به گزارش فناوری فرهنگی، این روزها و با توجه به آمار قابل توجه تعداد کاربران ایرانی در شبکههای اجتماعی و تراکم فعالیت آنها در این رسانهها، موضوع سواد رسانهای و توانایی کاربران در تشخیص سَره از ناسَره در پیامهای دریافتی خود، مسئله حائز اهمیتی است. به تازگی پژوهشی (در قالب نظرسنجی) درباره یکی از این شبکههای اجتماعی در ایران انجام شده که البته نتایج جالب توجهی هم در پی داشته است.
«حسین کرمانی» دانشجوی دکترای علوم ارتباطات اجتماعی دانشگاه تهران در تحقیقی با عنوان «سنجش بینایی در تلگرام» تلاش کرده که به تحلیلی از سواد رسانهای کاربران ایرانی در این پیام رسان و همچنین عوامل موثر بر آن، برسد. در این تحقیق با توجه به فراگیری پیامرسان تلگرام در ایران، سواد رسانههای اجتماعی در این پیامرسان، سنجیده و عوامل موثر بر آن مشخص شده است.
بر اساس یکی از یافتههای این تحقیق که در اختیار مهر قرار گرفته، تلگرام با میانگین ۵.۲۶ و انحراف استاندارد ۱.۳، پرمصرفترین رسانه اجتماعی در بین کاربران ایرانی است. بعد از این رسانه، اینستاگرام با میانگین ۳.۹۲ و انحراف معیار ۱.۳ قرار دارد. در واقع میتوان گفت این دو رسانه، بخش اصلی استفاده کاربران ایرانی از رسانههای اجتماعی را تشکیل میدهند. نکته جالب، این است که ۵۷.۲ درصد از پاسخگویان حتی نام فوراسکوئر را نیز نشنیدهاند.
همچنین مطابق این تحقیق ۷۹.۳ درصد پاسخگویان با اینکه با وایبر آشنا هستند اما در آن عضویت ندارند. این در حالی است که پیش از تلگرام، وایبر رسانه اجتماعی مرجع کاربران ایرانی بود. اسکایپ، ایمو و توئیتر نیز وضعیتی شبیه وایبر دارند؛ دو رسانه اول، رسانههایی برای ارتباط تصویری هستند و یافتههای پژوهش اخیر نشان میدهد که کاربران ایرانی به رسانههایی مانند تلگرام یا اینستاگرام بیشتر علاقمند هستند.
البته پیامرسان لاین نیز با اینکه یک پیام رسان مانند تلگرام است اما چندان مورد علاقه کاربران نیست، در واقع حدود ۸۰ درصد از شرکت کنندگان با اینکه با لاین آشنا هستند اما از آن استفاده نمیکنند. یک دلیل برای این مسئله میتواند شباهت کارکردی تلگرام و لاین باشد. همچنین، ۵۷.۷ درصد از پاسخگویان گفتهاند عضو فیسبوک هستند اما خیلی به آن سر نمیزنند، این یافته محبوبیت فیسبوک در سالهای اخیر در ایران را نشان میدهد.
«حسین کرمانی» دانشجوی دکترای علوم ارتباطات اجتماعی دانشگاه تهران در گفتگو با خبرنگار مهر، ابتدا درباره انگیزه خود از انجام چنین پژوهشی با توجه به وضعیت استفاده کاربران ایرانی از رسانههای اجتماعی، به «مصرف رسانههای اجتماعی در ایران» به عنوان علاقه اصلی خود در کار پژوهش اشاره کرد و گفت: این موضوع که وضعیت مصرف رسانههای اجتماعی توسط کاربران ایرانی چگونه است، چه رفتارهایی در این رسانهها دارند؟ کردارهایشان چگونه شکل میگیرد، و اینکه این مسائل چه تاثیراتی در ابعاد مختلف خصوصاً ابعاد سیاسی و اجتماعی دارد، از موضوعات اصلی مورد مطالعه و علاقه من در این پژوهش بوده است.
