عمو نوروز و حاجی‌فیروز گدا نیستند

به گزارش فناوری فرهنگی، جواد انصافی، بازیگر و پژوهشگر در گفت‌وگو با خبرنگار پایگاه خبری حوزه هنری درباره عمو نوروز و حاجی‌فیروز بیان داشت: من سالیان سال است که روی نمایش‌های شادی‌آور و نمایش سیاه‌بازی و آیین‌ها کار می‌کنم، در مورد حاجی‌فیروز و عمو نوروز می‌توانم به‌جرئت بگویم که از دیرباز در ایران بوده‌اند و ثبت‌شده‌ی آن را حداقل در دوران ساسانیان داریم که حتی قبل از آن‌هم بوده‌اند. اصل عنوان این نمایش آیینی عمو نوروز و خواجه پیروز بوده است که بعدها خواجه به شکل محاوره به حاجی تبدیل‌شده است و با آمدن اعراب به ایران به دلیل نداشتن حرف پ در حروف الفبای خود پیروز به فیروز تبدیل‌شده است.
وی ادامه داد: عمو نوروز و حاجی‌فیروز اولین کسانی هستند که نمایش‌های خیابانی را آغاز کردند و درست است که پیام‌آور شادی و نوروز هستند ولی نمایش‌های خیابانی را نیز اجرا می‌کردند و سوژه‌های خود را در هر روستا و شهری که می‌رفتند با توجه به شرایط آن سرزمین انتخاب می‌کردند. آن‌ها معمولاً به درد دل مردم و معضلات اجتماعی می‌پرداختند. برای مثال به روستایی می‌رسیدند که کد‌خدای آن مردی خسیس بوده است آن را موضوع نمایش خود قرار می‌دادند و به مذمت آن به شیوه طنز و بداهه می‌پرداختند.

 

پیام‌آوران نوروزی دست به سمت مردم دراز نمی‌کردند
انصافی در خصوص پیام‌آوران نوروزی تصریح کرد: عمو نوروز و حاجی‌فیروز تنها پیام‌آوران نوروزی نیستند و در سرتاسر ایران به شکل‌های مختلف وجود دارند. برای مثال در آذربایجان «تکم چی‌ها» هستند که درواقع یک بُز با پایه چوبی دارند و آن را می‌رقصانند و افرادی هم در پی آن با اشعاری شادی‌آور تکم چی‌ها را همراهی می‌کنند. ولی اشعار آن‌ها نزدیک به عمو نوروز و حاجی‌فیروز هست.
وی اضافه کرد: مطلب ثبت‌شده‌ای در دوران ساسانیان داریم که شخصی در آن دوران بود که بدون اجازه می‌توانست وارد کاخ دربار شود و نام وی خجسته و یا مبارک است. او اولین کسی است که آغاز بهار را به پادشاه خبر می‌داد و پادشاه به او پاداش و یا شادباش می‌داد. این مطلب ازاینجا آغاز می‌شود که باید بگویم اگر عمو نوروز و حاجی‌فیروزهای ما در خیابان‌ها می‌بینید و پیام شادی‌آور بهار را به مردم می‌دهند نباید دست به‌سوی مردم برای گرفتن شادباش دراز کنند و مردم باید با میل و رغبت خود به آن‌ها شادباش بدهند؛ اما متأسفانه این موضوع بد جاافتاده است و مردم تصور می‌کنند که این‌ها مثل گدا هستند و دست دراز می‌کنند، بلکه در تمام پیام‌آوران بهاری ما مثل تکم‌چی و عروس گوله و آیین‌های این‌گونه ما در تمام ایران‌زمین، همه این‌ها خورجینی به همراه دارند که مردم خود هدایای خود را به داخل این خورجین می‌انداختند و هرگز دست به سمت مردم برای دریافت چیزی دراز نمی‌کردند.

