به گزارش فناوری فرهنگی،یکی از چالشهای پیشرو برای توسعه اقتصاد خلاق، فقدان آمار یکپارچه و بهروز در این زمینه است. سیاستگذاران فرهنگی و اقتصادی با دسترسی به آمار دقیق قادر خواهند بود تا تصمیمات آگاهانه برای توسعه صنایع خلاق و فرهنگی اتخاذ نمایند. بنابراین یکی از وظایف اصلی نهادهای فعال ملی، منطقهای و بینالمللی، جمعآوری و انتشار آمار مستند در این خصوص است. سازمان علمی، فرهنگی و تربیتی ملل متحد (یونسکو) به عنوان رکن فرهنگی سازمان ملل، با گردآوری آمار از منابع مختلف، مجموعهای غنی در این زمینه را در دسترس علاقمندان قرار داده است.
پایگاه داده جهانی کنفرانس تجارت و توسعه سازمان ملل (آنکتاد) در زمینه اقتصاد خلاق
برای درک اقتصاد خلاق از چندین شاخص میتوان استفاده کرد. دو نسخه اولیه گزارش اقتصاد خلاق که در سال ۲۰۰۸ و ۲۰۱۰ منتشر شدند بیشتر بر مبحث تجارت جهانی در عرصه خدمات و کالاهای خلاق تاکید داشتند. لازم به ذکر است که استفاده از دادههای تجارت جهانی ابزار مهمی برای ترویج و تعریف ویژگیها و پویایی این پدیده بود. بخش عمده دادههای به کار گرفته شده در نسخههای ۲۰۰۸ و ۲۰۱۰ نتیجه فعالیت مداوم آنکتاد و مدل آن برای آمار تجارت اقتصاد خلاق بود.
در این ضمیمه، مدل آنکتاد برای آمار تجارت اقتصاد خلاق به طور خلاصه ارائه شده است. همانطور که در این گزارش اشاره میشود، راههای توسعه محلی که خلاقیت و فرهنگ را تشویق و ترویج میکنند به طور جدایی ناپذیری با فعالیتهای ملی و تجارت بینالمللی در هم آمیخته است. گزارشهای خلاق ۲۰۰۸ و ۲۰۱۰ به طور مشترک توسط برنامه توسعه ملل متحد (UNDP) و آنکتاد منتشر شده و چارچوبی برای اقتصاد خلاق در قالب بخشهای اقتصادی مقعطی ارائه میدهد. مجموع کل فعالیتهای ملی متناظر در قالب تجارت جهانی ارزیابی شدند.
جدول: تکامل صادرات جهانی کالاها و خدمات خلاق، ۲۰۰۲ و ۲۰۱۱ (میلیارد دلار)
جدول: کالاهای خلاق: صادرات، بر طبق گروه اقتصادی، ۲۰۰۲ و ۲۰۱۱ (میلیون دلار آمریکا)
جدول: سهم گروه اقتصادی در صادرات جهانی کالاهای خلاق، ۲۰۱۱
فعالیتهای آنکتاد در زمینه اقتصاد خلاق در طول این سالها نشان داده است که ساخت محیطی حمایتی برای صنایع خلاق نیازمند رویکردی کلگرایانه است که مبتنی بر حمایت کردن از کنشگران محلی، تشویق آنها و ارائه ابزار باشد. طبق پایگاه داده جهانی آنکتاد برای اقتصاد خلاق، تجارت جهانی کالاها و خدمات خلاق از ۵۵۹.۵ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۰ به ۶۲۴ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۱ رسید. صادرات جهانی کالاها و خدماتی مانند صنایع دستی، کتاب، طراحیهای داخلی و گرافیکی، مد، فیلم، موسیقی، رسانههای جدید، رسانههای چاپی، محصولات تصویری یا صوتی تصویری در سال ۲۰۱۱ – آخرین سالی که دادههای آن موجود است – نسبت به ۵۳۶ میلیارد دلار در سال ۲۰۰۹ و ۵۵۹ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۰ افزایش داشت.
میزان صادرات این بخش اکنون از نقطه اوج پیش از بحران، یعنی ۶۲۰.۴ میلیارد دلار در سال ۲۰۰۸، پیشی گرفته است. کاهش اندک مصرف کلی کالاهای خلاق پس از سال ۲۰۰۸ نمایانگر شکنندگی رونق پسابحران در کشورهای توسعه یافته – به ویژه کشورهای بسیار پیشرفته – به خاطر افزایش کسری درآمد، نوسان ارزش پول و سطح بالای بیکاری بود.