وی با اشاره به اهمیت رسانههای اجتماعی در دنیای امروز، افزود: معتقدم برای شناخت جامعه ایرانی، نیازهای آن و همچنین برنامهریزی برای رفع این نیازها، باید وضعیت مصرف رسانههای اجتماعی در ایران را بشناسیم؛ نکتهای که فکر میکنم تاکنون مغفول مانده است. مواردی وجود دارد که اهمیت تاریخی این رسانهها برای کاربران ایرانی را نشان میدهد؛ به عنوان مثال در دوره وبلاگنویسی، زبان فارسی چهارمین زبان وبلاگستانِ جهانی و ایران، نهمین کشور جهان در تعداد وبلاگها بود. در سال ۲۰۰۵ آماری منتشر شد که از وجود ۷۰۰ هزار وبلاگ به زبان فارسی حکایت داشت. بعد از آن دوره هم که شبکه اجتماعی «اورکات» شکل گرفت، ایران بعد از آمریکا و برزیل، به سومین کشور پُرکاربر اورکات تبدیل شد.
این پژوهشگر حوزه ارتباطات، ادامه داد: متاسفانه علیغم این موارد، باید اذعان کنیم که ما در این حوزه ورودِ پژوهشیِ جدی نداشتهایم و در واقع کار خاصی انجام ندادهایم. به عنوان مثال در مورد «اورکات»، تنها دو تحقیق انجام شده است که بسیار اندک بوده و به دانش ما در مورد این رسانه اجتماعی چیز خاصی اضافه نمی کنند. یکی از این تحقیق ها کتاب «جهان فرهنگیِ کاربران ایرانی در اورکات» از دکتر مسعود کوثری و دیگری پژوهشی است که دانشجویان ایرانی دانشگاه MIT در سال ۲۰۰۶ به همت پژوهشگرانی مانند «هژیر رحمانداد» انجام دادند. یا در مورد «یاهو مسنجر» با اینکه رسانه اجتماعی بسیار پرکاربری بود و خیلیها در ایران استفادهشان از رسانههای اجتماعی با همین رسانه شروع شد، کار تحقیقی خاصی انجام نشده است.
کرمانی گفت: این خلاهای تحقیقاتی اگر ادامه داشته باشد و ما پژوهشی در مورد وضعیت مصرف کاربران ایرانی از رسانههای اجتماعی مانند فیس بوک و تلگرام و … نداشته باشیم، قادر به شناخت روندهای استفاده از رسانه های اجتماعی در ایران نخواهیم بود و بعدها با مشکلات جدی به ویژه در حوزه برنامهریزی برای رفع نیازهای کاربران ایرانی این رسانهها مواجه خواهیم شد. به عبارت دقیقتر، اگر ما میدانستیم که سواد رسانهای ایرانیها در اورکات چگونه است و بعداً در فیسبوک چگونه شد و سپس در وایبر چه اتفاقی برای آن افتاد و حالا در تلگرام به چه شکل است، میتوانستیم تحلیلهای بهتری درباره تحولات سیاسی و اجتماعی کشورمان و عوامل اثرگذار بر آن داشته باشیم.
این پژوهشگر حوزه علوم ارتباطات اجتماعی افزود: موضوع دیگری که به دغدغهای برای من به عنوان یک پژوهشگر برای انجام چنین تحقیقاتی تبدیل شد، این بود که بسیاری در کشور ما، خصوصاً نهادهای رسمی، عمدتاً به سرزنش کردن رسانههای اجتماعی تمایل دارند؛ از این باب که مثلاً کاربرها قادر به تشخیص خطرات نیستند، کاربرها در معرض خطرات جدی قرار دارند و ممکن است آسیب ببینند و مسائلی از این دست. اگرچه این موارد، وجود دارد و قابل انکار نیست که هر رسانه اجتماعی در کنار سویههای مثبت، میتواند سویههای منفی هم داشته باشد، اما اینکه آیا واقعاً کاربران ایرانی مثلاً در مواجهه با پیامهای جعلی و مخاطرات نهفته در رسانههای اجتماعی، قدرت برخورد ندارند، موضوعی است که باید مورد پژوهش قرار گیرد.
