به گزارش فناوری فرهنگی، فرهاد یوسفی از دغدغهها و مشکلات ساختاری جلوههای ویژه بصری در سینمای ایران میگوید؛
درباره وضعیت جلوههای ویژه در سینمای کشورمان بهلحاظ کیفی توضیح دهید؛ وضعیت این هنر-صنعت در ایران را از نظر کیفی چگونه ارزیابی میکنید؟
از لحاظ کیفی در موقعیت خوبی قرار نداریم به این دلیل که سینمای ما از لحاظ اقتصادی و مدیریتی بهشدت آشفته است. از سوی دیگر، وضعیت فضای تبلیغاتی برای این رسانه مطلوب نیست بنابراین این وضعیت روی حوزههای دیگر و مرتبط با سینما هم تاثیرگذار است. درواقع در حوزه جلوههای ویژه از لحاظ اقتصادی و کیفی در شرایط خوبی قرار نداریم.
ما یک سطح کیفی در این کار داریم که وقتی افراد فعال در این حوزه به آن میرسند اگر شرایطش را داشته باشند از کشور برای پیگیری و پیشرفت در فعالیتهای خود خارج میشوند و به کشورهایی نظیر مالزی و ترکیه(دارای سطح پایین از دانش جلوههای ویژه) یا ژاپن و آمریکا(کشورهای با سطح بالای دانش جلوههای ویژه) میروند.
میزان مهاجرت در میان افراد متخصص حوزه انیمیشن (بهلحاظ گستره) بالاست. بهنظر شما چرا این اتفاق میافتد؟
این اندازه مهاجرت به این دلیل اتفاق میافتد که در ایران این رشته تامین شغلی و امنیت مالی ندارد. درواقع این مسئله را افراد تصمیمگیرنده و کسانی که پول و کار دستشان است بهوجود میآورند، زیرا در عمل حاضر نیستند در این زمینه زیاد هزینه کنند و برایشان هزینهکردن چندان قابل توجیه نیست اما در کنار این وضعیت، انتظار کیفی که از کار دارند در حد و اندازهای است که بگویند؛ «میخواهم فیلمی در حد آواتار بسازم» و بودجه مناسبی را هم برای این کار را در اختیار شما قرار نمیدهند. اگر فرض کنیم که چنین بودجهای هم وجود داشته باشد بازهم بهدلایلی، مبلغ چندانی به بخش اجرایی جلوههای ویژه یا حتی انیمیشن نمیرسد.
بهنظر شما مشکل اصلی در کجاست؟ آیا نگاه سینمایی و هنری به این عرصه وجود ندارد؟
درواقع در کشور زمینه لازم برای اینکه این شاخه در آن رشد کند وجود ندارد زیرا در سینما ما بیشتر کاراکترمحور و داستانمحور هستیم و سینما صنعتی نیست و نخواهد شد. متاسفانه سینمای ایران را با هالیوود مقایسه میکنیم و میگوییم باید چنین آثاری را بسازیم. عدهای میگویند ما توان داشتن چنین سینمایی را نداریم و در کنار این دیدگاه، افرادی نیز میگویند ما میتوانیم این شکل از سینما را داشته باشیم فقط بودجه مناسب به ما بدهید. در بعضی از موارد این افراد بودجههای کلانی را دریافت کردهاند اما خروجی کارشان فیلمهای معمولی و ضعیف بوده است. درواقع این مشکل در ایران قابل حل نیست. صنعت و تکنیک در سینما – از نظر تکنیکی یک فیلم خوب اجرا کردن- چندان برایمان اهمیتی ندارد.
خاطرم هست که حدود 10 یا 11 سال پیش در جشنواره فیلمکوتاه، از یکی از فیلمسازهای خارجی پرسیدم که «فیلمهای ایرانی حاضر در جشنواره را چگونه میبینید» او گفت؛ «داستانهای عالی و کاراکترهای خوبی دارید اما در بیشتر موارد صدای کارها، تصویر و تدوین خوب نیست و در مواردی بازیها هم نخنما هستند؛ درواقع شما خیلی به داستان، شخصیت و حفظ روح اهمیت میدهید اما چندان به خود سینما و فن آن دقت نمیکنید.»