آمار و ارقام نشان میدهد که در سال ۲۰۱۱، صادرات خدمات خلاق (در مقایسه با کالاهای خلاق) ناگهان از ۱۶۳.۸ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۰ به ۱۷۲ میلیارد دلار رسید که تقریباً سه برابر میزان ۶۲ میلیارد دلار در سال ۲۰۰۲ بود. بخشی از این افزایش نشانگر روند افزایش جمعآوری داده در زمینه اقتصاد خلاق توسط دولتها است. معماری و خدمات مرتبط، خدمات فرهنگی و تفریحی، خدمات صوتی تصویری، تبلیغات، تحقیقات و توسعه هسته اصلی خدمات خلاق را تشکیل میدهند.
به طور کلی، در فاصله سال ۲۰۰۲ تا ۲۰۱۱ تجارت جهانی کالاهای خلاق بیش از دوبرابر رشد کرده است. میانگین نرخ رشد سالانه طی این مدت ۸.۸ درصد بود. میزان رشد در کشورهای در حال توسعه از این حد هم بیشتر بوده و به نرخ متوسط سالانه ۱۲.۱ رسید. صادرات کالاها و خدمات خلاق در سال ۲۰۱۱ به ۲۲۷ میلیارد دلار یا ۵۰ درصد کل صادرات جهان رسید.
آمارهای آنکتاد در زمینه اقتصاد خلاق بر اساس دادههای ملی رسمی ارائه شده توسط دولتها تدوین میشوند. این آمارها فقط نشانگر روندها هستند و ارقام واقعی ممکن است خیلی بالاتر باشند.
ضمیمه 2:
مطالعات سازمان جهانی مالکیت فکری درباره سهم اقتصادی بخش خلاق
سازمان جهانی مالکیت فکری(WIPO) از سال ۲۰۰۲ تاکنون از تحقیقات زیادی برای ارزیابی سهم اقتصادی صنایع خلاق حمایت کرده است. مطالعات سازمان جهانی مالکیت فکری مبتنی بر روششناسی متداولی هستند که صنایع را بر اساس میزان استفاده آنها از منابع مشمول حق نشر (کپیرایت) به چهار گروه تقسیم میکند. این روش مجموعهای از شاخصهای اقتصاد کلان تعریف کرده و استانداردها و رویکردهای تحقیقاتی تعیین مینماید. راهبردهای سازمان جهانی مالکیت فکری بر اساس بهترین رویکردهای بینالمللی تدوین شده و در بیش از ۴۵ کشور به کار گرفته میشوند.
دادههای به دست آمده از مطالعات انجام شده در ۴۰ کشور تا سپتامبر ۲۰۱۳ حاکی از آن است که در بیشتر کشورها بخش خلاق بزرگتر و قابل توجهتر از آن چیزی است که تصور میشود. تحقیقات همچنین نشان میدهند که صنایع مشمول حق نشر سهم اقتصادی قابل توجهی در درآمد ناخالص داخلی دارند و میزان این سهم در کشورهای مختلف متغیر است. در سه چهارم کشورهای مورد مطالعه این میزان بین ۴ تا ۶.۵ درصد و به طور متوسط 5.20 درصد بود. معمولاً سهم صنایع متکی بر حق نشر در درآمد ناخالص داخلی کشورهایی که رشد اقتصادی سریعی داشتهاند بیشتر از حد متوسط بوده است.
شکل ۱. سهم صنایع مشمول حق نشر در درآمد ناخالص داخلی
سهم صنایع متکی بر حق نشر در ایجاد شغل به طور متوسط5.36 درصد است. میزان سهم این بخش در تقریباً سه چهارم کشورها بین ۴ تا ۷ درصد است. اکثر کشورهایی که سهم صنایع خلاق آنها در درآمد ناخالص داخلی بیش از حد متوسط است در زمینه ایجاد اشتغال هم سهم بیشتری دارند.
