صنعت سینما در روزها و ماههای اخیر، بارها در کانون توجه قرار گرفته است. تشکیل شورای عالی سینما و اعلام بودجه های حمایتی از سوی دولت و موضعگیریهای برخی از فعالان فرهنگی و ائمه جمعه در خصوص انحرافات فرهنگی در این صنعت، از جمله موضوعات مورد توجه بوده است.
ولی از دید ”فناوری“، نکات مهمی مورد غفلت واقع شده است که هم در فرم و هم در محتوا میتواند بسیار تعیینکننده باشد. در شماره حاضر، یکی از ابعاد فناورانه صنعت سینما، تحت عنوان ”سینمای دیجیتال” به بحث گذاشته شده است.
در طی چند سال اخیر، پیشرفتهای چشمگیری در زمینه هنرهای دیجیتالی بهویژه در صنعت سینما برای ضبط، تنظیم و پخش دیجیتال به عنوان جایگزین فیلمهای نگاتیوی (اغلب ۳۵ میلیمتری) صورت گرفته است. این توسعهها شامل اسکنرهای با وضوح بالا برای اسکن نگاتیو، فشردهسازیها و ذخیره دیجیتالی، شبکههای با سرعت بالا برای انتقال دادهها، پخشکنندههای پیشرفته دیجیتالی، دکورهای دیجیتال و غیره هستند. ترکیب این فناوریهای پیشرفته که در کل آن را ”سینمای دیجیتال“ میگویند، به وجود آورنده نمایشهای حیرتانگیزی در سینما شده است.
برخی سینمای دیجیتال را تنها به استفاده از فناوریهای دیجیتال در توزیع و پخش فیلمهای سینمایی منحصر میکنند، اما در واقع مجموعهای از فناوریهای گوناگون در زنجیره (پیشتولید، تولید تا پخش) فیلمها بهکار میرود که همه با هم چرخه دیجیتالی شدن سینما را شکل میدهند.
هر ساله بر تعداد سینماهای دیجیتال در سراسر جهان اضافه شده است.
تنها در سال ۲۰۱۰، در آمریکا ۱۰۰۰۰ سیستم سینمای دیجیتال ایجاد شد.
در چین، یک سامانه E-Cinema به نام dMs در سال ۲۰۰۵ تأسیس شده و در بیش از ۱۵ هزار سینما در ۳۰ استان چین استفاده شده است. برنامه آینده این سامانه گسترش آن به بیش از ۴۰ هزار سینما در سال ۲۰۰۹ بوده است.
تاریخچه سینمای دیجیتال
زمان پخش فیلمهای با وضوح بالا که ابتدا با عنوان 2k شناخته میشدند (با حدود ۲۰۰۰ پیکسل وضوح افقی)، به اوایل 1990 برمیگردد؛ اما به دلیل اینکه فناوری انتقال اطلاعات به حد کافی برای انتقال حجم عظیم اطلاعات وجود نداشت، پیشرفت قابل توجهی نکرد.
اولین نمایش عمومی فیلم سینمای دیجیتال در سال 1992 بود که فقط در یک سینما به شکل محدودی پخش شد. در سال 1999 برای اولین بار چهار سینما مجهز به تجهیزات سینمای دیجیتال شدند و اولین فیلم دیجیتال را به نمایش گذاشتند. در سالهای بعد، سینمای دیجیتال در حال توسعه بود تا اینکه در سال 2002، سازمان جهانی DCI تأسیس شده و سند کامل خود را در سال 2005 ارائه کرد. به دنبال آن سند انجمن مالکان سینمای ملی آمریکا (NATO) برای سیستم مدیریتی سینماها ارائه شد و کلید سینماهای استاندارد دیجیتال زده شد. اولین فیلم کاملاً دیجیتالی با مشخصههای DCI در سال 2005 ساخته شد و طبق استانداردهای آن به صورت تجاری، برای اولین بار در 20 سینمای دیجیتالی آمریکا ارائه شد.
سپس در سال ۲۰۰۷ با عرضه سامانههای تصویربرداری و پخش با وضوح 4k (وضوح افقی حدود ۴۰۰۰ پیکسل)، وضوح تصویر در سینمای دیجیتال ارتقای چشمگیری داشت (به طوری که اکنون دستگاههای پخشکننده 2k اغلب فقط برای تبلیغات ابتدای فیلمها استفاده میشود). اکنون فرمت تصویری 8k (با وضوح ۴۳۲۰ × ۸۱۹۲ پیکسل) نیز وجود دارد که ۱۷ برابر بیشتر از پیکسلهای p1080 است و حتی از Ultra HDTV و از نگاتیوهای ۷۰ میلیمتری IMAX نیز وضوح تصویری بیشتری دارد. در سال ۲۰۰۸ نیز برای اولین بار شرکت FotoKem نگاتیو 65 میلیمتری را با وضوح8K به فیلم دیجیتال تبدیل کرد.
