گوگل، دموکراسی و واقعیت در پس جستجوی اینترنتی (بخش اول)

به گزارش فناوری فرهنگی، نویسنده‌ی پایگاه خبری گاردین طی یک گزارش مفصل به بررسی عملکرد گوگل در ارائه‌ی نتایج جستجو و میزان تطابق آن‌ها با آنچه در واقعیت روی می‌دهد‌، پرداخته است.

یکی از کارهای متداولی که ما انجام می‌دهیم جستجو در گوگل است. طی یک کار نه‌چندان معقول برای یک شب تعطیل، تصمیم گرفتم ۷ حرف را در جستجوی گوگل تایپ کنم. در واقع همه‌ی کاری که من انجام دادم این بود که ۷ حرف را در بخش جستجوی گوگل تایپ کردم. این حروف شامل دو کلمه‌ی «are» و «jews» بودند و به‌صورت عبارت «are jews» وارد شدند. گوگل از سال ۲۰۰۸، همواره تلاش کرده تا پرسش‌های محتملی که شما قرار است از گوگل بپرسید، پیش‌بینی کند و انتخاب‌هایی را به شما به‌عنوان یک گزینه ارائه دهد. در مورد جستجوی من هم گوگل دقیقا همین کار را انجام داد. گوگل به من مجموعه‌ای از انتخاب‌‌های متشکل از پرسش‌هایی که احتمال پرسیده شدنشان از جانب من وجود داشت، پیشنهاد داد. پرسش‌هایی مثل اینکه «آیا یهودی‌ها یک نژاد هستند؟» (?are jews a race)، «آیا یهودی‌ها سفیدپوست هستند؟» (?are jews white)، «آیا یهودی‌ها مسیحی هستند؟» (?are jews Christians) و در نهایت هم این پرسش که «آیا یهودی‌ها شرور هستند؟» (?are jews evil).

آیا یهودی‌ها شرور هستند؟ در واقع موضوعی نبود که من هیچ‌گاه حتی فکر پرسیدنش از گوگل را در سر داشته باشم. من برای جستجو در مورد آن به گوگل مراجعه نکرده بودم؛ ولی در بین انتخاب‌ها وجود داشت. با انتخاب این پرسش، مجموعه‌ای از نتایج برای من ارائه می‌شود. به تعبیری این پرسشِ خود گوگل بود و نتایج هم همان پاسخ‌های گوگل برای سؤال مطرح‌شده بودند. پاسخ این بود که «یهودی‌ها شرور هستند». زیرا اثباتی برای مدعای فوق در صفحه‌ی نمایش من ارائه شده بود؛ تعداد پرشماری از صفحات و نتایجی که این حرف را مورد تأیید قرار می‌دهند. از هر ۱۰ مورد شاید ۹ مورد در میان نتایج، فرض پرسش شده درباره‌ی یهودی‌ها را تأیید می‌کردند. نخستین نتیجه مربوط به سایتی به نام Listovative و عنوان آن عبارت است از «بررسی ۱۰ دلیل اصلی عامل تنفر مردم از یهودی‌ها». روی آن کلیک می‌کنم و در صفحه‌ی بازشده به چنین متنی بر‌می‌خورم:

امروزه یهودی‌ها توانسته‌اند بر بازارها، امور نظامی، پزشکی، فناوری، رسانه‌ها، صنایع، چالش‌های سینمایی و سایر زمینه‌ها احاطه پیدا کنند و از این‌رو با دنیایی مواجه هستند که به موفقیت‌های غیرمنتظره‌ی این مردم رشک می‌برد و …

نام گوگل با مفهوم جستجو گره خورده است. این کلمه در زبان انگلیسی حتی جایگاه یک فعل را نیز به دست آورده و گاهی اوقات اصطلاح گوگل کردن یا to Google را برای انجام جستجو در گوگل استفاده می‌کنند. گوگل کردن در واقع کاری است که همه‌ی ما انجام می‌دهیم؛ در همه‌ی لحظات و هر موقع که بخواهیم درباره‌ی چیزی یاد بگیریم. این سایت دست کم در هر ثانیه تعداد ۶۳ هزار جستجو را مدیریت می‌کند و شمار این جستجوها در طول یک روز به ۵.۵ میلیارد می‌رسد. مأموریت گوگل به‌عنوان یک کمپانی و دورنمای اصلی تعریف‌شده برای آن همان‌طور که از روزهای نخست تشکیل کمپانی هم اعلام شده، این است که بتوانند اطلاعات موجود در دنیا را سازمان‌دهی کنند و آن‌ها را به‌صورت جهانی در دسترس عموم قرار دهند. مسلما گوگل تلاش می‌کند به شما بهترین و مرتبط‌ترین نتایج را ارائه دهد. در مورد مثال ما، سومین گزینه‌ی مناسب که دارای بیشترین ارتباط با «are Jews…» نیز به شمار می‌رفت، یک لینک متصل به مقاله‌ای از پایگاه stormfront.org بود که یک وب‌سایت در زمینه‌ی فعالیت‌های نئونازی‌ها است. پنجمین مورد هم مربوط به یک ویدیو در یوتیوب بود با عنوان «دلیل اینکه یهودی‌ها شرور هستند و دلیل اینکه ما با آن‌ها دشمنیم».

