اصولا در مدیریت بحران چهار فاز پیشگیری، آمادگی، پاسخ و بازیابی وجود دارد و در صورتی که فازهای پیشگیری و آمادگی ضعیف انجام شود احتمال موفقیت فاز پاسخ یا همان 72 ساعت طلایی بسیار کم خواهد شد. فاز پیشگیری به برنامه های بلندمدت شهری و مجموعه تمهیدات و اقداماتی اطلاق می شود که عمدتا پیش از وقوع بحران اندیشیده می شود و برای کاهش یا از بین بردن خطر به کار گرفته می شود.
فاز آمادگی به مجموعه اقداماتی که توانایی شهروندان و مدیریت شهری را در انجام مراحل مختلف مدیریت بحران افزایش می دهند اطلاق می شود اقداماتی نظیر جمع آوری اطلاعات، برنامه ریزی، سازماندهی، طراحی، تامین منابع و امکانات، آموزش، احداث پناهگاه و مانور. انجام اقدامات و ارائه خدمات اضطراری به دنبال وقوع بحران که با هدف نجات جان و مال انسان ها، تامین رفاه نسبی برای آنها و جلوگیری از گسترش خسارات انجام می شود را پاسخ به بحران می نامند و شامل مواردی از قبیل اطلاع رسانی، هشدار، جستجو، نجات و امداد، بهداشت، درمان، تامین امنیت، ترابری، ارتباطات، فوریت های پزشکی، تدفین، دفع پسماندها، مهار اتش، کنترل مواد خطرناک، سوخت رسانی، برقراری شریان های حیاتی و سایر خدمات اضطراری ذیربط است. فاز چهارم که بازیابی نام دارد شامل کلیه اقدامات لازم و ضروری پس از وقوع بحران است که برای برگرداندن وضعیت عادی به مناطق آسیب دیده و مردم با در نظر گرفتن ویژگی های توسعه پایدار، ضوابط ایمنی، مشارکت های مردمی و مسائل فرهنگی، تاریخی، اجتماعی منطقه انجام می گیرد. دو فاز اول قبل از بروز فاجعه، فاز پاسخ حین بروز فاجعه و فاز بازیابی پس از آن شروع می شود.
در این نوشتار ما به روشهای مرتبط با قبل و حین بروز حادثه می پردازیم و این مقوله را مورد بررسی قرار می دهیم که فناوری اطلاعات و ارتباطات چگونه می توانست در آتش نشانی و مدیریت بهتر حادثه پلاسکو به ما کمک نماید.
در صورتی که ساختمانهای بلندمرتبه ای نظیر پلاسکو مجهز به سیستمهای هشدار حریق بود بسیار سریعتر می توانستیم از وقوع حریق اطلاع یابیم و در نتیجه واکنش و پاسخ بهتری می داشتیم. سیستمهای هشدار ضد حریق که از فناوری اینترنت اشیا بهره می گیرند بر اساس سنسورهایی که دارند نسبت به نشت گاز، دمای بالا یا ایجاد دود واکنش نشان داده و پیامهایی را برای صاحبان یا مدیریت ساختمان ارسال می کنند و با واکنش سریع و بلادرنگ به اینگونه پیامها می توانستیم قبل از وقوع یا گسترش حریق، آن را کنترل کنیم. پس کنترل هوشمند ساختمانها بر اساس فناوری اینترنت اشیا می تواند در اینگونه موارد به کمک جان و مال انسانها بیاید.
در فاز پس از بحران نیز در صورتی که آتش نشانان به تجهیزاتی که محل حضور آنها را در هر لحظه مشخص می کرد مجهز می بودند و با استفاده از سیستمهایی می توانستیم آن افراد را قبل و بعد از بحران ردیابی کنیم طبیعتا پس از بروز چنین فاجعه ای راحت تر می توانستیم محل آنها را شناسایی کنیم و برای کمک به آنها بصورت دقیق تری وارد عمل شویم. این سیستمهای ردیابی نیز مبتنی بر اینترنت اشیا می باشند و با استفاده از سنسورهایی موقعیت دقیق مکانی فرد را به تلفن همراه یا کامپیوتر ارسال می کنند.
علاوه بر این در صورتی که آتش نشانانمان مجهز به سیستمهای سلامت الکترونیکی مبتنی بر اینترنت اشیا بودند ما می توانستیم پس از ردیابی آنها بررسی کنیم که آیا نشانه های حیات در آنها وجود دارد یا خیر و بنابراین بیشتر امکانات و توجهمان را صرف آتش نشانانی کنیم هنوز دارای نشانه های حیات می باشند. شایان ذکر است که هم اکنون دستبندهایی در دنیا تولید و استفاده می شود که در هر لحظه علایم حیاتی بدن نظیر نبض، ضربان قلب و … را مورد بررسی قرار داده و با استفاده از سنسورهایی اطلاعات مربوطه را به تلفن همراه ارسال می کنند.
همچنین در دنیا برخی آتش نشانان به دوربین هایی مجهز هستند که در هر لحظه عکسها یا فیلم هایی از محل حضورشان برای گیرنده بیرونی ارسال می کند که به کمک آن می توان از میزان گسترش آتش درون چنین ساختمانهای بلند مرتبه ای آگاه شد و در صورتی که بر اساس سیگنالهای ارسالی تعداد زیادی از دوربین ها متوجه خطر بزرگی برای آتش نشانان شویم سریعا دستور خروج آنان از ساختمان را ارسال نماییم. همچنین در صورت بروز فاجعه بر اساس این دوربین ها می توان متوجه شد که چند نفر و در کجای ساختمان محبوس شده اند.
بنابراین جمع آوری بلادرنگ اطلاعات مربوط به حادثه، هوشمند سازی آتش نشانی و هوشمندسازی ساختمانها مخصوصا ساختمانهای بزرگ که در آنها وسایل و مواد خطرناک نگهداری می شود می تواند به آتش نشانان در جهت کنترل هر چه بهتر و سریعتر آتش کمک شایانی نماید و این هوشمندسازی از دریچه فناوری اینترنت اشیا در کشورهایی نظیر امریکا و کره جنوبی و همچنین اروپا انجام گرفته است.
*دکتر محمدکاظم صیادی، عضو هیات علمی پژوهشگاه ارتباطات و فناوری اطلاعات