به گزارش فناوری فرهنگی، زلزله سال ۵۷ طبس، زندگی را از خانههای خشتی روستای اصفهک گرفت. مردم خشتیبودن خانههایشان را دلیل بیخانمانی و از دسترفتن عزیزانشان دانستند. همگی تصمیم گرفتند پس از زلزله بهجای اینکه روستا را بههمان شکل بازسازی کنند، بروند آن طرفتر از روستا در زمینی خالی، شروع به ساخت خانههایی کنند که از خشت و گل نباشد. سیمانی و محکم ساخته شود بدون هیچرد و نشانی از روستای قدیمی.
پس از سالها روستایی خاکستری و سیمانی ساخته شد که نیمنگاهی تنفرآمیز به روستای قدیمی داشت. روستایی که باقی ماندههای آن بهشکل یکتوده زرد رنگ، تنها یادآور خاطرات ناخوشایند و از دست رفتن عزیزان ساکنانش بود. گاهی برخی از اهالی روستا در کوچه پسکوچههای تخریب شده آن قدم میزدند و بهیاد عزیزانشان گریه میکردند یا به بچههایشان میگفتند کجا زندگی میکردهاند.
اما بچههایی که بزرگ شدند، مسیر تفکر پدرومادرهایشان را ادامه ندادند. آنها به روستای تخریب شده به چشم یکفاجعه نگاه نکردند. آنها اتفاقاً بین خشت و خرابههای روستا، خاطراتی را دیدند که میتوانست بازسازی شود. خاطراتی از زندگی قدیمی و سنتها و فرهنگهای خودشان دقیقاً آنچیزی که در روستای جدید از آن فاصله گرفته شده است. آنها خوب به درودیوار خانههایی که خرابشده، نگاه کردند و متوجه شدند چهقدر میتواند برای گردشگران و کسانی که معماری میخوانند جذاب باشد. به همیندلیل روی اینموضوع بیشتر متمرکز شدند. محسن مهدیزاده یکی از جوانهای اینروستا بود که به کمک دوستانش توانست یکی از خانههای قدیمیشان را احیا کند و نامش را ساباط بگذارد. بعد هم با میراث فرهنگی استان یزد هماهنگ کرد چون آنها در حوزه خانههای خشتی بیشتر تجربه داشتند. ۱۰ سال پیش، حمام قدیمی روستا را آواربرداری کردند و با کارشناسی بهنام دکتر فرامرز پارسی آشنا شده و توانستند آن را احیا کنند.
کمکم پای دانشجویان معماری به اینروستا باز شد. اولینبار دی ماه سال ۹۴ اولینتور دانشجویان دانشگاه تهران به اینجا آمد. گردشگران طبس سری هم به اصفهک میزدند و از منظره پشتبام دیوارهایی که هنوز باقی مانده، لذت میبردند. سپس تصاویرش در فضای مجازی پخش شد و همه از اینکه چنین روستایی با همینشکل و شمایل باقی مانده خوشحال بودند و هنگام سفرشان به طبس سری هم به اینجا میزدند و محسن و مصطفی و دیگر دوستانشان آنها را راهنمایی میکردند، بعدها در خانههای خودشان از آنها پذیرایی کردند و با پیادهکردن الگوی بومگردی در اینروستا توانستند مهمانان را بیشتر از یکبازدید سرزده در روستا نگه دارند.
برای مردم روستا که اینخانهها را کهنه و قدیمی فرض میکردند، هنوز قابل تصور نبود که در همین خرابهها زندگی جریان پیدا کرده است. پس خودشان شروع کردند به رفت و آمد در روستا. خاطرات گذشته یادشان آمد و حرفهای مهدی زاده و دوستانش را درباره بوم گردی و گردشگری شنیدند. آنها هم علاقهمند شدند تا خانههایشان را با خاطرات خوبش بازسازی کنند. خانه به خانه توسط اهالی روستا مرمت و بازسازی شد آنها گاهی میآمدند و خاطراتشان را در خانههای قدیمیشان زنده میکردند. حتی شبها بهرسم همیشگی و قدیمیشان یعنی چراغانی یا همان شبنشینی، جلوی در خانهها، دور آتش روی کندههای چوب مینشستند و تا صبح مشغول یادآوری خاطرات میشدند.
حالا خانههایی که روزی مردم خاکش را برای کشاورزی میبردند، ارزش پیدا کرده و همگی در قالب یکتعاونی روستایی از محل ورود گردشگر و دانشجو به خانههایی که مرمت شده، درآمد کسب کردهاند. یعنی زندگی به روستای خالی از سکنه برگشته است. پیرمردها دیگر دلشان نمیخواهد به آپارتمانهای خاکستری مسکنساز نزدیک آنجا بروند. آنها هر آنچه در صندوقچههایشان داشتهاند، بیرون کشیده و روی طاقچه گذاشتهاند تا به گردشگران نشان بدهند و خاطرهای از گذشتهشان تعریف کنند.
اینروستا نهتنها اکنون بهعنوان یکی از پایگاههای مرمت برای حضور دانشجویان تبدیل شده، بلکه توانسته جایزههای مختلفی بگیرد. اوایل سال ۲۰۲۰ پروژه گردشگری روستای تاریخی اصفهک توانست برنده جایزه TO DO ۲۰۲۰ کشور آلمان شود. اینجایزه از طرف مؤسسه Studienkreis für Tourismus und Entwicklung هرساله از طریق فراخوان عمومی و بررسی تمام طرحهای گردشگری کل دنیا، به پروژهای اهدا میشود که در حوزه مشارکت در گردشگری فعال باشد و سودآوری حاصل از اینپروژه به مردم محلی تعلق گیرد. همچنین از دیگر شاخصههای مهم برای اینجایزه میتوان به زیستمحیطی بودن و عدم تبعیض جنسیتی اشاره کرد.
روستای اصفهک همچنین بهعنوان یکی از قطبهای گردشگری که توانسته با مشارکت مردمی در حوزه گردشگری و احیای سنتها و بافت قدیمی خود کار کند، یکی از ژئوسایتهای طبس در پرونده و به یونسکو معرفی شده است.
منبع:مهر