به گزارش فناوری فرهنگی،ما به ارتباط باهم احتیاج داریم؛ این نیاز آنچنان از هزاران سال پیش با دیوار نگاشتههایی که در غارها پیداشده شروعشده و این روزها با آنچنان سرعتی این ارتباط ایجاد و منتشر میشود که در کسری از ثانیه یک عکس یا یک نوشته میتواند از یک بحران ملی و جهانی جلوگیری کند.
در دنیای دیجیتال امروزی مفهوم ارتباط از جنبه سنتی خود به دنیای ارتباط مدرن گذار کرده است. تا چندی پیش این شبکههای مجازی مانند فیسبوک بودند که گوی رقابت را از دیگران ربوده بودند و با جذابیتهایی که ایجاد کرده بودند مخاطب را آنقدر درگیر خود میکردند که ساعتهای زیادی از افراد صرف گشتوگذار در این دنیای مجازی میشد.
این روزها که سبکزندگی بسیاری از ما با گوشیهای هوشمند گرهخورده و درزمانی که از انواع و اقسام سرویسهای ارتباطی مانند تلگرام و واتساپ، شبکههای مجازی مانند فیسبوک و اینستاگرام، سرویسهای مختلف مانند گوگلمپ و … استفاده میکنیم مفاهیمی همچون سلامت ارتباطات و امنیت بهمراتب جدیتر است. در این دنیای مجازی که جولانگاه اپها و سرویسهای خارجی زیادی است، نقش حفظ داده و حریم خصوصی کجا قرار میگیرد؟ جایی که شرکتهای سازنده این اپها در قالب رنگ و لعابی که با اپهایشان به ما تقدیم کردهاند، دادههایی که ما به سهولت به اشتراک میگذاریم را منبع درآمد خود کردهاند و از فروش این دادهها میلیونها دلار کسب میکنند.
حال که ارتباطات نه مرزی دارد و نه جغرافیایی و سرعت این ارتباطات بهنوعی زمان را هم به چالش کشیده است، یک مفهوم مهم فراموش نشود؛ مفهوم اطمینان به امنیت داده. قابلتوجه این است که چطور همه دنیا به دنبال شخصیسازی اطلاعاتی هستند که ما به آن علاقهمندیم؟ چطور میشود که هرروز با قبول کردن اجازه دسترسی به دادههای شخصی روی موبایل و اپ و برنامههای دیگر، قوانین شرکتهای خارجی را قبول میکنیم تا از برنامههایشان استفاده کنیم و بیهیچ دغدغهای دادههایمان را به آنها تقدیم میکنیم تا به قولی اطلاعاتی که ویژه ما شخصیسازیشده است را به ما بدهند تا لذت رنگولعاب دادههای جدید را ببریم؟ در پس اینهمه آب و رنگ اپها و برنامهها چه میگذرد؟ آیا شرکتهای خارجی دایه مهربانتر از مادری هستند که دادههایمان را دودستی به آنها تقدیم میکنیم؟ دادههای ما چقدر در کشورهای دیگر امن است؟ و آیا آنقدر عینک بدبینیمان تیره شده که وقتی صحبت از خدمت یا محصولی ایرانی میشود با دیده شک و شبهه به آنها مینگریم و میگوییم که دادههایمان در جایی امنی قرار ندارد؟
بگذارید کمی به دادههایی که در جریان است و روزانه ردوبدل میشود نگاه کنیم. طبق گزارشهای اقتصادی 1/4 میلیارد نفر در دنیا از اپهای پیامرسان استفاده میکنند. این اپها که امروز محبوبتر از شبکههای مجازی شدهاند، با تکیهبر سرعت و امکانات پرزرقوبرق حجم بسیار زیادی از پیغامها، فایلها و اطلاعات را در خود جایداده و بهعنوان انبارهای از اطلاعات منابع درآمد ویژهای هم پیداکردهاند.
