به گزارش فناوری فرهنگی، علیرضا تابش، زاده ۱۳۵۲ در یزد و دانش آموخته کارشناسی ارشد مدیریت رسانه در دانشگاه تهران است. از دهه 70 همزمان با آغاز دوران دانشجویی با وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی همکاری داشته و مشاغلی چون کارشناس شورای فرهنگ عمومی، دبیری شورای معاونان، مدیرکل حوزه وزارتی و روابط عمومی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و مشاور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی را بر عهده داشت.
علیرضا تابش در دولت نهم به سازمان اسناد و کتابخانه ملی رفت، او از سال ۸۴ تا ۸۶ معاون مدیریت خدمات آرشیوی سازمان اسناد و کتابخانه ملی بود و بعد از آن تا سال ۹۲ به عنوان مدیرکل دفتر هماهنگی امور یادمانهای رؤسای جمهوری در سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران مشغول به خدمت بود.
بعد از روی کارآمدن دولت تدبیر و امید، تابش که در سالهای ۷۸ تا ۸۴ عضو هیئت نظارت بر انجمن دوستداران میراث فرهنگی بود، به دعوت دکترمحمدعلی نجفی به عنوان مشاور رئیس سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری کشور و مدیرکل حوزه ریاست به این سازمان رفت. بعد ازآنکه نجفی از این سازمان رفت و سلطانیفر، ریاست این سازمان را برعهده گرفت، تابش ابقا شد و یک سال بعد یعنی اوایل دی ماه ۹۳ نیز با استعفای او از این سازمان مخالفت کرد، اما با دعوت علی جنتی او به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بازگشت. تابش در فاصله سالهای 72 تا ۸۴ علاوه بر عضویت در هیات امنای نهادهای سینمایی، دبیری شوراهای متعدد تصمیم گیری را در حوزههای مختلف فرهنگی و هنری و از جمله سینما برعهده داشته است.
علیرضا تابش که از اواسط بهمن ماه به عنوان یکی از گزینههای جدی مدیرعاملی بنیاد فارابی در رسانهها نامش مطرح شد، روز ۲۱ بهمن ماه ۱۳۹۳ به عنوان مدیرعامل بنیاد فارابی انتخاب و شنبه ۲۵ بهمن ۱۳۹۳ به عنوان مدیرعامل جدید بنیاد سینمایی فارابی معارفه شد.
برای گفت و گو پیرامون اقتصاد سینما به دفتر وی درعمارت تاریخی قوام السلطنه در خیابان سی تیر رفتیم و با استقبال گرم او مواجه شدیم. یکی از دغدغه های اصلی تابش در حوزه اقتصاد خلاق توجه به هنرهای ایرانی و صنایع دستی بود و معتقد است: «در گذشته تا امروز” ایران” مهد هنرهای سنتی بوده است، متاسفانه اقتصاد نفتی، کشور را به سمتی برده که در آن خلاقیت به حاشیه رفته است. زمانی صنایع دستی، مرتبط با زندگی مردم بود و در زندگی روزمره استفاده میشد، اما امروزه نقش لوکس و زینتی یافته است. مراکز صنایع دستی در استانها مثل اصفهان، یزد، تبریز ، مشهد و… بسیارقوی هستند. معادن سنگهای قیمتی و نیمه قیمتی در کشور از جمله در استان خراسان فوقالعاده است.این سنگها از معادن کشورمان استخراج و به کشورهایی مثل تایلند میرود، در آنجا فرآوری، بسته بندی و تزیین میشود و مجددا ًبه بازار داخلی ایران و سایر کشورها باز میگردد. برای تقویت اقتصاد مقاومتی باید در حوزه صنایع خلاق بیشتر سرمایهگذاری شود و صادرات آثار هنری در این برهه از زمان رونق بگیرد.»
