به گزارش فناوری فرهنگی، کشورهایی که غول صنعت اسباببازی هستند به مرحلهای رسیدهاند که طرحها را از جایجای دنیا جمعآوری میکنند، در کشورشان برند میکنند و بعد به مرحله تولید در چین میرسانند، در مرحله نهایی هم، در جهان محصولاتشان را توزیع میکنند که ما هنوز به این مراحل نرسیده ایم. آمار موجود درباره اسباببازی در ایران این است که ۹۰ درصد اسباببازی وارداتی هستند آن ۱۰ درصدی هم که تولید میکنیم، کپی شده اسباببازی در اروپا است. البته شاید کپیکردن هیچ اشکالی نداشته باشد زیرا مجبوریم که طراحی کردن در زمینه اسباببازی را یاد بگیریم تا کمکم به خلاقیتهای منحصر به فرد خوبی برسیم و توانایی این را داشته باشیم که اسباببازیهای برند خودمان را تولید کنیم. در حوزه اسباببازی شاید زنجیره طراحی، تولید، توزیع، ترویج و فروش به خوبی کامل نشده باشد اما خیلی از فعالان این حوزه بر ایجاد صنعت اسباببازی صحه میگذارند. غلامرضا دیزجی رئیس انجمن تولیدکنندگان اسباببازی و تولیدکننده و محمد نخچی عضو هیئت مدیره انجمن تولیدکنندگان اسباببازی و تولیدکننده در میزگرد خبرگزاری مهر درباره صنعت اسباببازی، مشکلات و ضرورت اسباببازی برای کودکان به گفتوگو نشستند.
زمانیکه از صنعت در حوزه اسباببازی حرف میزنیم مقصودمان ساختار و چرخهای منسجم است که شامل ساماندهی، تولید، توزیع، ترویج، فروش و بازار میشود. به این معنا آیا تولید و عرضه اسباببازی در کشور ما به یک صنعت و تجارت منسجم و ساماندهی شده تبدیل شده است یا هنوز با واقعیتها فاصله داریم؟
غلامرضا دیزجی: قطعاً در حوزه اسباببازی صنعت داریم، اما شکل و اندازه آن با دیگر صنعتهای موجود در کشور، بسیار متفاوت است. ببینید در بیشتر جاهای دنیا صنایع مختلف میتوانند خیلی محلی و بومی باشند ولی باز هم به عنوان صنعت تلقی شوند. از طرفی هم صنعتی گسترده باشند همانند صنایع بزرگ فولاد و ماشینسازی و صنایع دیگری که خیلی صنعتی به آن نگاه میکنیم. تعریف صنعت همانطور که شما گفتید باید بخشی باشد که از ابتدا شروع به ایده پردازی، طراحی با توجه به نیازهای محل حضور کالا چه داخل یا خارج از کشور یا جهانی، باشد. با تمام این تعاریف، قطعاً صنعت اسباببازی در ایران شکلگرفته و در حال رشد است ولی باید ببینیم انتظار ما از این صنعت چیست. به اعتقاد من، صنعت حاضر در اسباببازی، زنده و در حال تکاپو است.
اگر حوزه اسباببازی به آن معنای منسجم به صنعت تبدیل شده است چه موانعی باعث شده که شاهد شرایط مطلوب و تأثیرگذار بر بازار و مخاطبان را از تولیدکنندگان اسباببازی در کشور شاهد نباشیم، در کجای راه هستیم که هم صنعت نامیده میشود و هم به وضعیت مطلوب نرسیدهایم؟
دیزجی: درست است که اوایل راه هستیم ولی باز تکرار میکنم ما صنعت داریم. یعنی از بخش طراحی، ایدهپردازی، تولید اولیه، تولید محصول بهصورت تجاری، سیستم توزیع و پخش و صادرات به عنوان صنعت به حساب میآید. صادرات در حوزه اسباببازی یکی از موفقیتهایی است که به آن دست پیدا کردیم.
اینکه تاریخ اسباببازی سالهای قبل چه بوده و چه کسانی اسباببازی تولید میکردند بحث جداگانهای را میطلبد اما در حال حاضر تولیدکنندگان ما به مرحله صادرات محصول خود رسیدند. البته در یک سال تأسیس انجمن تولیدکنندگان اسباببازی این مراحل رخ نداده بلکه تجمیع تمامی این موارد طی سالهای گذشته هم رخ داده است.