نتایج جستجوی گوگل

ششمین نتیجه‌ی ارائه‌شده مربوط به پاسخ‌های داده‌شده به سؤال «چرا یهودی‌ها شرور هستند؟» در Yahoo Answers بود. نتیجه‌ی هفتم جمله‌ای به این شکل بود: «یهودی‌ها ارواح شیطانی از دنیایی دیگر هستند.»؛ و در نهایت نتیجه‌ی دهم هم از سایتی با نام jesus-is-saviour.com بود و در آن اشاره شده بود که یهودیت آیینی شیطانی است!

در میان این ۱۰ مورد ارائه‌شده به‌عنوان بهترین نتایج، تنها یک نتیجه وجود داشت که دارای نقطه‌نظر متفاوتی با سایر موارد بود. این مورد به‌صورت مطلبی مرتبط با یک کتاب دانشگاهی بود و به سایت thetabletmag.com ارجاع داده شده بود. این سایت یک مجله‌ی یهودی است و متأسفانه دارای عنوان گمراه‌کننده‌ای نیز بود. پرسش مطرح‌شده در عنوان این سایت این‌چنین بود:« چرا هر فردی در دنیا به معنای واقعی کلمه از یهودی‌ها متنفر است؟»

من دقیقا حس فردی را داشتم که از طریق یک کرم‌چاله وارد دنیای موازی دیگری شده باشد که در آن سفید به‌عنوان سیاه و خوب به‌عنوان بد تعریف شده باشد. از سویی دیگر چنین به نظر می‌رسد که ما با پیگیری این نتیجه از گوگل در واقع فقط خاکستر روی این آتش را کنار زده‌ایم. واقعیت این است که چنین مقاله‌هایی احتمالا برای مدت‌های زیادی وجود داشته‌اند و از یک جریان قدیمی‌تر سرچشمه گرفته‌اند. اما بر حسب اتفاق و تنها با چند کلمه‌ی کلیدی متفاوت‌تر روی لپ‌تاپ‌ها، تبلت‌ها یا گوشی‌های همراهمان با آن مطالب مواجه شده‌ایم. این سایت به‌هیچ‌عنوان یک کانون فعالیت مخفیانه‌ی نازی‌ها یا چیزی شبیه این نبود. در واقع سایت فوق تنها از دید ما مخفی مانده بود.

داستان‌ها و روایت‌های گوناگونی در مورد انتشار اخبار نادرست در فیس‌بوک در بخش‌های خاصی از فضای مطبوعات و رسانه‌ها برای چندین هفته در آستانه‌ی انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده مورد توجه قرار گرفته بود. اما به‌طور کاملا قابل دفاعی می‌توانیم بگوییم وجود این نوع از اخبار در گوگل بسیار نامطلوب‌تر و نابکارانه‌تر است. فرانک پاسکواله پروفسور علوم حقوقی در دانشگاه مریلند و یکی از شخصیت‌های پیشتاز آکادمیک، از کمپانی‌های فعال در دنیای فناوری می‌خواهد در این زمینه‌ شفاف‌تر و صریح‌تر عمل کنند. وی نتایجی از این دست را با تعبیر نتایج «بسیار عمیق و بسیار مشکل‌ساز» توصیف می‌کند.