 

5 سال پژوهش فقط در مورد نوروز
وی در مورد تحقیقات خود درزمینه نوروز گفت: من حدود 5 سال فقط در مورد نوروز پژوهش کرده‌ام که به همراه همسرم به تمام ایلات و عشایر و شهرهای ایران را سفر کردیم و آیین‌های آن‌ها را بررسی کردیم و حتی به تمام کشورهای همجوارمان‌ هم که نوروز را هرساله جشن می‌گیرند سفرکرده‌ایم مثل هندوستان، افغانستان و تاجیکستان که همه جزو ایران باستان بوده‌اند و آن‌ها را بررسی کردیم. درواقع من تمام موضوعات نوروز را به‌صورت علمی و محتوایی درآورده‌ام و از آن پژوهش‌ها دو نمایش تولید کردم که یکی بانام نوروز و پیروز برای بزرگ‌سال که در سنگلج به اجرای آن پرداختیم و دیگری به نام قصه عمو نوروز و ننه سرما در تالار هنر برای کودک و نوجوان در اردیبهشت و خرداد 95 به روی صحنه نمایش رفت.
وی اضافه کرد: تمام تلاش ما این بود که جدای از نمای شادی و رقص‌های فولکلور، محتوای آن را نیز برای مردم بیان کنیم. به‌طور مثال می‌گوییم خانه‌تکانی که در آن فرش‌های خود را ابتدا خاک‌گیری می‌کردیم و سپس می‌شستیم؛ چراکه اگر خاک فرش‌هایمان را نگیریم و بشوییم موجب قاتی شدن رنگ‌های آن می‌شود.  یا اینکه اگر فرشی را بالای هفت هشت بار بشویید و قبل از هر بار شست‌وشو آن را خاک‌گیری نکنید، نه‌تنها رنگ قاتی می‌کند بلکه موجب ایجاد سروصدا هم می‌شود و در موقع تا کردن فرش صدای شکست الیاف آن به گوش می‌رسد و این امر باعث سوراخ شدن فرش نیز می‌شود.

 

سبزه نوعی آزمایشگاه بود
وی در خصوص دیگر سنت‌های نوروزی ایران گفت: سبزه عید نوروز، تنها برای گذاشتن سر سفره عید نیست. بلکه نوعی آزمایشگاه بود.  مادران ما که انواع و اقسام سبزه‌ها را سبز می‌کردند و با آب‌وهوای آن سال می‌سنجیدند و هرکدام بهتر سبز می‌شد آن را برای کشت سال خود انتخاب می‌کردند. برای مثال آن‌که در تهران بوده می‌گفت ما امسال عدس بهتر کشت می‌شد و عدس کاشته‌ایم و یا کسی که در جنوب کشور بود گندم را کشت می‌کرده و تبریزی‌ها مثلاً جو و ماش را کشت می‌کردند. درواقع این همان آزمایشگاه کوچکی است که لازم است مردم در مورد آن فکر کنند.

 

ماجرای نارنج و دانش چهارهزارساله
انصافی با تأکید بر علمی بودن سنت‌های نوروزی گفت: هر موضوعی که در دل نوروز ما نهفته است اساس علمی دارد و حتی گاهی آن‌قدر علمی و حساب‌شده است که باورکردنی نیست. برای مثال ما در سر سفره عید یک‌کاسه آب می‌گذاریم و یک نارنج درون آن می‌اندازیم که در بعضی شهرها سیب یا انار می‌اندازند. ولی اصل آن نارنج است که همه شعرای ما به آن اشاره‌کرده‌اند، درواقع نارنج سنبل کُره زمین است که منظور این است که ما می‌گوییم کره زمین گرد است عین این نارنج، معلق بودن کره زمین را با معلق بودن نارنج درون آب نشان می‌دهیم و نارنج تنها میوه‌ای است که وقتی آن را درون آب می‌اندازیم دوسوم آن درون آب فرو می‌رود و اما بقیه میوه‌ها تقریباً تماماً در آب قرار می‌گیرند  که نشان‌دهنده آن است که دوسوم زمین را آب تشکیل داده است و یک سومی که از نارنج بیرون باقی می‌ماند نشان‌دهنده این است که یک‌سوم زمین را خشکی تشکیل می‌دهد؛ و این نشان می‌دهد مردم ما در حدود چهار هزار سال پیش این را می‌دانستند و آن را در آیین‌های خود نشان داده‌اند، درصورتی‌که حدود چهار صدسال پیش گالیله در غرب وقتی گفت زمین گرد است او را کشتند.