درست است که اوایل راه هستیم ولی باز تکرار میکنم ما صنعت داریم. یعنی از بخش طراحی، ایدهپردازی، تولید اولیه، تولید محصول بهصورت تجاری، سیستم توزیع و پخش و صادرات به عنوان صنعت به حساب میآید. صادرات در حوزه اسباببازی یکی از موفقیتهایی است که به آن دست پیدا کردیم
به اعتقاد من، تولیدکننده در اندازه صنعت فراوان داریم. برخی از دوستان از اندازه صنعت اسباببازی هم بزرگتر هستند که از صادرکنندههای حرفهای هستند و محصولاتشان در بازار خارجی فروش خوبی دارد و به عنوان برند ایرانی فعالیت گستردهای را شروع کردند، اینکه در همه بخشها همانند طراحی، توزیع، ترویج و فروش مشکل وجود دارد، بله داریم. کدام صنعت در کشور مشکل ندارد که حالا اسباببازی نداشته باشد؟!
چه موانع و مشکلاتی پیشروی صنعت اسباببازی است؟
دیزجی: عمدهترین مشکل ما جایگاه اسباببازی در خانواده، کشور، نگاه عموم مردم، مسئولین به اسباببازی است. شما تصور کنید، اسباببازی بهعنوان محصول لوکس، لاکچری و فانتزی میان مردم جا افتاده است، پس نباید انتظار رشد از آن داشته باشیم زیرا در مراحل نیازهای نهایی است و با توجه به وضعیت کشور شاید سرمایهگذاری در آن و صرف هزینه خرید در آن زیاد منطقی نباشد. این نوع نگاه در جامعه را باید تغییر داد و اسباببازی به عنوان نیاز اساسی شناخته شود، همانند شیر خشک، دارو و مواد اولیه که کودک به آن نیاز دارد، به اسباببازی هم برای تکامل رشد جسمیاش نیاز دارد. متأسفانه و بدون تعارف نگاهها در سالهای گذشته اینطور نبوده است. حالا اطلاعرسانی کم بوده، انجمنی شکل نگرفته، رویدادها و مواجهشدن مردم و مسئولین به درستی نبوده است، در هر صورت اگر این نگاه جدی ایجاد شود، همهچیز تغییر میکند.
نخچی: البته ساختار تشکیلاتی منسجم هم نبوده است.
با وجود تمام این تعاریف و ایجاد صنعت و صادراتی که در حوزه اسباببازی شکل گرفته، اما همچنان صحبت میشود که ۹۵ درصد اسباببازیها خارجی است؟ چرا؟
نخچی: متأسفانه در مورد ارائه آماری در حوزه اسباببازی، اطلاعات دقیقی وجود ندارد. ما هیچ منابع و رفرنسی در ایران نداریم که در حوزه مصرف و واردات آن آمار سنجی درستی انجام دهد. زیرا یکبخشی از آن از طریق قاچاق و برخی در اثر کمارزی وارد میشود تمام این موارد در حجم محصولات اثر دارد و از تولیدات داخلی هم خبر نداریم که چقدر سهم دارد. در حالیکه در کشورهای توسعهیافته این منابع آماری به درستی وجود دارد و کاملاً مشخص است و براساس آن دادهها تحلیل درست انجام میشود. اما احساس میکنم صنعت اسباببازی در این چند سال اخیر رشد داشته، خصوصاً در سال گذشته و امسال که واردات اسباببازی کم شده است این رقم تغییر کند اما باز هم نمیتوانم عدد خاصی را بگویم.
دیزجی: به اعتقاد من، محصولات خارجی عدد بزرگی نسبت به مصرف داخلی نیست. چرای آن هم مشخص است. به خاطر تنوع، قدرت تولیدکنندههای خارج از ایران، کشورهایی که قطب صنعت هستند به خاطر قیمت تمامشده پایینشان، بازارهای بزرگی که در اختیار دارند، تولید انبوهی که انجام میدهند، باعث میشود قیمت تمامشدهشان برایشان بسیار مناسب باشد. البته بحث سرمایهگذاری که باید توجیه اقتصادی داشته باشد هم وجود دارد. البته با توجه به محدودیت واردات در کشور و گسترش ترویج و آگاهی مردم توجه به کالای ایرانی بیشتر شده است. نوع نگاههای مردم به اسباببازی ایرانی که فرهنگ بومی خودمان است تغییر پیدا کرده و انتظار میرود که سهم بیشتری را نسبت به محصولات خارجی داشته باشیم یعنی بیشتر از ۵۰ درصد سهم بازار.