اقتصاد سینما در دنیای امروز ما چقدر اهمیت دارد؟
تصویری که دنیا از ایران پس از انقلاب داشت در چند مورد خلاصه شده بود؛ نفت، فرش و پسته. به گمان من در دهه شصت و پس از پیروزی انقلاب، نفت، فرش و پسته همچنان بودند اما در کنار آن تصویر قویتری به نام “سینمای نوین ایران” نیز ظاهر شد. سینمای ما در اوج جنگ، تصویر متفاوتی از مردم درگیر جنگ را نشان میداد و تا حدود زیادی جامعه ایران را معرفی کرد و در ساختن تصویری از ایران که آن زمان در جهان ارائه میشد، مؤثر بود؛ اما سینما به دلیل مشکلات فنی، اقتصادی، تحریمها و … نتوانست به بازارهای جهانی متصل شود. اهالی سینما طی سه دهه اخیر تلاش کردند برای ایجاد این اتصال، تولید مشترک را مورد توجه قرار دهند. هدف این بوده که با تولید مشترک آثار سینمایی زمینه پخش، توزیع و اکران فیلم توسط شرکتهای خارجی اتفاق بیفتد، البته هر از چندگاهی این موضوع دچار نوسان بوده است. به هر صورت سینما به عنوان یک محصول فرهنگی و هنری و ارتباطی، نقش مهمی در برقراری پیوندهای فرهنگی اجتماعی بین جوامع دارد و حضور مداوم و فعال محصولات سینمایی در جوامع فرهنگی و جشنوارهها نیز از همین رو اهمیت دارد، در حال حاضر به دنبال تصویب و اجرایی شدن برجام، فرصتهای خوب فرهنگی در پیش روی ایران قرار دارد. جامعه فرهنگی و هنری باید این فرصت را دریابد. سینمای ما ظرفیت تصویرسازی را داشته و سوابق و افتخارات خوبی هم پشت سر خود دارد و توانسته در بازارهای جهانی معرفی شود و زمان آن رسیده که به اقتصاد سینما بیشتر توجه کرد، هرچند اقدامات لازم در این حوزه هم حوصله بر است و هم بنیه اقتصادی خوبی لازم دارد و در کار اقتصادی باید سرمایه، وقت و انرژی گذاشت.
فعالیتهای بنیاد سینمایی فارابی در حوزه تولید مشترک کدامند؟
در حوزه بینالملل طی یکسال اخیر بنیاد فارابی مذاکرات و پیگیری هایی در زمینه تولید مشترک خارجی داشته است. چند پروژه با کشورهای منطقه، اروپا و چین آغاز کرده و در چند مورد از این مذاکرات در مرحله نگارش فیلمنامه هستیم. در تولید مشترک، ایده و فیلمنامه بسیار مهم است. با ایتالیا پیشنهاد دو سوژه انیمیشن را داشتیم، فیلمنامه را فرستادهایم، استقبال شده و در حال بررسی هستند. با چین قراردادی امضا کردیم و در مرحله معرفی نویسندگان هستیم. با ترکیه در شرف امضای یک قرارداد هستیم. تولید مشترک بین ایران و فرانسه مطرح بود که فیلم کودک بوده است. تولید مشترکی بین ایران و ارمنستان انجام شده که در مرحله تدوین و صداگذاری است.
این موارد میتواند نقطه شروع باشد ولی نقش و سهم بخش خصوصی در این میان خیلی مهم است. این پروژهها در بنیاد سینمایی فارابی بهعنوان بازوی اجرایی سازمان سینمایی دنبال می شود و بضاعت ما هم محدود است، اما این آمادگی در بنیاد وجود دارد که چنانچه بخش خصوصی بتواند با کشورهای خارجی بر سر پروژههایی به توافق برسد، ما هم کمک میکنیم. اگر بخش خصوصی از دو طرف به میدان آیند، بنیاد سینمایی فارابی میتواند زلف این دو گروه را به هم گره بزند. این کار هم در شرایط موجود بهصرفهتر است و هم بخش خصوصی به بستر اطمینان بخشی برای حمایت از کار نیاز دارد که این توانایی در بنیاد به خاطر سابقه و عملکرد آن وجود دارد. از طرفی هم خارجیها به فارابی اعتماد می کنند، فارابی بهعنوان برند سینمایی ایران در خارج از کشور مطرح است، وقتی فارابی پشت پروژهای باشد به لحاظ مراودات با وزارت خارجه، بانکها و نهادهای اقتصادی، کار روان تر خواهد بود.