وی اضافه کرد: در بیان‌های دیگری که در مورد نارنج هست می‌گویند تلفظ صحیحش نارِنج نیست بلکه نارَنج است و با اتحاد و همبستگی ما روی کره زمین، ما با این اتحاد و همبستگی به نارَنج بودن می‌رسیم و این رسم را من در آذربایجان یافتم و به این شیوه که رسم بر این است اولین نفری که می‌خواهد در یک قوم یا فامیل به عید دیدنی برود همراه خود یک نارنج می‌برد و بر سفره میزبان می‌گذارد سپس همراه با اهالی خانه‌ای که برای دیدوبازدید نوروزی رفته است به منزل فامیل بزرگ‌تر از خودشان می‌روند و علاوه بر نارنجی که نفر اول آورده، نارنج دیگری نیز همراه خود می‌برند و این کار ادامه می‌یابد تا به آنجا که درنهایت جمع زیادی از فامیل و اقوام به منزل بزرگ و پیر و فامیل برای دیدوبازدید عید می‌روند و تمام نارنج‌ها را در آنجا جمع می‌کنند. که با این کار در عمل اتحاد و همبستگی خود را نشان می‌دهند. نارنجی که همراه خوددارند این پیام را به همراه دارد که ما با همبستگی و اتحاد و یکدلی خود است که به این نارَنج بودن می‌رسیم.

 

ترتیب و تفسیر سفره هفت‌سین
انصافی معتقد است حتی مسائل هفت‌سینی که در فرهنگ ما وجود دارد نیز پشتوانه علمی و غذایی دارد او همه این‌ها را به‌صورت پژوهش، شعر و نمایشنامه در کتابی که چاپ کرده بانام «نوید بهار» و «نمایشنامه نوروز و پیروز» از انتشارات مسیر دانشگاه آمده است.
انصافی همچنین در مورد تفسیر سفره هفت‌سین بیان داشت: اولاً هرکدام از اقلام هفت‌سین باید خوردنی باشد و باید به‌نوبت در سفره قرار گیرد. جدای آینه و شمعدان و قرآن و ماهی قرمز و دیوان حافظ، اولین سین سنجد است؛ چراکه زمانی که خداوند انسان را خلق کرد اولین چیزی که به انسان می‌دهد مغز و قدرت تفکر انسان است و واژه سنجد را وقتی بررسی می‌کردیم متوجه شدیم که از سنجیدن می‌آید و یعنی اینکه این سین سنبل سنجیده عمل کردن، سنجیده رفتار کردن، سنجیده اندیشیدن و سنجیده گفتن است پس چون مربوط به تفکر است اولین سینی است که سر سفره نوروز باید گذاشته شود و جالب است بدانیم که در تمام آیین‌های ما اول تفکر است. بعد سیب می‌آید که سنبل سلامتی است و بعد سبزه هست که راجع به سرسبزی و خرمی است و خوردن سبزی جات موجب تصفیه درونی گوارش انسان می‌شود و بعدازآن سمنو است که برای قوت بخشی به جسم آدمی است و بعدازآن سیر است که موجب سیر چشمی می‌شود، سیر چشمی از هر چیزی اعم از مال و قدرت و هر چیز دنیوی که وجود دارد. هرکدام از این‌ها به‌تنهایی یک نمایش است، برای مثال همین سیر چشمی قابلیت بسیاری دارد تا از محتوای نوروز به فرم نمایشی و پیام حضور سیر در سفره عید که سیر چشمی از امیال دنیوی است برسیم؛ و بعدازآن است که سرکه می‌آید که منظور آن دوری از عبوسی و بد خُلقی است، چراکه وقتی سرکه می‌خوریم صورت ما جمع می‌شود و اخم بر پیشانی ما نمایان می‌شود و درنهایت سماق است که باید بر سر سفره بگذاریم که صبر و تحمل و بردباری به وجود می‌آورد.

منبع:ایران تئاتر


کانال-1-300x74

 

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شد