به گزارش فناوری فرهنگی، عدم موفقیت آثار ما در فروش محصولات جانبی دلایل مختلفی دارد. یکی از مهمترین دلایل آن در مقایسه با آثار خارجی این است که آنها سابقه طولانیتری در این زمینه دارند و ما تازه وارد این مبحث شدیم. از طرف دیگر ما در بعضی آثار که به حوزه ورود کردهاند موفق نبودیم و از کالاهایی با کیفیتهای خیلی پایین برای محصولات مرتبط با انیمیشنها و آثار عروسکی استفاده کردیم، اتفاقی که در عدم موفقیت آن کالاها در بازار بی تاثیر نبود. نکته دیگر هم اینکه ما حجم محصولات پایینی در این زمینه و برای تولید در بازار داریم.
کشورهای موفق در این زمینه مدتهای طولانی است که با مقوله مرچندایز آشنا هستند و میدانند که بچهها از چه کاراکترهایی با چه شکل و شمایلی استقبال میکنند. به همین دلیل است که بچهها از زمانی که به دنیا میآیند با محصولات آنها آشنا میشوند با آن کاراکترها رشد میکنند. باتوجه به این شرایط طبیعتا خارجیها بازار را اشغال کردهند و جایی برای ما نمانده است. این شرکتهای موفق روندی که ما تازه در آن قرار گرفتیم را سالها پیش رفتهاند و فیدبکهای مختلفی در خصوص ضعفها و قدرتهایشان گرفتهاند، پس آنها به خوبی نقاط ضعف و قدرت کار را شناختند و با روانشاسی کودک و مسائل مربوط به علاقهمندیهای بچهها آشنایی کامل دارند.
باگهای تولید
مشکل دیگر این است که ما علاوه براینکه تازه کاریم، کیفیت محصولاتما ن هم به کیفیت آنها نمیرسد و محصولی که ما تولید میکنیم در اکثر مواقع استاندارد نیست. مثلا در مورد عروسکهای انیمیشن شکرستان، با شرکتی چینی قرارداد بسته شد که عروسکهایش کیفیت پایینی داشت و به واسطه همین مسئله، کل کار ضربه خورد و نتوانست با آثار با کیفیت بازار مثل بن تن، فروزن یا مینیونها که در نقطه مقابلش حضور داشتند رقابت کنند. مشکل بعدی ما در مقابله با آثار موفق خارجی حجم تولیدات آنهاست. شما در بازار محصولات خارجی با حجم زیادی از آثار در تمام زمینهها مواجه میشوید و از بین هزار محصول یکی از آنها را انتخاب میکنید. در حالی که ما در این زمینه مثلا ده محصول برای انتخاب داریم. یعنی تصور بکنید رقابت بین هزاران محصول فراوان و باکیفیت در مقابل دهها بی کیفیت است، خب نتیجه این رقابت از پیش مشخص است. متاسفانه این صنعت در کشور ما به شدت مغفول مانده و نکات ریز و درشت زیادی را در آن رعایت نکردهاند. مثلا ما در مورد تولیدات مخصوص خردسالان محدودیتهایی داریم و باید جنس محصولمان طوری باشد که اگر در دهان گذاشت، مشکلی را به وجود نیاورد. اما در خط تولید ما چنین مسائلی لحاظ نمیشود، درحالی که در کشورهای مختلف دنیا سالها به این مسائل فکر کردند و حالا دیگر آنها را رعایت میکنند.
فلسفه برندسازی
متاسفانه ما تعریف دقیقی از شناخت بازار نداریم و برنامهریزی مناسبی هم در این زمینه انجام ندادهایم. از دید مدیران و متولیان امر باید این مسئله جدی گرفته شود و توجه به این صنعت را در اولویت کارهایشان قرار دهند. مخاطبان آثار ما بچهها هستند که هم تعدادشان از بزرگسالان بیشتر است و هم تعداد دفعاتی که آثار را میبینند به مراتب بیشتر از گروههای سنی دیگر است. شما یک انیمیشن را چند بار هم برای یک کودک بگذارید باز از آن خسته نمیشود و تماشایش میکند. مدیران و متولیان هنر باید به این موضوع توجه کنند و مخاطبان ما را دست کم نگیرند چون فرهنگسازی برای این حجم مخاطب به شدت حائز اهمیت است. محدودیتهای مالی، آموزشی، نیروی انسانی، بازاریابی و… باید برطرف شود. نباید محصولاتی را به عنوان لوازم جانبی انیمیشنها وارد بازار کنیم که به خود اثر هم ضربه بزند و نگاه ایرانیان را به هنر ایرانی خراب کند. ما وقتی میخواهیم برندسازی کنیم باید از هر لحاظ برنامه ریزی کنیم و انگیزههای فعالان آن حوزه را چند برابر کنیم. باید بپذیریم که در این زمینه تازه کار هستیم و کشورهای دیگر از ما جلوتر هستند، به همین دلیل باید کاملا جدی به این مسئله فکر شود تا در آینده به جایی برسیم که هم انیمیشنهای ما و هم محصولات جانبی مرتبط با آنها با نمونههای خوب خارجی رقابت بکند.
نویسنده: بابک نظری
منبع: تلگراف