توصیه و پیشنهاد ما به بخش خصوصی این است که وارد شوند و فرصت ایجاد شده را دریابند. نگاه من به سینما این است که میتواند از منظر دیپلماسی عمومی موفق عمل کند. سینما غیر از جنبههای اقتصادی میتواند در گفتوگوی بین فرهنگی نیز مؤثر باشد. سینما به مثابه قدرت نرم جمهوری اسلامی است. این قدرت نرم را بخش خصوصی باید بیشتر قدر بداند. راهبرد بنیاد فارابی این است که قصد رقابت با بخش خصوصی را ندارد بلکه همراه سینماگران است و نقش تسهیلگر را دارد. در این مدت تلاشمان این بوده که در عمل این راهبرد را اجرا کنیم و به بخش خصوصی نشان دهیم. نگاه ما حمایت از بخش خصوصی است و این حس را ایجاد نمیکنیم که بهترین فیلمها را خود انتخاب میکنیم. در زمینه فیلمهایی که پخش بینالمللی آنها در دست فارابی بوده نیز این تلاش انجام شده که بهخوبی معرفی شود و سراغ حق پخش در پروازهای خارجی رفتهایم، در بخش گردشگری، در هتلها، وسایل نقلیه عمومی چون هواپیما و قطار بهخوبی میتوان فیلمهای ایرانی را معرفی کرد. این فیلمها به جشنوارهها می روند و نهایتاً فضا و بستری مهیا می شود که فیلم ایرانی در خارج بهتر معرفی شود و بیننده بهتری داشته باشد. در تعامل با تلویزیونهای خارجی نیز به دنبال آنیم که در رسانه های آن کشورها و متناسب با فرهنگ و آداب و رسومشان فیلمهای ایرانی را برای مخاطبان خود نمایش دهند. این قبیل اقدامات هم معرفی سینماست و هم بهره اقتصادی دارد.
اکران فیلم خارجی در کشور هم از دولت سابق تاکنون متوقف است اما با توجه به ظرفیتی که در سالهای اخیر در سالنهای سینمایی تهران و شهرهای بزرگ ایجاد شده، مجتمعهای متعدد ساخته و به ظرفیت اکران اضافه شدهاند و در شرایطی که مردم علاقمندند بهصورت حرفهای فیلم خارجی با کیفیت و ارزشمند ببینند، با کمک سازمان سینمایی درحال تدوین آییننامهای هستیم تا با مشارکت بخش خصوصی بهزودی اکران فیلمهای خارجی با ضابطه و آییننامههای مخصوص اجرا شود تا مردم در کنار تماشای فیلمهای ایرانی، این فیلمها را هم تماشا کنند. بخشی از این فیلم ها به آثار سینمایی در ژانرکودک و نوجوان اختصاص خواهد یافت. انیمیشنهای خوب دنیا که کم هم نیستند و همچنین فیلمهای دیگری که برای خانوادهها جذاب است و باارزشهای فرهنگی ایران سازگار است.
فارابی جدای از حوزه بین الملل در بخش داخلی چه برنامه هایی دارد؟
بنیاد فارابی به عنوان بازوی اجرایی سازمان سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است، بنابراین درصدی از فعل و انفعالات سینما در بنیاد فارابی اتفاق میافتد. از مجموع 110 فیلمی که امسال ساختهشده، 60 الی 70 درصد توسط بخش خصوصی تأمین شده و از 30 درصد باقیمانده بخش عمدهای از آن را فارابی عهدهدار است و بخش دیگر آن برعهده سایر نهادهای فرهنگی است. بخشی از فعالیتهای ما متوجه حمایت از تولید براساس اولویتهای فارابی است. حمایت از فیلم اولیها در دستورکار فارابی قرار دارد. فارابی در سال جاری 22 فیلم اولی را حمایت کرد. بخش دیگر حمایت از فیلمنامه است و برای تقویت فیلمنامه نویسی بخشی از فعالیتهای ما متوجه آموزش نقد فیلم و فیلمنامه نویسی است. اگر بخواهیم تماشاگر خوبی داشته باشیم، بایستی منتقدین خوبی تربیت شوند و نقد فیلم آموزش داده شود. بخش دیگر فعالیتهای فارابی انتشاراتی است که سالانه تعدادی از عناوین کتب سینمایی در فارابی تألیف و ترجمه و روانه بازار میشود. حوزه دیگر از فعالیتها که شامل حمایت عام است و همه پروژههای سینمایی را میتواند در بر بگیرد، پشتیبانی فیلمها در حوزه تجهیزات است. تجهیزات فنی، نور، حرکت و صدا که در اختیار فیلمسازان قرار میگیرد.