در مورد آخرین فناوریهای دوربین دیجیتال نیز باید به شرکت معتبر «دوربینهای سینمای دیجیتال RED» اشاره کرد. این شرکت دوربینهای مجموعه Red One را تاکنون با حداکثر وضوح 4.5K عرضه کرده بود، اما در سال ۲۰۱۰ دوربینهای مجموعه EPIC خود را روانه بازار کرد که دارای وضوح 5K هستند و دربرنامه آینده خود دوربینهای 6K، 9K و 28K را نیز دارد.
میزان ضرورت و اهمیت وجود سینمای دیجیتال
با توجه به مزیتهای مهمی که سینمای دیجیتال نسبت به سینمای سنتی دارد، جهت سهولت در تولید و پخش فیلمهای سینمایی و تامین فیلم با کیفیت بالا، توسعه سینمای دیجیتال بسیار ضروری بنظر میرسد. با وجود اینکه پدیده دیجیتال در سینما از سوی برخی چندان با خوشبینی روبهرو نشده است اما این پدیده در دنیا چنان با پروسه فیلمسازی یا تماشای فیلم گرهخورده است که حذف آن ناممکن به نظر میرسد. اینکه هنوز در کشور ما هیچگونه امکاناتی برای پخش فیلمهای دیجیتال ایجاد نشده، ناراحت کننده است.
بهویژه جشنوارههای سالانهی سینمای کشور، محل ظهور و نمود جدیدترین پدیدههای سینمایی است و اگر فیلم دیجیتال به جشنواره عرضه شود، شایسته و بایسته نیست که اجبار کنیم که آن را به 35 میلیمتری تبدیل نمایند.
استانداردهای سینمای دیجیتال
در آغاز این صنعت، به دلیل اینکه احتیاجات برای یک سینمای دیجیتال کاملا تعریف نشده بود، نیاز تولیدکنندگان و توزیعکنندگان به یک جدول احتیاجات استاندارد و رسمی واضح بود.
به این منظور، سازمان Digital Cinema Initiatives (DCI)متشکل از همکاری هفت شرکت بزرگ فیلمسازی، مشخصههای مورد نیاز برای یک سیستم دیجیتال را برای اولین بار در سال 2005 منتشر کرد. هدف اصلی DCI ارائه یک ساختار و چارچوب یکپارچه و اطلاعات کاملا جزئی در مورد سامانه سینمای دیجیتال است.
به سینمای دیجیتالی که از ویژگیهای DCI پیروی کند، D-Cinema گفته میشود و به دیگر انواع فرمتهایی که بر اساس DCI تولید نشده باشند، هرچند کیفیت آنها به اندازه D-Cinema باشد، E-Cinema گفته میشود. البته در چارچوب الگوی DCI، از استانداردهایی استفاده شده است که SMPTE و ISO مشخص کردهاند.
SMPTE اولین بار در سال 2001 شروع به تدوین استانداردهای سینمای دیجیتال کرده است و هنوز هم ادامه دارد. استانداردهای لازم از شروع ساختن نسخه اصلی تا تهیه بسته سینمای دیجیتال تعریف شده است؛ به عنوان نمونه، دو بسته استاندارد سینمای دیجیتال در سال 2010 توسط SMPTE ارائه شد.
علاوه بر سند DCI، انجمن مالکان سینمای ملی آمریکا (NATO) هم در زمینه احتیاجات و مشخصههای سینمای دیجیتال، سند ارائه داده است. در این سند به نکات عملیاتی برای نمایش و زمینههایی پرداخته است که در DCI پوشش داده نشده است؛ مثلاً در زمینه مشکلات و خطاهای تصویری و صوتی، جریان کار در سینما و تعامل بین تجهیزات، اطلاعاتی ارائه شده است؛ به همین دلیل، سند NATO برای سامانه مدیریت سینما مناسبتر است.
در ذیل به برخی نقاط ضعف و قوت سینمای دیجیتال اشاره میشود:
از جمله نقاط قوت آن: | از جمله نقاط ضعف آن: |
|
|
منبع: بولتن دوم فناوری فرهنگی(شهریور1390)