همانطور که در خبرها شاهد بودیم، همزمان با بیست و چهارمین سمینار افق رسانه سازمان صداوسیما، مهندس سیاهکلی، معاون رسانه مجازی سازمان، از یک فناوری ایرانی رونمایی کرد که از این معاونت حمایتهایی گرفته است. این فناوری که آیپیمدیا نام گرفته است، طبق اعلام قرار است نسبت به آیپی تیوی، قابلیتهایی بیشتری داشته باشد.
بر اساس اظهارات مهندس سیاهکلی، (معاون وقت رسانههای مجازی سازمان صداوسیما) دستگاه ستتاپباکس این فناوری، که قرار است نوعی جدید از IPTV را به ایرانیان عرضه کند، قابلیت اتصال موس و کیبورد را نیز داراست و کاربر میتواند با استفاده از آن به راحتی صفحات وب را ورق بزند. همچنین اعلام شده است که این دستگاه قابلیت یک کامپیوتر، کنسول بازی، ستتاپباکس و دستگاه پخش فیلم و موسیقی را یک جا دارا است. مهندس سیاهکلی ضمناً در مصاحبه خود اعلام کرده است که این دستگاه با مبلغی کمتر از 100هزار تومان قرار است در اختیار کاربران قرار داده شود و تنها چیزی که کاربر برای استفاده از این دستگاه نیاز خواهد داشت، یک صفحه نمایش است.
لازم به ذکر است چندی قبل، خبر آغاز پایلوت دیگری از سرویس IPTV توسط صداوسیما، با نام ”شیما“ نیز منتشر شده بود.. ”شیما“ توسط شرکت هواوی چین طراحی و راهاندازی شده و اپراتور آن با معاون فنی سازمان صداوسیما، آقای دکتر علیعسگری(معاون وقت توسعه و فناوری صداوسیما) قرارداد دارد.
رئیس سازمان صداوسیما، در همایش افق رسانه سال 1390، اعلام کرد که هم ”آیپیتیوی“ (اشاره به شیما) و هم ”آیپیمدیا“، به موازات باید پایلوت شوند تا بر اساس میزان استقبال مردم، در مورد گسترش آنها تصمیمگیری شود.
گفتنی است در نمایشگاههای رسانههای دیجیتال و ایران تلکام، شاهد معرفی ”شیما“ به مردم بودیم ولی در نمایشگاه اخیر (الکامپ)، غرفه بزرگی به معرفی و ارائه گسترده ”آیپی مدیا“ اختصاص داده شده بود.
علنی شدن پروژه آیپیمدیا، که حدود یک سال بود در حال انجام بود، از منظر حمایت یک مقام مسئول کشور از فناوریهای ساخت داخل، امری میمون و مبارک ارزیابی میشود. به نظر میرسد سایر مسئولینی که تلاش میکنند حضور هرگونه شرکت یا افراد فناور داخلی در چنین پروژههایی را منتفی کنند تا به اصطلاح خودشان ”ریسک نکرده باشند،“ نیز در آینده متوجه مشکلات دیدگاه خود خواهند شد.
از آنجا که در حوزه ارائه خدمات محتوایی، نیاز شدیدی به بومیسازی خدمات و همچنین نیاز شدید به تغییرات روزمره در نحوه ارائه خدمات وجود دارد، بنابرین در چنین حوزهای، نمیتوان بدون تکیهکردن بر فناوریهای داخلی، خدمات مناسب به مردم ارائه نمود و لذا حتی از نظر اقتصادی نیز موفقیت پروژه با مخاطره روبرو خواهد شد. اگر قرار باشد برای هر بار تغییر در نحوه خدمات و یا بومیسازی آن، از شرکت خارجی که بهطور ”کلید در دست“ پروژه را برای ما اجرا کرده است، تقاضا کنیم که تغییرات لازم را در سامانه اعمال نماید، در خدماتدهی دچار مشکل خواهیم شد ولذا درآمدزایی پروژه نیز به مخاطره خواهدافتاد.
ضمن آنکه در فناوریهای نوینی همچون IPTV، بهدلیل آنکه هنوز استانداردهای لازم وضع نشده و فناوری تتبیت نشده است، معمولا در هنگام قرارداد با شرکت خارجی، نمیتوان تعهدات طرف خارجی را بهصورت دقیق روشنکرد و لذا غالباً این پروژهها در اجرا با مشکل روبرو میشوند. با بروز مشکل، طرف داخلی که حیثیت مدیریتی خود را در خطر میبیند و از طرف دیگر توان محکوم کردن عامل خارجی را نیز ندارد، به دفاع از وضع پیش آمده خواهد پرداخت و بدین ترتیب هرچه میگذرد، بیش ازپیش خود را وابسته به یک شرکت خارجی خواهدکرد؛ شرکتی که دلسوز کشور نیست و قدرت تحت فشار قرار دادن آن را نیز معمولاً نداریم.
البته فناوری جدید ارائه شده (بانام آیپیمدیا)، نسبت به فناوری قبلی (بانام شیما)، علاوه بر بومی بودن و امکان تغییر آسانتر و سریعتر بدون نیاز به کشور خارجی، دارای مزیت مهم دیگری نیز هست و آن، غیرمتمرکز بودن مراکز ذخیره محتوا و سرویسدهی آن است؛ این معماری موجب کاهش هزینههای انتقال میشود.
در مورد اختلاف نام این دو سرویس نیز باید گفت که واژه ”آیپیمدیا“ در دنیا معمولاً معادل ”آیپیتیوی“ است، ولی با توجه به اینکه ”آیپیتیوی“ تعریف مشخصتری یافته است، میتوان گفت که ”آیپیمدیا“ بیانگر طیف وسیعتری از سرویسها است. بهعنوان نمونه در ادامه به برخی فناوریهای جدید در این حوزه (فناوری OTT) اشاره میشود که نسبت به آیپی تیوی سنتی، گسترش بیشتری یافتهاند. برای اشاره به این مفهوم وسیع، بهتر است از واژه ”آیپی مدیا” استفاده شود ولذا این نام برای سرویس جدید ارائه شده در کشور، مناسبت بیشتری دارد چرا که با آیپی تیوی سنتی تفاوتهایی دارد.
البته باید دقت نمود که این محصول جدید عرضه شده، هنوز در محدوده کوچکی آزمون شده است و گسترش آن در کشور نیازمند توجه و حمایت بیشتر و همچنین توسعه فناوریهای مکمل آن است. همچنین بهیچوجه نباید در مورد آن دچار اغراق شویم و قابلیتهایی را به آن نسبت دهیم که بعداً معلوم شود اینگونه نبوده است. به عنوان مثال ستتاپباکس ارائه شده، به هیچ وجه امکانات یک کنسول گیم را ندارد و اگر بخواهیم این امکان را در آن ایجاد کنیم باید نسل جدیدی از آن را تولید نماییم.
به هر ترتیب امیدواریم که این پروژه به عنوان یک نمونه موفق بومیسازی در فناوریهای فرهنگی راه خود را ادامه دهد و راه را برای اجراییشدن پروژههای مشابه دیگر باز نماید.