حوزه کودک و نوجوان نیز امسال بهطور جد مورد توجه قرار گرفت. ما امسال المپیاد فیلمسازی نوجوانان را برای نخستین بار برگزار کردیم که به نسل نوجوان توجه داشت. در یک بازه زمانی فراخوانی را منتشر و هزار نفر نوجوان ثبتنام کردند که از میان آنها 480 فیلم کوتاه 3 دقیقهای با موضوع آزاد ساخته شد و از بین آنها با داوری که خود بچهها و ۳ داور بزرگسال انجام شد در یک روند دموکراتیک نهایتاً به ۹۰ فیلم رسیدیم که در جشنواره مورد قضاوت نهایی قرار گرفت و در نهایت به ۲۰ فیلم برگزیده رسیدیم. این حرکت نو و جدیدی بود که فارابی امسال رقم زد و امیدوارم سالهای آتی بتوانیم روند المپیاد فیلمسازی را تقویت و تداوم بخشیم و ارتباط نسل نوی علاقهمند به سینما با جامعه سینما برقرار باشد. نسلی میتواند در آتیه ایران موفق و اثرگذار باشد که قدرت تصویر را درک کند، فارابی به این مقوله توجه دارد.
در حوزه تولید فیلم کودک و نوجوان، ۱۲ پروژه در دست کار داریم برخی امسال و برخی سال آینده تولید خواهند شد. همزمان با تقویت جریان فیلم کودک و نوجوان به اکران فیلمهای این گروه نیز توجه داریم. متأسفانه اکران فیلمهای کودک و نوجوان در سینماهای کشور چندسالی بود دچار رخوت و سستی شده بود، به غیر از فیلم سینمایی شهر موشهای 2 که به لحاظ فروش در اقتصاد سینما مؤثر بود و آمار تماشاگران را افزایش داد، جریان اکران فیلمهای کودک و نوجوان به حال خود رها شده بود. کارگروهی زیر نظر شورای راهبری سینمای کودک و نوجوان تشکیل شد تا با برنامه ریزی های انجام شده و بهزودی در ۱۰ سینمای تهران و در برخی مراکز استانها اکران کودک و نوجوان هم داشته باشیم و بچهها و خانوادهها بتوانند فیلمهای مورد علاقه خود را در یک بسته مناسب و در سینماهای باکیفیت تماشا کنند.
کار دیگری هم که برای سال آینده در سیاستهای بنیاد فارابی پیش بینی شده است ارتقای سطح کیفی مراکز پشتیبانی خدمات فنی سینمایی است. سینما هنر تکنولوژیک است، آنچه بر روی پرده سینما تماشا می کنیم نتیجه تلاش و دست آورد مجموعه ای از متخصصان و بکارگیری ابزارها و فن آوری هایی است که در مراکز خدمات فنی تدوین، صدا و جلوه های ویژه گرد هم آمده است. نبض سینما در این مراکز می تپد ، مراکزی که اتفاقا کمتر هم دیده می شوند. اگر بخواهیم رویا و جذابیت تصاویر سینمایی که برای مخاطب جذاب است را تقویت کنیم، غیر از فیلمنامه، کارگردان و فیلمبردار خوب، باید به نیروی متخصص و تجهیزات و فن آوری به روز دنیا نیز توجه کنیم و بنا داریم در فارابی در کنار حمایت هایی که از فیلمسازان در مرحله تولید فیلم داریم، نگاه حمایتی نیز به این مراکز در مرحله پس از تولید نیز داشته باشیم تا متناسب با پیشرفت ها و تحولات روز دنیا، توان سینمای ایران نیز افزایش پیدا کند.