استفاده از برنامههای همچون گوگلمپ و فوراسکوئر بهراحتی دادههای مکانی کشورها را در اختیار شرکتهای غربی قرار میدهد. در مورداستفاده از GPS و گوگلمپ، این کار تا حدی دقیق و حسابشده از سوی گوگل انجام میشود که خیلی خیرخواهانه گوگل نقشه ترافیکی شهرمان را هم در اختیارمان میگذارد. اصلاً تابهحال چند بار متن توافقنامههایی را که برای نصب نرمافزارها یا اپها قبول میکنیم خواندهایم؟
اما این دغدغهها هرچند که برای اپها و سرویسهای خارجی وجود ندارد ولی برعکس آن با دیدهٔ تردید و عینک بدبینی به سیستمهای وطنی برمیگردد. خیلی غریب نیست اگر با یک دوست یا آشنا در مورد یک اپ یا سرویس ایرانی صحبت کنید و عبارتهایی همچون «از کجا معلوم مطمئن باشه؟»، «مطمئن نیستم امن باشه»، «امکاناتش چطوره؟»، «دیتام رو ندزدن؟!» نشنیده باشید؟ صحبتمان با خودمان است و نه دیگری و غریبه.
چطور میشود که فرزندان این مرزوبوم و این خاک نمیتوانند اطمینانمان را جلب کنند ولی سرورها و برنامهها و خدماتی که اصلاً معلوم نیست دقیقاً ریشه در کدام شرکت و کشور دارند ایمن هستند؟ چطور میتوانیم فعالیتهای جوانانمان را نادیده بگیریم و با دیده شک و شبهه به آن نگاه کنیم ولی با چشمانی برقزده و اشتیاقی وصفنشدنی جدیدترین اپها یا حتی سختافزارهای خارجی را چند برابر قیمت یا با هزاران سختی و مشقت تهیه کنیم و از آنها استفاده میکنیم بدون آنکه کمی، حتی کمی در مورد امنیت یا پسزمینه محصول موردنظر اطلاعی داشته باشیم؟ اینکه شنیده میشود فلان سایت فروشگاه اینترنتی دادهها را میفروشد یا فلان اپ دادهها را میدزدد، اگر بدون دلیل و مدرک و فقط بر اساس شکها و شبهات باشد، آیا آب ریختن در کاسه شرکتهای رقیب غربی نیست؟ آیا مصداق تشویش اذهان نیست؟ مصداقی از توهین و افترا نیست؟
فقط در مورد یک اپ محبوب این روزهای ایرانی ها بد نیست که به آماری دقت کنیم که حدود 35 تا 40 میلیون ایرانی از برنامه تلگرام استفاده میکنند و روزی حدود 4 تا 5 ساعت از وقت خود را در آن میگذرانند. یا طبق آمارهای غیررسمی حدود 50 درصد از حجم بستههای اینترنت صرف استفاده از این برنامه میشود.
این اعداد و ارقام و اطلاعات چه واقعی باشند و چه غیررسمی، از یکچیز حکایت میکنند؛ آنهم چیزی نیست جز داده. دادههایی که میتواند زیرساختهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی را بسیار تحت تأثیر دادهها دهد.
اپها و محصولات مختلف هم با توجه به نفوذ اینترنت روز به روز به شیوههای جدیدی برای جمعآوری و تحلیل دادهها مسلط میشوند و ما هم آزادتر و مشتاقتر از روز قبل آغوش برای آنها باز میکنیم.
بدون شک معتقدیم که باید تمامی تلاش خود را برای حفظ دادههای شخصی و تأمین امنیت اطلاعات حاصلشده از فعالیت کسبوکارها در فضای مجازی بکار ببریم.
باید عینک بدبینی و شک شبههاندازی در کسبوکارهای استارتاپی داخلی را که در دوران تحریمها شکل گرفتند و با مشقت و سختی جوانان کشورمان اکنون قادر به رقابت با برندهای برونمرزی شدهاند را برداریم.
راهنماییها و دغدغههایی که وجود دارد همه قابل تامل و دقت است ولی دشمن جای دیگری است و دادههای انبوه ایرانیان از طریق روشهای دیگری در دست اجنبیها قرار دارد.
بهتر است به جای شک و شبههاندازی و تشویش افکار نسبت به کسبوکارهایی که طبق قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکنند، نگاهی به موضوعهای واقعی و دشمن اصلی بیندازیم.
اگر به قفل و بستهایی که به در و پنجره و حریم خصوصیِ مختص به خودمان دقت میکنیم، بهمراتب بیشتر به آنچه در اطرافمان میگذرد دقت کردهایم؟ این بار که گوگل در جیمیل تبلیغی درباره محتوای موجود در ایمیلمان نشان داد یا پیشنهادی برای عوض کردن مسیر از طریق گوگلمپ دریافت کردیم، کمی بیشتر درباره این لطف بزرگ فکر کنیم.
*روزنامه نگار و فعال حوزه فناوری اطلاعات عباس خاراباف
منبع: ایرنا