به گزارش فناوری فرهنگی، صنعت گردشگری طی دهههای اخیر توانستهاست از طریق تأثیرگذاری بینظیری که بر اقتصادهای جهانی داشتهاست، نظر بسیاری از سیاستگذاران کلان کشورهای مختلف را به خود معطوف نماید. گردشگری یکی از معدود صنایعی بودهاست که توانسته بهخوبی از گذرگاه دشوار بحران اقتصادی عبور کرده و هماکنون بهعنوان یکی از سودآورترین فعالیتهای اقتصادی شناخته شود.
طبق آمارهای سازمان جهانی گردشگری در سال 2014 بیش از یک میلیارد سفر بینالمللی ثبت شدهاست که این تعداد سفر، درآمدی بهمیزان 245/1 میلیارد دلار عاید کشورهای میزبان نمودهاست. حال اگر درآمد حاصل از صادرات کالا را از طریق گردشگران در میزان درآمد حاصل از گردشگری نیز محاسبه نماییم، مشخص خواهد شد که صنعت گردشگری در سال 2014 روزانه مبلغی بهمیزان 4 میلیارد دلار در جهان درآمد ایجاد کردهاست.
نمودار 1: سفرهای بینالمللی بین سالهای 1995 تا 2014
طبق گزارش سازمان جهانی گردشگری کشورهای « آمریکا، اسپانیا، چین، فرانسه،ماکائو، ایتالیا، آلمان، بریتانیا، تایبند و هنگ کنگ» بهعنوان ده کشور برتر از لحاظ درآمدهای گردشگری در سال 2014 میباشند. از بین این کشورها ایالات متحده آمریکا با 2/177 میلیارد دلار درآمد با اختلاف در صدر جدول قرار گرفتهاست.
نمودار 2: درآمدهای گردشگری در سال 2013 و 2014
چین با جمعیت بزرگ رشد فزاینده و سریع طبقه متوسط و اقتصاد شکوفای خود از پتانسیل رو به رشدی در بازار گردشگری خود برخوردار است. افزایش هفت برابری در گردشگری خروجی چین از 10 میلیون نفر در سال 2000 به بیش از 70 میلیون نفر در سال 2011 و 109 میلیون نفر در سال 2014 خود شاهدی بر این مدعاست. آکادمی گردشگری چین برآورد کرده که در سال 2015 گردشگران چینی بیش از 163 میلیارد دلار در مقصدهای مختلف جهان هزینه کردهاند.
ایران، گردشگری و فرصتهایی طلایی
طبق آمارهای سازمان جهانی گردشگری، ایران از لحاظ جذب گردشگر، در جایگاه چهل و هشتم در میان کشورهای جهان قرار میگیرد. ایران در میان کشورهای خاورمیانه با جذب حدوداً 7/4 میلیون گردشگر در سال، با اختلاف در رتبه چهارم قرار گرفتهاست. یکی از مهمترین رقبای منطقهای ایران کشور ترکیه است که حدوداً سالانه 35 میلیون گردشگر خارجی از این کشور بازدید مینمایند.
نمودار 3: سهم کشورهای خاور میانه در جذب گردشگر
بر اساس پیشبینی شورای جهانی سفر و گردشگری (WTTC)در سال ۲۰۱۷ بایستی تعداد گردشگران ورودی با رشد ۶/ ۱۱ درصدی به ۵ میلیون و ۵۳۱ هزار نفر رسیده باشد. این نهاد همچنین پیش بینی کرده در سال ۲۰۲۷ تعداد گردشگران ورودی به ایران از مرز ۱۰ میلیون نفر خواهد رسید و این درحالی است که طبق برنامهریزیهای داخلی، ایران باید تا سال ۲۰۲۰ به رقم ۲۰میلیون گردشگر دست یابد.
بر اساس همین گزارش در سال ۲۰۱۶ گردشگری در منطقه خاورمیانه بهطور مستقیم، حدود ۲میلیون و ۳۵۷ هزار شغل را به خود اختصاص داده است که حدود ۱/ ۳ درصد از کل اشتغال در بخشهای مختلف این منطقه است. اما برای ایران در این مورد هم ارقام متفاوت است. آمار این شورا حاکی از آن است که بخش سفر و گردشگری در سال ۲۰۱۶ بهطور مستقیم ۵۵۹ هزار و ۵۰۰ شغل را در ایران به خود اختصاص داده که حدود ۲/ ۲ درصد از کل اشتغال در کشور است. انتظار میرود اشتغال در این بخش در ایران تا پایان سال ۲۰۲۷، ۶۷۰ هزار شغل را در بر گیرد که معادل ۱/ ۲ درصد از کل اشتغال کشور است.
این فکتها و آمارهایی که در گزارش به آن اشاره شد نشان دهنده میزان تاثیرگذاری گردشگری بر اقتصاد و میزان اشتغال و نرخ رشد کار در کشور است. اما اخیرا با اتفاقاتی که در زمینه برجام و بهخصوص در زمینه نوسانات ارزی و افزایش قیمت ارز رخ داده، صنعت گردشگری برخلاف بیشتر بازارها و اصناف موجود در کشور که با افزایش نرخ ارز و کاهش ارزش پول ملی دچار مشکل شدهاند حال روز بهتری دارد. افزایش ورود گردشگران عراقی به ایران یکی از آثار این شرایط است.
