به گزارش فناوری فرهنگی،ن شناختن زبان و دنیای کودکان و اینکه تخیل چقدر میتواند به آموزش کودک کمک کند، مسئلهای است که هنوز بخش عمدهای از فعالان عرصه کودک در حوزههای مختلف چون داستاننویسی، انیمیشنسازی و بخشهای دیگر را ناتوان از خلق آثاری کردهاست که در ارتباطگیری با کودک و نوجوان موفق نشان بدهند.
چندی پیش در قالب گزارشی در «جوان» به این مسئله اشاره کردیم که یک پژوهش میدانی نشان میدهد در ایران 10 کاراکتر محبوب کودکان از بین انیمیشنهای خارجی انتخاب شده است و «باب اسفنجی» بیشترین محبوبیت را در میان کودکان تهرانی دارد و به این موضوع اشاره کردیم که دست دستگاهها و مراکز آموزشی در خلق کاراکترهای جذاب ایرانی تقریباً خالی است.
همین موضوع باعثشده کودکان ایرانی از داشتن قهرمانانی که با آنها همذاتپنداری کنند، محروم باشند، این در حالی است که در ادبیات و متون دینی ما میتوان به کاراکترهای زیادی برخورد که اگر به درستی دستمایه کار فعالان فرهنگی شامل انیمیشنسازان و نویسندگان کتاب قرار بگیرند به طور قطع ظرفیتهای زیادی میتوان از دل آنها بیرون کشید و به کودکان ارائه داد.
البته در کنار ضعف در خلق کاراکترهای جذاب برای کودکان میتوان گفت ناتوانی شدیدی در معرفی شخصیتها و قهرمانان دینی به کودکان با وجود ظرفیتهای زیادی که در شخصیت این بزرگان وجود دارد، به چشم میخورد. این ناتوانی درحالی رقم میخورد که خیل عظیمی از داستانهای دینی از رشادتها و حماسههای شگرفی برخوردار است و میتوان با الهام از این میراث به خلق شخصیتهای تازهای نائل آمد و الگوهای جذاب زیادی ارائه داد.
زبان کودک را نمیشناسیم
یکی از ضعفهایی که در این رابطه همواره دیده میشود، این است که در برگرداندن زبان داستانهای دینی به زبان بچهها به گونهای که برای آنها جذابیت داشته باشد، ناتوانی زیادی وجود دارد. در واقع اگر انیمیشنی درباره شخصیتهای دینی ساخته میشود، تقریباً هیچ کوششی برای نزدیک کردن ادبیات و زبان آن برای بچه صورت نمیگیرد. جالب است که برخی از انیمیشنها حتی برای ارتباط با بزرگسالان هم جذابیتهای لازم را ندارد. در واقع اگر یک انیمیشن بتواند با کودکان ارتباط برقرار کند، حتماً قادر خواهد بود بزرگسالان را هم درگیر کند و در این زمینه میتوان تفاوت زیادی قائل نبود کما اینکه در هالیوود طی یکی دو دهه اخیر به گونهای روی انیمیشنها کار میکنند که همزمان قادر باشند والدین و بچهها را با هم درگیر کنند؛ چراکه معمولاً بچهها با والدینشان به سینما میروند.
طی سالهای اخیر انیمیشنسازان ایرانی پیشرفتهای زیادی در عرصه گرافیک و نرمافزار داشتهاند، ولی متأسفانه تمرکز صرف بر طراحی و گرافیک انیمیشنها کار روی فیلمنامه و قصه و نیز خلق شخصیت را مغفول نگه داشته است و میتوان گفت به جز انیمیشن شاهزاده روم کار محمدیان، انیمیشنهای دیگری که به طور انبوه طی سالهای اخیر ساختهشده چنگی به دل نمیزند و در ارتباطگیری با مخاطب کودک دچار ضعفهای عمدهای است. با وجود اینکه در بخش انیمیشن طی یک دهه اخیر شاهد موجی از تولیدات داخلی بودهایم، ولی هنوز حتی یک انیمیشن ایرانی نتوانسته کاراکتری خلق کند که برای کودکان ایرانی در میان 10 کاراکتر محبوب جای بگیرد.
نشست کودک و قهرمان دینی
کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان جزو مراکزی است که اساساً متولی این موضوع است. این مرکز روز گذشته نشستی تخصصی با عنوان «کودک و قهرمانان دینی» با سخنرانی حجتالاسلام سیدجواد بهشتی، مشاور وزیر آموزش و پرورش در امور قرآنی برگزار کرد. در واقع دومین نشست تخصصی هفته ملی کودک در حالی برگزار شد که مربیان و علاقهمندان با انواع قصههای قرآنی و شیوه ارائه آن آشنا شدند. بر همین اساس، سخنران این نشست به آموزش مربیان شرکتکننده و آگاهسازی آنها در حوزه ظرفیتهای داستانی قرآن کریم پرداخت. اینکه فقط قرآن چه ظرفیت داستانی عظیمی دارد، موضوعی است که داستاننویسان و فعالان کودک باید از آن اطلاع داشته باشند.