وی اشاره می‌کند که در سال ۲۰۰۶ هم مشکل مشابهی در این زمینه پیش آمده بود. در آن هنگام اگر شما کلمه‌ی (Jew) را در گوگل تایپ می‌کردید، نخستین نتیجه‌ی پیشنهادشده به شما مربوط به سایت jewwatch.org بود و موضوع مطلب ارائه‌شده در آن هم مرتبط با «پیدا کردن و آشنایی با یهودیان مخوفی بود که زندگی شما را نابود می‌کنند» بود؛ در آن زمان هم اتحادیه‌ی ضد افترا این موضوع را پیگیری کرد و در نتیجه آن‌ها یک پی‌نوشت به نتیجه‌ی جستجوی اصلی اضافه کردند؛ با این مضمون که «شاید نتایج این جستجو آزاردهنده باشند، اما باید در نظر داشت که این یک فرایند خودکار است». اما واقعیت این است که با وجود انجام تلاش‌های زیاد و تحقیق‌های گسترده‌ی آن‌ها درباره‌ی این مشکل، به نظر می‌رسد وضعیت فعلی بسیار بدتر شده است.

بنیانگذاران گوگل

مارتین مور مدیر مرکز مطالعه‌ی رسانه‌‌ها، ارتباطات و توان در کالج سلطنتی لندن، باور دارد که ترتیب نتایج جستجو روی ذهنیت افراد تأثیر می‌گذارد. او مطالب زیادی در مورد تأثیر شرکت‌های بزرگ فناوری بر نگرش‌های سیاسی و مدنی مردم به رشته‌ی تحریر درآورده است. مور می‌گوید:

تحقیقات آماری بزرگ و مهمی در خصوص تأثیر نتایج جستجو بر دیدگاه‌های سیاسی در حال انجام است. نحوه‌ی به نمایش درآوردن نتایج جستجو و نوع آن‌ها لزوما روی نگرش‌ شما تأثیرگذار است. در این میان مشکل بزرگ‌تر از اخبار جعلی ناشی می‌شود. این کمپانی‌های بزرگ بسیار قدرتمند و مصمم به دخالت در امور هستند. آن‌ها اعتقاد دارند که در سیاست به‌صورت مثبت دخالت می‌کنند. آن‌ها به تبعات این کار فکر نکرده بودند. این ابزارها قدرت زیادی در اختیار شما می‌گذراند، اما تبعات منفی نیز دارند. چنین ابزارهایی می‌تواند بعضی از اشخاص را قادر کند تا اقدامات خودخواهانه و تخریب‌گر انجام دهند.

گوگل مملو از دانش است. گوگل جایی است که شما در آن به دنبال دانش و اطلاعات می‌گردید و «یهودی‌های شرور» تنها اول ماجرا است. در گوگل «زنان شرور» نیز پیدا می‌شوند. من تصمیم گرفتم تا کلمه‌ی are و به دنبال آن women را تایپ کنم. گوگل دو سؤال پیشنهادی به من نمایش داد که اولین آن‌ها این بود: «آیا زنان شرور هستند؟» (?are women evil). دکمه‌ی اینتر را می‌زنم. بله، آن‌طور که گوگل می‌گوید زنان شرور هستند. هر یک از ۱۰ نتیجه‌ی نمایش داده‌شده به سؤال فوق جواب مثبت می‌دهند؛ از جمله نتیجه‌ی اول از سایت sheddingoftheego.com که بخشی از متن داخل سایت در یک باکس در صفحه‌ی جستجو نمایش داده شده است. در این باکس نوشته شده است: «در درون هر زن، درجه‌ای از گرایش‌های منفی وجود دارد. هر زن در درون خود کمی شرور است… زن‌ها عاشق مردان نمی‌شوند، آن‌ها عاشق کارهایی می‌شوند که مردان حاضر هستند به خاطر آن‌ها انجام دهند. به همین دلیل است که زنان جذب مردان می‌شوند، اما نمی‌توانند عاشق آن‌ها باشند.»

یهودی‌ها شرور هستند. مسیحیت باید ریشه‌کن شود. اما در مورد هیتلر چطور؟ بیایید آن را گوگل کنیم. می‌نویسم «آیا هیتلر بد بود؟» و عنوان اولین نتیجه‌ی گوگل این است: «۱۰ دلیل برای این‌که هیتلر انسان خوبی بود.» روی لینک کلیک می‌کنم، در وب‌سایت نوشته شده است که «او هرگز نمی‌خواست تا یهودیان را بکشد»؛ «او دست به اصلاحات اجتماعی و فرهنگی زد»؛ «او نگران وضعیت یهودیان در کمپ‌های کار بود». از ۱۰ نتیجه‌ی نمایش داده‌شده در صفحه‌ی اول، ۸ مورد می‌گویند که هیتلر آن‌قدرها هم آدم بدی نبود.

