اقتصاددانان برای نشان دادن اهمیت اقتصادی صنایع خلاق، تا کنون از سه شاخص زیر استفاده کردهاند:
- ارزش افزوده ناخالص تمامی صنایع خلاق، به عنوان درصدی از کل تولید ناخالص داخلی؛
- سهم اشتغال در تمامی صنایع خلاق، به عنوان درصدی از کل اشتغال ملی؛
- سهم تجارت خارجی در تمامی صنایع خلاق، به عنوان درصدی از کل تجارت خارجی ملی.
با وجود این، محاسبه واقعی این سه شاخص اقتصادی، به صورتی که قابل کاربست در صنایع خلاق باشد، هم با مشکلات روششناختی و هم با مشکل نبود دادههای مناسب مواجه شد.
اولین مشکل روششناختی، تعیین این است که دقیقاً چه صنعتی را باید صنعت خلاق به حساب آورد.
دوم اینکه، مرزهای صنایع خلاق (صنایع بالادستی و پاییندستی) چه هستند؟ به عبارت دیگر، از زنجیره ارزش صنایع خلاق کدام بخشها را باید وارد تحلیل کرد؟ به عنوان مثال، در صنعت نشر، تولید کاغذ و خردهفروشی کتابها و گاهنامهها، حول فعالیت محوری تألیف و تولید نشریهها قرار میگیرند
منبع: اقتصاد خلاق