شکل ۲: سهم صنایع مشمول حق نشر در ایجاد اشتغال
در روششناسی سازمان جهانی مالکیت فکری چهار گروه مختلف از صنایع متکی بر حق نشر بر اساس سطح اتکای آنها بر منابع مشمول حق نشر تعریف میشوند؛ اصلی، دارای وابستگی متقابل، جزئی و غیروابسته. نتیجه تحلیل سهم اقتصادی در گروه اصلی به تفکیک صنعت به شرح ذیل است: ادبیات و مطبوعات با 38.6 درصد بیشترین سهم را در تولید ارزش افزوده دارند. دیگر صنایع کلیدی – نرمافزار و پایگاه دادهها، رادیو و تلویزیون، موسیقی و تئاتر، تبلیغات، فیلمسازی و ویدئو و نمایشنامهها – حدود پنجاه درصد باقیمانده را تشکیل میدهند که نیمی از آن متعلق به صنعت نرمافزار است.
چهل و سه درصد نیروی کار در صنایع وابسته به حق نشر اصلی در بخش ادبیات و مطبوعات مشغول به کار هستند. پنج صنعت نخستی که بیشترین سهم را در ایجاد اشتغال دارند بیش از هشتاد درصد کل نیروی کار را به خود اختصاص دادهاند. نرمافزار، پایگاههای اطلاعاتی، رادیو و تلویزیون بیشترین میزان نیروی کار را داشته و با توجه به درونداد کاریشان، سهم بالاتری در درآمد ناخالص داخلی دارند.
نتایج پیمایشهای ملی بر اهمیت صنایع وابسته به حق نشر در عملکرد اقتصادی کلی صحه میگذارند. صنایع خلاق با دیگر بخشهای اقتصاد در ارتباط هستند و نقش فعالی در چرخه اقتصادی دارند. در بسیاری از کشورها صنایع خلاق نقش مهمتری نسبت به صنایع سنتی ایفا میکنند. در صورت حمایت دولت، سیستم قانونی و محیط تجاری، عملکرد صنایع خلاق بهبود و ارتقا مییابد.
مطالعات ملی همچنین نشان میدهند که روش شناسی سازمان جهانی مالکیت فکری را میتوان در کشورهایی با سطوح مختلف توسعه به کار گرفت. تحقیقات بیشتر میتوانند تأثیر بالقوه حق نشر در توسعه، و ارتباط لزوم به کارگیری یک نظام حق نشر قوی با دستیابی به اهداف توسعه ملی را بررسی کنند.
شکل3: سهم صنایع مبتنی بر حق نشر (کپیرایت) اصلی در درآمد ناخالص داخلی به تفکیک صنعت
شکل 4: سهم صنایع مبتنی بر حق نشر (کپیرایت) اصلی در ایجاد اشتغال به تفکیک صنعت
ضمیمه 3:
دفتر فرهنگ در شاخصهای توسعه یونسکو
تأثیرگذاری بر سیاستها از طریق رویکردی چندبعدی
اقتصاد خلاق را میتوان با استفاده از ابزارهای مختلفی ارزیابی کرد، اما ویژگیهای خاص کشورهایی با درآمد پایین یا متوسط چالش برانگیز است. نه تنها بخش زیادی از بخش خلاق آنها محدود به مبادلات داخلی است، بلکه بازارهایشان تا حد زیادی غیررسمی و سیستمهای آماری ملی محدود و دادهها پراکنده هستند.
برای اصلاح این مشکلات، دفتر فرهنگ در شاخصهای توسعه یونسکو در نخستین قدم ابزاری برای ارزیابی سریع تدوین کرد که با استفاده از آمار و ارقام، سهم چندبعدی فرهنگ در فرایندهای توسعه ملی را نشان میدهد. روش فرهنگ در شاخصهای توسعه (CDIS) با استفاده از تلاشهای پیشین برای تدوین شاخصها و استفاده از چارچوب ۲۰۰۹ یونسکو برای آمارهای فرهنگی به عنوان استاندارد، و از طریق فرایندی بسیار مشارکتی شامل متخصصان بینالمللی، تیمهای محلی در کشورها، دفاتر آمار ملی و دیگر ذینفعها تدوین شده است.