دنی سالیوان سردبیر بنیان‌گذار وب‌سایت SearchEngineLand.com استوی یکی از مطرح‌ترین و شناخته‌شده‌ترین کارشناسان حوزه‌ی جستجو و موتورهای جستجو به شمار می‌رود. از او می‌پرسم آیا من ساده‌لوح هستم؟ آیا باید انتظار این را داشتم که چنین مطالبی در اینترنت وجود داشته باشد؟ او پاسخ می‌دهد:

نه شما ساده‌لوح نیستید. این موضوع وحشتناک است. این کار گوگل مانند این است که به کتابخانه بروید و از کتابدار بخواهید به شما کتاب‌هایی در مورد یهودیت معرفی کند و او ۱۰ کتاب در مورد تنفر از یهودیت به دست شما بدهد. کاری گه گوگل می‌کند بسیار وحشتناک است. گوگل می‌تواند و باید بهتر عمل کند.

سالیوان اظهار تعجب هم می‌کند:

من فکر کردم که آن‌ها از سال ۲۰۱۱ گزینه‌ی پیشنهادِ کامل کردن اتوماتیک عبارت جستجو برای موضوعات مذهبی را متوقف کردند.

او سپس در رایانه‌ی خود در گوگل تایپ می‌کند: «آیا زنان…» و سپس می‌گوید:

خدای من! نتیجه‌ی بالایی را ببینید. چیزی که شما اشاره کردید اولین جواب پیشنهادی است. به این می‌گویند (اشاره به باکسی که در آن گوگل بخشی از متن اولین نتیجه‌ی جستجو را نمایش می‌دهد) جواب مستقیم. پیش‌فرض این است که این «جواب مستقیم» کاملا معتبر و غیر قابل‌بحث است. گوگل به‌شدت از این ویژگی حمایت کرده است.

سالیوان در مورد این جمله که «در هر زن، درجه‌ای از…» می‌گوید:

الگوریتم گوگل در اینجا به طرز وحشتناکی اشتباه عمل می‌کند.

من در مورد این به‌ظاهر «سو‌‌ء عملکرد در کامل کردن اتوماتیک عبارت جستجو» با گوگل تماس گرفتم و پاسخی که شنیدم این بود:

نتایج جستجو انعکاسی از محتوای سرتاسر فضای وب است. بنابراین ممکن است تعاریف و نظرات ناخوشایند در باب موضوعات حساس در بین نتایج جستجوی مرتبط با آن موضوع به نمایش دربیاید. این نتایج منعکس‌کننده‌ی نظرات و عقاید ما در گوگل نیست؛ ما به‌عنوان یک شرکت، به تنوع و گوناگونی نگرش‌ها، ایده‌ها و فرهنگ‌ها ارزش قائل هستیم.

البته گوگل تنها یک موتور جستجو نیست. اساس شرکت گوگل در ابتدا موتور جستجو بود. شرکت آلفابت، شرکت مادر گوگل، امروزه بیشترین تمرکز کارشناسان حوزه‌ی هوش مصنوعی در دنیا را دارد. این شرکت در حال گسترش فعالیت‌های خود به بخش‌های حمل‌ و نقل، سلامت و انرژی است و می‌تواند بهترین دانشمندان، فیزیک‌دانان و مهندسان دنیا را به خود جذب کند. این شرکت ده‌ها شرکت نوپای دیگر را خریداری کرده است، از جمله شرکت calio که مأموریت خود را «درمان مرگ» عنوان کرده بود و همین‌طور شرکت DeepMind که هدف آن «حل کردن آگاهی» است.

جالب اینجا است که گوگل بیست سال پیش وجود نداشت. زمانی که تونی بلر نخست‌وزیر شد، شما نمی‌توانستید او را در گوگل جستجو کنید، موتور جستجو آن زمان اختراع نشده بود. شرکت گوگل در سال ۱۹۹۸ تأسیس شد و فیس‌بوک تا سال ۲۰۰۴ وجود نداشت. بنیان‌گذاران گوگل یعنی سرگی برین و لری پیج تنها ۴۳ سال سن دارند. مارک زاکربرگ ۳۲ ساله است. تمام کارهایی که این اشخاص انجام داده‌اند و دنیایی که شکل جدیدی به آن بخشیدند، تنها در یک چشم به هم زدن بوده است.

