به گزارش فناوری فرهنگی، با اینکه ساخت انیمیشن در ایران سالهاست به فعالیت خود ادامه میدهد، اما نه هنوز تولیدات و آثارش اهداف دقیق و روشنی دارند و نه هنرمندان و انیماتورهای ایرانی توانستهاند از این هنر آنچنان که شایسته و بایسته است، استفاده کنند. موضوع بر سر قابلیتهای انیمیشن است. جذابیتهای بصری این هنر به هنرمندانش اجازه میدهد تا به مدد این رسانه مفاهیم انسانی، ارزشی، اخلاقی و شهری را به کودکان و نوجوانان آموزش دهند. این نظری است که علی درخشی، کارگردان مجموعه پرمخاطب «دیرین دیرین» هم آن را تایید میکند: «موضوعات شهری و مشکلاتی که در شهر داریم بر اساس فرهنگ اشتباهی است که در رفتارمان وجود دارد و در ترافیک بیشتر خودش را نشان میدهد. در حالی که اگر انیمیشن را با زاویه فرهنگی ببینیم، شاید بتوانیم نگاه گستردهتری داشته باشیم و تاثیر بهتری بگذاریم. در کل باید به انیمیشن فراتر از نگاه اجتماعی، نگاه فرهنگی داشته باشیم.» برگزاری ششمین جشنواره بینالمللی فیلم شهر و ایجاد بخش پویانمایی در این جشنواره بهانهای شد تا با هدف بررسی این موضوع به سراغ علی درخشی برویم؛ گفتوگویی که در آن درباره امکان رخ دادن اتفاقات مثبت در حوزه انیمیشن و استفاده از آن برای آموزشهای شهروندی صحبت شد. علی درخشی این روزها مجموعه دیگری در کنار مجموعه «دیرین دیرین» شروع کرده که قرار است برای پخش در پاییز آماده شود. غیر از اینها او پروژه دیگری هم برای حملونقل و ترافیک در دست ساخت دارد و پروژه «باغ کتاب» او هم که تولیدش تمام شده این روزها در شبکه نسیم نمایش داده میشود.
آقای درخشی، تفاوت انیمیشن با فیلم سینمایی در پرداخت موضوع در فیلم شهری چیست؟ به نظر میرسد که اگر چه وجوه پرداخت به این دو مقوله متفاوت است اما موضوعات ما تا حدودی به ورطه تکرار رسیدهاند.
انیمیشن در فیلم شهری زیاد ساخته شده و انصافا خوب هم ظاهر شده است. البته این مساله را هم نباید نادیده گرفت که انیمیشن با دیگر فیلمها فرق دارد و قیاس این دو مقوله با یکدیگر درست نیست، چرا که سینما سوبسید دارد و از سوی نهادها و سازمانهای دولتی حمایت میشود و این نوع حمایت برای نویسندگان و کارگردانان هم هست. اما باز هم باید گفت که اینها وظایف خود را درست انجام نمیدهند و گویی بلد نیستند مخاطب را جذب کنند. اما در حوزه فیلم شهری اینگونه نیست؛ چرا که سفارشها از سوی شهرداری و نهادهای حامی این موضوع سفارش داده میشود و کارگردانان با این موضوع فیلم میسازند.
به اعتقاد من، حجم آثار ما آنقدر زیاد نیست که بتوانیم بگوییم به تکرار افتادهایم. البته فیلم شهری قصد دارد در مورد ترافیک، جمعآوری زباله، آسیب زیستمحیطی و غیره فرهنگسازی کند و تا زمانی که این مشکلات هست، نیاز ساخت انیمیشن هم وجود دارد. البته مجددا باید بگویم که قیاس انیمیشن با فیلمهای دیگر قابل قبول نیست زیرا هم حمایت قوی ندارد و هم حجم تولیداتش زیاد نیست.
تکراری بودن مضمون در انیمیشن منجر به از دست دادن مخاطب نمیشود؟
اگر موضوعات تکراری است، علتش تکراری بودن مشکلات ما است. شما تصور کنید، هنوز مردم در اتومبیل خود پشت فرمان تخمه میخورند و آشغال را از شیشه بیرون میریزند. هنوز اتومبیلهای تکسرنشین در خیابان با آن حجم ترافیک وجود دارند. اما با توجه به اینکه انیمیشن در حیطه فیلم شهری قصد فرهنگسازی دارد، این امر باعث تکراری بودن آن میشود. البته این موضوع هم حایز اهمیت است که انیمیشن تا حدودی تاثیرگذار بوده و اگر تاثیری نداشت مطمئنا تولید آن ادامه پیدا نمیکرد. ولی اصلاح این فرهنگ اشتباه تنها با انیمیشن امکانپذیر نیست، بلکه عزم قوی در سطوح بالا باید شکل بگیرد تا بتوان نتیجه قابل قبولی به صورت گستردهتر دریافت کرد. با این حال انیمیشن تلاش خود را میکند و کمکم تاثیر خودش را میگذارد.