در نتیجه این تلاشها، ابزارهای روش CDIS انعطافپذیر و قابل انطباق با نیازهای ملی و دادههای قابل دسترس هستند. تدوین ۲۲ شاخص CDIS که متمایز از دیگر مدلهای شاخص هستند، نمای کلی از بروندادهای اقتصادی و محیط ملی موجود به دست میدهد که برای ارتقا و حفظ داراییها و فرآیندهای فرهنگی کلیدی توسعه، لازم هستند. این روش به مسائل دسترسی و مشارکت، برابری و شمول پرداخته و در نتیجه از نقش چندبعدی فرهنگ و اقتصاد خلاق برای دستیابی به اهداف توسعه پایدار استفاده میکند. این رویکرد بر استفاده از منابع اطلاعاتی ملی تأکید داشته، مالکیت ملی را تقویت نموده و آمارهای هزینه- اثربخشی ارائه میکند که مستقیماً با اولویتهای سیاسی مرتبط هستند.
یازده کشور از روش CDIS استفاده کرده و در مراحل آخر اجرای آن هستند. شاخصها، سرزندگی این بخش را تأیید میکنند. میزان سهم فعالیتهای رسمی و خصوصی در درآمد ناخالص داخلی در کشورهای مختلف تفاوت دارد که این درصد به سطح غیررسمیت موجود در اقتصاد نیز بستگی دارد؛ از 4.8 در اکوادور تا 1.53 در غنا میزان اشتغال در مراکز فرهنگی هم 4.7 درصد از میزان کل مشاغل در بوسنی و 0.54 درصد را در کامبوج تشکیل میدهد.
به منظور تصویرسازی ارتباط بین تولید اقتصادی و دیگر عرصه های کلیدی سیاست، و در نتیجه شناسایی فرصتهای موجود برای اقدام عملهای سیاسی، دی ان ای (DNA) فرهنگ برای توسعه نتایج هر کشور را خلاصهبندی میکند. برای مثال DNA اکوادور (شکل ۱) فرصتهای موجود برای حمایت از سهم اقتصاد خلاق در ایجاد مشاغل (2.20 درصد) از طریق بهبود وضعیت آموزش عالی در عرصه فرهنگ (0.7 تا 1 درصد) و افزایش عرصه تولید داخلی را نشان میدهد (فقط ۶ درصد زمان پخش در برنامههای تلویزیونی داستانی در تلویزیون ملی به تولیدات داخلی اختصاص دارد. DNA ملی فرهنگ برای توسعه مطالعه مقایسهای شرایط در سطح ملی را امکانپذیر ساخته و در عین حال از رتبهبندی اجتناب میکند.
شکل1. DNA فرهنگ برای توسعه در اکوادور
ارزشمندی CDIS به این خاطر است که امکان بررسی مقطعی شاخصها را فراهم میآورد تا بتوان ویژگیهای خاص هر کشور و ارتباط بین برونداد بخش خلاق با کمبودها و فرصتها در محیط استاندارد، چارچوبهای نهادی و سیاسی، توزیع زیرساختهای فرهنگی در سطح محلی و مشارکت فرهنگی را شناسایی کرد. شکل ۲ نابرابریها در دسترسی به زیرساختهای فرهنگی در بین مناطق مختلف نامیبیا را نشان میدهد. شکل ۳ سطح سرمایهگذاری ملی در آموزش عالی به منظور امکانپذیر ساختن پیدایش یک طبقه خلاق پویا را به تصویر میکشد.
شکل 2. توزیع زیرساختهای فرهنگی به نسبت توزیع جمعیت در مناطق مختلف نامیبیا
شکل 3. شاخص انسجام و پوشش TVET و سیستمهای آموزش عالی در عرصه فرهنگ
تولید چنین آمار و ارقامی تأثیرات سیاسی ملموس و عینی به همراه داشته است. برای مثال، دادههای CDIS در نامیبیا موفق به گنجاندن فرهنگ در چارچوب کمکهای توسعهای سازمان ملل (UNDAF) برای ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۸ شدند؛ در اکوادور برای یکپارچهسازی شاخصها به منظور نظارت بر اهداف برنامه توسعه ملی، از این نتایج برای ایجاد دیالوگ بین نهادی استفاده شد؛ دولت ملی کامبوج در حال به کارگیری شاخصها برای تدوین چارچوب سیاست فرهنگی آگاهانهتر است؛ مرجع اطلاعاتی برای بخش فرهنگی در غنا ایجاد شده است؛ در بورکینافاسو بعضی از شاخصها به عنوان مرجعی برای سنجش دستیابی به اهداف توسعه ملی استفاده خواهند شد.