برای جذب و تشویق سرمایهگذاران در اقتصاد سینما چه می توان کرد؟
دو اتفاق باید در حوزه اقتصاد سینما رخ دهد، یکی اینکه نهادهای متولی کار سینمایی باید به مخاطبین احترام بگذارند و به لحاظ ایده و مضمون تولیدات خوبی داشته باشند که جذاب باشد، گاه با فیلمهایی در حوزه سینما روبرو میشویم که فاقد جذابیت و سرگرمی برای خانوادهها هستند. در کنار پیامی که فیلم میتواند به مخاطب بدهد، جنبه دیگر سینما سرگرمی است. کیفیت آثار تولیدی باید مورد توجه قرار گیرد. دوم اینکه با تولیدات خوب به سرمایههای سینمایی اضافه میشود و باید از علاقمندان و سرمایهگذاران برای تولید آثار سینمایی دعوت شود. سینما فقط تولید نیست، بخش عمدهای از صنعت سینما در اکران رقم میخورد. امسال بهرغم رکودی که در بخشهای مختلف اقتصادی کشور بود انصافاً تولید سینما، قابل قبول و خوب بوده و نزدیک ۱۱۰ فیلم تولید شده است. در سیاستهای جدید سازمان صداوسیما ساخت تله فیلم ممنوع شد و حدود ۳۰ درصد از نیروی کاری که هرسال تله فیلم تولید میکردند بیکار شدند و بازار کارشان را در سینما جستجو کردند. این طیف می توانند مجموعههای نمایش خانگی تولید کنند؛ بنابراین با توجه به این سیاست صداوسیما و رکودی که در همه بخشهای کشور که به دلیل تحریمها و مسائل به جا مانده از دولت قبل به وجود آمده، حقیقتاً تولید در سال جاری قابل قبول بوده و افق رو به جلویی داشته است. امسال وضع فروش سینما تاحدودی نسبت به سال گذشته بهتر بود و سالنهای جدید ساخته و افتتاح شده است. سه چرخه تولید، اکران موفق و ساخت سالن باید در یک زنجیره پیوسته انجام شود. خبرهای خوبی از بخش خصوصی میشنویم و خوشبختانه سازمان سینمایی و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هم مشوق بودهاند. باید کاری کنیم که سرمایهگذاران به مدلهای جدید ساخت سالن ترغیب شوند و از طرفی نهادهایی همچون بانکها و سرمایهگذاران بزرگ این امکان را داشته باشند تا در سینما و تولید سرمایه گذاری کنند. حوزه کودک و نوجوان، خانوادگی و طنز حوزههایی هستند که بعضاً مهجور مانده اما مخاطبان خوبی دارد و سرمایهگذاران میتوانند در آن وارد شوند. ما فقط یک وجه سینما مثلاً فقط تولید یا سالن را نبینیم چراکه اینها زنجیرههای متصل به هم هستند که اقتصاد سینما را تحت تاثیر قرار می دهند. در حوزه صادرات فرهنگی و در دوره پس از توافق هستهای اگر بخواهیم نگاه جدید به اقتصاد مقاومتی و اقتصاد خلاق بکنیم، چارهای نداریم جز اینکه نگاهمان به سینما و قدرت آن معطوف باشد. این مسئله هم راهحلهای خود را دارد. فضای سینمایی باید توسط بخش خصوصی ترغیبکننده باشد و امکان پخش و عرضه فیلمها در خارج بیش از گذشته مهیا باشد.
و سخن آخر.
به نظر من، نشریه اقتصاد خلاق و رسانههایی از این دست در این دوره جریان گفتمانسازی “اقتصاد خلاق” را بارور میکنند و عمده ضعفی که در مفاهیم اقتصادی بخش فرهنگ و هنر وجود دارد، همین بحث گفتمانسازی است. سینما وجه رسانهای نیز دارد و میتواند در این گفتمانسازی نقش برجسته اش را ایفا کند. کافی است ایدههایی که در صنعت سینما مد نظر است پرورده و به فیلمنامه تبدیل شود و به شکل جذاب هم عرضه گردد. سینما در داخل و خارج نقش بزرگی در این گفتمانسازی دارد. زمانی بازرگانان ایرانی در خارج، تحفه هایی چون فرش، پسته و زعفران ایرانی را به همراه داشتند، امروزه سینمای ایران میتواند بخش عمدهای از ظرفیتهای متنوع ایران را معرفی کند. چند نمونه از فیلمهایی که به موضوع اقتصاد خلاق اشاره داشتهاند را مثال میزنم: «فرش باد» فیلمی که فیلمسازان ایرانی برای معرفی فرش ایرانی ساختند و واقعاً در دنیا تأثیر داشت. فیلم «گبه» هنری از کشور را معرفی کرد که منازل و دفاتر کار با گبه فرش می شد و حتی بر روی سفال ایرانی نقوش گبه نقش بست. این موضوع نشان میدهد سینما چقدر میتواند مؤثر باشد یا همین فیلم اخیر آقای خسرو سینایی به نام «جزیره رنگین». در این فیلم بهنوعی موضوع هنرهای ایرانی و نقش گردشگری را در سینما پررنگ میکند، این فیلم هنر مردم خونگرم جزیره هرمز و جاذبه های زیبای آن را به خارجیها معرفی می کند.
سینما در گفتمانسازی اقتصاد خلاق و معرفی آثار و ظرفیتهای ایرانی میتواند بسیار مؤثر باشد.
منبع: فصلنامه اقتصاد خلاق