؟ شرکت مشاوره بشردوستانه اِلپیس (به معنای امید در زبان یونانی) اخیراً کنفرانسی را در آتن برای پاسخگویی به این سؤال تا آنجایی که به یونان مربوط بود، ترتیب داد. در این کنفرانس که «اقتصاد خلاق، فرصتی نامحدود» نام گرفته بود، کارشناسان برجسته بینالمللی اهمیت و سیر تکاملی بخش خلاق و چگونگی خلق فرصت برای سیاستهای جدید و ابتکار عمل توسط خلاقیت را مورد بحث و تبادل نظر قرار دادند. این اجلاس بیش از هر چیز ثابت کرد که قرن بیست و یکم بیشتر بر تولید دانش از طریق نوآوری متکی است. صنایع خلاق جهت رفاه حال کشورهایی چون یونان که هنوز هم از شوک و ویرانیهای رکود اقتصادی خارج نشده و محتاج یک نیروی محرکه اقتصادی است، بسیار مهم و ضروری است.
جان هاوکینز نخستین بار نظریات خود پیرامون خلاقیت و نوآوری را در سال 2001 و در کتابی تحت عنوان «اقتصاد خلاق: مردم چگونه از ایدههایشان پول در می آورند؟» به چاپ رساند. به عقیدهی او، عبارت اقتصاد خلاق به توان اجتماعی- اقتصادی فعالیت هایی که با دانش، اطلاعات و خلاقیت دادوستد می کنند، اطلاق می گردد. در قلب اقتصاد خلاق صنایعی هستند که در پیوندگاه هنر، فرهنگ، تجارت و تکنولوژی قرار گرفتهاند- صنایعی از قبیل تبلیغات، معماری، هنر و صنایع دستی، طراحی، مد، فیلم، ویدئو، عکاسی، موسیقی، هنرهای نمایشی، صنعت چاپ، توسعه و تحقیق، نرمافزار، بازیهای کامپیوتری، چاپ الکترونیک و رادیو/تلویزیون.
صنایع فرهنگی نیز بر مواردی ازجمله گردشگری و میراث فرهنگی، موزهها و کتابخانه ها، سرگرمی ها، فعالیت های ورزشی و نیز فعالیت های مربوط به طبیعت دلالت دارد. درواقع، صنایع فرهنگی بخش مکمل صنایع خلاق را شامل می شود. درحالیکه صنایع خلاق ارزش مالی را فراهم می کنند، صنایع فرهنگی ارزش عاطفی و اجتماعی را تأمین می نمایند؛ و درحالیکه ممکن است صنایع فردی، همانند تولید و سرمایه گذاری، در شرایط سخت اقتصادی دچار نوسانات شوند، صنایع خلاق و صنایع فرهنگی عموماً در برابر ناپایداری های چرخهی تجاری و اقتصادی، ایمن و مصون می باشند.
اقتصاددانانی همچون فیلیپه بیتراگو رسترپو بر این باورند که دولت ها، شرکت های خصوصی و مؤسسات غیرانتفاعی در سراسر جهان، روزبه روز اهمیت صنایع خلاق را به عنوان خالق و زاینده شغل، ثروت و تعهدات و مشغولیت های فرهنگی، بیشتر درک کرده و تصدیق می کنند. رسترپو از امریکا و انگلستان به عنوان رهبران جهانی در هنر، رسانه و میراث فرهنگی یاد می کند. بهطور مثال، مشاغل مرتبط با تفریح و سرگرمی در لس آنجلس درآمدی بالغبر 504 میلیارد دلار برای صنایع خلاق رقم زده؛ و بیش از 40 میلیون نفر در امریکا در بخش فعال مشغول بهکار میباشند که این امر موجب افزایش چیزی حدود 400 هزار شغل جدید در طی یک دهه اخیر گشته است.
انگلستان هم با داشتن اقتصادی که نوآوری نیروی محرکه آن است، عنوان بزرگترین بخش خلاق اتحادیه اروپا را- بهویژه درزمینه طراحی، چاپ و تولید برنامه های رادیو و تلویزیون- به خود اختصاص داده است. بین سال های 2000 تا 2009، بیش از 60 درصد رشد بهرهوری ناشی از ابتکارات و نوآوری ها بوده؛ و این امر در سال 2011، بالغ بر 5/15 میلیارد پوند استرلینگ از سهم صادرات را در برداشته است. به گفته GDP، اقتصاد ایده ها و اندیشه در انگلستان بیشترین سهم را در جهان از آن خود کرده است و طبق گزارش شهرهای خلاق شورای فرهنگی انگلستان، این کشور بهطور مستقل و بدون مقایسه با دیگر کشورها، موفقترین صادرکننده محصولات و خدمات فرهنگی در جهان است.