باید این موضوع را هم مدنظر قرار داد که با کم شدن سهم محصولات خارجی ممکن است سهم اسباببازی ایرانی بیشتر شود اما شاید تولیدکننده به زودی نتواند نیازها و انتظارات مخاطبان را برطرف کند و سبد آنان را پُر کند. در نتیجه حضور کالاهای باکیفیت خارجی چه در بخش فرهنگی و چه کیفیتی لازم است و این کار باعث ایجاد رغابت میان تولیدکنندگان داخلی میشود و این هیجان سطح کیفی کار را بالاتر میبرد.
نخچی: البته باید به این موضوع هم اشاره کنم کشورهایی که در حوزه اسباببازی توسعهیافته هستند سهم زیادی از واردات اسباببازی را در کشورشان دارند. اکثر کشورهای اروپای در حوزه اسباببازی وارداتشان بیشتر از صادراتشان است. در آمریکا هم همین است. شاید آمریکا یکی از قطبهای تولید اسباببازی در جهان باشد ولی بیشترین واردات اسباببازی در کشورش را هم دارد.
متأسفانه در مورد ارائه آماری در حوزه اسباببازی، اطلاعات دقیقی وجود ندارد. ما هیچ منابع و رفرنسی در ایران نداریم که در حوزه مصرف و واردات آن آمار سنجی درستی انجام دهد
دیزجی: چند کشور تراز اول همچون استرالیا، آمریکا و انگلیس بالاترین میزان سرانه مصرف اسباببازی را دارند که با رقم بسیار نزدیک یعنی ۴۹۰ دلار مصرف سرانه دارند. با توجه به پژوهشهایی که داشتم در انگلستان ۴۰۰ میلیون عدد اسباببازی در سال ۲۰۱۷ خریداری شده که توسط ۵۹۴ تولیدکننده رسمی تولید یا وارد شده است. ولی سهم گردش مالیشان متفاوت است، یعنی ۲/۴ میلیارد دلار ترنور اسباببازی از مجموع اسباببازی بوده است ولی از این سهم فقط ۴۸۹ میلیون پوندش را تولید داخلی تشکیل داده است یعنی ۶ برابر تولیدشان، مجموع گردش کارشان بوده است.
در آمریکا ۳ میلیارد واحد کالا در سال ۲۰۱۷ فروش رفته است که کل گردش صنعت اسباببازیشان ۱۱۰ میلیارد و سهم تولیدکنندههای داخلی ۲۸ میلیارد بوده است. آنجا هم یک نسبت یکپنجمی است. در کشورهایی که صاحب صنعت هم هستند؛ یعنی دلنگرانی ما صرفاً نباید این باشد که ۱۰۰ یا ۸۰ درصد از این بازار را باید با تولیدات داخلی پر کنیم. اگر بحث ترویج، اطلاعرسانی و سرانه مصرف بالا برود قطعاً تولیدکننده داخلی میتواند سهم بیشتری را پوشش دهد.
ولی معتقدم حضور کالای باکیفیت خارجی به رشد و رقابت کمک میکند و نیازهایی که شاید در مقاطعی توان تولید داخلی آن را نداریم، توسط تولیدکنندههای باکیفیت خارجی تولید شود و فرزندان ما از آن استفاده کنند، این هم مثل همه صنعتهای دیگر است.
یکی از این حلقههای مفقوده در صنعت اسباببازی طراحی است که ما طراحی صرف ایرانی در اسباببازیها نداریم، حتی بسیاری از منتقدان و کارشناسان این حوزه صراحتاً معتقدند که ما طراح اسباببازی نداریم. بیشتر اسباببازیی ایرانی که میبینیم کپی محصولات خارجی است یا به تعبیر خودشان مشابهسازی آن محصول را انجام میدهند. حتی در بازیهای فکری هم این امر نفوذ کرده، چرا در این زمینه که یکی از ارکان اصلی در حوزه اسباببازی به حساب میآید، ضعیف هستیم؟
نخچی: بله درست است. چند دلیل دارد. یکی اینکه طراحی هزینه دارد و باید بر روی آن کار مطالعاتی دقیق صورت بگیرد و تجربه خیلی خوبی میخواهد تا محصولی که تولید میشود پرفروش و باکیفیت باشد و مخاطب خوشش آید و بخرد. در نتیجه اگر یک تولیدکننده ایرانی بخواهد آن طراحی را از اول انجام دهد هم باید هزینههای زیادی بکند که ریسک بالایی را میطلبد که آیا این اسباببازی که طراحی میکند در بازار میفروشد یا خیر؟ درواقع تمام این مشکلات را تولیدکننده میپذیرد شاید یکسری نهادها هم کمک کنند اما بسیار هزینه میبرد، حالا چرا در چین این طراحیها میارزد یا چرا اروپاییهای یک مارکت ۷ میلیاردی را تارگت خود قرار میدهند؟ یعنی آنها در کل دنیا دسترسی برای فروش و عرضه محصولات دارند، در کشور ما نمیتوانیم این کار را انجام دهیم.