اما اکنون به نظر می‌رسد مردم رفته‌رفته در مورد قدرت و وسعت اختیارات این غول‌های فناوری آگاه می‌شوند. از ربکا مک‌کینون، مدیر پروژه‌ی «تدوین حقوق دیجیتال» در بنیاد New America می‌پرسم آیا خشم ناشی از انتشار اخبار دروغ بود که باعث آگاهی مردم از خطر از دست رفتن حقوق شهروندی‌شان توسط شرکت‌ها شد؟ او پاسخ داد:

الان شرایط به‌نوعی عجیب به نظر می‌رسد. چون همه‌ی مردم اکنون می‌گویند «گوگل و فیس‌بوک چقدر قدرت دارند»…

یکی از تخصص‌های مک‌کینون در مورد این موضوع است که چطور حکومت‌های مستبد از اینترنت به نفع خود بهره‌برداری می‌کنند. او می‌گوید:

داستان چین و روسیه و آنچه با اینترنت انجام داده‌اند باید برای ما پندآموز باشد. در زمان بهار عربی به نظر می‌رسید آدم‌های خوب جلو هستند، اما الان اوضاع تغییر کرده است و آدم‌های بد نیز اعلام حضور کرده‌اند. اکنون حامیان دموکراسی بیش از هر زمان دیگری از اینترنت بهره می‌برند، ولی مستبدان و مخالفان هم باتجربه‌تر و ماهرتر شده‌اند.

چند هفته پیش جاناتان اولبرایت، دانشیار علوم ارتباطات در دانشگاه الون در کارولینای شمالی، با انتشار تحقیق جامعی نشان داد چطور وب‌سایت‌ها پیام خود در اینترنت را گسترش می‌دهند. او توضیح می‌دهد:

من لیستی از این سایت‌هایی که اخبار دروغ انتشار می‌دهند، تهیه کردم. در لیست اولیه‌ی من ۳۰۶ مورد وجود داشت. سپس با استفاده‌ از ابزاری شبیه آنچه گوگل استفاده می‌کند، به دنبال لینک‌های آن‌ها گشتم و نقشه‌ی آن‌ها را ترسیم کردم. سپس نگاه کردم که این لینک‌ها به کجا ختم می‌شوند، بعضی از آن‌ها به یوتیوب و فیس‌بوک ختم می‌شوند و بسیاری دیگر به یکدیگر ارجاع داده می‌شدند، میلیون‌ها لینک این‌چنینی وجود داشت… چیزی را که می‌دیدم، نمی‌توانستم باور کنم.

اولبرایت می‌افزاید:

آن‌ها برای خود یک وب ایجاد کرده‌اند که مطالبش را به وب ما نشت می‌دهد. این یک دسیسه نیست. یک شخص نمی‌تواند به‌تنهایی چنین کاری انجام دهد. یک سیستم گسترده از صدها وب‌سایت‌ وجود دارد که از همان حقه‌های رایج در دیگر وب‌سایت‌ها استفاده می‌کنند. آن‌ها روزانه هزاران لینک به سایت‌های مختلف می‌فرستند و در ترکیب با یکدیگر، سیستم بزرگی از اخبار جناح دست‌ راست را سازمان‌دهی کرده‌اند تا هجمه‌ی تبلیغاتی وسیعی در سرتاسر فضای رسانه‌ای ایجاد کنند.

او ۲۳ هزار صفحه و ۱.۳ میلیون هایپر لینک با این مشخصات را شناسایی کرده است؛ فیس‌بوک تنها وسیله‌ای برای تقویت این سیستم است. وقتی شما به این قضیه به‌صورت سه‌بعدی نگاه می‌کنید، مانند یک ویروس به نظر می‌رسد و فیس‌بوک یکی از بسترهایی است که به گسترش سریع‌تر این ویروس کمک می‌کند. شما اینجا نیویورک‌تایمز را می‌بینید و آنجا واشنگتن‌پست را و ببینید که چه شبکه‌ی بسیار وسیعی آن‌ها را احاطه کرده است. بهترین روش برای توصیف این شرایط، «اکوسیستم» است. این اکوسیستم، خارج از محدوده‌ی افراد به‌صورت منفرد است و فراتر از خبرهای پراکنده وسعت دارد‌. چیزی که این نقشه نشان می‌دهد، توزیع شبکه است و شما می‌توانید ببینید این اکوسیستم چگونه اکوسیستم خبری اصلی را احاطه کرده و در تنگنا قرار داده است.

وقتی از او می‌پرسم «مانند یک سرطان»، می‌گوید:

بیشتر شبیه ارگانیسمی که در حال رشد است و رفته‌رفته قدرتمند‌تر می‌شود.

منبع: زومیت

کانال-1-300x74

 

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شد