CDIS یونسکو، با جمعآوری اطلاعات درباره برونداد اقتصاد خلاق و شرایط لازم برای شکوفایی آن، یک ابزار سیاسی منحصربفرد با تأثیری اثبات شده است. همزمان با جمعآوری و تحلیل دادهها، یک پایگاه اطلاعاتی در حال تدوین بوده و به کارگیری شاخصهای فرهنگی در ابزارهای توسعه مورد استفاده ترویج میشود. نتایج CDIS از ادغام آگاهانهتر و جامعتر فرهنگ در برنامه توسعه پس از ۲۰۱۵ حمایت میکنند.
ضمیمه ۴:
موسسه آمار یونسکو: برنامه فرهنگ
درک بهتر اقتصاد خلاق در سراسر جهان
ارزیابی کمی بخش فرهنگ به منظور درک بهتر اقتصاد خلاق، آگاه سازی سیاستگذاران و حمایت از سیاست و تصمیمگیری مبتنی بر شواهد اهمیت بسیار زیادی دارد. برنامه آمار فرهنگی در موسسه آمار یونسکو از توسعه آمارهای فرهنگی در جهان از طریق سه برنامه مختلف حمایت میکند: الف) جمعآوری و انتشار دادههای فرهنگی که در سطح بینالمللی قابل مقایسه باشند؛ ب) توسعه روششناسیها و استانداردهایی که راهبردهایی به منظور حمایت از پیشبرد آمارهای اقتصادی در اختیار کشورها بگذارد؛ ج) ارائه آموزش و حمایت فنی به منظور ارتقای ظرفیت آماری ملی در زمینه آمارهای فرهنگی.
موسسه آمار یونسکو (UIS) به منظور تولید و انتشار دادههای فرهنگی منسجم، هر دو سال یک بار به جمعآوری اطلاعات درباره فیلمها میپردازد که امکان بررسی این بیان فرهنگی محبوب و بخش اقتصادی مهم اقتصادی خلاق را فراهم میآورد. شکل ۱ نشان میدهد که گرچه طی سالهای اخیر تعداد تماشاگرها کمی کاهش یافته است، فروش فیلمها افزایش یافته و در سال ۲۰۱۱ به 32.6 میلیارد دلار رسید. علیرغم بحران اقتصادی سال ۲۰۰۸، بین سالهای ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۱ میزان فروش جهانی فیلم ها 27.8 درصد افزایش یافته است. این امر عمدتاً به خاطر رشد در ده کشور اول دارای بیشترین میزان فروش بود که ۷۰ تا ۸۰ درصد این رقم به آنها تعلق دارد. در حقیقت چین (افزایش قابل توجه +517 درصد) و روسیه (+171.8) در ردههای نخست این فهرست قرار دارند. در حالی که ایالات متحده (بزرگترین بازار فیلم در جهان) با 7.36 درصد یکی از پایینترین میزانهای رشد را داشته و حتی از فرانسه (20.7+) و انگلستان (18.7+) نیز پایین تر بود.
نقش بخش فرهنگی یا خلاق در اقتصاد را میتوان از دیدگاههای مختلفی ارزیابی کرد. ارزش افزوده، تولید ناخالص داخلی، اشتغال، آمارهای صادرات و واردات همگی مولفههای کلیدی در این رویکردها به شمار میروند. اشتغال فرهنگی یکی از مولفههای اصلی درک و ارزیابی اقتصاد خلاق و فرهنگی است. به همین خاطر و به منظور ایجاد نخستین پایگاه اطلاعاتی دادهها و شاخصهای اشتغال فرهنگی، UIS در حال انجام پیمایش جهانی آمار اشتغال فرهنگی است. فعالیتهای اولیه برای تدوین روشهای مناسب منسجم سازی و تخمین، و همچین شناسایی فرایندهای لازم جمعآوری اطلاعات به منظور اجرای پیمایش در سال ۲۰۱۱ و ۲۰۱۳ انجام شدند. نتایج مقدماتی در سال ۲۰۱۳ به دست آمدند. شکل ۲ نشان میدهد که بخش فرهنگی میتواند سهم قابل توجهی، از 1.3تا 6.24 درصد، در عرصه اشتغال کلی داشته باشد. انتظار میرود که UIS در سال ۲۰۱۳–۲۰۱۴ آزمایش اولیه انجام داده و اجرای کامل پیمایش نیز در سال ۲۰۱۵ آغاز شود. UIS در این پروژه با ذینفعهای کلیدی و آژانسهایی مانند مرکز آمار اتحادیه اروپا (Eurostat) و سازمان جهانی کار (ILO) همکاری میکند. این پروژه به اقدامات موجود برای ارزیابی سهم اقتصادی فرهنگ کمک کرده و همچنین درک ما از رابطه بین فرهنگ و توسعه را بهبود میبخشد.