صنایع خلاق در موفقیت اقتصادی دیگر کشورها نیز اهمیت دارد. رسترپو برای نمونه می گوید که صنایع خلاق در امریکای لاتین و کشورهای حوزهی کارائیب حدود 10 میلیون نفر را بهکار گرفته و سالانه چیزی حدود 175 میلیارد دلار ایجاد درآمد می کنند. گزارش سال 2010 صنایع خلاق نیز نشان می دهد که دولت های محلی جهت توسعه سیاست ها در این بخش، با اقداماتی نظیر گردشگری تشویقی، ایجاد زیرساخت های فرهنگی جدید و افزایش حفاظت از مالکیت فکری، در تلاش می باشند. صنعت فیلم در امریکای لاتین- با افزایش چشمگیری که سال گذشته در آمار فروش بلیت داشته و نیز درآمد بالغ بر 251 میلیارد دلاری حاصل از تولید محتوای تلویزیون مکزیک در سال 2011 – در حال احیاء و رونق مجدد می باشد. شیلی هم در راهاندازی تکنولوژی در حال پیشرفت کلوب های سرگرمی، به قطب مهمی جهت پرورش بازی های کامپیوتری تبدیل شده است. صنعت طراحی در بوینس آیرس به یک مدعی جهانی با رشد درصدی [دورقمی] بدل گشته و سهم سه درصدی از مجموع اقتصاد در آرژانتین را به خود اختصاص داده است. بوگوتا، پایتخت کلمبیا، نیز به عنوان یکی از شهرهای خلاق منتخب یونسکو در سال 2012، اکنون مرکز سرمایه گذاری دولت در خلاقیت و نوآوری موسیقی شده است. علاوه بر این کشورها، برزیل هم برنامه خلاقیت ریو را جهت تقویت اقتصاد خلاق در ریودوژانیرو آغاز کرده است.
ریچارد فلوریدا، کارشناس و نویسندهی برجسته درزمینه مطالعات شهری، معتقد است که شهرهای بزرگ آسیای شرقی- به ویژه بنگالور، دهلی نو، شانگهای و پکن- نیز به اهمیت اقتصاد خلاق پی بردهاند. کره آنقدر در این موضوع توسعهیافته که وزارتخانهای را تحت عنوان «وزارت علوم، فناوری اطلاعات و ارتباطات و برنامه ریزی برای آینده» تأسیس نموده و پیوسته «مردم کشورش را به بیان و ابراز صریح همه استعدادها و ایدههای خلاقانهشان» تشویق می نماید.
بخش های فرهنگی و خلاق یونان به عنوان کشور مورد مطالعه، خود نمونهای بارز از مقاومت چشمگیر در برابر بحران های مالی و رکود اقتصادی میباشند. شاید یونان صنایع تولیدی توانمندی نداشته باشد، ولی صاحب فرهنگ و تاریخی غنی می باشد. مثلاً اپرای ملی یونان نمود قابل حصولتری به سبب اجراهای خیابانی خود داشته و سرمایه گذاری مطمئنتری نسبت به کمک های مالی دولت بهحساب میآید. سینمای یونان نیز به علت حضور فزایندهای که در جشنواره های بین المللی داشته است، به یک برند تجاری جهانی بدل گشته است. این توفیقات همگی گواه این است که ما باید به پیشرفت و تعالی خود در صنایعی که در آنها استعداد و مهارت بپردازیم. یونان در صنایعی همچون تبلیغات، معماری، هنر، طراحی، چاپ و سرگرمی نیز حضوری پویا و درحال توسعه دارد.
بنا به اظهار کنفرانس تجارت و توسعه سازمان ملل متحد (UNCTAD)، درآمد کل حاصل از کلیه بخش های فرهنگی و خلاق در یونان چیزی حدود 7 میلیون یورو در سال 2003 بوده است- مبلغی که با آن می توان [اساس] اقتصاد این کشور را بنیان نهاد. کمیسیون اروپا جهت تقویت توسعه مستمر در این حوزه، برنامه رشد اروپای خلاق 2014- 2020 را آغاز کرده تا به فعالیت ها و فعالان بخش های خلاق کمک مالی ارائه دهد.
موضوعی که همه شرکت کنندگان در کنفرانس برگزار شده آتن بر آن متفق بودند این بود: ضروری است همه کشورها از صنایع خلاق خود به بهترین شکل استفاده کنند؛ اصلیترین سرمایه این صنایع – که همان نیروی انسانی میباشد- را از طریق ارائه رهنمودهای شایسته، آموزش راهاندازی کسبوکار و برنامههای بازاریابی تقویت نمایند؛ بهترین روشهای دیگر کشورها در این حوزه را به اشتراک گذارده و از آنها بهره گیرند؛ و برای راهاندازی شرکت های فعال در صنایع خلاق سرمایه گذاری نمایند. بهکارگیری این رهنمودها به پرورش محیطی که ارزش اجتماعی و اقتصادی صنایع فرهنگی و خلاق را جهت تأمین یک الگوی پیشرفت عملی و بقاپذیر درک میکند، کمک خواهد کرد.