در ساخت انیمیشن چگونه باید به ماهیت شهری توجه کرد؟
این به دغدغه نویسنده یا کارگردان اثر برمیگردد. اگر موضوع شهری، دغدغه او باشد موضوعات را با ظرافت یا از زاویهای خاص میبیند که شاید دیگران به آن توجه نکنند. این نگاه خاص میتواند برای مخاطب جذاب باشد.
این البته به علاقه شخصی هم برمیگردد، برای من به شخصه موضوعات شهری دغدغه بوده و مسائل شهر نمادی از رعایت قانون و حقوق شهروندی است. در درجه بعد، جنب و جوشی که در شهر وجود دارد از لحاظ فرم به من کمک میکند و ایدههای خوبی در ذهنم ایجاد میشود. در کل جنب و جوش، پویایی و حرکت در شهر را خیلی دوست دارم.
چه تمایزی میان فیلم شهری و فیلم اجتماعی میتوان قایل شد؟ آیا این دو مقوله میتوانند همدیگر را پوشش دهند؟ تعبیر فیلم شهری این است که در بستر شهر مشکلات و معضلاتی وجود دارد و با نشان دادن آن میتوان راهکاری برای آنها درنظر گرفت، اما فیلم اجتماعی هم به نوعی همین تعریف را دارد تا اتفاقاتی را که در بستر شهر رخ میدهد به چالش بکشد. چگونه باید تفاوت این دو مبحث را هر چقدر هم که ظریف باشد تشخیص داد؟
بله، درست مطرح کردید و با شما موافقم. شاید تا حدودی این موضوعات واضح نباشد، اما من فراتر میبینم. به اعتقاد من، این موضوعات باید با نگاه فرهنگی ساخته شود. موضوعات شهری و مشکلاتی که در شهر داریم براساس فرهنگ اشتباهی است که در رفتارمان وجود دارد. این موضوع در ترافیک بیشتر خودش را نشان میدهد. در حالی که اگر انیمیشن را با زاویه فرهنگی ببینیم، شاید بتوانیم نگاه گستردهتری داشته باشیم و تاثیر بهتری بگذاریم. در کل باید به انیمیشن فراتر از نگاه اجتماعی، نگاه فرهنگی داشته باشیم.
با چه رویکردی به زندگی شهری، از زاویه
فرهنگ- هنر میتوان نگاه کرد؟
مسلما این در موضوع شکل میگیرد. در حال حاضر پروژهای با موضوع شهری و ترافیک در دست ساخت دارم که سعی کردم به این موضوعاتی از زاویه فرهنگی نگاه کنم. در مورد موضوعاتی همچون موتورسواری در خیابان، عدم استفاده از دوچرخه و… هم باید به همین شیوه باشد. در اصل موضوعی بینابین، یعنی هم موضوع شهری و هم چرایی قضیه مطرح میشود تا این مشکلات و عدم رعایت عمومی مردم از قانون را مطرح کند. همین موضوع مساله را فرهنگی هم میکند. در واقع باید هر دو جنبه قضیه را داشته باشیم و موضوع شهری و فرهنگ، توامان در کنار هم قرار بگیرند.
در فیلم شهری، چگونه شهر را به عنوان شخصیت اصلی در نظر بگیریم؟ آیا باید به شهر هویت انسانی بدهیم و جزو کاراکترهای اصلی فیلم در نظر بگیریم؟ با چنین موضوعی، تا به حال فیلمی ساخته شده است؟
بله، نمونههایی در این زمینه بوده است، البته بگویم این یک روش است و نمیتوانیم بایدی برای آن درنظر بگیریم و بگوییم اگر این اتفاق بیفتد بهتر است. این زاویه دید است که میتواند مورد علاقه نویسنده باشد یا نباشد. اگر اشتباه نکنم در مورد «پاریس» مجموعه فیلمهایی کوتاه ساخته شده است که تمام اتفاقات در پاریس رخ میدهند و هیچ کدام از آنها موضوعاتشان مشترک نیست، اینها فیلمهایی هستند که حتی سبک و سیاق و ژانرشان با هم فرق دارد و تنها نقطه مشترکشان پاریس است. این حاصل روش و نگاه یا در واقع سلیقه نویسنده است که البته جنبه تبلیغاتی هم دارد و در واقع تبلیغ فرهنگی زیبایی برای شهر میشود.