شاید این نظر من خیلی جالب نباشد اما باید بگویم که کپیکردن پیشنیاز رشد یک صنعت است و در ابتدا نیازمند این هستیم که کپی کنیم و اگر کپیهای خوبی انجام شود باعث رشد و گردش مالی میشود و این بلوغ طراح و تولیدکننده است که بههرحال میتواند از این مسیر بگذرد.
زمانیکه در نقلوانتقال مالی در کشور همسایهمان با مشکل مواجه میشویم چطور میتوانیم صادرات تمام و کمال داشته باشیم. هر چند صادرات بهسختی انجام میشود. یا وقتی تیراژ تولید ما پایین است تولیدکننده از نظر حجم اقتصادی آنقدر بزرگ نیست که بخواهد آنهمه هزینه خصوصاً در زمینه طراحی برای محصولاتش انجام دهد. به نظر من بهترین تولیدکنندههایی که در ایران فعالیت خوبی دارند کسانی هستند که کپی حرفهای انجام میدهند تا اینکه شکل نوینی از طراحی داشته باشند. متأسفانه منطق مارکت ما این شده است.
دیزجی: شاید این نظر من خیلی جالب نباشد اما باید بگویم که کپیکردن پیشنیاز رشد یک صنعت است و در ابتدا نیازمند این هستیم که کپی کنیم و اگر کپیهای خوبی انجام شود باعث رشد و گردش مالی میشود و این بلوغ طراح و تولیدکننده است که بههرحال میتواند از این مسیر بگذرد.
شاید هزینهبر باشد اما طراح با ذائقهسازی در رشد و پیشرفت این صنعت میتواند کمک کند! با تقلید از طرحهای خارجی نمیتوان مسیر پیشرفت را به درستی طی کرد؟ ما نیاز به اسباببازی بومی کارآمد داریم؟
دیزجی: همانطور که آقای نخچی گفت ذائقهسازی هزینهبر است. بالاخره صنعت باید بتواند این بودجه را تأمین کند یا خیر! صرفاً اگر بحث اقتصادی را در نظر بگیریم حالا هر صنعتی و صنعت اسباببازی، یک بنگاه اقتصادی در درجه اول هزینه و منافع خود را در نظر میگیرد و بر اساس آن مدل بیزینساش را طراحی میکند. با رشد صنعت قطعاً بیشتر شاهد این خواهیم بود که محصولات صرفاً ایرانی با طراحی از a تا z آن توسط طراح ایرانی انجام شده باشد و ذائقهسازی شود که به اعتقاد من، به این سمت پیش در حرکت هستیم.
همچنین امسال و امروز بهمراتب از سالهای گذشته در این مسیر جدیتر وارد شدیم و پرتحرکتر هستیم. بنده فکر میکنم بهجز موانع کوچک که بحث اقتصادی است در درازمدت شاهد طراحان و تولیدات خوب در حوزه اسباببازی خواهیم بود که همهچیز با تاریخ ۲۰۰۰ ساله خودمان تولید شده است. البته به نظرم این بحث عمومیتر از صنعت اسباببازی است. ما در خیلی از موارد در کشورمان، در مورد مسائل فرهنگی شعار زیاد میدهیم ولی جایی که باید هزینه کنیم (منظورم هزینه اقتصادی نیست)، کمتر این اتفاق میافتد. نباید انتظار داشته باشیم بخش خصوصی بهتنهایی، با توجه به مشکلات اقتصادی و رزق عمومی مردم و سازمانش، پرچمدار همه فعالیتهای فرهنگی در این حوزه باشد.
منبع: مهر