گردشگری؛ فرصتی برای افزایش درآمد ارزی؟
اقتصاددانان به این سوال پاسخ دادهاند. آنها معتقدند عامل قیمت را مهمترین انگیزه برای خرید یک کالا میدانند. از این رو برخی از کشورها تمایل دارند از طریق اهرم کاهش ارزش پول داخلی خود، کالاهای تولیدی خود را برای مصرفکنندگان جهانی ارزان و از این طریق نیز رونق اقتصادی و افزایش تولید و صادرات را در مرزهای خود محقق کنند. یکی از این محصولات که در بازارهای جهانی بسیار تحتتاثیر نرخ برابری ارز قرار دارد، خدمات گردشگری و سفر است. تجارب جهانی نشان میدهد کشورهای بسیاری در مقاطع متفاوتی از زمان بر اثر کاهش ارزش پول خود، با رشد ورود گردشگر به کشورشان مواجه شدند.
چین یکی از همین کشورهاست که توانست این تهدید را به فرصت تبدیل کند. یعنی همزمان با کاهش ارزش یوآن در برابر دلار سیاست های جذب گردشگری خود را به خوبی فعال کرد و از این طریق به جذب سرمایه خوبی دست یافت. در سال 2008 که رشد پول ملی چین با مشکل مواجه شد همزمان و تا سال 2010 تعداد ۵۵ میلیون و ۶۶۵ هزار گردشگر خارجی وارد کشور چین شدند. از همین سال بود که تقویت ارزش یوآن در مقابل دلار با شیبی ملایم آغاز شد و رفتهرفته سرعت گرفت؛ افزایش ارزش یوآن همچنان ادامه یافت تا جایی که در روز ۱۴ ژانویه سال ۲۰۱۴ هر یوآن برابر با ۱۶۵۵/ ۰ دلار مبادله میشد. البته در ادامه و با افزایش ارزش یوآن میرفت که به صنعت نوظهور گردشگری چین کم کم داشت دچار آسیب می شد تا اینکه این روند در سال های آتی رنگوبویی معکوس بهخود گرفت.
نمونه دیگر این اتفاق در جهان کشور همسایه ایران یعنی ترکیه است. در سال گذشته پایین آمدن ارزش پول ملی در ترکیه باعث شد تا سفر کردن اتباع ایرانی به این کشور از مسافرت به کیش و قشم هم ارزانتر تمام شود.
افزایش گردشگران عراقی به ایران هم یکی دیگر از همین مثالهاست. با دقیقتر شدن وضعیت صنعت گردشگری در ایران در مییابیم که بیشترین میزان گردشگر که به ایران سفر میکنند از نوع گردشگر مذهبی است چرا که طبق آمار سازمان گردشگری حدود 2 میلیون نفر در نیمه اول سال 96 به ایران سفر کردهاند که به ترتیب مسافران عراق، جمهوری آذربایجان، افغانستان، ترکیه و پاکستان بیشترین سهم را از بازار گردشگری ایران در بر داشتند.
این در حالی است که برخی از رسانهها ساز مخالفت با این موضوع را میزنند. اما این یک پدیده طبیعی در همه جای جهان است. با کاهش ارزش پول کشورها، مردم کشورهای همسایه به آنجا مسافرتهای بیشتری میکنند و کالاهای بیشتری خرید میکنند. اما در مقابل، فایده و سود این موضوع برای کشور مقصد هم مسلما به اندازهای است که نخواهد در روند این جریان، خللی وارد کند.
در حال حاضر و با کاهش ارزش پول ایران در برابر عراق نیز این سفرها به ایران افزایش پیدا کرده است. به هر حال این یک پدیده مهم اقتصادی برای کشور است. حفظ و افزایش وضعیت گردشگران برای سیاست گذاری عمومی حاکمیت امری ضروری به نظر میرسد و به همین خاطر نه باید به این موضوع به شکل کوچکی نگاه کرد.
در مجموع با توجه به اهمیت و نقش مهمی که ارزش واحد پول یک کشور در جذب گردشگر خارجی ایفا میکند، انتظار میرود ایران نیز در سیاستگذاریهای خود برای توسعه توریسم، به این اهرم جذب گردشگر واقف باشد و از آن به درستی استفاده کند. درست است که رسیدن قیمت ارز در ایران به مقدار واقعی خود که در شرایط کنونی به معنای کاهش ارزش ریال ایران است مشکلات زیادی را برای کشور به وجود آورده اما این قضیه پیامدهای مثبتی نیز به همراه خواهد دارد. به گونه ای که دولت می تواند مقدمات توسعه صنعتی همچون گردشگری بهعنوان موتور محرک اشتغالزایی و رشد اقتصادی را فراهم سازد.
*حمیدرضا رضایی