بهنظر من سینمای حال حاضرمان با سینمای دهه60 قابل مقایسه نیست. در سینمای دهه60، شاهد تولید سه یا چهار فیلم خیلی خوب در یک سال بودید اما در حال حاضر بهندرت در یک سال شاهد یک فیلم خوب هستیم.
بهنظر شما چگونه میتوان این نگاه را در سینما تغییر داد تا بتوانیم به سمت داشتن سینمایی تکنیکال و صنعتی حرکت کنیم؟
بخشی از بهوجود آمدن این شرایط ناشی از این مسئله است که سینمای ما با حمایتهای دولتی پیش میرود، ما حتی تلویزیون خصوصی در کشورمان نداریم. درواقع بخش خصوصی سهم چندانی در صنعت رسانه ندارد و رسانههای ما دولتی هستند؛ پس بودجهای هم برای تولیدات بخش خصوصی تعریف نمیشود. اگر این بخش را هم کنار بگذاریم در اینجا سیستم مدیریتی ضعف دارد و ساختار صنایع هنری را نمیشناسند. در بعضی از موارد در ارگانهایی که مربوط به حوزه انیمیشنسازی میشوند شاهد حضور افراد ناآشنا با این حوزه در پستهای مدیریتی هستیم درحالیکه افراد متخصص این حوزه سرخورده شده و امنیت شغلی ندارند، به این دلیل که زیرساختها قوام نگرفتهاند. درواقع یک فضای نخبهکشی وجود دارد.
در میان افراد، موسسهها و ارگانهایی که در حوزه جلوههای ویژه یا انیمیشن فعال هستند چندان ارتباط میانسازمانی یا گروهی را شاهد نیستیم به نظر شما چرا چنین وضعیت جزیرهای وجود دارد؟
اگر این مسئله را در سطح خرد هم نگاه کنیم خواهیم دید که برای مثال اگر نکتهای در کاری شکل بگیرد، بعد از مدتی نابود میشود به این دلیل که مقطعی بوده است و تجربیات هیچ گروهی به گروه بعدی انتقال پیدا نمیکند حتی اگر گروهی بلافاصله بعد از گروه دیگری وارد یک دفتر شوند باز هم همه چیز از صفر آغاز میشود؛ یعنی کیسه تجربهاندوزی برای این کار وجود ندارد. این شرایط اجازه نمیدهد که افراد یا تیمهای فعال در جلوههای ویژه -که نیاز به وجود دقت فنی، مدیریت اجرایی بالا، تجربه تیمی و… در آن بهشدت بالاست- فعالیت کنند؛ در جلوههای ویژه و انیمیشن اگر شما یک سهلانگاری کوچک داشته باشید شالوده کار از هم میپاشد. شکلگرفتن چنین ساختاری در فرهنگ ما جایی ندارد به این دلیل که ما فرهنگ انجام دادن کاری را بهشکل گروهی نداریم. فکر میکنم اگر ما مشکل بودجه را هم نداشتیم، بازهم شرایط به همین منوال بود. ما کشورهایی مانند هند و پاکستان را داریم که وضعیت مالیشان در ساختار گروهی و تولیدشان اگر بهتر از ما نباشد بدتر از ما نیست اما آنها کارهای گروهی بسیار منظم و خوبی انجام میدهند. بهنظر من مشکلات ما در این حوزه ریشهایتر از این حرفهاست؛ چیزی که من در این سالها دیدم این بوده است که افراد فعال در این حوزه یا سرخورده شدهاند و کاری نمیکنند یا از ایران رفتهاند درواقع وضعیت آشفتهبازاری در این حوزه وجود دارد و ما نیز در این وضعیت در حال دستوپا زدن هستیم و بار خود را جلو میبریم.