موسسه آمار یونسکو به واسطه انتشار مجموعه گزارشهای «جریانهای فرهنگی بینالمللی»، پیشینه طولانی در تحلیل دادههای موجود درباره کالاهای خلاق و فرهنگی دارد. گزارش آینده این موسسه با استفاده از جدیدترین دادهها و روش چارچوب آمارهای فرهنگی 2009 یونسکو، قدمی جدید در زمینه درک جریانهای جهانی خدمات و کالاهای فرهنگی برخواهد داشت.
شکل 1. روندهای متناقض بین تعداد بیننده و فروش فیلمها، ۲۰۱۱–۲۰۰۵
شکل 2. سهم اشتغال فرهنگی در نرخ اشتغال کلی
موسسه آماری یونسکو به منظور هدایت تولید دادههای قابل مقایسه و همچنین حمایت از توسعه شاخصها و تحقیقات تحلیلی روی بخش فرهنگ، چارچوب آمارهای فرهنگی ۲۰۰۹ را منتشر کرد که مفاهیم و تعاریف لازم را ارائه می کند. چارچوب آمارهای فرهنگی یونسکو ابزاری برای سازماندهی آمارهای فرهنگی در سطح ملی و بینالمللی است. این روش از زمان انتشارش تاکنون به شیوههای مختلفی توسط کشورها به کار گرفته شده است. کانادا به هنگام تدوین چارچوب آمارهای فرهنگی ۲۰۱۱ جدید خود از FCS ۲۰۰۹ یونسکو استفاده کرد. بوسنی هرزگوین، فیجی، مغولستان و آفریقای جنوبی تصمیم دارند با استفاده از عناصر چارچوب آمارهای فرهنگی ۲۰۰۹ یونسکو، چارچوبهای ملی خود را تدوین کنند. بوسنی هرزگوین همچنین با استفاده از FCS ۲۰۰۹ یونسکو به عنوان بنیان تحلیلی خود یک تحلیل شکاف انجام داده و چین با مرجع قرار دادن این چارچوب، طبقهبندی جدیدی برای «چارچوب صنایع فرهنگی» ایجاد نمود. کنیا بر اساس چارچوب آمارهای فرهنگی ۲۰۰۹ یونسکو تعریف جدیدی از فرهنگ ارائه داده و «نقشهبندی صنایع فرهنگی خلاق» انجام داد. کشور سیشل از ساختار کدبندی چارچوب آمارهای فرهنگی ۲۰۰۹ یونسکو برای تحلیل بخش فرهنگی خود استفاده کرد. و در سال ۲۰۱۱ بورکینافاسو گزارش آماری فرهنگی خود را منتشر کرد که در آن داده ها بر طبق چارچوب آمارهای فرهنگی ۲۰۰۹ یونسکو ردهبندی و تحلیل شده بود.
موسسه آمار یونسکو با تولید راهبردها و روششناسی و با انتشار جزوهها و دیگر اسناد مرجع به توسعه استانداردها و هنجارهای آماری میپردازد. از این اسناد مرجع میتوان برای تدوین آمارهای فرهنگی در سطح ملی و بینالمللی استفاده کرد. در حال حاضر موسسه آمار یونسکو در حال تدوین روش جدیدی برای ارزیابی سهم فرهنگ در اقتصاد است تا کشورها بتوانند از آن به عنوان روش مدل استفاده کنند. بخش نخست این پروژه در سال ۲۰۱۲ تحت عنوان 2009 UNESCO FSC Handbook No.1، «سنجش سهم اقتصادی صنایع فرهنگی: مرور و ارزیابی رویکردهای روش شناختی فعلی» منتشر شد. دومین نسخه این مجموعه (جزوه شماره 2) با عنوان «ارزیابی مشارکت فرهنگی» در سال ۲۰۰۹ منتشر شد. این نسخه روشهای کنونی مورد استفاده برای ارزیابی سهم صنایع فرهنگی را مرور و آنها را با هم مقایسه کرده است.
منبع: اقتصادخلاق