مشاور وزیر آموزش و پرورش در امور قرآنی سخنان خود را با این مقدمه آغاز کرد: «خداوند فرموده است که همه جهان برای انسان و در خدمت انسان است. پس ظرفیت والایی در انسان وجود دارد. شما حاضران این جلسه مربیان فرزندان این موجود شگرف هستید.»
3 هزار قصه فقط در قرآن
حجتالاسلام بهشتی ادامه داد: «پیامبر دو چیز را نزد ما به امانت گذاشت؛ یکی قرآن و دیگری اهل بیت. در قرآن کریم ۶هزار آیه وجود دارد. از این ۶هزار آیه، ۳هزار تای آن در قالب قصه است. خداوندی که ما، نقاط ضعف و تمایلات ما را میشناسد، نیمی از حرفهای خود را در قالب قصه مطرح کرده است. با این حال هیچ نهاد و مرکزی نیست تا این اتفاق مهم و پرمعنا را نشان دهد.»
سخنران نشست تخصصی «کودک و قهرمانان دینی» تأکید کرد: «توجه به ۳هزار آیه قرآنی که در قالب قصه است از وظایف نهادی همچون کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان است، چراکه وقتی یاد قصه و قصهگویی میافتیم، تنها نام کانون در ذهن ما حک میشود.»
وی با تأکید بر سخنان خود عنوان کرد: « خداوند آیات قرآن را در هفت قالب نازل کرده است. آیات قرآن در قالب امرها، نهیها، تشویقها، هشدارها، قصهها، مثلها و گفتوگوهاست. چهار قالب مستقیم است و سه قالب غیرمستقیم. هزارو۴۰۰ امر در قرآن آمده است و ۴۰۰ نهی. به همین ترتیب میزان تشویقها از هشدارها بیشتر است که البته تعداد آیات دقیق آن مشخص نیست، اما آنچه در بحث ما مهم است، وجود نزدیک به ۲۶۸ قصه در قرآن است که میتواند منبعی برای مربیان و معلمان باشد. منبع بیان این تعداد مرحوم صدر بلاغی است که با مطالعات خود به این آمار رسیده است. حال باید دید این داستانها چیست و چطور میشود با آنها آشنا شد.»
بهشتی با اعلام نام کتابهای راهنما در این راستا ادامه داد: «علاوه بر داستانهای مستقیم قرآن که میتوان در کتابهایی همچون «داستانهای قرآن از تفسیر المیزان» نوشته حسین فعال، «داستانهای نمونه» نوشته سیدحسین حسینی و «داستانهای انبیا» نوشته دکتر موسویگرمارودی اطلاعاتی از آنها دریافت کرد، نوع دیگری از داستان قرآنی وجود دارد که همزمان با دوره پیامبر رخ داده است. این داستانها در واقع همان شأن نزولند و قصههای ناپیدا. در این مورد نیز میتوانید به کتابهایی همچون «نشان نزول» اثر علیرضا بذرافشان و «شأن نزول» نوشته جواد محقق مراجعه کنید، اما نوع سوم قصهها، قصه کسانی است که آیاتی از قرآن را شنیدهاند و تحولی در زندگی آنان ایجاد شده است.»
وی همچنین به تفصیل درباره گفتوگوها و مثلهای قرآنی سخن گفت و در این باره به سؤالهای مخاطبان نشست پاسخ داد و در بخش دوم سخنان خود درباره قهرمانهای کودک و نوجوان قرآنی صحبت کرد. او داستان یوسف و آسیه را مطرح و مفصل درباره آنها بحث کرد و توضیح داد: «میراث دوم پیامبر، اهلبیت است و از زوایای مختلف به این قهرمانها نگاه نشدهاست. زاویه نخست شخصیت علمی این افراد است. همچنین به شخصیت ادبی این قهرمانها توجهی نداشتهایم. کودکی اهلبیت ویژگیهای لازم را برای مطرح شدن دارد. این قهرمانها میتوانند الگوی مناسبی برای کودکان باشند تا با کار و تلاش آشنا شوند. ضمن اینکه هیچگاه از ابعاد اجتماعی و سیاسی این افراد، نگاه فلسفی را به فرزندانمان نیاموختهایم و همه این ویژگیها میتواند برای کودکان مطرح شود.»
کودکان آیندهسازان هر کشوری هستند و اگر نتوان این رده سنی را با استفاده از محصولات هنری و فرهنگی مطابق با فرهنگ خودی پرورش داد، بیتردید نباید انتظار داشت این نسل در آینده از هویت ملی مناسبی برخوردار باشند؛ چراکه غذای فرهنگی آنان از جای دیگری تغذیه شده است.
منبع: آخرین خبر