درواقع مشکل از سیستم سینمایی و انیمیشن نیست بلکه مشکل در مردم ما نهفته است به این دلیل که همین مردم وقتی در مقام هنری قرار میگیرند خیلی از ضعفهای فرهنگ را با خودشان بههمراه میآورند که بخشی از آن منجر به ایجاد فضای محفلی در هنر کشورمان میشود.
یکی از وزنههایی که میتواند زیرساختها را برای رشد انیمیشن و جلوههای ویژه فراهم کند فضای آکادمیک است اما این نقد بر حوزههای آکادمیک در این رشتهها مطرح است که افرادی را بار میآورد که میخواهند فعالیت هنری و حرفهایشان را بهعنوان کارگردان ادامه دهند. نگاه شما در اینباره چیست؟
در فضای آکادمیک انیمیشن ما، دانشجویانی که بیرون میآیند تنبل هستند؛ این بچهها در دوران هنرستان کارهای خوبی میسازند که جایزه میگیرند اما وقتی که وارد فضای آکادمیک میشوند بهلحاظ کاری بازدهشان پایین میآید. درواقع ذهنیت آنها را اینگونه تغییر میدهند که شما هنرمندان درجهیک کشور هستید که نباید دست به قلم و موس بزنید و افراد دیگری باید برای شما کار کنند و توقع بچهها را بالا میبرند. مشکل دیگری هم که در این زمینه داریم این است تعداد دانشگاههایی که در سطح کشور رشته انیمیشن را ارایه میدهند کم است و این نیاز وجود دارد که این تعداد بیشتر شود. بیشتر افرادی که در حوزه جلوههای ویژه به فعالیت میپردازند از سمت انیمیشن یا تدوین وارد این شاخه میشوند و از لحاظ آکادمیک گمان نمیکنم رشتهای را داشته باشیم که این زیررشتهها را بهطور کامل پوشش دهد.
زوم یک
اگر نگاهی به نرخ رشد و پیشرفت رشته جلوههای ویژه بیندازیم؛ این نرخ برای کشور ما چگونه است و با این شرایط آیا ما میتوانیم به سمت سینمای سرگرمی و ژانرهای دیگر وابسته به جلوههای ویژه حرکت کنیم؟
ما در جلوههای ویژه پیشرفت داشتهایم اما وقتی ریت پیشرفتی که ما در اینجا میبینیم با ریت پیشرفت سختافزارها و نرمافزارها و منبع اصلی این تغییرات که هالیوود است مقایسه میکنیم متوجه میشویم که درواقع ما پیشرفت نکردهایم و سرجای خودمان بودهایم. درواقع زمینه آنقدر پیشرفت کرده است که انجام یکسری از کارها برای ما آسانتر شده است؛ یعنی اگر پیشرفتی در این زمینه حاصل شده است به این دلیل بوده که ابزارهای جدیدتر و کارآمدتری وارد بازار شدهاند. اگر این تصور وجود داشته باشد که پشت همه این پیشرفتها در ایران یک سرمایه دولتی، انسانی و… بوده که این عرصه رشد کرده؛ چنین تصور و برداشتی نادرست است.
حدود هفت یا هشت سال پیش ما با دنیا در حوزه انیمیشن و جلوههای ویژه حدود بیستسال فاصله داشتیم اما الان حدود دویست سال با دنیا فاصله داریم. رشد تکنولوژی در این حوزه چنان رشد زیاد و تصاعدی داشته که فاصله در حال بیشتر شدن است و بهجای اینکه کمکم به آنها نزدیک شویم در حال دور شدن از آنها هستیم. در یک نگرش خوشبینانه اگر خودمان را با خودمان مقایسه کنیم، کمکم این رشد اتفاق افتاده است. در انیمیشن یک وضعیت ریشهدواندهتری نسبت به جلوههای ویژه داریم که به یمن وجود پیشکسوتان این حوزه است و اگر ساختار خوبی را ایجاد کنیم میتوانیم شاهد رخدادن اتفاقهای بنیادیتری در این حوزه باشیم.
منبع: صبا