وی سپس درباره پژوهش اخیر خود که با عنوان «سنجش بینایی در تلگرام» انجام شده و همچنین نتایجی که از آن حاصل شده است، گفت: ابتدا باید این نکته را متذکر شوم که ما در انجام پژوهشهایی با موضوع رسانههای اجتماعی در ایران، با یک مشکل عمده روبهرو هستیم و آن این است که تعداد دقیق کاربرهای یک شبکه اجتماعی را نمیدانیم و بالتبع پراکندگی جمعیت آماری را از نظر متغیرهای جمعیتشناختی هم نمیدانیم؛ در حالی که اگر این اطلاعات در اختیار باشد، قادر خواهیم بود تحقیقاتی، با استفاده از روشهای نمونه گیری احتمالی، انجام دهیم که قابلیت تعمیم به کل جامعه را دارد. این مسئله در مورد رسانههایی مانند توئیتر و فیسبوک، به خاطر فیلتر بودن، جدیتر است و ما حتی قادر به دستیابی به آمار تقریبی از تعداد کاربران آنها نیستیم.
کرمانی با اشاره به اینکه وی بر اساس نمونهگیری غیراحتمالی، هدفمند و در دسترس، پژوهش اخیر را انجام داده و در عین حال تلاش کرده که سوگیری تحقیق را پائین بیاورد تا بتواند قابلیت تعمیم نتایج تحقیق خود را افزایش دهد، از دریافت نظرات ۵۶۴ نفر از کاربران شبکه اجتماعی تلگرام به سوالات مطرح شده سخن گفت و با بیان اینکه پژوهش مذکور جزو نخستین تحقیقاتی است که در حوزه سواد رسانههای اجتماعی در ایران انجام شده است، ضمن یادآوری تحقیقاتی که پیشتر در مورد مصرف فیسبوک، توئیتر و وایبر در ایران انجام داده است، درباره شاخصترین نتایج پژوهش اخیر هم توضیح داد: بر خلاف انتظار من، این پژوهش نشان داد که سواد رسانهای کاربران تلگرام در ایران نه تنها پائین و یا بسیار پائین نیست، بلکه در حد متوسطِ رو به بالاست.
این پژوهشگر حوزه علوم ارتباطات اجتماعی در توضیح بیشتر گفت: انتظار من این بود که بیشترین کانالهایی که کاربران ایرانی در آن عضو هستند، کانالهای دوستی و همچنین سرگرمی باشد اما بر خلاف این انتظار، بیشترین کانالهایی که پاسخگویان عضو بودند، کانالهای شغلی و علمی بود و بیشترین فعالیت آنها در فضای تلگرام هم مربوط به همین کانالها بود. این پژوهش در مورد کاربران با رنج سنی بالاتر از ۲۹ ساله و دارای سطح تحصیلات لیسانس و بالاتر، قابل تعمیم است. یکی دیگر از نتایج جالب این پژوهش این بود که تعداد زیاد بازدید از پیامهای اصطلاحاً «زرد» و همچنین اخبار جعلی (فیک نیوز) نه تنها عامل مهم و اثرگذاری به حساب نمیآید، بلکه بیشتر پاسخگویان اظهار میکنند که بیتوجه از کنار این پیامها عبور میکنند و علیالعموم به آنها باور ندارند.