برگزاری جشنواره تا چه حدودی میتواند روند فرهنگ را دچار تحول کند تا ایدهها و موضوعات بکر همهگیر شود؟
به اعتقاد من، نفس برگزاری جشنواره قطعا مثبت است، نتیجه آن را هم در مجموعه «دیرین دیرین» که نزدیک به دو سال است کار میکنیم، دیدیم و پیامهای زیادی که از طریق مردم به ما میرسد. این نظرات نشان میدهند مجموعههایی که در زمینه فرهنگسازی کار شدهاند، قطعا موفق بودهاند. مسلما نمیتوان یک شبه همهچیز را درست کرد ولی میتوانیم تاثیر مثبت خودمان را بگذاریم.
نکته بعدی ایجاد فضای خوب برای علاقهمندان فیلم و انیمیشن است تا کار کنند. خیلی از نهادهای متولی هستند که وظایف خودشان را به درستی در این حیطه انجام نمیدهند. غیر از اینها اینکه این آثار کجا نمایش داده میشود و چگونه منتشر میشود، مهم است تا تاثیر مثبت خود را بگذارد. حرکت متولیان جشنواره شهر در این مورد قابل تقدیر است. آنها با یک تیر دو نشان میزنند؛ زیرا هم فرهنگسازی میشود و هم نیروهای جدید در این محافل کشف خواهند شد.
ما در ایران نه تنها صنعت انیمیشن نداریم، بلکه انیمیشن هم جدی گرفته نمیشود! چه راهکاری برای پرداخت گستردهتر به انیمیشن پیشنهاد میدهید؟
اساسا ما هیچ صنعتی نداریم و هر صنعتی هم که وجود دارد، دولتی است. اگر بخواهیم رقابتی ایجاد کنیم باید صنعت ما روبه خصوصی شدن پیش رود. این امر باعث میشود براساس نیازهای مخاطب اثر ساخته شود. متولیان فرهنگی کشور ما ظاهرا در حوزه انیمیشن برای خاص و عموم هیچ اصالتی قایل نیستند، برای همین سعی میکنند در محصولاتی که سفارش میدهند موضوعات مورد نظر خودشان را دیکته کنند. مثلا اینکه مردم باید چگونه فکر کنند. خب، معلوم است که این گونه انیمیشن شکل نمیگیرد. ما باید ببینیم که مردم چه میخواهند. البته منظورم این نیست که هرچه آنها میخواهند درست است، ولی باید به خواسته مردم احترام بگذاریم و توجه کنیم که به چه موضوعی جذب میشوند.
افراد شایستهای در زمینه انیمیشن کار میکنند ولی کارها سفارشی است. متاسفانه کسانی هم بر کار آنها نظارت میکنند که تخصص درستی در این زمینه ندارند همین باعث میشود که صنعتی به وجود نیاید، چون همه کارها در نهایت سفارشی انجام میشود.
راهحل شما چیست؟
به اعتقاد من، اگر هنرمندان انیمیشن، خودشان را از بودجههای دولتی جدا کنند، شاید تحولی را در این زمینه شاهد باشیم. ما در مجموعه «دیرین دیرین» از بودجه دولتی کاملا جدا و وارد فضای آزاد شدیم و تلاش میکنیم برای مردم انیمیشن بسازیم و از راه تبلیغات بودجه مالی را تامین میکنیم. البته این کار سختی است و ادعایی هم نداریم که میخواهیم صنعت انیمیشن را به وجود آوریم، اما به هر حال سعی میکنیم نخستین قدمها را برداریم و امیدواریم که باقی هنرمندان انیمیشن هم وارد این کارزار بشوند. ما اگر بخواهیم وابسته به بودجه دولتی باشیم تغییر مداوم دولتمردان و مدیران، ما را هم مدام همانند موج دریا بالا و پایین خواهد کرد. بنابراین باید سرنوشت خودمان را در دست بگیریم و تلاش کنیم مستقل شویم تا کمکم صنعت انیمیشن پا بگیرد. یکی از ارکان اصلی انیمیشن که مخاطب است، در کشور ما وجود دارد. باید روی این موضوع حساب ویژه باز کنیم و نترسیم و تلاش کنیم خودمان به صورت غیردولتی اثر تولید کنیم و مستقل شویم.
منبع:اعتمادنیوز