وی ادامه داد: در واقع این پژوهش نشان میدهد که آن تصویر هراسناکی که از شبکههای اجتماعی معمولاً در ایران ترسیم میشود و اینگونه اظهار میکنند که کاربران ایرانی در این شبکهها، منفعل و بلکه قربانی هستند و هر پیامی که میآید، ذهن آنها را نابود میکند، انگاره صحیحی نیست و در واقع نشان میدهد که سواد رسانهای کاربران شبکههای اجتماعی در حد نسبتاً خوبی است و اگرچه ممکن است با پیامهای جعلی و همچنین آسیبرسان، مقابله نکنند اما دست کم آنها را هم باور نمیکنند. البته این فرضیه هم وجود دارد که گروههای با سطح تحصیلات و همچنین درآمد پائینتر، دارای سطح پائینتری از سواد رسانهای هستند.
کرمانی همچنین درباره اهمیت انجام چنین پژوهشهایی برای حوزه تصمیمگیری و برنامهریزی در جامعه، ضمن بیان اینکه زمانی که ما دانش کافی درباره مسئلهای نداشته باشیم، نمیتوانیم درست تصمیمگیری کنیم، گفت: متاسفانه تفکر اشتباهی که در ایران نهادینه شده، این است که ما علوم انسانی را کلاً به عنوان یک دانش و علم نمیشناسیم بلکه آن را موضوعی میدانیم که همهمان در آن متخصص هستیم. این تفکر نه تنها در سطح جامعه و مردم عادی بلکه در سطح مدیران و تصمیمسازان ما هم رایج است و زمانی که دچار چالشها و مسائلی در این حوزه، از جمله همین مسئله رسانه های اجتماعی میشویم، همواره سادهترین راه یعنی مسدود کردن را انتخاب میکنیم.
این پژوهشگر حوزه علوم ارتباطات اجتماعی همچنین درباره چرایی انتخاب عبارت «سنجش بینایی در تلگرام» برای تحقیق خود عنوان کرد: از کودکی به یاد دارم که مدام این جمله را به کار میبردند که «کسی که سواد ندارد، کور است». طبیعتاً این کوری به معنی جسمی آن نبود؛ بلکه به معنی نداشتن قدرت درک و فهم مسائل جهان پیرامون بود. من این مفهوم را به بحث سواد رسانهای تعمیم دادم و در واقع این معنا شکل گرفت که امروز کسی که سواد رسانهای ندارد، کور است؛ در واقع کسی که دارای سواد رسانه اجتماعی است میتواند لایههای مختلف یک پیام را ببیند، آن را رمزگشایی کرده، مغلوب رمزهای هژمونیک نشده و فریب پیامهای جعلی را نخورد.
وی در عین حال از آنچه که تبدیل شدن مفهوم «سواد رسانهای» در ایران به مُد و تهی شدن آن از معنای واقعیاش نامید، سخن گفت و تاکید کرد: متاسفانه در حال حاضر مشاهده میکنیم که کتابهای زیادی ذیل همین عنوان در حال انتشار است و کارگاههای آموزشی و نشستهای مختلفی با همین مضمون برگزار میشود اما تفکری که پشت سواد رسانهای وجود دارد، با این کارها تقویت نمیشود. به ضرس قاطع میگویم که در این کشور، مفهوم سواد رسانهای با تالیف یک عنوان کتاب درسی، با یک بخشنامه، یک آئیننامه و یا برگزاری دو، سه دوره ضمن خدمت آموزشی برای کارکنان دستگاهها و مواردی از این دست، نه شکل میگیرد، نه تقویت میشود و نه تغییر پیدا میکند، چرا که سواد رسانهای مفهومی در حال شدن است. همچنین تقویت مهارتهای مربوط به سواد رسانه ای امری نیست که به صورت منفرد و ایزوله شده صورت بگیرد بلکه ربط و وابستگی مستقیم به جهان رسانهای جامعه، فضای گفتگو و آزادی نشر دارد.
عکسها و جدولها، نمونههایی از موارد استنادی در پژوهش ذکر شده است
منبع: مهر